سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی و اقتصادی و تحلیل های روز



وزارت دفاع عراق و پنتاگون از کشته شدن سرکرده شماره یک گروه تروریستی داعش در حملات هوایی جنگنده های ایالات متحده به مواضع این گروه خبر دادند.
به گزارش مشرق، خبرگزاری فرانسه نوشت: هر چند وزارت دفاع عراق و پنتاگون کشته شدن "ابوبکر البغدادی" را تائید کرده اند اما هنوز کاخ سفید این موضوع را تائید نکرده است.

بر اساس اعلام وزارت دفاع عراق در حمله هوایی به مواضع داعش در نزدیکی موصل ابوبکر البغدادی رهبر شماره یک داعش به همراه "ابوهاجر الصوفی" یکی از فرماندهان ارشد این گروه تروریستی کشته شده اند.

بر اساس این گزارش، کاخ سفید این حمله هوایی را تائید کرده اما "بن رودز" معاون مشاور امنیت ملی آمریکا اعلام کرده که کاخ سفید در حال انجام تحقیقات در مورد کشته های این حمله است.بغدادی در حالی کشته شد که رئیس جمهور آمریکا در روزهای گذشته و در نشست ناتو رایزنی های گسترده ای را برای ایجاد ائتلاف علیه داعش انجام داده بود.منبع: مهر




آخرین جزییات از فرود اجباری هواپیمای لباس شخصی‌ها؛
جاسم جادری با بیان اینکه یک فروند هواپیما که دیروز در این استان نشانده شده است آمریکایی نبود، گفت: سرنشینان این هواپیما نیرو‌های متعلق به ناتو و از 140 سرنشین، 110 نفر آمریکایی بودند.
به گزارش گروه اجتماعی مشرق، یک هواپیمای اجاره‌شده توسط نیروهای ناتو، بامداد امروز پس از خروج از کریدور هوایی خود، به دستور فرودگاه بندرعباس مجبور به فرود در خاک ایران شد.
واشنگتن پست مدعی شد که این هواپیما تحت اجاره نیروهای ائتلاف در افغانستان که از پایگاه بگرام به سوی دبی حرکت می‌کرد بنا به درخواست ایران وادار به فرود در بندر عباس شد.
بنابر گزارش این روزنامه آمریکایی برج مراقبت در ایران از خلبان خواسته به افغانستان بازگردد ولی پس از آنکه خلبان اعلام کرد که سوخت کافی برای بازگشت به پایگاه بگرام را ندارد از وی خواسته شد تا فرود بیاید.
روزنامه واشنگتن پست مدعی شد که جت‌های ایرانیاین هواپیما که حدود 100 مسافر آمریکایی و کانادایی داشته را وادار به فرود کرده‌اند.
البته این نشریه دقایقی بعد با اصلاح خبر خود، اعلام کرد که جت‌های ایرانی هواپیمای حامل مسافران آمریکایی و کانادایی را «اسکورت» کرده‌اند.
این در شرایطی است که دقایقی پس از انتشار این خبر، وزارت خارجه آمریکا با رد وادار شدن هواپیمای آمریکایی به فرود اضطراری در بندر عباس توسط جت‌های جنگی ایرانی اعلام کرد که این هواپیما پس از تغییر مسیر خودش در ایران فرود آمده است.
به گزارش فارس وزارت خارجه آمریکا برخی مسائل بروکراتیک (اداری) را دلیل فرود اعلام کرد. همچنین براین اساس قرار شده هواپیمای تحت اجاره آمریکا پس از حل مشکل  از فرودگاه بندرعباس خارج شود. 
در ادامه انتشار این اخبار، برخی دیگر از مقام‌هایی آمریکایی گفته‌اند که هواپیما به اختیار خود در بندرعباس به زمین نشسته است.
یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا گفت که این یک "مشکل اداری" بوده و هواپیما "وادار" به فرود نشده بلکه مسیرش را از دوبی به بندرعباس تغییر داده است.
این مقام آمریکایی که نامش نیامده، ابراز امیدواری کرد که مسئله به‌زودی حل شود و هواپیما پرواز خود را از سر بگیرد.
شرکت هواپیمایی فلای‌دوبی هم تایید کرد که این پرواز به شماره FZ ۴۳۵۹ "تغییر مسیر" داده است؛ اما ساعاتی بعد این شرکت خبر داد که هواپیما به مقصد دوبی پرواز کرده و پس از آن سخنگوی وزارت خارجه آمریکا گفت که هواپیما در دوبی نشسته است.
ماری هرف از همه طرفین بابت تلاش‌هایشان در سالم به‌مقصد رسیدن مسافران هواپیما تشکر کرد.
با این حال بیشتر رسانه‌های آمریکایی اعلام کردند که این هواپیمای بلند شده از افغانستان، یک هواپیمای نظامی «نیروهای ائتلاف» بوده که 100 مسافر هم داشته است.
همچنین یک مقام بلند پایه وزارت خارج آمریکا که خواست نامش فاش نشود در تکمیل این خبر گفت: این هواپیما تحت اجاره نیروهای ائتلاف افغانستان به رهبری آمریکا بوده و علت فرود آن در ایران برخی اشکالات در برنامه پروازی آن بوده است.
اگرچه این هواپیما ایران را به مقصد دوبی ترک کرده است؛ اما هنوز مسئولان ایرانی اخبار جدیدی از این هواپیما را در اختیار رسانه ها قرار ندادند و جزئیات این فرود اضطراری مشخص نیست.
پیش از این هم اخبار ضد و نقیضی از فرود یک هواپیمای آمریکایی در ایران در سال گذشته وجود داشت.

توضیحات مسئولان ایرانی درباره فرود هواپیمای ناتو در ایران


جاسم جادری استاندار هرمزگان، در تشریح نشاندن یک فروند هواپیما در این استان که ادعا شده آمریکایی است گفت: این هواپیما آمریکایی نیست.
وی افزود: هواپیما متعلق به کشور امارات متحده عربی بوده و نظامی نیست، بلکه هواپیمای شخصی متعلق به یک شرکت خصوصی است.
جادری تصریح کرد: مبداء این هواپیما افغانستان و مقصد آن امارات متحده عربی (دبی) بود.
وی ادامه داد: وقتی این هواپیما وارد حریم هوایی ایران می‌شود، نیروهای وی‍ژه از این هواپیما سوال می‌کنند و مشخصات را می‌خواهند و وقتی خدمه هواپیما مشخصات خود را ارائه می‌کنند،  متوجه می‌شوند این اطلاعات در سامانه وجود ندارد.
استاندار هرمزگان تصریح کرد: خدمه این هواپیما خودشان را با مشخصات دیگری معرفی می‌کنند، از این جهت نیروهای ما مشکوک می‌شوند، مجددا مشخصات آن‌ها را درخواست می‌کنند، ولی متاسفانه بازهم اطلاعات نادرست می‌دهند.
وی گفت: با مقامات بالا هماهنگ شد چون این هواپیما اطلاعات نادرست داده است، بنا شد از این هواپیما بخواهیم تا فرود بیاید تا اطلاعات بیشتری به ما بدهد، ولی هواپیمای مذکور مقاومت می‌کند، از این جهت نیروهای ما مجبور می‌شوند در اولین فرودگاه که فرودگاه بندرعباس است، آن را بنشانند.
جادری افزود: وقتی هواپیما فرود آمد و با خلبان مذاکره کردیم، خودش به اشتباهش اقرار کرد و وقتی موضوع از نظر ما فیصله پیدا کرد، به آن‌ها گفته شد می‌توانید پرواز کنید و بروید، ولی گروه پرواز گفت؛ مدت زمان پروازی ما (که حدود ۷ الی۸ ساعت است) به اتمام رسیده و باید گروه دیگری بیاید و هواپیما را منتقل کند.
استاندار هرمزگان تصریح کرد: در این فاصله زمانی کل خدمات از قبیل سوخت هواپیما، تخلیه فاضلاب هواپیما، پذیرایی از سرنشینان، اکسیژن و... در کمال احترام انجام می‌شود، شام هم به آن‌ها دادیم.
وی افزود: از آن‌ها خواستیم تا زمانی که گروه پروازی جدید می‌آید پایین بیایند تا از آنها پذیرایی کنیم که قبول نکردند، حتی یکی از سرنشینان که دچار عارضه قلبی شده بود، دکتر آوردیم تا وی را معالجه کند و وقتی از او خواستیم که برای نوار قلبی پیاده شود، متاسفانه همکاری نکرد.
جادری ادامه داد: گروه پروازی جدید از امارات رسید و حدود ۳ بامداد  اجازه پرواز داده شد.
استاندار هرمزگان در ادامه اظهار داشت: جالب اینکه مسافران این هواپیما تحت عنوان مسافران شخصی بودند، ولی اینگونه نبود، بلکه نیروهای نظامی با لباس شخصی بودند.
وی تاکید کرد: این نیرو‌ها متعلق به نیروهای ناتو بود و از ۱۴۰ سرنشین، ۱۱۰ نفر آن‌ها آمریکایی بودند و گروه پروازی هم آمریکایی بود.
جادری اظهار داشت: متاسفانه خودشان باعث شدند تا این اتفاق بیفتد، ضمن اینکه اشتباه‌شان را پذیرفتند، صورتجلسه شده و امضاء هم کردند و گفتند که اشتباه از طرف ما بوده که اطلاعات درست ندادیم.
استاندار هرمزگان تصریح کرد: ضمن اینکه من با دبیر شورای عالی امنیت ملی، سردار باقری و هواپیمای کشور مرتبا در تماس و هماهنگ بودیم و اجازه ندادیم هیچیک از نیروهای نظامی ما نزدیک هواپیما شود.
وی در ادامه به نکته جالبی اشاره کرد و به باشگاه خبرنگاران گفت: این سرنشینان لباس شخصی پوشیده بودند اما  پوتین به پا داشتند.
جادری گفت: رفتار ما کاملا انسانی بود  و با کمال احترام از آن‌ها خواهش کردیم تا بیایند استراحت کنند، ولی چون ریگی در کفششان بود، حتی حاضر نبودند از هواپیما پیاده شوند.

هشدار نماینده مجلس به آمریکایی ها

منصور حقیقت‌پور نماینده مردم اردبیل در مجلس شورای اسلامی و نائب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی خانه ملت در گفت‌و‌گو با فارس، گفت: طبق اطلاعات واصله هواپیمایی که در فرودگاه بندرعباس به آن دستور فرود داده شده یک هواپیمای غیرنظامی بوده که البته نیروهای نظامی آمریکا را به دوبی منتقل می‌کرده است.
وی افزود: هواپیمای مذکور به دلیل نقص در مدارک و عدم پرداخت هزینه‌های موردنظر به آن دستور فرود داده شد تا پس از پرداخت هزینه‌های موردنظر و تکمیل مدارک بتواند به پرواز خود ادامه دهد.
نائب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اظهار داشت: آمریکایی‌ها باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران از حریم جغرافیایی خود در زمین، دریا و هوا قدرتمندانه دفاع می‌کند و آنها در این گونه موارد باید طبق قوانین بین‌المللی رفتار کنند و در غیر این صورت با برخوردهای این چنینی مواجه خواهند شد.




پس از انتشار اخبار و گزارش‌های متعدد، سرانجام دولت آمریکا نیز اذعان کرد که کشورهای عربی خلیج فارس از گروه‌های تروریستی در منطقه حمایت مالی می‌کنند.
به گزارش مشرق، تاکنون گزارش‌هایی متعدد از جمله در مطبوعات غربی مانند روزنامه گاردین، و منطقه مانند روزنامه‌های لبنانی مانند روزنامه السفیر و الاخبار، درباره حمایت مالی و تسلیحاتی و لوجستیک کشورهای عربی خلیج فارس و ترکیه از تروریست‌های فعال در منطقه منتشر شده است.
سرانجام وزارت خارجه آمریکا روز پنجشنبه (دیروز) به این امر اذعان کرد و «ماری هارف» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در این خصوص گفت که حمایت مالی از طرفهای غیررسمی در کشورهای حاشیه خلیج فارس به دست تروریست‌ها می‌رسد.
هارف گفت: کمک‌های مالی خصوصی (غیردولتی) از برخی کشورها بخصوص کشورهای حاشیه خلیج فارس به دست گروه‌های افراطی رسانده می‌شود... کشورهای خلیج فارس از این (کمک مالی) خیلی نگرانند.
خبرگزاری آناتولی با بیان این مطلب به نقل از هارف افزود: ما با آنان (سران دولت‌های عربی حاشیه خلیج فارس) همکاری می‌کنیم تا این شبکات حمایت مالی را کشف کنیم از جمله شبکاتی که در فضای مجازی وجود دارد.
در حالی که عربستان یکی از متحدان و در عین حال از حامیان مالی تروریست‌ها در سوریه و عراق به شمار می‌رود، هارف، این مشکل را «مشکل مشترک و چالش دشوار» آمریکا و اعراب خواند.
دولت آمریکا که خود از حامیان تسلیح و حمایت مالی از مخالفان مسلح و تروریست در سوریه به شمار می‌رود، تا زمانیکه داعش به منطقه کردستان عراق نزدیک نشده بود، در این امر دخالت آشکار نکرد اما اخیرا پس از به خطر افتادن منافع رژیم صهیونیستی در کردستان عراق این کشور با اعزام نیرو به عراق، بار دیگر دخالت نظامی در این کشور را از سر گرفته است.منبع: فارس




"ترنر" گفت که سی آی ای در حال حاضر در حال افزایش حمایت خود از این مجاهدان است و "کارتر" نیز در سوم ژوئن سال 1979 دستور داده که اموال و تسلیحات بیشتری برای آنها ارسال شده و با شعارهای مختلف نظیر جهاد بر ضد اشغالگران ملحد که به دنبال ضربه زدن به اسلام هستند، روحیه معنوی آنها را نیز برای جنگ با شوروی‌ها بالا ببرند.
وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری
گروه بین‌الملل مشرق - صدای زنگ تلفن اتاق آقای رئیس‌جمهور در طبقه دوم ساختمان کاخ سفید بلند شد، ساعت دو صبح را نشان می داد. رئیس جمهور گوشی را برداشت. پشت خط مشاور امنیت ملی آمریکا بود؛ آقای رئیس جمهور ببخشید، مجبور بودم بیدارتان کنم، اوضاع خطرناک شده است. 
 ساعت شش و نیم صبح روز 27 دسامبر سال 1979 بود که جیمی کارتر رئیس جمهور اسبق آمریکا به دفتر کار خود در کاخ سفید وارد شد. زبیگنیو برژینسکی مشاور امنیت ملی آمریکا روی صندلی نشسته و منتظر وی بود. رئیس جمهور پرسید: اتفاق جدیدی نیفتاده؟  
برژینسکی گفت: آنها امین رئیس جمهور را کشتند. موضوع، دیگر تمرکز مجدد نیروها در افغانستان نیست، آنها یک طرح کامل برای اشغال این کشور دارند. تعداد زیادی از چتربازان آنها به نیروهای موجود در خاک افغانستان پیوسته‌اند. آنها مشغول فرود در فرودگاه کابل هستند. شبکه ارتباطات کاملا در افغانستان قطع شده و این کشور کاملا ارتباط با دنیای خارج را از دست داده است.  
برژینسکی اندکی سکوت کرد و به برگه‌هایی که در آن‌ها برخی نکات را نوشته بود، نگاه کرده و گفت: سی آی ای ساعتی قبل به من خبر داد که دو گردان از نیروهای ویژه شوروی به نام‌های "آلفا" و "زینیس" ساختمان‌های دولتی و نظامی و رادیوی کابل و ساختمان رئیس جمهوری را اشغال کرده اند. آنها حفیظ الله امین رئیس جمهور را کشته‌اند.   
گردان چتربازان "فایتبسک" نیزفرودگاه بگرام را اشغال کرده‌اند. مزدوران "کا گ ب" نیز مراکز اصلی ارتباطاتی در پایتخت را به تصرف در آورده‌اند. آنها نیروهای نظامی افغانستان را فلج کرده‌ اند.  
کارتر پرسید: آیا به نظر تو جنگ آنها فقط منحصر به افغانستان خواهد بود؟ برژینسکی بعد از مدت کوتاهی سکوت گفت: به نظر من افغانستان آغاز راه است. ژنرال ترنر( استانسفیلد ترنر مدیر وقت سازمان مرکزی جاسوسی آمریکا)نیز با من هم عقیده است.  
مشاور لهستانی الاصل کارتر ادامه داد: آقای رئیس جمهور اگر امروز بگذاریم آنها روی افغانستان دست بگذارند، فردا به دنبال ایران خواهند بود و ما به این ترتیب تسلط بر مهم‌ترین کشور خاورمیانه را به صورت کامل از دست خواهیم داد. [امام] خمینی هم که دشمنی سختی با ما دارد. از سویی اگر آن‌ها به ایران برسند، نفت خلیج فارس را در اختیار خواهند گرفت.  

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری
بعد از این اظهارات بود که رئیس جمهور دستور برگزاری نشست فوری شورای امنیت ملی را صادر کرد.  
 نشست شورای امنیت ملی آمریکا در ساختمان آیزنهاور مقابل کاخ سفید برگزار شد. علاوه بر کارتر معاون وی والتر موندل و برژینسکی و سایروس فانس وزیر خارجه آمریکا و هارولد براون وزیر جنگ و دیوید جونز رئیس ستاد مشترک ارتش و استانسفیلد ترنر مدیر سی آی ای نیز حضور داشتند، این نشست چهار ساعت طول کشید و حاضران در آن روی اقداماتی بر اساس دو هدف اصلی توافق کردند:

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری 
اول: آمریکا باید با تمامی ابزارهای ممکن شوروی را از پیشروی باز دارند تا آن‌ها بعد از افغانستان به فکر اشغال کشورهای دیگر نباشند.  

دوم: بعد از تحقق هدف اول باید آمریکا شوروی را از خود افغانستان نیز خارج کند و آنها را در این کشور شکست دهد.  
 در مورد هدف اول، آمریکایی‌ها به شوروی‌ها با ابزارهای دیپلماتیک و سیاسی هشدار دادند، بعد از این مرحله تحریم‌های اقتصادی و مالی بر این کشور اعمال کرده و بعد از آن نیز توافقنامه‌ امنیتی و نظامی محرمانه ای با برخی دولت ها و روسای کشورهای هم پیمان خود در خاورمیانه به امضا رساندند.  
در این راستا سفرای آمریکایی موجود در پایتخت‌های کشورهای خلیجی از مقامات محلی خواستند تا تفاهم‌ها و موافقت‌نامه هایی که پیشتر با آمریکا امضا کرده‌اند را به اجرا بگذارند، از جمله این توافقنامه‌ها استفاده از پایگاه‌های نظامی این کشورها از سوی آمریکا برای اهداف جنگی بود. البته ترجیح داده شد که این اقدامات با آرامش و بدون هیاهوی تبلیغاتی دنبال شود. 

در مورد هدف دیگر آمریکا نیز واشنگتن می بایست بدون دخالت دخالت نظامی یا علنی اقداماتی را بر ضد شوروی در افغانستان دنبال می‌کردند. این اقدامات سه هدف را پیش روی خود داشت:  

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیریاول اینکه واشنگتن بر خلاف شوروی هیچ توافقنامه دفاعی مشترک به صورت قانونی با دولت کابل نداشت. این در حالی بود که شوروی از یک سال قبل با نور محمد تراقی رئیس جمهور سابق افغانستان معاهده صداقت و همکاری و حسن همجواری امضا کرده بود که به مسکو اجازه مداخله نظامی در حمایت از دولت هم پیمان خود در افغانستان را می‌داد. همین توافقنامه بود که اقدامات شوروی در افغانستان را از جنبه اشغالگری خارج کرده بود.  

دوم اینکه حمایت از افغانستان به خودی خود هدفی فریبنده برای آمریکا نبود. آنچه برای واشنگتن اهمیت داشت، این بود که از منافع راهبردی خود در اطراف افغانستان یعنی ایران و پاکستان و خلیج فارس دفاع کند. آمریکا معتقد بود که صرف نظر از توجیهات قانونی این اقدام ورود در درگیریهای نظامی مستقیم با شوروی سابق برای افغانستان، اقدامی نامطلوب بود و البته هزینه بر هم بود.  
سوم اینکه آمریکا می خواست به اهداف خود برسد و شوروی را به صورت شکست خورده از افغانستان بیرون براند. این در حالی بود که حتی یک نظامی خود را نیز از دست ندهد و یک جنگنده را نیز به این منظور به آسمان بلند نکند.  
 
پروژه هرج و مرج خلاق با استفاده از جهالت دینی  
 
در جریان رایزنی های شورای امنیت ملی آمریکا ترنر توضیح داد که چطور آژانس متبوعش موفق شده به داخل محافل تعدادی از قبایل افغان بویژه پشتوها نفوذ کند و شبه نظامیانی را ایجاد کند که جنگ های چریکی بر ضد دولت افغانستان و نظامیان و مستشاران شوروی موجود در این کشور در راستای توافقنامه نظامی را آغاز کرده‌اند.  
وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری

ترنر گفت که سی آی ای در حال حاضر در حال افزایش حمایت خود از این مجاهدان است و کارتر نیز در سوم ژوئن سال 1979 دستور داده که اموال و تسلیحات بیشتری برای آنها ارسال شده و با شعارهای مختلف نظیر جهاد بر ضد اشغالگران ملحد که به دنبال ضربه زدن به اسلام هستند، روحیه معنوی آنها را نیز برای جنگ با شوروی‌ها بالا ببرند.
 وی توضیح داد که در نتیجه اقدامات همین گروه ها بود که شوروی خودش مجبور به اقدام نظامی و مداخله در افغانستان شد تا دولت همسایه و هم پیمان خود را از ضربات این مجاهدان نجات دهد. 

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری
شورای امنیت ملی آمریکا در نشست مذکور به این نتیجه رسید که آمریکا می‌تواند حمایت های خود از این شبه نظامیان مجاهد را افزایش دهد و از ابزارهای دینی نیز برای تشویق این عناصر استفاده کند. این ابزار با تحقق شرایطی می توانست کاملا به نفع آمریکا باشد و شوروی ها را به فرسایش کشیده و آمریکا نیز هیچ خسارتی در این میان نبیند.
 رئیس جمهور آمریکا برای رسیدن به این هدف مشاور امنیت ملی خود را در دیداری دوره ای به خاورمیانه اعزام کرد تا بتواند هم‌پیمانان منطقه‌ای خود را برای اعلام جهاد اسلامی و اهمیت تامین مالی و تسلیحاتی نیروهای مقاومت بر ضد شوروی ها قانع کند. وی قرار بود در این دیدارها این گروه ها را گروه‌های اسلام گرا بر ضد اشغالگری و مخالف کافران و ملحدان نشان دهد.  

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری 
مصر پیاده نظام توطئه آمریکا برای ایجاد تکفیریها 

زبگنیو برژینسکی دیدار دوره‌ای خود را از قاهره آغاز کرد، وی در روز 3 ژانویه سال 1980 با انور سادات رئیس جمهور اسبق مصر دیدار کرد.  قانع کردن رئیس جمهور مصر که همواره در خدمت پروژه‌های آمریکا بود، سخت نبود. وی بعد از امضای معاهده کمپ دیوید کاملا تسلیم جیمی کارتر همتای آمریکایی خود شده بود. برژینسکی در این دیدار از مصر خواست تا اقدامات تبلیغاتی را با مشارکت شیوخ الازهر در راستای حمایت از اقدامات جهادی علیه کافران شوروی در دستور کار قرار دهد و ملت های عربی را برای کمک به برادران مسلمان در افغانستان فرا خواند و جهاد در راه خدا! برای آزادی این کشور اسیر را در فتواهای خود واجب اعلام کنند. 

همچنین قرار شد مصر نیز  دستمزد خود را از این خوش خدمتی بگیرد. واشنگتن وعده داد که صندوق سرمایه گذاری را با مشارکت عربستان سعودی و دیگر کشورهای بزرگ خلیج فارس تاسیس خواهد کرد که مقر آن در ژنو خواهد بود.  


همچنین قرار شد اگر نیروهای عرب افغان نیاز به سلاح پیدا کردند که قطعا نیاز پیدا می کردند، مصر از سلاح های ساخت شوروی مازاد بر نیاز خود به این صندوق بدهد، این در حالی بود که مصر این سلاح ها را تقریبا به صورت رایگان از شوروی خریداری کرده بود. این ها سلاح هایی بودند که با وجود اینکه قیمت داشتند، اما شوروی هنوز هم پول آنها را نگرفته است. شوروی این سلاح ها را به مصر داده بود تا در جنگ‌هایی که با اسرائیل داشت، از آن‌ها استفاده کند. 

وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری
کمک‌های نظامی شوروی در این جنگ‌ها منحصر به سلاح نبود، بلکه مستشاران این کشور نیز به کمک مصری‌ها و دیگر دولت‌های خلیجی آمده بودند. تعدادی از بهترین خلبانان شوروی نیز در این جنگ ها در کنار مصریها شرکت داشتند. کمک های فراوان اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نیز از شوروی به مصر و دیگر کشورهای عربی رسیده بود.  
انور سادات بلافاصله بعد از دریافت پیام فرستاده آمریکا فرودگاه نظامی قنا را به عنوان مقر جهادی آمریکا تعیین کرد و قرار شد از این فرودگاه سلاح‌های مصری به پاکستان منتقل شوند تا عناصر سی آی ای این سلاح‌ها را به مجاهدان عرب برسانند. رئیس جمهور مصر بندر پورت سعید را نیز به عنوان پایگاه ذخیره لوجستیک انبار و ترانزیت سلاح به بندر کراچی تعیین کرد. کار به جایی رسید که انور سادات در اکتبر همان سال رسما اعلام کرد که کشورش آمادگی دارد در سریعترین زمان ممکن با درخواست یا بدون درخواست کمک از سوی مجاهدان افغان به آنها کمک کند. 
 
عربستان صندوق اجرای توطئه‌های منطقه‌ای آمریکا 

برژینسکی یک روز بعد از دیدار با انور سادات به جده رفته و در آنجا با با امیر فهد بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان سعودی و برادرش امیر سلطان که وزیر دفاع این کشور بود دیدار کرد. تامین مالی این پروژه وظیفه عربستان سعودی بود. فهد البته از آمریکایی ها قول گرفت که این کار در نهایت مخفیانه بودن صورت گیرد تا شوروی‌ها به فکر انتقام از عربستان نیفتند. شاه عربستان ترکی فیصل رئیس سرویس جاسوسی این کشور را مأمور هماهنگی‌های لازم با سی آی ای در این زمینه کرد. البته قرار شده بود آمریکا نیز به همان اندازه عربستان در این زمینه کمک کند و هر کدام 500 میلیون دلار در سال بپردازند، این مبلغ البته بر حسب نیاز در دوره های متعدد متغیر بود.  
برژینسکی شرط های فهد را قبول کرد، البته شرط آخری برای واشنگتن اندکی مشکل بود، وی سعی می کرد به فهد بقبولاند که تامین این مبلغ در سال برای آمریکا آنهم برای عملیات های محرمانه مشکل است، فهد اندکی از شروط خود عقب نشست و قرار شد سهمیه آمریکا دیر پرداخت شود تا این کشور بتواند کارهای خود را سامان بخشد. البته هیچ زمانی برای این پرداخت تعیین نشد.  
 
وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیرینقش افیون در شکل‌گیری تروریست‌های تکفیری 

آمریکا در سال 1980 که انتخابات ریاست جمهوری در آن انجام شد، هیچ کدام از هزینه های قول داده شده به عربستان را پرداخت نکرد و عربستان هم سهمیه خود و هم سهمیه آمریکا را پرداخت کرد. کارتر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا شکست خورد و به همراه برژیسنکی از کاخ سفید خداحافظی کرد. طبیعی بود که دولت جدید تمامی پرونده‌های محرمانه را در اختیار گرفت. 
یکی از این پرونده‌ها عملیات جهادی سی آی ای در افغانستان بود. قرار بود ژنرال فیرنون والترز معاون رئیس سیا این عملیات را برای ریگان تشریح کند. به نظر می‌رسید رئیس جمهور جدید نیز علاقه زیادی به این نوع جهاد بر ضد شوروی ها داشت. اما مشکل مالی همچنان بر پا بود. هزینه‌های مالی این عملیات بسیار زیاد بود و ستاد انتخاباتی ریگان نیز به علت وعده هایی که به مردم داده بود، نمی توانست از همان روز اول اقلام هزینه‌ای دولت را بالاتر از قبل ببرد.  

حل این مشکل در توصیه‌ای از سوی الکساندر دومیرانش رئیس سرویس ضد جاسوسی فرانسه به ریگان مطرح شد. دومیرانش در دیدار با ریگان در 23 ژانویه 1981 که با حضور تعدادی از مقامات آمریکایی از جمله کاسپر واینبرگر وزیر جنگ و رابرت مک فارلین معاون مشاور امنیت ملی آمریکا برگزار شد، گفت که ریگان می‌تواند از محموله های بزرگ مواد مخدر که دفتر تحقیقات فدرالی و هیئت گمرک مصادره می کنند، برای تامین سهمیه آمریکا در این جنگ استفاده کند. 

این محموله‌ها گاها در بازار سیاه میلیاردها دلار می ارزند و به جای از بین بردن آن بر اساس قانون آمریکا، کاخ سفید می تواند آنها را به فروش برساند و از پول آن برای عملیات محرمانه خود استفاده کند. این موضوع دیگر نیازی به تصویب در کنگره و مراحل اداری دیگر نیز نداشت.      

رئیس جمهور آمریکا از این طرح استقبال کرد، وی ویلیام کیسی رئیس جدید سازمان سیا را موظف کرد تا اجرای این ایده بزرگ را کلید بزند. به این ترتیب بود که در سالهای بعد از آغاز جهاد! در افغانستان تولید مواد مخدر و خشخاش در این کشور چندین برابر شد، تا جایی که درآمد سالیانه آن بالغ بر شش میلیارد دلار شد و صنعت افیون و تولید آن به بزرگترین صنعت ملی این کشور تبدیل شد. به این ترتیب گروه‌های جهادی نیز حتی با بستن راه کاروان‌های مواد مخدر سهمیه خود را از این مواد مطالبه می‌کردند و به بهانه وجوب حمایت از جهاد گرایان جیب خود را پر می کردند.
 
 وقتی آمریکا بر ضد ملحدان اسلام ستیز قیام کرد!/ نقش مواد مخدر در رشد تروریست‌های تکفیری/آماده انتشار/آماده 
در دهه هشتاد کار به جایی رسید که میزان مواد مخدر تولیدی در افغانستان به رقمی بالغ بر 70 درصد از کل تولیدات جهانی رسید و برخی از افسران دفاتر مبارزه با مواد مخدر وابسته به سازمان ملل در پیشاور نیز در اعتراض به موانعی که عناصر نیروهای اطلاعاتی آمریکا و پاکستان در مسیر آنها ایجاد می‌کردند، از سمت خود استعفا دادند.  

جالب اینجا بود که جنبش طالبان بعدها وقتی در افغانستان به قدرت رسید، می خواست کاشت مواد مخدر را ممنوع اعلام کند، اما وقتی دید که منابع مالی این کشور به شدت تحت تاثیر این فعالیت‌ها قرار دارد، از این خواسته کنار کشید.
 جالب تر اینکه ملا محمد عمر در حکمی عجیب کاشت مواد مخدر سنتی را مباح دانست، اما کاشت و تجارت حشیش را حرام اعلام کرد. بهانه وی نیز این بود که مواد مخدر سنتی با هدف صادرات است و ضررش برای کافران خواهد بود، اما حشیش مصرف داخلی دارد و ضرر آن متوجه داخل افغانستان است. 
 مصیبتی که در آن روزگار افغانستان دچار آن شد، هنوز هم گریبانگیر منطقه است، تاسیس و تقویت این گروه‌ها در افغانستان بیش از 45 میلیارد دلار هزینه داشت که 12 تا 14 میلیارد دلار آن را آمریکا از طریق پولشویی و قاچاق مواد مخدر تامین کرد و حدود 10 میلیارد دلار نیز عربستان تقبل کرد. رژیم های عربی حاشیه خلیج فارس و موسسات به اصطلاح خیریه آنها نیز مابقی این پول را تامین کردند.  
کاشت این گروه تکفیری در افغانستان سه میلیون نفر را به کام مرگ برد و سه تا چهار میلیون نفر دیگر را آواره کرد و زیرساخت‌های این کشور را کاملا ویران کرد. البته خسارت‌های این اقدام تنها متوجه افغانستان نبود، بلکه تروریست‌های پرورده شده در این روند که افغان عرب نام گرفته بودند، راهی کشورهای خود شدند تا موج جدیدی از تکفیر و اقدامات تروریستی را در آنجا به راه اندازند. به همین علت بود که الجزایر و مصر و حتی عربستان سالها درگیر مشکلات داخلی ناشی از حضور این عده بودند. 




تحلیلی بر گزارش جدید آژانس؛
آمانو در گزارش اخیر خود، مدام کشور را مورد ارزیابی منفی قرار داده، گوئی ایران حاضر به پذیرش خواسته‌های آژانس نبوده و در پی عدم همکاری است.
ماهیت شناسی گزارش جدید آژانس و سناریوهای آمانو
گروه سیاسی مشرق - آژانس در گزارش جدید خود که دیروز جمعه (14 شهریور ماه) منتشر کرد، همان بازی دوگانه و ارزیابی دوپهلو از ماهیت برنامه هسته‌ای کشورمان را به نمایش گذاشت. نکته در اینجاست که این بازی، قبل از همکاری‌های اخیر که بعد از توافق مشترک و دوجانبه ایران و آژانس در تاریخ 11 نوامبر 2013 آغاز شده نیز وجود داشته است. گوئی، آژانس این همکاری‌ها و نتایج آنها را دلیلی کافی برای تغییر نگاه قبلی خود به ایران و برنامه هسته‌ای کشور ندانسته است.

آژانس در مورد همکاری‌هایی که ایران در ارتباط با گروه 1+5 داشته است، بالاترین درجه از راستی آزمائی و تائید عملکرد را نشان داده است. اما در مورد سایر عرصه‌ها، رویکرد آژانس کاملاً متفاوت و ابهام آمیز است.

آمانو در گزارش اخیر خود و هرگاه که به عرصه‌های دیگر برنامه هسته‌ای کشور پرداخته است، مدام کشور را مورد ارزیابی منفی قرار داده، گوئی حاضر به پذیرش خواسته‌های آژانس نبوده و در پی عدم همکاری از نوعی است که شورای حکام و مدیرکل درخواست کرده‌اند!

با نگاهی به 6 محور زیر که از خلال گزارش مورخ 5 سپتامبر استخراج شده اند، می‌توان زوایای سناریوی ضدایرانی آمانو را دریافت. این محورها در حالی ارائه شده اند که ممکن است برخی تحلیلگران و کانون‌های تحلیلی، در بندها و عبارات مثبت راجع به توافق ژنو باقی مانده و این محورهای مهم را از نظر دور بدارند. به واقع، اگر این نکات به قدرت بررسی شود، این امکان و حق اعتراض برای کشورمان روشن تر خواهد شد که در قالب‌های مختلف از جمله رویه‌ای که تا کنون به عنوان «یادداشت توضیحی در مورد گزارش‌های مدیرکل آژانس» داشته و نقطه نظرات خود را به عنوان سند رسمی آژانس نیز ثبت و منتشر نموده، انتقادها و اعتراض‌های خود را بیان نماید.

بنابراین، محتوای گزارشی که پیش روی شماست، علاوه بر فراهم کردن امکان بررسی همه جانبه گزارش اخیر، می‌تواند در عملکرد دیپلماسی هسته‌ای کشور در قبال آژانس، مفید و موثر باشد.

1- راهبرد آژانس: مطالبه دسترسی‌های فراگیر چهاربعدی

یکی از راهبردهای مهم آژانس طی یک دهه گذشته و از زمانی که اتهاماتی را با عناوین مختلف از جمله مطالعات ادعائی و بعدها ابعاد نظامی احتمالی مطرح کردند، این بوده است که بتواند به «کلیه اطلاعات، محل‌ها، افراد و اسناد» دسترسی یافته و اطلاعات جامعی را در این سه محور کسب نماید. از این رو، سه محور مذکور به عنوان اضلاع چهارگانه ای بوده اند که راهبرد غرب را در این رابطه تشکیل می داده‌اند.

متاسفانه در این زمینه، شورای حکام نیز به ابزاری برای قانونی جلوه دادن و الزامی کردن تحقق این امر مورد استفاده قرار گرفت.

این شورا در نوامبر 2011 و بنا به تقاضای مدیرکل، با صدور قطعنامه شماره 69 همین رویکرد را تائید کرد. شورا تاکید کرد "ایران و آژانس باید گفت‌وگوها برای حل فوری تمامی موضوعات اساسی باقی مانده را افزایش دهند و این مذاکرات باید با هدف ارائه توضیحات درباره موضوعاتی نظیر دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، اسناد، سایت‌ها، ‌مواد و افراد در ایران باشد".

در این راستا، تحمیل این اقدامات بر ایران به عنوان شرط ارائه تصویر بهتر آژانس از ماهیت برنامه هسته ای صلح آمیز ایران و حل ابهامات در این رابطه تلقی گردید. یعنی، احراز ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای کشور، مشروط شد به اینکه ایران چنین فرایندی را مورد عمل قرار دهد.

2- اصرار بر مقوله‌ای به نام ابعاد نظامی احتمالی

البته ایران همواره نسبت به عبارتی با نام «ابعاد نظامی احتمالی» به شدت اعتراض داشته است. همین مساله در گزارش قبلی آژانس که در 23 مه منتشر شد نیز وجود داشت که ایران رسماً اعتراض شدید خود را نسبت به اصل این عنوان و مطرح کردن آن در گزارش مدیرکل، ابراز کرد.

اما گویا گوش آمانو به این اعتراض ها بدهکار نیست و همان مسیر خود را دنبال می کند. متاسفانه بند 62 گزارش دیروز، یکی از بدترین بندهای این گزارش است که صراحتاً با اتهام زنی به کشورمان، بخش های نظامی را هدف قرار داده و آنها را متهم به فعالیت هسته ای کرده است.

این بند چنین است: "گزارش‌های پیشین ارائه شده توسط مدیر کل به موارد باقی‌مانده از ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته‌ای ایران و اقدامات لازم جهت حل موضوعات مزبور را مشخص کرده بود. آژانس همچنان در خصوص وجود ابعاد اعلام نشده هسته‌ای از جمله فعالیت‌های سازمان‌های نظامی ایران همچون تولید کلاهک هسته‌ای قابل نصب بر روی موشک نگران است. لازم است که ایران در خصوص تمام ابعاد باقی‌مانده با آژانس به‌طور کامل همکاری کند، به‌خصوص ابعادی که به نگرانی در خصوص ابعاد نظامی برنامه هسته‌ای ایران دامن می‌زنند. از جمله این اقدامات فراهم آوردن دسترسی به تمام پایگاه‌ها، تجهیزات، افراد و مستنداتی است که مورد تقاضای آژانس هستند" (بند 62).

آژانس تا بدانجا در اصرار بر این اتهامات به جلو می رود که تاکید می کند: "آژانس به این نتیجه رسیده که این اطلاعات در کل صحیح هستند. اکنون آژانس به اطلاعاتی دست یافته که آنالیز نوامبر 2011 را بیشتر تقویت می‌کنند"(بند 63). شگفتی در اینجاست که آژانس این «نتیجه گیری»! را صرفاً بر اساس اتهامات و اسناد جعلی جاسوسی و بازیگران ضدایرانی به عمل آورده است. یعنی قبل از بررسی، نتیجه ای را علیه کشورمان و برخلاف ماهیت صلح آمیز برنامه هسته ای کشور گرفته است.

آژانس در ادامه این اتهامات، به مساله چاشنی های انفجاری اشاره می کند ولی نهایتاً بدون اینکه صراحتاً از مختومه شدن این مساله نامی به میان بیاورد، جمع بندی خود را به ارزیابی سیستماتیک و کلان بعدی موکول کرده است. البته همین که آژانس پاسخ جزئی ایران را درباره استفاده ای که از این فعالیت در حوزه صنعت نفت و گاز کرده، مورد اعتنا قرار داده، موید اینست که «نتیجه گیری» قبلی آن در این زمینه، نادرست بوده است. از این رو، همین مساله نمادی است از اینکه آژانس حق نداشته به صورت یکطرفه به قضاوت پرداخته و ایران را مظنون به فعالیتی غیرصلح آمیز قرار دهد.

3ماهیت شناسی گزارش جدید آژانس و سناریوهای آمانوارزیابی سیستمی پاسخ ایران به مساله چاشنی انفجاری

بند 65 گزارش آژانس در این رابطه می گوید: "یکی از 7 اقدام اساسی که در مرحله دوم چارچوب همکاری در مورخ 24 مه سال 2014 مورد موافقت قرار گرفت، این بود که ایران اطلاعات و توضیحات مورد نیاز آژانس را در زمینه «بریج وایر» (چاشنی‌های انفجاری) را فراهم آورد. در این زمینه همانطور که در گزارش قبلی مدیر کل آژانس بین‌المللی اتمی ذکر شده بود، این کشور اطلاعات و توضیحات مورد نیاز این نهاد را در آوریل سال 2014 فراهم کرده و در ماه مه 2014 اطلاعات و توضیحات بیشتر را نیز شامل ارائه اسناد مورد نیاز در مورد بریج وایر، ارائه کرده است"(بند 65).

آژانس تنها «ارائه اطلاعات و توضیحات بیشتر» ایران را تائید کرده و نه مختومه شدن آن را. بنابراین، برخلاف برداشت هائی که در مورد مختومه شده این مساله ابراز شده است، آژانس همچنان ادعاهای خود در این زمینه را صحیح ارزیابی می کند و از این روست که مقوله ای به نام ارزیابی سیستماتیک و کلی را در خاتمه مسائل باقیمانده و در ارتباط با همه این مسائل، مطرح کرده است.

4- اتهام زنی در مورد پارچین

پارچین هیچ ارتباطی با توافق مشترک ایران و آژانس ندارد و در هیچ یک از محورهای گزارش آژانس قرار نمی گرفته است. با این حال، آژانس همچنان ادعاهای خود در مورد این تاسیسات نظامی را ادامه داده است. این در حالیست که هنوز در مورد قرار گرفتن نام پارچین و دسترسی به آن به عنوان یکی از محورهای فاز بعدی همکاریهای مشترک نیز هیچ گونه توافقی صورت نگرفته است. با این حال، گزارش جدید در این زمینه چنین می گوید: " آژانس بین‌المللی اتمی بعد از گزارش پیشتر این نهاد از طریق تصاویر ماهواره‌ای در تاسیسات پارچین فعالیت‌های گسترده ای را در زمینه حذف یا جابجایی مصالح ساختمانی، ضایعات، نخاله‌‌ها و فعالیت‌های ساختمانی شاهد بوده است. این فعالیت‌ها به توانایی آژانس در تایید این برنامه‌ها لطمه وارد می‌کند. برای ایران نیز مهم است تا پاسخ‌‌های لازم را به پرسش‌های آژانس و امکان دسترسی به مکان‌های ویژه ابهام انگیز فراهم آورد"(بند 67).

آژانس با این رویکرد تلاش می کند تا برخی از خواسته های خود را که توسط لابی ها در داخل آژانس مطرح می شوند، در کنار و طول همکاری‌های مشترکی که در توافق دوجانبه ایران-آژانس مقرر شده، ادامه بدهند و از طریق آن، بر ایران فشار وارد کنند. در این صورت، حتی اگر همکاری‌ها در اجرای همکاری‌های گام به گام نیز موفقیت آمیز باشد، این اتهامات اثرگذاری موفقیت های مذکور را تضعیف خواهد کرد و همچنان ایران به عنوان یک بازیگر نگران کننده در قالب آژانس نگریسته خواهد شد!

به نظر می رسد آژانس با مطرح کردن مجدد پارچین، به دنبال اولویت دادن به بررسی آن به عنوان یکی از مسائل مهم مربوط به اتهامات غرب است.

از همین رو، بند 68 گزارش، اهمیت دسترسی به پارچین را چنین معرفی می کند: "همانطور که در گزارش قبلی مدیر کلی آژانس بین‌المللی اتمی و به دنبال نشست وی در 17 اوت سال جاری اشاره شده است این نهاد نیازمند این است تا قادر باشد ارزیابی اصولی را در زمینه موارد قابل توجه ذکر شده انجام داده و همه آن‌ها را در قالب یک سیستم ارزیابی جامع ارائه دهد(بند 68).

5- کد 3.1 اصلاحی و پروتکل الحاقی

آژانس در مورد اجرای کد 3.1 اصلاحی و پروتکل الحاقی نیز رویکرد مطالبه گرانه را ادامه داده است. به موجب این گزارش، بر اساس توافقنامه پادمان ها و قطعنامه های مربوطه شورای حکام و شورای امنیت، ایران ملزم است مفاد کد اصلاحی 3.1 از بخش عمومی ترتیبات فرعی توافقنامه پادمان را اجرایی سازد(بند 69).

این در حالیست که ایران و گروه 1+5 در قالب توافق ژنو که در 24 نوامبر 2013 منعقد کردند، تکلیف دیگری را برای تصویب و اجرای پروتکل الحاقی تعیین کردند. این تکلیف، حاکی از اینست که تصویب و اجرای پروتکل الحاقی، بخشی از توافق جامع است و در یک برنامه زمنی مشخص و در مقابل اقدامات هم وزن غرب، انجام خواهد شد. اما گزارش آمانو، بدون توجه به توافق 10 ماه گذشته در این رابطه، چنین مقرر داشته است:"برخلاف قطعنامه های مربوط شورای حکام و شورای امنیت، ایران پروتکل الحاقی را اجرا نمی کند. آژانس در جایگاهی نیست که بتواند تضمینی معتبر درباره عدم وجود فعالیت ها و مواد هسته ای اعلام نشده در ایران ارائه کند مگر اینکه ایران همکاری لازم با آژانس را در این رابطه، شامل اجرای پروتکل الحاقی داشته باشد"(بند 70).

6- عدم صدور روادید برای یکی از بازرسان آژانس

آمانو چه نقشه‌ای درباره ایران دارد؟یکی از ابعاد نگاه بالا به پائین و تحکمی آژانس، اینست که ایران موظف باشد برای همه افرادی که آژانس به عنوان بازرس معرفی می کند، روادید صادر کند. این در حالیست که طبق مقررات و رویه آژانس، دولت میزبان حق دارد در مورد برخی از افراد معرفی شده به دلایل حاکمیت ملی و با ذکر توضیح، از صدور روادید خودداری کند. زیرا اجازه ورود هر فرد بیگانه به کشور، تابع حقوق ملی دولت میزبان و سرزمینی است و هیچ نهادی نمی تواند این حق حاکمیت سرزمینی را از کشور مذکور سلب کند.

اما آژانس استفاده ایران از حق خود برای عدم صدور روادید برای یک فرد که از نظر ایران صالح برای ورود به ایران نبوده است، چنین مقرر داشته است: "در 31 اوت 2014، برای یک عضو آژانس که برای یک دیدار فنی عازم تهران بود، روادید صادر نشد. این سومین باری است که فرد مزبور به‌خاطر نداشتن روادید نمی‌تواند در دیدارهای فنی برگزار شده در تهران مشارکت کند. برای اینکه آژانس بتواند به شکل موثری به موضوعات باقی‌مانده بپردازد، لازم است که تمام افراد معرفی شده از سوی آژانس و حائز تخصص‌های مورد نیاز بتوانند در فعالیت‌های فنی در ایران مشارکت داشته باشند(بند 74).

جمع‌بندی

آمانو چه نقشه‌ای درباره ایران دارد؟آژانس با وجود تعاملاتی که ایران داشته و اقدامات داوطلبانه‌ای که به امید عادی شدن مساله هسته‌ای در آژانس به عمل آورده است، همچنان مشمول ارزیابی دوپهلوئی قرار دارد که قبل از همکاری‌ها و تعاملات ده ماهه اخیر ابراز می‌شد: این عبارت دوپهلو که در بند 75 گزارش آژانس آمده است، عیناً تکرار گزارش‌هایی است که در سال‌های قبل انجام می‌شده است.

بنابراین، هنوز هم آژانس اقدامات گسترده به اصطلاح اعتمادسازی ایران را قابل قبول و موثر بر تغییر نگاه کلان این نهاد به ایران و برنامه هسته‌ای کشور ندانسته است. این بند مقرر می‌دارد: "آژانس در عین اینکه راستی آزمائی عدم انحراف مواد هسته‌ای را در تاسیسات اتمی را ادامه خواهد داد اما در موقعیتی نیست که بتواند نسبت به نبود مواد و فعالیت های هسته‌ای اعلام نشده در ایران و این‌که بدین نتیجه برسد که مواد بکار رفته در برنامه هسته‌ای ایران صلح آمیز است گزارشی ارائه دهد" (بند 75).

به نظر میرسد که آژانس در این گزارش، دستورالعمل غرب برای تشدید اعمال فشار بر ایران را به خوبی اجرائی کرده است. به احتمال بسیار زیاد و حتی یقین، گزارش آمانو یکی از محورهائی خواهد بود که بر مذاکرات آینده سایه خواهد انداخت. اگر غربیها بخواهند مطالبات ایران را در این مذاکرات محدود کنند یا بر زیاده خواهی خود اصرار نمایند، از ارزیابی های منفی آژانس در بالا اشاره شد، استفاده خواهند کرد. از همین رو، آمانو در این گزارش برای کمک به تحقق منابع غربیها تلاش کرده است.

به تعبیر دیگر، از منظر چشم انداز همکاری‌های ایران و آژانس، ایران مصمم به ادامه همکاری بوده و رسماً نیز این مساله را تاکید و اعلام نموده است. اما آژانس، از این اعتمادسازی ایران به نحو مطلوب برای حل ابهامات استفاده نکرده است. بلکه عمدتاً آن را بهانه ای برای مطالبه گری بیشتر قرار داده است. از همین روست که بند 77 گزارش اشاره می کند که «لازم است ایران گام ‌های عملی جدید در مرحله بعدی و در ارتباط با چارچوب همکاری که البته تاکنون اجرا نکرده است را اجرا کند". گفتنی است که هنوز در مورد محتوای این اقدامات و گام ها، اطلاعی در دست نیست. برخی منابع خارجی و داخلی، مراکز نظامی همانند پارچین را از جمله محورهای گام هائی دانسته اند که آژانس به ایران پیشنهاد کرده است. به احتمال زیاد طی هفته های آتی که دو محور باقیمانده از 5 گام همکاریهای تعریف شده قبلی ایران و آژانس خاتمه خواهد یافت، رئوس و محورهای کامل این گام جدید نیز که در وین و در نشست پیشنهادی آژانس در همین زمینه نهائی خواهد شد، رسماً اعلام و منتشر خواهد گردید.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد