سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار سیاسی روز



کاخ سفید احتمال تمدید مدت زمان مذاکرات هسته ای با ایران را بعید ندانست.
مهر: کاخ سفید احتمال تمدید مدت زمان مذاکرات هسته ای با ایران را بعید ندانست.

به گزارش هیل، جاش ارنست مسئول رسانه ای کاخ سفید اعلام کرد کاخ سفید با توجه به دورنمای مذاکرات احتمال تمدید زمان مذاکرات هسته ای با ایران را رد نمی کند.

وی با اشاره به مذاکرات جان کری وزیر خارجه آمریکا با محمد جوادظریف وزیر خارجه ایران در وین اعلام کرد: جان کری در حال آزمودن میزان جدیت ایرانی ها برای دستیابی به توافق هسته ای است.

جاش ارنست در ادامه گفت کری گزارش خود از مذاکرات وین را به رئیس جمهور ارائه خواهد داد و بعد از آن ما درباره اینکه آیا مذاکرات تمدید شود یا نه اعلام نظر خواهیم کرد.

وی در عین حال اذعان کرد ایران به تعهدات خود در توافق هسته ای موقت به خوبی عمل کرده است.

این مقام کاخ سفید همچنین گفت ایرانی ها با جدیت در مذاکرات دستیابی به توافق جامع مشارکت داشته اند و در این مذاکرات نرمش هایی از خود نشان داده اند.




تدبیر هوشمندانه رهبری برای خنثی کردن سناریوی صنعت هسته‌ای دکوری!
تاریخ انتشار : شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۱۳
 
عدد ۱۹۰ هزار سو به عنوان «نیاز قطعی ایران» از جانب رهبر انقلاب نیز مطرح شد، عددی است که سازمان انرژی اتمی در آستانه مذاکرات گام نهاییِ توافق هسته‌ای ارائه کرده بود.
تدبیر هوشمندانه رهبری برای خنثی کردن سناریوی صنعت هسته‌ای دکوری!
گروه سیاسی جهان نیوز: رهبر عزیز انقلاب در دیدار با مسئولین نظام در ماه رمضان امسال (۹۳/۴/۱۶)، در فرازی از بیانات‌شان با ذکر اطلاعاتی جزئی و اعدادی دقیق پیرامون میزان ضروری برای ظرفیت غنی‌سازی کشور –که از موارد اصلی اختلافی در مذاکرات با ۱+۵ است- فرمودند: «هدف آن‌ها این است که در موضوع ظرفیت غنی‌سازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند​،​ البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند ​(​که ۱۰ هزار سو محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم​)​، در حالیکه به گفته مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور، ۱۹۰ هزار سو است».

بیان اعداد و ارقام در موضوعی فنی و مشخص کردن حد و مرزهای مذاکرات هسته‌ای با واحد فنی سو (SWU) از جانب رهبر انقلاب –که معمولاً در جلسات عمومی و در مسائل مختلف، سیاست‌های کلان و راهبردهای اساسی را بیان می‌دارند-، برای مخاطباتی که با مشی رهبری آشنایی دارند، در درجه اول امری عجیب و غیرمعمول به نظر می‌رسد، اما برای کسانی که مذاکرات هسته‌ای را از نزدیک دنبال می‌کنند و از بسته پیشنهادی تیم مذاکره‌کننده کشورمان به ۱+۵ و کوتاه آمدن‌های آن‌ها از خطوط قرمز نظام –و در واقع منافع ملت- مطلع هستند، امری معنادار و بسیار مهم تلقی می‌شود که مذاکرات هسته‌ای ایران و ۱+۵ را وارد فاز جدیدی کرد، و مانعی بزرگ در مسیر تحمیل توافقی ضعیف و ناقض منافع ملت و البته فتح‌الفتوح نشان دادن آن -با لفاظی‌های خلافِ واقع- ایجاد نمود.

جدول زیر ترسیم خلاصه و ملموسی است پیرامون وضعیت توان غنی‎سازی کشور و اختلافات پیرامون آن:

 

مبناتوان غنی‌سازی (بر مبنای تعداد سانتریفیوژ نسل یک)
طبق مصوبه مجلس (جهت تأمین سوخت نیروگاه هسته‌ای برای تولید ۲۰ هزار مگاوات برق کشور)حدود ۱ میلیون دستگاه
نیاز قطعی کشور (اعلام شده توسط سازمان ملی انرژی اتمی در آستانه مذاکرات اخیر که در دیدار عمومی نیز توسط رهبری به عنوان خط قرمز بیان شد)حدود۱۹۰-۱۵۸هزاردستگاه (معادل ۱۹۰ هزار سو) ۱
[بر اساس برخی اخبار منتشر شده در رسانه‌ها:] نیاز عملی اعلام شده توسط تیم مذاکره کننده به ۱+۵ (معادل تأمین سوخت نیروگاه بوشهر)حدود ۵۰ هزار دستگاه
حداکثر تعداد مورد نظر آمریکایی‌ها (که در انتهای مذاکرات می‌خواهند ایران را به آن راضی کنند)حدود ۱۰ هزار دستگاه
تعداد ماشین‌های فعال ایران در حال حاضرحدود ۸ هزار دستگاه
تعداد پذیرفته شده از طرف آمریکایی‌ها در مذاکرات۴ هزار دستگاه
نظر ابتدایی آمریکا در مذاکرات (با چاشنی تحقیر ایران)۱۰۰۰-۵۰۰ دستگاه
[۱] علت اختلاف موجود در تبدیل واحد سو به تعداد سانتریفیوژ نسل یک، ناشی از این موضوع است که ظرفیت واقعی جداسازی ماشین‌های سانتریفیوژ نسل یک، چیزی بین ۱ تا ۱،۲ سو است؛ ۱۹۰ هزار سو، با احتساب ضریب ۱، معادل ۱۹۰ هزار دستگاه می‌شود، و با احتساب ضریب ۱،۲ معادل ۱۵۸ هزار دستگاه.

 

عدد ۱۹۰ هزار سو (معادل ۱۵۸ هزار الی ۱۹۰ هزار سانتریفیوژ نسل یک) که به عنوان «نیاز قطعی ایران» از جانب رهبر انقلاب نیز مطرح شد، عددی است که سازمان انرژی اتمی –و نه منتقدین دولت- در آستانه مذاکرات گام نهاییِ توافق هسته‌ای در جواب درخواست رهبری -مبنی بر ارائه گزارش آمار دقیق از نیاز عملی ایران- ارائه کرده بود.

پس از ابلاغ این خط قرمز نظام به تیم مذاکره‌کننده‌ی کشور جهت حرکت در این چارچوب و کوتاه نیامدن از حقوق مسلم ملت ایران در صنعت هسته‌ای، این خط قرمز ایران، در ابتدای مذاکرات اخیر به طرف غربی اعلام شد. هرچند بنا بر آن‌چه که در برخی رسانه‌ها منتشر شد و دیپلمات‌های غربی (مانند وندی شرمن) از آن خبر دادند، تیم مذاکره‌کننده کشورمان در بسته پیشنهادی خود، تنها غنی‌سازی در حد تأمین سوخت نیروگاه بوشهر (یعنی حدود ۵۰ هزار سانتریفیوژ) را به عنوان پیشنهاد ایران به گروه ۱+۵ ارائه نموده است، اما پس از آن‌که این پیشنهاد حداقلی تیم مذاکره‌کننده نیز با مخالفت طرف آمریکایی و زیاده‌خواهی‌های مستکبرانه‌ی آن‌ها رو به رو شد و آن‌ها اعلام کردند که به ایران اجازه نخواهند داد حتی به اندازه تأمین سوخت نیروگاه بوشهر هم سانتریفیوژ فعال داشته باشد، تیم مذاکره‌کننده با توجه به این‌که دولت تمام حیثیت خود را با انجام توافق –به هر قیمتی- تعریف کرده است، از موضع قبلی خود عقب‌نشینی عملی –و نه رسانه‌ای- نمود، تا امکان توافق با ۱+۵ (و در واقع: آمریکا) را از دست ندهد.

بدین ترتیب اخباری منتشر شد مبنی بر احتمال بالای توافق در شرایطی که طرف آمریکایی –نه تنها با ۵۰ هزار سانتریفیوژ برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر- که حتی با حفظ ظرفیت فعلی غنی‌سازی ایران (حدود ۸ هزار سانتریفیوژ فعال) هم مخالف است؛ و جالب آن‌که طرف آمریکایی هرچند با حفظ این تعداد اندک سانتریفیوژ برای ایران مخالفت واقعی‌ای ندارد، اما با عدم اعلام صریح و عمومی این موضوع در این مرحله از مذاکرات، سعی دارد این را به عنوان امتیاز(!) اصلی خود به طرف ایرانی در انتهای مذاکرات جا بزند! یعنی همان چیزی که رهبر انقلاب با این تعبیر به آن اشاره کردند: «​طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضی بشوید. هدف آن‌ها این است که جمهورى اسلامى را در باب ظرفیّت غنى‌سازى مثلاً -که یکى از مسائل است-، به ده هزار سو راضى کنند، منتهی از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کرده اند».

به طور کلی، چارچوب مذاکراتی طرف آمریکایی بر این اساس استوار است که از مواضع مورد نظر و از پیش تعیین شده‌ی خود (و در واقع: زورگویی‌های تحقیرآمیز نسبت به ایران)، حتی ذره‌ای عقب‌نشینی نکنند، و حداکثر امتیاز اعطایی آن‌ها به تیم ایرانی این باشد که با مخفی و پیچیده کردن متن توافقات، راهی برای لفاظی و حفظ آبروی تیم مذاکره‌کننده ایرانی در داخل باز نگه داشته شود. سیاستی که متأسفانه در مواردی به نظر می‌رسد با استقبال و همراهی تیم مذاکره‌کننده کشورمان همراه شده است.

موضوع تعداد سانتریفیوژها و توافق عملی بر سر حفظ حداکثر حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ برای ایران، نمونه روشنی از این امر است.؛ چرا که این حد از ظرفیت غنی‌سازی، مقداری بیشتر از حد غنی‌سازی تحقیقاتی (غیرصنعتی) و کمتر از کمترین حد برای غنی‌سازی صنعتی است و می‌توان آن را «دکور غنی‌سازی صنعتی» دانست. دکوری که فایده‌ای برای رفع نیازهای کشور در حوزه صنعت هسته‌ای نخواهد داشت و تنها فایده‌اش این خواهد بود که از بین رفتن کامل غنی‌سازی صنعتی ایران، در این مقطع توسط دولت به طور رسمی اعلام نشود، و تیم مذاکره‌کننده بتواند همچنان اعلام کند که صنعت هسته‌ای کشور را حفظ کرده است!

در مقام تمثیل، این امر مانند آن است که شخصی قبول کند که چرخ‌های اتومبیل خود را پنچر کند و در ساختار اتومبیل خود نیز تغییراتی دهد که دیگر نتواند با سرعتی بیش از سرعت یک کیلومتر در ساعت حرکت کند! این شخص در واقع خود را از استفاده از اتومبیل خود محروم کرده است و اتومبیل این چنینی به هیچ کار او نخواهد آمد؛ و البته پس از مدتی این نتیجه برای همه حاصل خواهد شد که چنین اتومبیلی بیشتر از این‌که مفید باشد، وبال گردن صاحب آن شده، و صرف نظر کامل از جسد این اتومبیلِ به شدت محدود و بی‌خاصیت‌شده، بهتر از حفظ آن است؛ این تمثیل، خلاصه‌ی راهبردی است که پیرامون صنعت هسته‌ای کشور در حال اجرایی شدن است.

اعلام عمومی عدد دقیق ۱۹۰ هزار سو (معادل ۱۵۸ هزار الی ۱۹۰ هزار سانتریفیوژ نسل یک) توسط رهبر عزیز انقلاب به عنوان خط قرمز ایران در حفظ ظرفیت غنی‌سازی -آن هم پس از آن‌که این خط قرمز بارها به صورت خصوصی به تیم مذاکره‌کننده اعلام و ابلاغ شده بود- در واقع واکنشی راهبردی بود به اجرای سناریوی نابودی صنعت هسته‌ای کشور در واقع، و حفظ دکوری بی‌فایده از آن برای استفاده تبلیغاتی داخلی.

رهبر حکیم انقلاب با این موضع‌گیری هوشمندانه، راه را برای توافق بر سر حداکثر ۱۰هزار سانتریفیوژ نسل یک، و جا زدن آن به عنوان فتح‌الفتوح و به زانو در آوردن کشورهای قدرتمند(!) بستند، و آن‌چه که سقف مطالبات واقعی –و نه اعلامی- تیم مذاکره‌کننده بود را به عنوان خواسته‌ی آمریکایی‌ها که ایران زیر بار آن نخواهد رفت، معرفی نمودند.

همچنین با ارائه‌ی معیاری غیر قابل خدشه –و مستند به گزارش کارشناسی بخشی از خود دولت- یعنی لزوم حفظ ظرفیت غنی‎سازی معادل تأمین ۱۹۰ هزار سو، معنای توافق بد و غیر قابل قبول را مشخص کردند.

شاید اگر تیم سیاست خارجی دولت بنایش بر عمل کردن به خط قرمزهای نظام –یعنی همان منافع غیر قابل صرف نظر ملت ایران- بود (نه تلاش برای دور زدن آن‌ها به طوری که کمتر حساسیت‌انگیز شود!)، و شاید اگر دیگر نخبگان و مسئولین و رسانه‌های کشور به وظیفه‌ی خود در رصد دقیق مذاکرات و تأکید بر خطوط قرمز و جریان‌سازی پیرامون آن به خوبی عمل می‌کردند، نیاز به اعلام عدد و رقم مشخص در بیانات رهبر انقلاب نمی‌ماند؛ اما در هر حال، امروز که این موضوع به صراحت توسط آقا اعلام شده، وظیفه نخبگان و مسئولین متعهد کشور، رصد دقیق این موضوع، و اتخاذ مواضع غیرت‌مندانه و هوشمندانه در راستای حفظ این خط قرمز نظام برای مذاکرات هسته‌ای (و البته دیگرخطوط قرمز، شامل: برچیده نشدن هیچ از یک تأسیسات هسته‌ای کشور، حفظ رآکتور آب سنگین اراک و سایت فردو با کاربری واقعی خودشان، محدود نشدن برنامه تحقیق و توسعه، حفظ کلیه حقوق ایران بر اساس معاهده NPT، و لغو یک‌جای تحریم‌های غیرقانونی) است.

این امر به خصوص از آن جهت اهمیت دارد که پس از بیانات صریح رهبر انقلاب، تلاش‌های موذیانه برای حفظ ظاهر این خط قرمز بیان شده توسط ایشان و تهی کردن آن از محتوا آغاز شده است؛ به طوری که برخی شخصیت‌ها و رسانه‌های داخلی سعی دارند با لطایف الحیل، خواست نامشروع طرف غربی –که انجام توافق را منوط به پذیرش آن کرده است- را در همین چارچوب بیان شده توسط رهبری جا بزنند!
منبع: سایت 20-1


ماهیگیری اقتصادی ترکیه از آب گل آلود دخالت در عراق و سوریه
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۳ ساعت ۰۶:۱۱
 
ترکیه در سالهای اخیر نشان داده که برای بدست آوردن برخی منافع اقتصادی برخی از اصول دیپلماتیک را به راحتی زیر پامی گذارد.
ماهیگیری اقتصادی ترکیه از آب گل آلود دخالت در عراق و سوریه
گروه بین الملل جهان نیوز ـ ترکیه در سالهای اخیر نشان داده که برای بدست آوردن برخی منافع اقتصادی برخی از اصول دیپلماتیک را به راحتی زیر پامی گذارد و رسما به عنوان عنصر مداخله گر در برخی کشورها اقدام می کند، نمونه بارز این نوع رفتار ترکیه در تحولات سوریه خود را به خوبی نشان داد. ترک ها حتی با حمایت از تروریست های تکفیری در سوریه منافع اقتصادی خاصی را دنبال می کردند.

بسیاری از کارشناسان معتقدند یکی از دلایل عمده طمع دخالت ترکیه در تحولات سوریه اهداف پنهان اقتصادی بوده است. ترک ها به علت نیاز به انرژی ارزان قیمت تلاش کردند با دامن زدن به ناآرامی در سوریه و ایجاد خلا قدرت در مناطق نفت نشین تا مدتی به صورت ارزان قیمت، نفت بدست بیاورند.

همچنانکه چند روز قبل معاون وزیر اقتصاد و تجارت خارجی سوریه فاش کرد نفت سرقتی سوریه به قیمت ۲ دلار برای هر بشکه به ترکیه فروخته می شود.

روزنامه "الوطن" سوریه به نقل از "حیان سلمان" نوشت: طی هفته گذشته هر بشکه نفت که از چاه های نفت شمال سوریه به سرقت رفته بود، به قیمت ۲ دلار به رجب طیب اردوغان «سارق ترکیه ای» فروخته شده و اردوغان نیز آن را به مبلغ ۴۰ دلار به یکی از دلال های فرصت طلب ایالات متحده فروخته است، که او نیز هر بشکه نفت را به مبلغ ۱۲۰ دلار در بازارهای جهانی به فروش رسانده است.

در همین حال در عراق نیز منفعت های اقتصادی وجود دارد که ترک ها را برای دخالت در این کشور بسیار با انگیزه می کند. ترک ها با نزدیکی به کردستان عراق ضمن خریداری نفت این منطقه با قیمت ارزان تر این استان مهم عراق را تبدیل به یک بازار بزرگ مصرف برای کالاهای خود می بینند.

هدف راهبردی اقتصادی ترکیه این است که ژئوپولتیک منطقه بگونه ای تغییر کند که مسیر ترکیه تنها کانال مطمئن برای حمل نفت و گاز خاورمیانه به اروپا باشد.

ترک ها با توجه به اختلافات غرب و روسیه بر سر مسأله اوکراین بدنبال تغییر فوری در ژئوپولتیک منطقه برای تبدیل شدن به چهارراه اصلی انتقال انرژی به اروپا هستند.

ترکیه در قضیه کردستان عراق همکاری پنهان اقتصادی نیز با اسراییل دارد. ترک ها واسطه انتقال گاز کردستان عراق به اسراییل نیز هستند.

در همین حال استاندار کرکوک نیز اعلام کرد که‌ در آخرین سفر خود به‌ همراه‌ هیأت دولت کردستان به ترکیه، مقامات این کشور پیشنهاد کرده‌اند که‌ کرکوک به اقلیم جداگانه‌ و مستقلی در عراق تبدیل شود.

«نجم الدین کریم» استاندار کرکوک در مصاحبه‌ای با روزنامه کردستانی نوی وابسته به اتحادیه میهنی کردستان، تصریح کرد که در آخرین سفر هیأت منطقه کردستان به ترکیه، مقامات این کشور درباره تبدیل کرکوک به اقلیمی جداگانه‌ و مستقل صحبت کرده‌اند.

وی درباره موضع هیأت منطقه کردستان در مقابل پیشنهاد ترکیه گفت: این هیأت در پاسخ، بر لزوم برگزاری همه‌پرسی برای کرکوک و دیگر مناطق مورد مناقشه‌ میان اربیل و بغداد و پیوستن این مناطق به‌ منطقه کردستان تأکید کردند.

پیشتر وزیر خارجه ترکیه اعلام کرده بود که با نیچروان بارزانی نخست‌وزیر کردستان و نجم الدین کریم استاندار کرکوک دیدار کرده و با اطلاع کشورهای مطرح منطقه و دولت مرکزی عراق برنامه‌ای ویژه برای کرکوک در دست دارد.

به اعتقاد کارشناسان، ترکیه با حمایت از استقلال کرکوک نفت خیز همان هدفگذاری های اقتصادی که تامین انرژی ارزان قیمت از عراق است را دنبال می کند.


داعش با عقبه بعثی؛
تحولات عراق نشان می‌دهد این کشور دچار یک بحران سیاسی، اجتماعی، نظامی با چاشنی دخالت های بین المللی شده است که در این زمینه مقامات این کشور بایستی با توجه به همه این مسائل این بحران را مدیریت کنند.
سرویس سیاسی «فردا»؛ پس از اشغال بخشی از عراق توسط داعش همواره این سئوال وجود داشت که این گروه تروریستی چگونه توانست در این مدت به توان نظامی بالایی دست پیدا کند و بتواند بخش‌هایی از خاک عراق را به تصرف خود در آورد؟ در این میان مساله‌ای که در پشت پرده این تحرکات قرار داشت، حمایت برخی از شیوخ سرمایه دار عرب از داعش برای سقوط دولت نور المالکی بود. 

اما در این میان پایگاه نظامی و پایگاه اجتماعی نیز برای رشد  داعش باید وجود می  داشت که در این زمینه دو گروه دیگر این وظیفه را بر عهده گرفتند. پس از اشغال موصل و نینوا توسط داعش بسیاری از کارشناسان مسائل عراق نقش نظامیان بعثی عراق را در این زمینه مورد تاکید قرار دادند. 

از سوی دیگر داعش که بر روی بدنه اجتماعی سنی‌ها سرمایه گذاری کرده است با استفاده از گروه نقشبندیه سعی کرد افراد بیشتری را در این زمینه به خود جذب کند و با راه انداختن جنگ فرقه‌ای میان شیعه و سنی در عراق به اهداف خود دست یابد. 

البته بحران عراق زمینه سیاسی نیز دارد و در این میان رئیس سابق پارلمان این کشور که سنی مذهب است در این زمینه فعالیت‌هایی برای عدم شکل گیری دولت مقتدر و ثبات سیاسی در این کشور انجام می‌دهد و شاهد آن هستیم که پارلمان این کشور در چند هفته گذشته آبستن فتنه سیاسی بوده است که وی نقش اساسی را در این زمینه بازی کرده است. 

جالب اینجاست اثیل النجیفی استاندار فراری نینوا و برادر رئیس سابق پارلمان عراق نیز هست که گفته می‌شود وی یکی از عوامل سقوط شهر نینوا و استان موصل بوده است. النجیقی پیش از این در اظهاراتی اطلاعات مبسوطی از فعالیت سه جانبه بعثی‌ها و داعش و گروه نقشبندیه در موصل ارائه کرده بود و در این زمینه گفته است که گروه داعش خود را برای خروج از بخش چپ شهر موصل و تحویل آن به گروه نقشبندیه نزدیک به حزب بعث به ریاست عزت الدوری آماده می کند، و توافقی بین دوطرف وجود دارد.


داعش با عقبه بعثی 
نقش بعثی‌ها در بحران عراق زمانی محرز شد که عزت الدوری، معاون صدام در پیام صوتی بر ایجاد وحدت میان گروه های تروریستی و معاند دولت عراق  تاکید کرد. در فایل صوتی معاون صدام آمده است که وی به برخی از گروه‌ها و در راس آن‌ها "تمامی قهرمانان القاعده و دولت اسلامی (داعش)" درود فرستاده و گفته است: ما درود ویژه‌ای به آن‌ها می‌فرستیم که مملو از محبت و قدردانی است. درود به رهبرانی که عفو عمومی را برای تمام کسانی که اشتباه کردند و سپس پشیمان شدند صادر کرده‌اند.


حمایت آشکار دختر صدام از گروهک تروریستی داعش 
وی همچنین به "ارتش و گروه‌های انقلابی و ارتش مردم طریقت نقشبندیه و مبارزان فرماندهی عالی جهاد و آزادسازی و نیروهای الجیش الاسلامی و اعضای قهرمان گردان‌های ثوره العشرین و اعضای جیش المجاهدین" درود فرستاده است.


ابوعبدالرحمن بیلاوینفر دوم گروه داعش ، افسر سابق گارد ریاست جمهوری در دوره صدام با درجه سروانی

از سوی دیگر برخی دیگر از ارزیابی های اطلاعاتی نیز گویای آن است که مسؤولین اصلی داعش اعضای حزب بعث هستند، بگونه ای که ابو أیمن العراقی یکی از مهم ترین مسؤولان داعش در سوریه و از وابستگاه ارتش دوران صدام است. وی یکی از سه عضو شورای نظامی داعش است. لقبش در عراق ابو مهند السویداوی بود. وی متولد سال ۱۹۶۵ است و در ارتش رتبه سرتیپی در اطلاعات استخبارات هوایی عراق داشت. در سال ۲۰۰۷ برای مدت ۳ سال زندانی شد، در سال ۲۰۱۱ برای نبرد به دیر الزور در سوریه رفت. امروزه وی یکی از سرکرده های داعش در ادلب و حلب و کوه های لاذقیه است.


"سمیر عبد محمد نایل الخلیفاوی "  نفر سوم گروه داعش ، افسر ارشد گارد صدام با درجه سرهنگی!
فرد دیگر أبو أحمد العلوانی، اسم اصلی وی ولید جاسم العلوانی است او از اعضای ارتش دوران صدام است وی نیز یکی از سه عضو شورای نظامی داعش است. نفر سوم و رئیس این شورا نیز أبوعبد الرحمن البیلاوی با نام اصلی عدنان اسماعیل نجم است که در نبرد الخالدیه در الانبار به هلاکت رسید. لقبش در عراق ابواسامه البیلاوی بود. وی از اهالی الانبار است. در ۲۷ ژوئن سال ۲۰۰۵ در بوکا زندانی بود. وی از نظامیان ارتش دوران صدام بود.


اسماعیل لطف حمید سویداوی معروف به "ابو عبد السلام وابومهند سویداوی و ابوایمن عراقی" نفر چهارم داعش ، افسر سابق گارد ریاست جمهوری در زمان دیکتاتوری صدام 

دست آخر، حجی بکر. نامش سمیر عبد محمد الخلیفاوی است. وی افسر سابق ارتش صدام و مسئول بخش مهمات ارتش بود. در زندان بوکا زندانی بود و بعد از آزادی از زندان به القاعده پیوست. او مهم ترین مرد داعش در سوریه بود و اخیرا به هلاکت رسید.

پیوند گروه نقشبندیه و بعثی‌ها
به نظر می رسد زمینه ملحق شدن گروه نقشبندیه به داعش را بعثی‌ها فراهم کرده اند. گروه موسوم به ارتش نقشبندی از سال 2009 به طور جدی‌تر مورد توجه نیروهای آمریکایی مستقر در عراق قرار گرفت. قدرت این گروه در طریقت صوفیه نقشبندی و نیز یکی از مقامات فراری رژیم بعث یعنی عزت ابراهیم الدوری معاون فراری صدام حسین حاکم مخلوع عراق ریشه دارد.

در حالی که طریقت‌های صوفی معمولا بخش آرام‌تر جهان اسلام با رسومی از جمله سماع شناخته می‌شوند، هیجانات صوفی‌های نقشبندی در عراق گاهی به بی‌توجهی در برابر درد ناشی از فرو رفتن سوزن و چاقو در بدن نیز کشیده می‌شود. دراویش نقشبندی‌های چند قرن سابقه و ریشه در منطقه آناتولی در ترکیه کنونی دارند. این دراویش از پیروان شاه ولی‌الله دهلوی شناخته می‌شوند.


هلاکت فرماندهان نقشبندیه توسط ارتش عراق 
تاکتیک نقشبندیه برای ایجاد بحران در عراق صدور بیانیه و تاکید بر اختلافات مذهبی است. این گروه با بیان اینکه دولت به سنی مذهب ها توجهی ندارد با پررنگ کردن برخی عقاید تند عربی نسبت به انحراف افکار عمومی سنی‌های عراق اقدام می کند. 

گروه "نقشبندیه" در این زمینه در وب‌سایت رسمی خود از سنی‌مذهب‌های عراق خواسته است که علیه دولت به پا خیزند. در بیانیه‌ی این گروه آمده است: «با مشت آهنین آماده نبرد در بغداد علیه دشمنان پان‌عربیسم و اسلام شوید.» این گروه معتقد است که دولت نوری المالکی دست‌نشانده ایران است و بر ضد منافع اعراب و عراق عمل می‌کند.

بالا گرفتن اختلافات بعثی‌ها و داعشی‌ها
اما به نظر می‌رسد ضرب المثل «‌10 درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند» در خصوص داعش و بعث صدق می کند. کم کم موضوع اختلافات این دو گروه تروریستی در عراق  آشکار شد و حتی به درگیری  میان این دو گروه انجامید. در این زمینه گروه تروریستی داعش با صدور بیانیه‌‌ای خطاب به اعضای این گروه اعلام کرد که بعثی‌­ها  ما را در حملات نظامی خود دخالت داده و سپر بلای خود کرده و اموال مردم را به غارت می­‌برند و به ما خیانت می­‌کنند.

در این بیانیه تاکید شده است که بعثی‌­ها به رهبری عزت الدوری در تلاش برای تسلط بر مناطق تحت نفوذ داعشی‌­ها هستند و در صحنه نبرد شرکت نمی‌­کنند بلکه نیروهای داعش را سپر بلای خود می­‌کنند.

این درحالی بود که بعثی‌ها معتقد بودند که قرار است فرماندهی و کنترل نقاطی که به تسخیر داعش با کمک بعثی‌ها درآمده است به این گروه اعطا می‌شود. 

این اختلافات آنقدر آشکار بود که روزنامه فایننشال تایمز در این باره نوشت: شکافها در صفوف ائتلاف فرصت طلبی از شورشیان و بعثی هایی که در دوره صدام خدمت می کردند و قبایلی که ارتش عراق را مجبور به ترک موصل کردند، بروز کرده است.

این روزنامه پیش بینی کرده است جنگ و درگیری داخلی میان گروه های تروریستی و بعثی صدامی که بر موصل و برخی مناطق مسلط شده اند، با متلاشی شدن ائتلاف میان آنها آغاز خواهد شد. در سوریه نیز تروریستها که ابتدا با هم متحد شده بودند در ادامه بنا به دلایل مختلف با یکدیگر دچار اختلاف شدند و درگیریهای خونین میان آنها تلفات زیادی به جا گذاشت که همچنان این درگیریها ادامه دارد.

مقامات عراقی نیز به اطلاعاتی در باره اختلافات داعش و بعثی‌ها دست یافته اند. دراین راستا "اثیل النجیفی" استاندار موصل گفت: تکفیریها، این روزها ، سران عالی حزب بعث را  بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل می کنند.  در حمله به موصل ، بعثی ها و تکفیری ها با همدیگر همکاری کرده بودند. 

استاندار موصل گفت: داعشی ها بیش از 60 تن از سران حزب بعث از جمله سرلشگر وعد حنوش فرمانده گارد ویژه صدام و سیف الدین المشهدانی عضو کابینه فرماندهی حزب بعث در زمان صدام را بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. 

داعشی ها ، اعلام کرده اند ، هیچ گروه نظامی در موصل نباید اعلام موجودیت کند و همه باید با ابوبکر بغدادی بیعت کنند.

به هر جهت به نظر می‌رسد که این اختلافات در آینده بیشتر در عراق نمود یابد و به نظر می رسد که یکی از دلایل اعلام خلافت اسلامی از سوی خلیفه خودخوانده داعش سرکوب خواسته های بعثی ها بوده باشد. به هر جهت تحولات عراق نشان می‌دهد این کشور دچار یک بحران سیاسی، اجتماعی، نظامی با چاشنی دخالت های بین المللی شده است که در این زمینه مقامات این کشور بایستی با توجه به همه این مسائل این بحران را مدیریت کنند.  

در حالی که تنها چند روز دیگر به پایان ضرب‌الاجل اولیه تعیین شده برای دستیابی ایران و گروه ۱+ ۵ به توافق جامع هسته‌ای ‌مانده، بار دیگر عناصر تندرو و جنگ‌طلب آمریکایی، تلاش خود برای افزایش فشار بر ایران را شدت بخشیده‌اند. در این زمینه، دو تن از سناتورهای سر‌شناس آمریکایی، طرحی را شامل برخی درخواست‌ها از ایران تدوین و ارائه کرده‌اند.
کد خبر: ۴۱۶۴۰۸
تاریخ انتشار:۲۴ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۶-15 July 2014
شروط جدید سناتورهای آمریکایی برای برداشتن تحریم‌های ایراندر حالی که تنها چند روز دیگر به پایان ضرب‌الاجل اولیه تعیین شده برای دستیابی ایران و گروه ۱+ ۵ به توافق جامع هسته‌ای ‌مانده، بار دیگر عناصر تندرو و جنگ‌طلب آمریکایی، تلاش خود برای افزایش فشار بر ایران را شدت بخشیده‌اند. در این زمینه، دو تن از سناتورهای سر‌شناس آمریکایی، طرحی را شامل برخی درخواست‌ها از ایران تدوین و ارائه کرده‌اند.

به گزارش «تابناک»، به فاصله چند روز مانده تا پایان ضرب‌الاجل تعیین شده برای دستیابی به توافق جامع هسته‌ای (بیستم ژوئیه)، بار دیگر تقابل کنگره و دولت آمریکا بر سر این موضوع اوج گرفته و این بار، در قالب درخواست‌های دو تن از سناتورهای تندرو این کشور از ایران نمود یافته است. 

به نوشته سایت نشریه «فارن پالیسی»، رابرت منندز، رئیس کمیته روابط خارجی سنا و لیندسی گراهام، عضو کمیته کنترل تسلیحات سنا، در نامه‌ای برای دیگر نمایندگان، از آن‌ها خواسته‌اند مجموعه شرایطی را برای توافق نهایی هسته‌ای با ایران وضع و اعلام کنند؛ شرایطی که می‌تواند روند مذاکرات را از آنچه ‌هست نیز پیچیده‌تر کند. 

از جمله درخواست‌های مطرح ‌از سوی این دو سناتور اینکه هر گونه توافق‌ با ایران، مشتمل بر یک دوره «دست‌کم بیست ساله» راستی‌آزمایی و بازرسی از تأسیسات و فعالیت‌های هسته‌ای ایران باشد. آن‌ها همچنین خواستار این هستند که بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی از ایران‌ سر زده انجام گیرد و آژانس به همه تأسیسات، اشخاص و اسنادی که در ایران لازم ببیند، دسترسی داشته باشد.
 
در این نامه، با طرح این ادعا که ایران سال‌ها جامعه جهانی را درباره برنامه هسته‌ای خود فریب داده، آمده است که بر همین اساس، باید روند نظارت بر برنامه هسته‌ای ایران شدت پیدا کند. 

این دو سناتور همچنین تهدید کرده‌اند تا هنگامی که ایران با دوره بیست ساله راستی‌آزمایی برنامه هسته‌ای خود موافقت نکند، کنگره آمریکا تحریم‌های موجود علیه این کشور را از میان برنخواهد داشت. 

گفتنی است، این نامه که مخاطب اصلی آن رئیس جمهور آمریکاست، از حمایت قوی لابی صهیونیستی آمریکا (آیپک) برخوردار است. 

هم‌اکنون این نامه در اختیار دیگر سناتور‌ها قرار گرفته و تا روز چهارشنبه به آن‌ها فرصت داده شده تا در صورت تمایل، نسبت به امضای نامه و همراه شدن با این درخواست‌ها اقدام کنند.
 
اما این اقدام در حالی از سوی دو سناتور نامبرده انجام می‌گیرد که هم اکنون مذاکرات هسته‌ای ایران در وین، در مرحله بسیار حساسی است و کار‌شناسان بر این باورند که با توجه به نوع درخواست‌های مطرح در نامه منندز و گراهام، این نامه در عمل در راستای بر هم زدن مذاکرات عمل خواهد کرد. به هر حال، این کار را می‌توان جدید‌ترین تلاش کنگره آمریکا برای ضربه زدن به مذاکرات هسته‌ای ایران ارزیابی کرد.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد