سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

سلام خوزستان

انتشار اخبار سیاسی- اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خوزستان

اخبار روز خوزستان

 

 

گروهی از آنها با مقایسه کردن این جریان با استعفای نمایندگان مجلس ششم، قصد به بیراهه کشاندن این حرکت و به نوعی تهدید و تحدید نمایندگان مستعفی دارند و این در حالی است که این اقدام با آن استعفا و تحصن از همه جهات ماهیتا تفاوت اساسی دارد / گروهی دیگر به نمایندگی از مردم خوزستان مخالفت خود را با این حرکت اعلام می کنند. در همین راستا یکی از روزنامه های نزدیک به دولت این استعفا را نمادین خوانده و اعلام می کند «از لحظه دریافت خبر توسط مردم در شهرهای خوزستان این موضوع انعکاس مثبتی نداشت.»

خوزنیوز: ظاهرا استعفای نمایندگان خوزستان که با دلایل کاملا مشخص به هیات رییسه مجلس تقدیم شده است فشار زیادی را به برخی جریانات وارد کرده است.

18
نماینده خوزستان که در بین آنها نمایندگانی از کلیه جریانات سیاسی مشاهده می شود در اقدامی هماهنگ به دلیل بی توجهی هیات دولت و شخص رییس جمهور به درخواست نمایندگان خورستان مبنی بر توقف انتقال آب کارون به استانهای مرکزی و مشخص شدن اعتبار قابل توجه برای تکمیل طرح بهشت آباد ( طرح انتقال آب از سرشاخه های کارون برای مناطق مرکزی کشور) در لایحه بودجه سال 1393 از سوی دولت و همچنین کاهش اعتبارات خوزستان در بودجه سال 93 استعفای خود را تقدیم هیات رییسه مجلس کردند.
فارغ از صحیح بودن یا نبودن، موقع سنجی و موثر بودن یا نبودن این تصمیم، برخی از جریانات که گویا این اقدام نمایندگان خوزستان و چند استان دیگر بر آنها سنگین افتاده است پس از اعلام این تصمیم، قصد به بیراهه کشاندن و تخریب این حرکت دارند.

گروهی از آنها با مقایسه کردن این جریان با استعفای نمایندگان مجلس ششم، قصد به بیراهه کشاندن این حرکت و به نوعی تهدید و تحدید نمایندگان مستعفی دارند و این در حالی است که این اقدام با آن استعفا و تحصن از همه جهات ماهیتا تفاوت اساسی دارد.

گروهی دیگر به نمایندگی از مردم خوزستان مخالفت خود را با این حرکت اعلام می کنند. در همین راستا یکی از روزنامه های نزدیک به دولت این استعفا را نمادین خوانده و اعلام می کند «از لحظه دریافت خبر توسط مردم در شهرهای خوزستان این موضوع انعکاس مثبتی نداشت.» (در همین زمینه : 87.5 درصد، موافق استعفای نمایندگان خوزستان )

آنچه مسلم است این تصمیم از روی خیرخواهی منتخبان مردم، برای خوزستان انجام شده است. گرچه به عملکرد نمایندگان در این سالها انتقاداتی وارد است، اما باید بدانیم که تنها گذاشتن نمایندگان در این خصوص، حال هر تصمیمی که اتخاذ نمایند، گزینه های مناسبی را پیش روی استان قرار نخواهد داد.

اخبار نماینده محترم ولی فقیه در خوزستان

 

به دنبال استعفای امام جمعه خرمشهر و در راستای جلوگیری از موافقت با این امر، جمعی از مردم خرمشهر به دیدار نماینده ولی فقیه در خوزستان رفتند.
 
به گزارش خبرگزاری فارس از خرمشهر، به دنبال استعفای حجت‌الاسلام سیدنبی موسوی امام جمعه خرمشهر و در راستای جلوگیری از موافقت با این امر، جمعی از مردم خرمشهر ظهر امروز به دیدار نماینده ولی فقیه در خوزستان رفتند.
 
در این دیدار شهروندان خرمشهری خواستار وساطت آیت‌الله سیدعلی موسوی جزایری در راستای جلوگیری از موافقت با استعفای امام جمعه خرمشهر شدند.
 
امام جمعه این شهر هفته پیش به دلیل عدم حمایت مسئولان از خرمشهر و عدم رسیدگی به معضلات و کم و کاستی‌های خرمشهر از سمت خود استعفا داد.

یک خبر از خرمشهر

 

 

  امام جمعه خرمشهر با صدور بیانیه‌ای دلیل استعفایش را بی‌توجهی موروثی دولت‌ها به خرمشهر عنوان کرد.

 امام جمعه خرمشهر هفته پیش به دلیل نارضایتی از وضعیت رسیدگی به محرومیت‌های خرمشهر استعفای خود را اعلام کرد.

پس از آن بسیاری از شهروندان با تجمع و نصب بنر و پلاکارد در سطح شهر خواستار بازگشتن امام جمعه شهرشان شدند تا اینکه امروز در اقدامی خودجوش نزد نماینده ولی فقیه در استان خوزستان رفتند و خواستار وساطت آیت‌الله سیدعلی موسوی جزایری شدند.

در متن بیانیه امام جمعه خرمشهر که امروز منتشر شده آمده است: «اینجانب سید نبی موسوی امام جمعه خرمشهر از سمت خود استعفا دادم.

من با وجود علم به امکان سوء‌استفاده‌ها و شیطنت‌ها و آگاهی به شرایط اقتصادی موجود، مصالحی را در نظر گرفته و اقدام به استعفا کردم.

از آن جهت که این حرکت از سوی عده‌ای آگاهانه یا غافلانه مورد سوء‌استفاده قرار گرفته و بعضی درصدد تحریف آن بودند لازم دیدم نکاتی صرفاً برای شفافیت عرضه دارم:

1- با وجود علم به امکان سوء استفاده‌ها و آگاهی به شرایط سیاسی و اقتصادی، مصالح برتری را ملاحظه کرده و این اقدام را انجام دادم؛ شاید عده‌ای به تقبیح این حرکت مبادرت کرده و آن را مسئولیت گریزی بپندارند اما توضیحاتی که در پی آمده، تا حدودی امکان قضاوت صحیح را فراهم می‌کند.

 
2- برخی استعفایم را اعتراض به بودجه 93 یا عدم همکاری بعضی مسئولان شهری و یا اخلال در خدمت رسانی به زائرین ابا عبدالله الحسین(ع) تقلیل دادند؛ اولا استعفای من قبل از لایحه بوده، ثانیا دو مورد بعد تنها گوشه‌ای از دلایل است همانطور که روشن خواهد شد.


3-  از حدود چهار سال پیش که در منصب امامت جمعه خرمشهر قرار گرفتم همواره سعی بلیغ کردم تا مشکلات عدیده مردم مظلوم خرمشهر را به سمع و بصر مسئولان رده عالی کشوری برسانم؛ این شهر در جریان دفاع مقدس متحمل خسارت‌های فراوان شد به طوری که تقریبا اغلب زیرساخت‌های ابتدایی شهر از بین رفت؛ منابع درآمدزایی شهر هیچگاه به مانند قبل از جنگ باز نگشت خرمشهری‌های جنگ‌زده انگیزه‌ای برای بازگشت نداشتند جز آنکه به ویرانه‌ای بنگرند که روزی حیات آنها در آن رقم میخورد؛ البته در دوران بازسازی هزینه‌های زیادی انجام شد تا شهر به حالت سابق بازگردد اما نتیجه با آنچه مورد انتظار بود فاصله فراوان داشت.

 
4- عجیب است که عده‌ای بیان معضلات و نابسامانی‌ها را سیاه‌نمایی و کمک به دشمن می‌دانند اما بی‌توجهی مفرط بعضی مسئولان به شهرستانی که نماد مقاومت ملی است را کمک به دشمن نمی‌دانند، رسانه بیگانه از اعتراض‌ها سوژه می‌سازد اما از نابسامانی‌ها و نارسایی‌ها، احساس برانگیزتر و عمیق‌تر مقصود شوم خود را پی می‌گیرد.

 
5- مشکل خرمشهر این دولت و آن دولت نیست هر دولتی به حمایت رهبر عزیز مستظهر باشد مورد تایید است. آنچه درد انگیز است بی‌توجهی تمام دولت‌ها به خرمشهر است. طرفه آنکه در قیافه رسانه‌ای بعضی مسئولان، چه حمایت‌هایی که از این شهر نشده است.


6-  با این بیانات معلوم است که علت استعفایم بی‌توجهی موروثی دولت‌ها به خرمشهر مظلوم است؛ اگر صدای خرمشهر از طرق عادی به مرکزنشینان نمی‌رسد شاید استعفای این حقیر بتواند چنین خاصیتی داشته باشد؛ من مطمئن و جازمم که قلب رهبر عزیز انقلاب از اوضاع شهری که ارزش‌های والای دفاع مقدس با نام او زنده می‌شود دردمند است. اما حکایت، حکایت امیری است که فرمود: لا رای لمن لا یطاع.


7-  در پایان حضرت نائب الامام آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را مورد خطاب دردمندانه قرار داده و عرضه می‌دارم:


«یا ایها العزیز مسنا و اهلنا الضر...»
مرجع / فـارس

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

بازخوانی مواضع رنگارنگ مقامات آمریکا پس از توافق ژنو  

 


  مقامات ارشد دولت آمریکا در جلسه توجیهی با خبرنگاران پیرامون مفاد توافقنامه اخیر ایران و 1+5 تأکید کردند که آمریکا نه حق ایران در غنی‌سازی را به رسمیت شناخته و نه قصد دارد به رسمیت بشناسد. آنچه که در این توافق به ایران داده شده است تنها تنفسی ناچیز در برابر توقف پیشرفت هسته‌ای این کشور است.
گروه بین‌الملل مشرق – توافق هسته‌ای بین ایران و 1+5 در بین اعضای کنگره آمریکا واکنش‌های متضادی را برانگیخته که حتی ممکن است اوباما را مجبور به وتوی قانون آینده کنگره کند. با گذشت یک‌ماه از توافق ایران و 1+5 در ژنو، از رئیس‌جمهور تا سناتورهای کنگره آمریکا هریک مواضع و نظرات متفاوتی را نسبت به این توافق و آینده آن و یا مفاد و تعهدات طرفین ابراز داشته‌اند.

گروه بین‌الملل مشرق طی گزارش‌هایی به بازخوانی مواضع متفاوت و متناقض مقامات آمریکایی پس از توافق ژنو خواهد پرداخت.

«نبود صدای واحد» و شنیده شدن مواضع متناقض در داخل آمریکا باعث شده است تا بدبینی ایران نسبت به مقامات این کشور دوچندان شود و توافق ایران و 1+5 را به خطر بیاندازد.

به گزارش مشرق، وزارت خارجه آمریکا متن جلسه‌ای را منتشر کرده است که مقامات ارشد دولت اوباما، جلسه توجیهی درباره توافقنامه ایران و شش کشور برگزار کرده و خبرنگاران حاضر را در جریان جزئیات این توافق و مذاکرات می‌گذارند. گفتنی است هویت و سمت این مقامات در متن منتشر شده از سوی وزارت خارجه آمریکا ذکر نشده است و تنها به ذکر "مقام بلندپایه دولت آمریکا" بسنده شده است.
* در قدم اول پس از 10 سال موفق به توقف پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران شدیم
* نه در این توافقنامه و نه در آینده "حق" غنی‌سازی ایران را به رسمیت نمی‌شناسیم
* در هیچ‌جای این توافقنامه بندی وجود ندارد که تعبیر به داشتن "حق غنی‌سازی" برای ایران شود
* با از بین بردن ذخایر 20 درصد، توقف نصب سانتریفیوژهای پیشرفته و توقف راه‌اندازی آب سنگین اراک جلوی دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای  را گرفتیم
* برای اولین بار ایران اطلاعات مربوط به راکتور اراک را به آژانس تحویل خواهد داد
* محورهای توافق: توقف فعالیت‌های برنامه هسته‌ای، به عقب برگشتن آن، و نظارت گسترده و دقیق بر این برنامه 
* تعدیل تحریم‌ها در نهایت 6 تا 7 میلیارد دلار درآمد برای ایران خواهد داشت
* در مقایسه با 100 دلار سرمایه بلوکه شده ایران، 6 تا 7 میلیارد دلار مبلغ ناچیزی است که عاید ایران می‌شود
* تحریم‌ ایران به دلیل حمایت از تروریسم، دخالت در سوریه و نقض حقوق بشر ادامه خواهد داشت
* تعدیل تحریم‌ها به معنای بازگشت ایران به تجارت جهانی نیست
* در صورتی که از این فرصت برای توافق با ایران استفاده نمی‌کردیم، به ائتلاف بین‌المللی بر ضد ایران ضربه وارد می‌شد
* عدم توافق با ایران در این مرحله، نظام تحریم‌های یکجانبه علیه این کشور را با شکست مواجه می‌کرد
* متقاعد کردن شرکایمان به ادامه تحریم سخت می‌شد
* تعدیل تحریم‌ها در این دوره شش ماهه تأثیر چشم‌گیری بر اقتصاد ایران نخواهد داشت
* تلاش می‌کنیم کنگره با تحریم جدید توافق با ایران را خراب نکند. 
* براساس چارچوب‌های نظام سیاسی آمریکا برای جلوگیری از تحریم جدید ایران تلاش خواهیم کرد
گروه بین‌الملل مشرق در ادامه متن کامل این جلسه را که یک روز پس از توافق ژنو برگزار شد، برای اطلاع از تحلیل مقامات کاخ سفید از این توافق و چشم‌انداز مورد نظر آمریکا در توافق جامع، منتشر کرده است.

یک مقام ارشد کاخ سفید: می‌دانم که متن مفاد توافقنامه منتشر شده است؛ اما باز هم ارزش دارد که نکات مهم آن را برای شما توضیح بدهم. سپس همکار دیگرم درباره سیاست ما در تحریم‌ها و تنفس محدود مذکور در توافقنامه صحبت خواهد کرد.

اول از همه مهم است که توجه کنیم این توافق نتیجه سال‌ها تلاش، و اولویت اصلی آقای اوباما بوده که جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هسته‌ای است. 1+5 در حقیقت ائتلافی است که ما توسط آن با ایرانی‌ها مذاکره می‌کنیم و همان‌طور که رئیس‌جمهور اشاره کرد، مورد اخیر معنادارترین توافقی است که از زمان تشکیل دولت تا کنون به آن دست یافته‌ایم.

گفته‌ایم که این صرفاً قدم اول در رسیدن به یک توافق جامع است؛ اما قدم اولی است که پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف می‌کند، بخش‌های مهمی از آن را به عقب برمی‌گرداند، و فرصتی شش ماهه را به ما می‌دهد تا ببینیم آیا می‌توانیم به یک توافق جامع برسیم یا نه.


**جلوگیری از پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران در قدم اول

چرا توافق در قدم اول مهم بود؟ به نظر ما اهمیت دارد که ایران نتواند در طول مذاکرات برنامه هسته‌ای خود را پیش ببرد. یکی از نگرانی‌ها در گذشته این بود که ایران از مذاکرات به عنوان پوششی برای پیش‌برد برنامه‌اش استفاده کند و واقعاً هم اگر به توافق کنونی نمی‌رسیدیم می‌توانست تا شش ماه دیگر پیشرفت‌های مهمی در افزایش ذخیره اورانیم غنی‌شده و فروش سانتریفیوژهای پیشرفته داشته باشد و به سمت راه‌اندازی تأسیسات اراک قدم بردارد. با توافق به دست آمده و توقف پیشرفت و به عقب بازگرداندن برنامه هسته‌ای، از این موارد پیشگیری کرده‌ایم.

ابتدا من درباره مفاد اساسی قدم اول صحبت می‌کنم. سپس همکارم درباره تعدیل تحریم‌ها توضیح می‌دهد. من درباره راه‌حل جامع مورد نظر ما سخن خواهم گفت و سپس سؤالات شما را جواب می‌دهیم.

اولاً، ایران متعهد شده تا غنی‌سازی بیش‌تر از 5 درصد را متوقف و تجهیزات قادر به این نوع غنی‌سازی را از بین ببرد. متعد شده تا ذخیره اورانیوم نزدیک به 20 درصد خود را از بین ببرد که این در واقع بزرگ‌ترین نگرانی ما درباره ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران بود. ایران در طول این شش ماه، همه ذخیره 20 درصد خود را یا تا کم‌تر از 5 درصد رقیق می‌کند و یا آن را به شکلی تبدیل می‌کند که برای غنی‌سازی بیش‌تر قابل استفاده نباشد.

علاوه بر موارد بالا، ایران هیچ نوع سانتریفیوژ جدیدی را نصب نخواهد کرد؛ از سانتریفیوژهای نسل بعد برای غنی‌سازی استفاده نمی‌کند؛ تقریباً نیمی از سانتریفیوژهای نظنز و سه‌چهارم از سانتریفیوژهای فوردو را غیرفعال می‌کند؛ تنها آن تعداد سانتریفیوژ تولید می‌کند که برای جایگزین کردن سانتریفیوژهای خراب نیاز دارد و به این ترتیب در این شش ماه نمی‌تواند به ذخیره سانتریفیوژهای خود اضافه کند؛ تأسیسات غنی‌سازی جدید نمی‌سازد؛ همچنین متعهد شده تا به ذخیره اورانیوم 3.5 درصد خود اضافه نکند. این خود نکته مهمی است؛ زیرا نه تنها ذخیره 20 درصدی خود را از بین می‌برند، بلکه در انتهای این شش ماه ذخیره 3.5 درصدی خود را هم نباید افزایش داده باشند؛ بنابراین هم در غنی‌سازی 20 درصد به عقب برمی‌گردند و هم ذخیره 3.5 درصدی آن‌ها متوقف می‌شود.

به علاوه، ایران متعهد شده تا فعالیت‌های تأسیسات اراک را متوقف کند و به سمت تولید پلوتونیوم حرکت نکند. به عبارت دقیق‌تر، رآکتور اراک را نه راه‌اندازی کند و نه حتی سوخت‌رسانی؛ تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند؛ آزمایش سوخت برای این رآکتور را پایان دهد؛ بخش‌های مختلف رآکتور را نصب نکند؛ سوخت و آب سنگین به رآکتور انتقال ندهد؛ تأسیساتی با قابلیت بازفرآوری هم ایجاد نکند. بدون بازفرآوری هم نمی‌تواند پلوتونیوم را از سوخت مصرف شده تفکیک کند.


**سه راه ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را مسدود کردیم

این مقام ارشد آمریکایی در ادامه تشریح مفاد توافقنامه ژنو تاکید می‌کند که این توافق، راه‌های دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را مسدود کرده است.

«پس بگذارید یک بار دیگر هم توضیح بدهم. سه راه برای رسیدن به بمب وجود دارد که نگرانی ما هم از این سه راه بوده است: یکی ذخیره اورانیوم 20 درصدی است که با این توافق در انتهای شش ماه از بین می‌رود. دوم ترکیب اورانیوم 3.5 درصد با سانتریفیوژهای پیشرفته‌ای است که ایران به آن‌ها دست پیدا کرده و در صورت نصب آن‌ها می‌تواند ما را غافلگیر کند، این راه هم بسته می‌شود، چون نه می‌توانند ذخیره 3.5 درصدی خود را افزایش دهند و نه سانتریفیوژهای پیشرفته را نصب کنند. راه سوم هم رآکتور اراک است که از آب سنگین استفاده می‌کند و راهی به سمت تولید پلوتونیوم با قابلیت استفاده در بمب جلوی پای ایران می‌گذارد، که این راه هم با توافق انجام شده بسته شد.»

بنابراین آن‌چه به دست آورده‌ایم امتیازهای مهمی بوده و بیش‌ترین پیشرفت را در توقف برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران در ده سال اخیر داشته‌ایم.

علاوه بر توافقاتی که گفتم، شفافیت بی‌سابقه و نظارت بسیار دقیقی هم بر برنامه هسته‌ای ایران خواهیم داشت. ایران متعهد شده تا به ناظران آژانس انرژی اتمی اجازه دسترسی روزانه به تأسیسات نطنز و فوردو بدهد؛ ناظران می‌توانند فیلم دوربین‌های مدار بسته را بررسی کنند تا مطمئن شوند نظارت همه‌جانبه بر برنامه هسته‌ای دارند؛ همچنین شفافیت درباره غنی‌سازی در این تأسیسات هم افزایش می‌یابد و البته زمان مورد نیاز برای تشخیص هرگونه تخلف از قوانین هم کاهش می‌یابد، زیرا چشم‌هایی که ما در تأسیسات ایران داریم بلافاصله هر تلاشی در جهت تولید سلاح و یا تخلف از توافق ایجاد شده را تشخیص می‌دهند.

آژانس انرژی اتمی به تأسیسات ساخت سانتریفیوژهای ایران هم دسترسی خواهد داشت؛ همچنین به تأسیسات تولید و ذخیره قطعات گرداننده سانتریفیوژ، و همچنین به معادن و نوردهای اورانیوم. آن‌چه مهم است این‌که نه تنها نظارت بلکه دسترسی به تأسیسات هسته‌ای داریم. به علاوه به تأسیسات تولید سانتریفیوژ و حتی مواد خام معادن و نوردهای اورانیوم هم دسترسی داریم. یعنی بخش مهمی از این توافق به ما اجازه نظارتی خواهیم داد که بسیار گسترده‌تر از الآن است.

به علاوه، ایران پذیرفته تا اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که مدت‌ها تقاضا کرده بودیم، در اختیار ما بگذارد. به این ترتیب اطلاعاتی درباره این رآکتور به دست می‌آوریم که تا کنون نداشته‌ایم. همچنین امکان دسترسی مرتب بازرسین به رآکتور اراک را فراهم خواهند کرد که اطلاعات و داده‌های مهمی را به ما می‌دهد که به موجب پروتکل الحاقی به توافقنامه پادمان آژانس انرژی اتمی و کد اصلاح‌شده 3.1 از ایران تقاضا شده بود.

بنابراین قدم‌های شفاف‌سازی که ایران برمی‌دارد به ما اجازه می‌دهد تا هر گونه تخلف این کشور از توافقنامه را تشخیص دهیم، دسترسی بی‌سابقه به تأسیسات این کشور داشته باشیم، و به بیان ساده‌تر بتوانیم درباره برنامه هسته‌ای ایران و ابعاد متخلف آن اطلاعات بسیار بیش‌تری کسب کنیم.

بسیاری از این اقدامات را آژانس انرژی اتمی در ایران انجام خواهد داد؛ اما 1+5 هم متعهد شده تا کمیسیونی مشترک را تشکیل دهد که در نظارت با آژانس انرژی اتمی همکاری داشته باشد و مسائل احتمالی در این رابطه را حل کند. این کمیسیون با همکاری آژانس به رفع نگرانی‌های گذشته و کنونی درباره برنامه هسته‌ای ایران می پردازد؛ از جمله ابعاد نظامی احتمالی در این برنامه و فعالیت‌های تأسیسات پارچین. بنابراین در این چند ماه می‌توانیم پاسخ سؤالات خود درباره بعد نظامی احتمالی در برنامه هسته‌ای ایران را پیدا کنیم.

پس جمع آن‌چه گفتم این بود: توقف فعالیت‌های برنامه هسته‌ای، به عقب برگشتن بخش‌های مهمی از آن، و نظارت گسترده و دقیق بر این برنامه.

در ادامه این جلسه یکی دیگر از مقامات کاخ سفید درباره لغو تحریم‌ها در توافق ژنو توضیحاتی را به خبرنگاران حاضر ارائه کرد:


**مقام ارشد دولت آمریکا: تعدیل تحریم‌ها نهایت 6 تا 7 میلیارد دلار برای ایران درآمد خواهد داشت.

مقام ارشد کاخ سفید: من می‌خواهم درباره چارچوب تعدیل محدود تحریم‌ها صحبت کنم که در توافقنامه آمده و به تخمین ما حداکثر 6 تا 7 میلیارد دلار درآمد برای ایران در پی خواهد داشت.

مفاد این بخش از این قرار است: ما تلاش برای کاهش فروش نفت خام ایران را متوقف می‌کنیم. یعنی صادرات نفت ایران در مرحله کنونی یعنی یک میلیون بشکه در روز ثابت می‌ماند؛ این مقدار 60 درصد کم‌تر از سال اواخر 2011 است که ما تحریم‌های نفتی را اعمال کردیم. صرف‌نظر از یک استثنا، درآمد این فروش‌ها در طول شش ماه همچنان تحت تحریم ما قرار دارد؛ یعنی ایران نمی‌تواند این مبالغ را به کشور خود برگرداند و یا آن‌ها را به کشوری دیگر انتقال دهد. آن استثنا هم این است که در طول شش ماه 4.2 میلیارد دلار از این درآمدها را در چند مرحله به ایران تحویل می‌دهیم.

تحریم‌های آمریکا علیه صادرات محصولات پتروشیمی ایران را متوقف می‌کنیم؛ که تخمین می‌زنیم در طول شش ماه حداکثر یک میلیارد دلار برای ایران درآمد داشته باشد. تحریم‌های آمریکا علیه خرید و فروش طلا و فلزهای گران‌بها را متوقف می‌کنیم؛ البته این مورد ارزش اقتصادی برای ایران ندارد، چون این کشور مجبور است از ارز خارجی محدود و تحریم‌نشده خود برای خرید طلا استفاده کند و نمی‌تواند با درآمدهای تحریم‌شده نفتی خود طلا بخرد.

تحریم‌های آمریکا علیه صادرات صنعت خودروسازی ایران را هم متوقف می‌کنیم. این کار درآمدی جزئی در حدود 500 میلیون دلار را نصیب ایران خواهد کرد؛ البته اگر بتواند به میزان تولید قبل از تحریم‌ها برسد و صادرات خود را احیا کند. خودروسازی ایران با جدای از تحریم‌ها با مشکلات بسیاری مواجه است و برای بهره بردن از این فرصت بسیاری از این مشکلات باید مرتفع شوند. به علاوه، این کشور مجبور است بخشی از ارز خارجی محدود خود را برای وارد کردن قطعات خودرو هزینه کند.

اجازه خواهیم داد تا 400 میلیون دلار کمک هزینه دولتی از حساب‌های مسدود شده ایران مستقیماً به مؤسسات آموزشی شناخته شده در کشورهای جهان سوم منتقل شود تا هزینه تحصیلی دانشجویان ایرانی در این کشورها کاهش یابد. برای انجام تعمیرات مربوط به امنیت و نظارت بر برخی هواپیماهای ایران اجازه صادر می‌کنیم. راهی انسان‌دوستانه برای خرید و فروش غذا، کالاهای کشاورزی، دارو و تجهیزات پزشکی برای نیازهای داخلی ایران باز خواهیم کرد. کنگره به وضوح کمک‌های انسان‌دوستانه را از تحریم‌ها استثنا کرده؛ بنابراین این مورد منبع درآمد جدیدی برای ایران ایجاد نمی‌کند.

مورد آخر هم این‌که متعهد شده‌ایم تا آن‌جا که نظام سیاسی کشور اجازه دهد، از اعمال تحریم‌های جدید مربوط به برنامه هسته‌ای خودداری کنیم. این باعث نمی‌شود که تحریم‌های کنونی مربوط به برنامه هسته‌ای را اعمال نکنیم، و البته این‌ها را اعمال خواهیم کرد؛ به علاوه، می‌توانیم به دلیل حمایت ایران از تروریسم و سابقه این کشور در نقض حقوق بشر تحریم‌های جدید علیه ایران اعمال کنیم.

این مقام ارشد کاخ سفید درباره ساختار تحریم‌ها و دست‌نخورده ماندن آن گفت: "اولاً، این تنفس محدود، موقت، هدفمند و قابل بازگشت است. به گونه‌ای طراحی شده تا بخش اصلی تحریم‌ها (نفتی، بانکی، و اقتصادی) سر جای خود بماند. پس این بعد توافقنامه محدود است."

تنفس مورد توافق موقت است به این معنا که پس از شش ماه به شکل خودکار باطل می‌شود. هدفمند است یعنی تنها اجازه دسترسی ایران را به درآمدی محدود، کنترل شده و قابل کنترل می‌دهد و تنها چند فعالیت اقتصادی جدید را مجاز می‌کند که برای ایرانی‌ها سود بسیار محدودی دارد. اجازه هیچ فعالیت نامحدود مالی یا اقتصادی را نمی‌دهد.

عبارت "قابل برگشت است" به این مفهوم است که اگر ایران به تعهدات خود پایبند نباشد، می‌توانیم درآمدی را که مرحله به مرحله به این کشور پرداخت می‌کنیم قطع کنیم و تحریم‌های متوقف شده را هم دوباره اعمال کنیم.


نکته دوم این‌که تنفس تحریمی که به ایران می‌دهیم از نظر اقتصادی بسیار ناچیز است؛ مجموع درآمدی که به ایران می‌رسد حدود 6 تا 7 میلیارد دلار است. این مبلغ را با بحران اقتصادی کنونی در این کشور مقایسه کنید. در طول سال گذشته، اقتصاد ایران حدود 5 درصد سقوط کرد. از سال 2011 تا کنون، ارز این کشور تقریباً 60 درصد نسبت به دلار پایین آمده است. نرخ تورم این کشور حدود 40 درصد است. ایران در یک رکود اقتصادی شدید است. به دلیل تحریم‌های بانکی ما، بانک‌های بزرگ این کشور، از جمله بانک مرکزی، نمی‌توانند با کشورهای دیگر مراوده داشته باشند. در اثر تحریم‌های اقتصادی ما، بخش اعظم دارایی‌های خارجی 100 میلیارد دلاری ایران یا محدود شده‌اند یا در اختیار این کشور نیستند.

متوسط صادرات نفت ایران حدود یک میلیون بشکه است که از 2.5 میلیون بشکه سال 2011 حدود 60 درصد کاهش یافته است و هر ماه 5 میلیارد دلار به این کشور ضرر می‌زند. این کشور در دو سال اخیر حدود 100 میلیارد دلار به دلیل ناتوانی در فروش نفت از دست داده است. این مبلغ را ایران هرگز نمی‌تواند جبران کند.

هیچ‌کدام از این آمارها با توافقنامه اخیر تغییری نمی‌کند. در طول شش ماه آینده ایران حدود 30 میلیارد دلار از درآمد نفتی خود را از دست می‌دهد؛ یعنی حدوداً 5 میلیارد دلار در هر ماه. حتی درآمدهایی هم که از فروش نفت کسب می‌کند بر اثر تحریم‌های کنونی همچنان در حساب‌های خارج از این کشور محدود می‌شود.

بنابراین اگر تنها درآمدهای نفتی را هم در نظر بگیرید، ایران در انتهای این شش ماه از مرحله کنونی هم عقب‌تر خواهد بود. ذخایر خارجی و محدود این کشور همچنان بزرگ‌تر می‌شود و کسری بودجه این کشور هم که حدود 36 میلیارد دلار تخمین زده شده، جبران نخواهد شد. به علاوه، آن‌چه من توصیف کردم، همه تنفسی است که در قرارداد آمده. بقیه تحریم‌ها همچان به قوت خود باقی است.

بنابراین علاوه بر تحریم‌هایی که فروش نفت ایران را هدف قرار می‌دهد، تحریم‌ها علیه بانک مرکزی و حدود 20 بانک ایرانی و بخش‌های اقتصادی دیگر همچنان برقرار است. این بانک‌ها هنوز هم نمی‌توانند از خدمات پیام‌رسانی اقتصادی بین‌المللی SWIFT استفاده کنند.

تحریم‌های ثانوی همچنان سر جای خود هستند؛ هر بانکی را که با بانک‌ها، افراد یا نهادهای مشخص شده درون ایران تجارت کنند از ارتباط با بانک‌های آمریکا محروم خواهیم کرد. تحریم‌ها علیه بیش از 600 فرد و نهاد که از برنامه هسته‌ای یا موشک‌های بالستیک ایران حمایت می‌کنند هنوز برقرار است. تحریم‌ها علیه چندین بخش اقتصاد ایران از جمله حمل و نقل و تولید کشتی متوقف نشده است. تحریم‌ها علیه سرمایه‌گذاری بلندمدت در بخش انرژی یا به سود خدمات فنی به این بخش ادامه دارد.


محدودیت‌های بلندمدت و گسترده آمریکا علیه تجارت با ایران همچنان وجود دارد و این کشور را عملاً از تجارت با بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا محروم می‌کند. همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا هنوز پابرجاست. همه تحریم‌هایی که به خاطر حمایت دولت ایران از تروریسم، نقش آن در بی‌ثباتی سوریه، سابقه نقض حقوق بشر و سایر نگرانی‌های ما اعمال شده‌اند، هنوز هم به قوت خود باقی است.

نکته پایانی من این‌که ما نهایت تلاش خود را می‌کنیم تا صادقانه به تعهدات خود در این توافقنامه عمل کنیم. اگر ایران به وظایف و تعهدات خود پایبند باشد، از این معامله بهره خواهد برد. اما در عین حال، ما از هر گونه فرار، دور زدن یا تلاش‌های دیگر توسط هر فرد یا نهادی برای بهره‌برداری از فرصت به وجود آمده چشم‌پوشی نخواهیم کرد.

این مقام کاخ سفید بار دیگر تأکید کرد: "همان‌طور که گفتم، اکثر تحریم‌ها سر جای خود باقی خواهد ماند و رئیس‌جمهور هم امروز عصر تأکید کرد که مطمئن باشید ما تحریم‌های کنونی را با شدت تمام اعمال خواهیم کرد."

مقام ارشد کاخ سفید: من فقط چند نکته را به سرعت درباره توافق نهایی و جامع توضیح بدهم و بعد به سراغ سؤالات شما برویم.

اولاً، اتفاق که الآن افتاده این است: ما فرصتی شش ماهه داریم تا ببینیم آیا می‌توانیم از طریق مذاکره به یک راه‌حل همه‌جانبه برسیم یا نه. نکته مهم این است که قرارداد کنونی مدتی شش ماهه دارد و تنها در صورتی ادامه پیدا خواهد کرد که هر دو طرف در این‌باره به توافق برسند. بنابراین توافق قدم اول بعد از شش ماه منقضی می‌شود مگر آن‌که به راه‌حلی جامع برسیم و یا توافق دو جانبه جدیدی درباره ادامه این مدت شکل بگیرد.

بنابراین ما در انتهای این شش ماه حق ایران در غنی‌سازی را به رسمیت نمی‌شناسیم. این موضوع خود باید در مذاکرات جداگانه‌ای مطرح شود. آن‌چه در شش ماه آینده با ایران و کشورهای 1+5 درباره آن گفتگو می‌کنیم این است که آیا می‌توانیم به راه‌حلی همه‌جانبه برسیم و مطمئن شویم که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است یا نه.

با توجه به این هدف، مسائل بسیاری باید مورد بررسی قرار بگیرد. در این توافقنامه به صراحت آمده که ایران باید در این مدت تکلیف قطعنامه‌های مهم شورای امنیت سازمان ملل را، که تا کنون غیر قانونی می‌دانسته، مشخص کند. بنابراین نمی‌توانیم به هدف نهایی این شش ماه برسیم مگر آن‌که ایران درباره قطعنامه‌های سازمان ملل تصمیم‌گیری کند.

به علاوه، درباره هیچ‌کدام از مفاد توافقنامه نهایی توافقی صورت نمی‌گیرد مگر آن‌که درباره همه آن‌ها توافق شود. بنابراین بخش‌های مختلفی که هدف این شش ماه هستند و در مفاد منتشر شده هم وجود دارند، مورد توافق قرار نمی‌گیرند تا زمانی که دو طرف به راه‌حلی همه‌جانبه دست پیدا کنند که همان‌طور که گفتم، به ما اطمینان بدهد که برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است.

همان‌طور که رئیس‌جمهور گفت، هدف ما همواره حل این مسئله به روش صلح‌آمیز و دیپلماتیک بوده است، به دو دلیل: اولاً، اعتقاد ما این است که راه‌حل دیپلماتیک پایدارتر است، زیرا این امکان را می‌دهد که به توافقی قابل اعتماد برسیم و محدودیت‌هایی را در برنامه هسته‌ای ایران ایجاد کنیم که هرچند وقت یک بار قابل بررسی باشند. دوماً، به دلیل هزینه‌های بسیار سنگینی که در صورت اجبار باید برای اقدام نظامی متحمل می‌شدیم.

توافق پیش آمده کمک بزرگی در این رابطه می‌کند و ما مصمم هستیم ازاین فرصت استفاده کنیم؛ البته اصلاً هم این توهم را نداریم که راه پیش رویمان آسان است. بنابراین مذاکرات پیش رو بسیار دشوار خواهد بود؛ اما ما آماده‌ایم تا نهایت تلاش خود را بکنیم.

در ادامه این جلسه خبرنگاران حاضر سؤالاتی را از مقامات کاخ سفید که در این جلسه حضور داشتند می‌پرسند.


**در صورت عدم توافق و مذاکره، نظام تحریم‌ها علیه ایران با شکست مواجه می‌شد

سؤال: به نظر شما اگر این توافق حاصل نمی‌شد، چه‌قدر احتمال داشت که نظام تحریم‌ها علیه ایران شکست بخورد؟

مقام ارشد کاخ سفید: بگذارید من یک نکته را بگویم و بعد همکارم ممکن است بخواهد نکته دیگری هم اضافه کند. هدف تحریم‌ها صرفاً این نبود که ایران را تحریم کرده باشیم. هدف آن بود که محاسبات دولت ایران را تغییر بدهیم. این تغییر را زمانی دیدیم که رئیس‌جمهور جدید این کشور سر کار آمد و برنامه‌ای برای لغو تحریم‌ها از طریق سیاست خارجی متعادل‌تر نسبت به غرب تدوین کرد. اکنون هم ما بهترین فرصت پنج سال اخیر را داریم تا امتحان کنیم که آیا می‌توانیم از طریق دیپلماسی به توافق برسیم یا نه.

در دور سوم مذاکرات در ژنو توانستیم به این توافق برسیم. نکته مهم این‌که تنها تحریم‌های یک‌جانبه نبود که اقتصاد ایران را با مشکل مواجه کرد، بلکه عامل مؤثر کشورهای مختلف سراسر جهان بودند که با نظام تحریم‌ها همکاری کردند و مثلاً خریدن نفت خود از ایران را کاهش دادند. و این به اراده مصمم سیاسی از جانب این کشورها بستگی داشت. دلیل همکاری این کشورها هم آن بود که می‌خواستند از راه‌حل دیپلماتیک حمایت کنند و همه دنیا می‌دانست که در مذاکرات قبلی هم ایران از همکاری خودداری می‌کرد.

نکته این‌جا است که اگر ما با میز مذاکره قهر می‌کردیم و قبل از امتحان دیپلماسی به تحریم‌های یک‌جانبه بیش‌تر روی می‌آوردیم و در حقیقت اراده سیاسی شرکایمان را در معرض این امتحان سخت قرار نمی‌دادیم، می‌دیدیم که نظام تحریم‌ها شکست می‌خورد، زیرا کشورهای دیگر به این نتیجه می‌رسیدند که ما صادقانه پا به مذاکرات نمی‌گذاریم.

بنابراین اگر دیپلماسی را، که اتفاقاً هدف اصلی تحریم‌ها بود، امتحان نمی‌کردیم، این خطر وجود داشت که آمریکا نه تنها توسط کشورهای 1+5 بلکه از کشورهای دیگر جهان هم طرد شود. و به این ترتیب توانایی ما در تشکیل ائتلاف‌هایی نظیر ائتلاف تحریم ایران هم زیر سؤال می‌رفت.

مقام ارشد کاخ سفید: موفقیت نظام تحریم‌ها تنها به تحریم‌های ما و تأثیر آن‌ها بستگی نداشته است. اگرچه تحریم‌های ما بخش بزرگی از این نظام بوده؛ اما بخش دیگر این بوده که توانسته‌ایم جامعه جهانی را با خود همراه کنیم و همکاری و همیاری داوطلبانه کشورهای زیادی در سراسر جهان را در کنار خود داشته‌ایم. بخش عمده آن هم به دلیل رویکرد منطقی ما بوده و این‌که تحریم‌ها را صرفاً به خاطر ماهیت تحریم‌ها اعمال نکردیم.

به نظر من مطمئناً خطر وجود داشت؛ نمی‌توان دقیقاً گفت چه‌قدر بزرگ؛ اما واضح است که اگر این فرصت را غنیمت نمی‌شمردیم و به تحریم‌های یک‌جانبه خود اضافه می‌کردیم این خطر وجود داشت که این ائتلاف مهم بین‌المللی از بین برود.


**در توافق با ایران نگرانی‌های اسرائیل را برطرف کردیم / لغو برخی تحریم‌ها به معنای بازگشت ایران به فضای تجارت جهانی نیست

سؤال: چگونه به این واکنش اسرائیلی‌ها پاسخ می‌دهید که "این‌که توافق اخیر اهرم ما در مقابل ایران را تضعیف می‌کند"، چون تحریم‌ها داشت جواب می‌داد و ایران را به جدیت وادار می‌کرد؛ اما اکنون هم ایران و هم سایر کشورها می‌دانند که این کشور دوباره به فضای تجارت برگشته و می‌تواند راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌های بسیار موفق کنونی پیدا کند. و به زودی هم نتیجه این را خواهید دید؛ هم تغییر در ارزش ریال، و هم پیدا شدن فرصت‌های بیش‌تر برای ایران.

مقام ارشد کاخ سفید: اولاً، بگذارید تأکید کنم که توافقنامه برخی از نگرانی‌هایی را برطرف می‌کند که اسرائیل در سال‌های اخیر مطرح کرده است. گفته است که ایران ممکن است از پوشش مذاکرات برای پیش‌برد برنامه خود استفاده کند. ما هم داریم برنامه آن‌ها را متوقف می‌کنیم یا حتی به عقب برمی‌گردانیم تا امتحان کنیم که آیا می‌توانیم به توافق برسیم یا خیر.

نخست‌وزیر اسرائیل نگرانی خود را درباره ذخیره رو به افزایش اورانیوم 20 درصد ایران اعلام کرده است. توافقنامه این ذخیره را از بین می‌برد و یکی از راه‌های مهمی را می‌بندد که ایران می‌توانست از آن به بمب برسد.

ما و اسرائیلی‌ها به دلایل مختلف درباره عملیاتی شدن رآکتور اراک نگران بودیم؛ از جمله این‌که ایران می‌توانست به کمک این رآکتور و تولید پلوتونیوم به سلاح دست پیدا کند. این توافقنامه برای اولین بار فعالیت‌های رآکتور اراک را متوقف می‌کند و زمانی به ما می‌دهد تا با هم مذاکره کنیم.

تفاوت تاکتیکی بین ما در این‌باره بود که آیا توافق کنونی باید قدم اول باشد یا قراردادی جامع. به نظر ما نمی‌توانستیم از همان ابتدا به یک توافق جامع برسیم؛ بنابراین باید برنامه هسته‌ای ایران را متوقف می کردیم تا در این مدت برای رسیدن به آن هدف نهایی مذاکره کنیم. ما با اسرائیلی‌ها هم مشورت خواهیم کرد. بعد از هر کدام از این مذاکرات گزارش کاری به اسرائیل می‌دهیم و آمریکا درباره همین مذاکرات هم گزارش کاری به اسرائیل تحویل داده است.

من باید به یک نکته دیگر هم اشاره کنم. به نظر من این توافق محدود و قابل بازگشت ایران را یک‌باره به یک شریک ایده‌آل برای داد و ستد تبدیل نمی‌کند. تحریم‌ها هنوز سر جای خود هستند و به قوت خود اعمال خواهند شد. حتی در بخش‌هایی هم که تحریم‌ها به شکل محدود و برای شش ماه لغو شده‌اند، سرمایه‌گذاری به کسی سودی نمی‌رساند.

مقام ارشد کاخ سفید: من به دو نکته اشاره می‌کنم: اول همان نکته‌ای که همکارم درباره آن توضیح داد. ایران به فضای تجارت برنگشته و هرکس این تصور اشتباه را داشته باشد، پیامدهای سنگینی را متحمل خواهد شد.

قراردادی که بسته شده درباره فعالیت‌های اقتصادی مجاز برای ایران بسیار محدود است. ایران می‌تواند محصولات پتروشیمی بفروشد و محصولات خودروسازی خود را صادر کند یا بفروشد. همین. هیچ فعالیت تجاری دیگر تحت این توافق اولیه مجاز نیست. هرکس هم که فکر می‌کند اکنون می‌تواند به توسعه میادین نفتی ایران کمک کند، به کشتی‌سازی این کشور بپیوندد، با این کشور تبادل کالا داشته باشد، یا در هر کدام از بخش‌های دیگری فعالیت کند که تحت تحریم هستند، به سرعت به این نتیجه خواهد رسید که ما درباره اعمال تحریم‌های کنونی با تمام قدرت کاملاً جدی هستیم.

نکته دوم، درباره تأثیر این توافق بر اقتصاد ایران. همان‌طور که قبلاً هم گفتم، توافقنامه تأثیر چشم‌گیری بر اقتصاد این کشور نمی‌گذارد. ارزش نهایی 6 تا 7 میلیارد دلاری این توافقنامه که شاید حتی صرفاً رقم بزرگی باشد، در طول شش ماه به دست ایران می‌رسد و در مقایسه با بحران اقتصادی ایران، نیازهایش به تبادلات خارجی که بیش از ده برابر ارزش توافقنامه هستند، و کسری بودجه تقریباً 35 میلیارد دلاری، هیچ تأثیری بر اقتصاد این کشور نخواهد داشت.


**سند توافق درباره به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی ایران چیزی نمی‌گوید
سؤال: لطفاً درباره بخش «حق غنی‌سازی» در توافقنامه توضیح دهید. وزیر خارجه آمریکا اعلام کرده که در سند این توافقنامه هیچ حرفی از حق غنی‌سازی زده نشده است. با این حال مقامات ایرانی ادعا می‌کنند که حتی اگر علناً ذکر نشده باشد، این حق به طور ضمنی به ایران تعلق گرفته است. می‌توانید بگویی که سند دقیقاً چه چیزی را می‌گوید و چه چیزی را نمی‌گوید؟ و از آن‌جا که 1+5 ادعا می‌کنند چنین حقی وجود ندارد، و ایرانی‌ها می‌گویند وجود دارد، آیا این می‌تواند موضوع دور بعدی مذاکرات باشد؟

مقام ارشد کاخ سفید: سؤال بسیاری خوبی است. همان‌طور که می‌دانید ایرانی‌ها مدت زیادی است که این را می‌گویند. واقعیت این است که از نظر سیاسی، آمریکا نه حق غنی‌سازی توسط دولت ایران را به رسمیت شناخته و نه قصد دارد این کار را بکند. سند توافق هم درباره به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی هیچ چیزی نمی‌گوید.

اما این‌که در آینده چه خواهد شد، شش ماه آینده صرفاً تعیین خواهد کرد که آیا می‌توانیم درباره برنامه هسته‌ای ایران به توافقی برسیم یا نه، و این اطمینان را به ما می‌دهد که برنامه هسته‌ای این کشور صلح‌آمیز است. این توافق محدویت‌هایی را برای برنامه هسته‌ای ایران ایجاد می‌کند و روش‌های سخت‌گیرانه‌ای دارد که به ما اطمینان می‌دهد ایران نمی‌تواند از برنامه هسته‌ای خود برای ساخت سلاح هسته‌ای استفاده کند.

در این شش ماه باید مذاکره کنیم تا ببینیم آیا هدف ما با کاهش درصد غنی‌سازی ایران محقق می‌شود یا نه. اما نکته این‌جا است که هیچ چیز مورد توافق واقع نمی‌شود مگر آن‌که درباره همه چیز به توافق برسیم. در این قرارداد هیچ حقی به ایران داده نشده مگر آن‌که همه نگرانی‌های ما درباره اراک، فوردو و نطنز برطرف شود و محدودیت‌هایی درباره نوع برنامه هسته‌ای ایران و روش‌هایی برای اعتمادسازی اعمال شود.

بنابراین شش ماه آینده درباره این خواهد بود: آیا می‌توانیم هدف نهایی و مورد توافق دو طرف 1+5 و ایران را تعیین کنیم؟ این هدف شامل به رسمیت شناختن حق غنی‌سازی از طرف ما برای دولت ایران نیست؛ زیرا ما اعتقادی نداریم که آن ایران تحت ان‌پی‌تی حق غنی‌سازی دارد.

در شش ماه آینده به موضوعاتی پرداخته خواهد شد که اشاره کردم و همان‌طور که به صراحت گفتیم، ایران باید در این شش ماه به وضعیت قطعنامه‌های شورای امنیت رسیدگی کند؛ به علاوه، ایران باید به تعهدات خود تحت ان‌پی‌تی و در مقابل آژانس انرژی اتمی پایبند باشد. بنابراین این تعهدات ایران به جامعه جهانی پابرجاست و باید این مسائل را حل کرد.

البته خواهیم دید که آیا می‌توانیم به نتیجه‌ای نهایی برسیم که به ایران اجازه داشتن انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای، دسترسی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای و مسلماً داشتن برخی امکانات داخلی برای تولید این انرژی را بدهد یا نه؛ البته به شرط محدودیت‌ها و اقدامات اعتمادسازی که برای ما قابل قبول باشد و به ما اطمینان بدهد که برنامه هسته‌ای این کشور صلح‌آمیز است.

باز هم می‌گویم این دقیقاً موضوع مذاکرات شش ماه آینده خواهد بود؛ اما به هیچ وجه حقی مبنی بر غنی‌سازی برای دولت ایران قائل نمی‌شود.

نکته دیگری که باید دوباره به آن اشاره کنم این‌که قدم اول مذاکرات دائمی نیست. تاریخ انقضایی شش ماهه دارد؛ مگر آن‌که به یک توافق همه‌جانبه برسیم و یا هر دو طرف توافق کنند که مذاکرات را با تمدید این شرایط همچنان ادامه دهند.

بنابراین ایران نمی‌تواند به هیچ نکته‌ای در این توافق اولیه به عنوان به رسمیت شناخته شدن ظرفیت‌های هسته‌ای کنونی خود به شکل دائمی اشاره کند. وضعیت کنونی وضعیت جدیدی نیست. صرفاً قدم اول است برای تأمین زمان و فضای مورد نیاز برای رسیدن به وضعیتی جدید.

سؤال: آستوشیتدپرس در مقاله‌ای اخیراً نوشته که در ماه‌های قبل از دور جدید مذاکرات ژنو، بین مقامات بلندپایه دو طرف دیدارهایی برگذار شده است. می‌خواستم ببینم می‌توانید درباره این دیدارها برای ما هم توضیح بدهید؟

مقام ارشد کاخ سفید: من به چند نکته در این رابطه باید اشاره کنم: اولاً، زمانی که آقای روحانی به ریاست‌جمهوری ایران انتخاب شد و از جهتی جدید در سیاست خارجی صحبت کرد، ما این سخنان را جدی گرفتیم و تصمیم گرفتیم آن‌ها را امتحان کنیم. اولین بار آقای اوباما به آقای روحانی نامه‌ای نوشت و آن را علنی کردیم. فکر می‌کنم این نامه در اوایل ماه آگوست بود.

نکته دوم این‌که آمریکا همواره شفاف گفته است که 1+5 کانال گفتگو با ایران برای رسیدن به توافق هسته‌ای است. اما به وضوح هم گفته‌ایم که آماده‌ایم با ایرانیان وارد گفتگوی دو طرفه شویم تا مذاکرات 1+5 را پیش ببریم و تکمیل کنیم. بنابراین همه مذاکرات دو جانبه ما هم در نهایت در خدمت مذاکرات 1+5 و بخشی از این مذاکرات بوده است.


**دوستان اسرائیلی خود را در جریان جزئیات تمام مذاکرات خود با ایران می‌گذاریم

برخی از این مذاکرات هم علنی شده است. آقای اوباما با آقای روحانی صحبت کرده است؛ آقای کری با آقای ظریف دیدار دو جانبه داشته است؛ وندی شرمن معاون وزیر خارجه دیدارهایی را در حاشیه گفتگوهای 1+5 انجام داده است. به علاوه، خود ما هم از زمان انتخاب آقای روحانی، مذاکرات دو جانبه ای را با مقامات ایرانی داشته‌ایم تا درباره موضوعاتی بحث کنیم که می‌توان در مذاکرات 1+5 آن‌ها را مطرح کرد.

بنابراین در طول ماه‌های اخیر سپتامبر، اکتبر و نوامبر که دیپلماسی را به شدت پیگیری می‌کردیم، گفتگوهای محدود و دو جانبه‌ای با مقامات ایران و از طرف دیگر با 1+5 داشته‌ایم و درباره موضوعاتی بحث کردیم که می‌توانند در مذاکرات 1+5 بررسی شوند. مهم‌تر این‌که سند توافقنامه در خود گفتگوهای ژنو مورد بررسی قرار گرفت.

همچنین باید اضافه کنم ما گزارش کاری را از مذاکرات دو جانبه با ایرانی‌ها درباره موضوعات مرتبط با برنامه هسته‌ای به شرکای خود در 1+5 ارائه می‌دهیم؛ همان‌طور که اگر آن‌ها هم می‌توانند گزارشی از مذاکرات دو جانبه احتمالی با ایران به ما بدهند. همچنین محتوای مذاکرات دو جانبه با ایران را در اختیار دوستان اسرائیلی خود هم می‌گذاریم؛ همان‌طور که به شرکای 1+5 گزارش می‌دهیم.

سؤال: می‌خواستم درباره تنفس تحریم‌ها توضیح بیش‌تری بدهید. به نظر شنا چرا به اجازه کنگره نیازی نیست. به نظر شما کنگره با این توافق چه برخوردی خواهد کرد و آقای رئیس‌جمهور چه سیاستی را باید پیش بگیرد تا از اعمال تحریم‌های جدید علیه ایران جلوگیری کند؟

مقام ارشد کاخ سفید: چند نکته: اولاً، تحریم‌هایی که کنگره تصویب کرده، همچنان پابرجاست؛ بنابراین نمی‌خواهیم ساختار قانونی تحریم‌ها را به هم بزنیم. باز هم باید بگوییم، این تنفس بسیار محدود و قابل بازگشت است و به هیچ وجه ساختار اصلی تحریم‌های کنونی را جابه‌جا نمی‌کند.

درباره تحریم‌های جدید هم؛ به اعتقاد ما تصویب تحریم‌های بیش‌تر توافق را از مسیر خود خارج می‌کند و مطمئن هستیم اعضای کنگره هم می‌دانند که چه‌قدر مهم است امتحان کنیم که آیا می‌توانیم در شش ماه آینده به توافقی جامع برسیم یا نه. چند هفته است که داریم با اعضای کنگره در این‌باره صحبت می‌کنیم و گزارش کاملی از مفاد صحبت‌هایمان با مقامات ایران به کنگره تحویل داده‌ایم. هم امشب با کنگره تماس گرفته‌ایم و هم در روزهای آینده این کار را خواهیم کرد.

چند نکته را متذکر شوم: اولاً، گفته‌ایم که اگر ایرانی‌ها از توافقنامه تخطی کنند، یا اگر به راه‌حلی جامع دست پیدا نکنیم، تحریم‌های بیش‌تری را علیه این کشور اعمال خواهیم کرد. بنابراین آماده‌ایم تا در این‌باره با کنگره همکاری کنیم؛ به شرط آن‌که ایران از توافقنامه تخطی کند و یا پس از شش ماه به توافقی جامع نرسیم و همچنین به این نتیجه برسیم که نباید به مذاکرات ادامه دهیم. پس به مذاکره با کنگره در این رابطه ادامه خواهیم داد.

من از طرف اعضای کنگره اظهارنظری نمی‌کنم؛ اما فکر می‌کنم آن‌ها هم شفاف گفته‌اند که معتقدند مسئله باید صلح‌آمیز و از راه دیپلماسی حل شود. و کنگره در تشکیل نظام تحریم‌ها هم همراه اصلی ما بوده است؛ تحریم‌هایی که ما را به نقطه امروز رسانده است. همان‌طور که رئیس‌جمهور گفته، بدون تحریم‌ها به نقطه امروز نمی‌رسیدیم. تحریم‌ها به آوردن ایران پای میز مذاکره کمک کرد. اما به نظر من کنگره هم اعتقاد دارد که راه‌حل صلح‌آمیز از گزینه دیگر بسیار مطلوب‌تر است؛ به همین خاطر هم هست که در طول شش ماه آینده هم این راه را امتحان خواهیم کرد.

ما باید هنوز هم نظر خود را به کنگره انتقال دهیم؛ اما من معتقدم اکثر اعضای کنگره بر این عقیده‌اند که راه‌حل صلح‌آمیز برای برنامه هسته‌ای ایران به نفع آمریکا است؛ و به نفع آمریکا است که از تحریم‌ها به عنوان یک اهرم استفاده کنیم، نه این‌که کاری کنیم تا مذاکرات از مسیر خود خارج شود.

سؤال: لطفاً در این‌باره بیش‌تر توضیح دهید که آیا آقای رئیس‌جمهور شخصاً با نتانیاهو درباره مذاکرات ژنو3 صحبت کرده یا نه. و آیا تضمین قطعی دارید که اسرائیل در این شش ماه کاری نخواهد کرد؟

یک سؤال فنی هم اینکه آیا می‌توانید توضیح دهید که اتحادیه اروپا تحریم‌های بیمه و حمل‌ونقل را درباره نفتکش‌ها لغو کرده است؟ این نکته در ترجمه فارسی توافقنامه آمده؛ اما در متن خلاصه‌ای که شما منتشر کرده‌اید وجود ندارد.

مقام ارشد کاخ سفید: درباره اسرائیل؛ مطمئن باشید که آقای اوباما با نتانیاهو صحبت خواهد کرد؛ همه اطلاعات ما هم حاکی از این است که فردا (یک روز پس از توافق ژنو) این اتفاق خواهد افتاد. ما پس از هر کدام از دورهای این مذاکرات اسرائیلی‌ها را در جریان گزارش کار خود قرار می‌دهیم. رئیس‌جمهور تقریباً پنج سال است که در این‌باره با نتانیاهو گفتگو می‌کند.

بگذارید این را هم توضیح بدهم. می‌دانیم که اختلافاتی بین ما و اسرائیل وجود دارد؛ اما هر دو یک هدف مشترک داریم: نگذاریم ایران به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. این به نفع آمریکا است؛ به نفع اسرائیل است؛ به نفع جهان است. مذاکرات هم به همین دلیل است. ما در این‌باره صادقانه تلاش خواهیم کرد و در همه سطوح از رئیس‌جمهور گرفته تا وزیر خارجه، تا مذاکره‌کننده‌های ما و حتی نهادهای امنیتی، نظامی و اطلاعاتی، به طور مداوم با کابینه اسرائیل در گفتگو می‌کنیم. در آینده هم همین کار را خواهیم کرد.

باز هم می‌گوییم، ما درک می‌کنیم که چرا اسرائیل به ایران بسیار مشکوک است؛ با توجه به تهدیدهایی که از جانب تهران علیه اسرائیل صورت گرفته است. درک می‌کنیم که چرا اسرائیل می‌خواهد مطمئن شود که این بهترین قرارداد ممکن است و ایران نمی‌تواند به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند. نکته‌ای که باید به آن اشاره کنیم این‌که توافقنامه ارتباطی به اعتماد به دولت ایران ندارد. اقدامات سخت‌گیرانه‌ای برای شفاف‌سازی و نظارت دقیق اعمال کرده‌ایم تا مطمئن شویم ایران به تعهدات خود در توافقنامه پایبند است.

از این مدت شش ماهه استفاده خواهیم کرد تا امتحان کنیم آیا دولت جدید ایران همچنان به تعهدات خود در تغییر رویکرد ایران پایبند خواهد بود یا نه. رئیس‌جمهور ایران گفته که این کشور سلاح هسته‌ای تولید نخواهد کرد. رهبر ایران گفته که اسلام اجازه این کار را نمی‌دهد. آن‌چه بعد از شش ماه درباره آن به نتیجه خواهیم رسید این است که آیا توافقی و راهی وجود دارد که به ما اطمینان دهد برنامه هسته‌ای ایران صلح‌آمیز است یا نه. این به نفع آمریکا است؛ به نفع دنیا است؛ به عقیده ما به نفع امنیت اسرائیل است؛ به نفع شرکای ما در خلیج فارس و منطقه است.

مقام ارشد کاخ سفید: درباره بخش دوم سؤال هم، تنفس تحریمی که در توافقنامه آمده، علاوه بر فعالیت‌های تجاری شامل خدمات مرتبط هم می‌شود. من متن فارسی توافقنامه را نخوانده‌ام؛ اما احتمالاً به همین بخش خدمات مرتبط اشاره داشته است.  

 

 


  
  گفت‌وگو با عکاس و مستندساز پشت‌پرده شام از فاحشه‌گری وهابی تا لشگر سفیانی/ در رسانه از دشمن باخته‌ایم/ 'شام' مرز استراتژیک نظام اسلامی است  

 


  تروریست‌ها را آوردند سوریه تا آرماگدون راه بیندازند. در مقابل، از جاهای مختلف آمده‌اند در دفاع از حق بجنگند. به آقایی از افغانستان گفتم اینجا چه می‌کنی؟ گفت آمدم برای دفاع از انقلاب اسلامی! انقلاب اسلامی؛ جهانی است و ان‌‎شاءالله زمینه‌ساز ظهور حضرت حجت(عج). مشرق - "روح‌الله رفیعی" عکاس و مستندساز جوان کشورمان است که مدتی در کشور سوریه، مشغول ساخت فیلم مستند از تحولات نظامی و امنیتی و اجتماعی این کشور بوده است.

آنچه می‌خوانید گفت‌وگوی اخیر اوست که حاوی اطلاعات و مطالب جالب توجهی است.

*****

آنچه ما در مورد سوریه می شنویم این است که یک طرف محور مقاومت است. شما در آنجا چه دیدید؟ آیا این محور آنجا نمود عینی دارد؛ کسانی هستند که عینیت یافته یک تفکری مثل مقاومت باشند در مقابل نظام سلطه؟
بعد از فروپاشی شوروی یک قطب ماند آن هم آمریکا بود و هیچ رقیبی هم نداشتند تا اینکه دیدند یکه نگاه جدیدی در مستضعفین جهان به وجود آمده که آنها به آن می‌گویند خمینیسم. این قضیه کم‌کم قوت گرفت تا اینکه برای آمریکایی ها معضلی شد. آنها از سایه خودشان غولی ساخته بودند که کسی جرأت نمی‌کرد به این غول نزدیک شود. وقتی امام گفت "آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند" این غول شکسته شد و ماهیت پوشالی‌اش دیده شد. حالا باید برای کسی که آمده تا بازی منطقه و دنیا را تغییر دهد چاره‌ای می‌کردند. این‌ها آمدند یک اسلامی را کنار این اسلام ناب که امروز علمدارش زعمای شیعه هستند، قدرتمند کردند که آن هم اسلام وهابی بود.

بعد از جریانات سال دو هزار و به هم خوردن این معادلات دیدیم در صحنه بین الملل روش آمریکایی زمین خورد. در نظریه‌های اقتصادی هم خورد زمین و چیزی برای ارائه نداشتند. وهابیت هم هیچ مدل زندگی نمی‌تواند ارائه دهد. تنها مدلی که می‌ماند برای آینده جهان، اسلام ناب است که باید این را مهارش کنند چرا که اگر بیاید اجازه سلطه و استعمار نمی‌دهد. یک تبلیغی از خمینیسم در جهان رفته بود و این باعث شده بود هر جا صحبت از اسلام می‌شود وهابیت سوار این موج شود و بهره ببرد. در آمریکا و اروپا اسلامگرا‌های افراطی به وجود بیایند که عشق جهاد داشته باشند، آن‌هم از نوع نظامی. خب باید چاره کنند این ها هم که دارند زیاد می‌شوند به قول خودشان 50 سال دیگر اروپا بدون جنگ و خونریزی می‌شود اروپای اسلامی و تا آمریکا ادامه پیدا خواهد کرد. باید تدبیر کنند و برای بستن راه اسلام ناب بعد رفتند سراغ سوریه.

سوریه پیشانی مقاومت بود آنها می‌خواستند دولت سوریه را بیندازند هر چقدر از شیعیان و طیف اسلام ناب کشته بشوند به نفع اسرائیل و غرب است. سلفی‌ها بعد از افغانستان رفتن در سومالی جمع شدند. سعودی ها آمدند در سوریه مساجد خانگی زدند مدلشان شبیه به اوانجلیست‌هاست که کلیسای خانگی می‌زنند. این‌ها آمدند مساجد خانگی زدند در هر دو یا سه کوچه خانه خریدند و تبدیل به مسجد کردند، مردم محله را جمع کردند و با مفتی‌ها و مبلغ‌هاشان را فرستادند روی مردم کار کردند. این ماجرا برای پنج سال پیش است، ظرف دو سال هم به نتیجه رسیدند، چرا؟ به خاطر این‌که رسانه‌های عربی داشتند شبانه روز کار می‌کردند. در کار میدانی هم قوی بودند و بین مردم کار می‌کردند. سوریه‌ای که بین مذاهب و ادیان مختلف چنان تنیدگی وجود داشت که هر کسی به دین خودش بود، کار به جایی رسید که سلفی‌گری و وهابی‌گری تنش ایجاد کرد. حتی بین سنی‌ها و وهابی‌ها. وهابیت یک چیز است و اسلام یک چیز دیگر. این‌ها هر کس وهابی نباشد دشمن خودشان می‌دانند. ایمن الظواهری اعلام کرد ما باید برای دفاع از اسلام برویم سوریه. دعوای سوریه، دعوای اپوزیسیون و نظام نیست. دعوا بین اسلام با وهابیت است که آمریکا این را تدارک دیده. امروز، مرز استراتژیک نظام اسلامی، شام است و ما باید برای دفاع از حدود انقلاب و اسلام و منافع کشورمان برویم آنجا کار انجام دهیم. آن‌طرفی‌ها هم فهمیدند سوریه مرز اسلام است. اما در داخل بعضی ها هنوز حواسشان نیست.

مسلمانان کشورهای دیگری که جزء محور مقاومت به حساب می‌آیند موضعشان نسبت به سوریه چطور است. خارج از فضای مرز‌بندی‌های جغرافیایی در لبنان، عراق، سوریه یا کشورهای دیگر که با دید مقاومت به این قضیه نگاه می‌کنند؟
کشورهای اسلامی را خرد کردند، تکه تکه کردند الان از هر طرف تروریست‌ها را آوردند سوریه تا یک آرماگدون و قتلگاه راه بیندازند و مسلمانان را ذبح کنند. اما اتفاقی که در سوریه افتاده این است که شیعیان و اهل سنت از جاهای مختلف آمدند در سوریه و دارند در دفاع از حق می‌جنگند. مثال این‌که یک آقایی بود که از افغانستان آمده بود. گفتم تو اینجا چه می کنی؟ گفت آمدم اینجا برای دفاع از انقلاب اسلامی این انقلاب اسلامی منحصر به ایران نیست. جهانی است و ان‌‎شاءالله بتواند زمینه‌ساز ظهور حضرت حجت باشد.

آن افغانی چه تصوری نسبت به انقلاب اسلامی دارد. تصور ما این است که برای ماست. خارج از مرزهای ما چه سودی برای کسی که مثلا در افغانستان زندگی می کند دارد؟
یک دوستی می گفت شما زیر یک درختی ایستاده‌اید و نمی‌‍‌دانید قد و قامت این درخت چقدر است. نمی‌دانید چه عظمتی دارد. باید فاصله بگیریم تا بدانیم چه عظمتی دارد. در عربستان یک کتابفروش به من گفت اگر آمریکا حمله کند به ایران ما هم برای دفاع از انقلاب واقعی می‌آییم به جنگ با آمریکا. جای دیگر یک مصری تا فهمید ایرانی هستم مرا در آغوش گرفت و گفت شما اسلام را زنده کردید، خمینی اسلام را زنده کرد. حالا این افغانی که هم زبان ماست هم مذهب ماست به لحاظ قومیت و آداب و رسوم و فرهنگ بهتر آنچه را که بر زبان انقلاب جاری و ساری می‌شود، می‌فهمد. اردیبهشت‌ 57 کمونیست‌ها افغانستان را اشغال می‌کنند. بهمن همان سال انقلاب اسلامی در ایران پیروز می شود. همان‌وقت طی چند ماه چند هزار نفر در افغانستان مفقود می‌شوند. اسناد این‌ها تازه درآمده این‌ها را اعدام کردند و در گورهای دسته جمعی دفن کردند . در اسناد این‌ها روبه روی برخی از این اسم ها نوشته «خمینی» به خاطر محبت خمینی اعدام شدند. بعضی‌ها فقط جرمشان این بوده که عکس امام همراهشان بوده است. حالا من ایرانی انقلاب را مصادره کرده‌ام در مرزهای این گربه. ما می‌گوییم رهبر انقلاب زعیم شیعه است، شیعه هم یک آرمان جهانی دارد که ان‌شاءالله به ظهور حضرت حجت خواهد انجامید. پس زعیم من زعیم عالم است. ما انقلاب اسلامی را با نظام اسلامی اشتباه گرفته‌ایم .نظام اسلامی در مرزهای ماست و سیاست‌ها و قوانین این نظام برای ما ارزش‌مند است. اما انقلاب اسلامی فراتر از این مرزهاست. شصت زعیم کار را به اینجا رساندند و زعیم شصت و یکم هم الان پرچمدار است . وقتی یک جوان افغانی می‌گوید من برای دفاع از انقلاب آمده‌ام اینجا من ایرانی باید خجالت بکشم که هم انقلاب را به درستی نشناخته‌ام و هم برای آن کاری نکرده‌ام.

ما می ‌گوییم انقلاب شد در ایران و بعد از انقلاب ما به استقلال رسیدیم، به حکومت دینی رسیدیم. نسبت به قبل یک سری نیازهای ما یک سری خواسته‌های دنیایی ما و معنوی ما را برآورده کرده انقلاب که ما خودمان را نسبت بهش مقید می‌دانیم که پاسداری کنیم. حالا آن افغانی و لبنانی چه چیزی از انقلاب گیرش آمده که حاضر است از جانش برای حفظ آن مایه بگذارد؟
متد علوم سیاسی این است که اگر انقلاب در ایران پیروز شده پس باید منفعتش به ایران برگردد و منافع ملت را تثبیت کند .اما این انقلاب به جهت ماهیت نرم افزاری و نظریه ای که داشته نمی توانسته در چارچوب مرزهای ملی بماند. یعنی اساسا ماهیتش ماهیت مکتبی بوده و این اصلا در مرز ملی قابل تعریف نیست .مرز ملی قد و قواره این را ندارد که تمام آن آموزه های مکتبی را در خودش پرورش بدهد و به حداکثرش برساند. لذا دست و پای انقلاب از مرز می‌زند بیرون. یعنی هر جا که یک جمع شیعه و یک ملت مسلمان و یک ملت مستضعف وجود داشته باشد از آموزه‌های مکتبی انقلاب اسلامی می‌تواند استفاده کند. این جریانی که با انقلاب اسلامی در ایران اتفاق افتاد، باعث شد هویت شیعی شکل بگیرد و صورت عینی پیدا کند. انقلاب اسلامی به تمام گروه‌های شیعی در تمام دنیا هویت داد. درست است که بعضی کشورها مثل عربستان، افغانستان، عراق حرکت‌های انقلابی را شروع کرده بودند اما خیلی‌هاشان به جهت عدم تمرکز رهبری در فرماندهی انقلاب زمین می‌خوردند. اما مدلی که امام پیاده کرد یعنی ولی فقیه جلو افتاد و به واسطه دین، مردم را متشکل کرد و یک حرکت انقلابی به‌ راه افتاد نتیجه بخش بود . ما از نظر آموزه‌های مکتبی به شیعیان گرا دادیم و از جهت متدولوژی به اهل سنت، گرا دادیم. آنها فهمیدند باید مکتب وآموزه‌های سوسیالیستی را کنار بگذارند، آموزه‌های ملی گرایی و ناسیونالیزم عربی را بگذارند کنار و این بار با ایدئولوژی اسلامی یک حرکتی بکنند. لذا می‌بینید هرجا که بحث اسلام ناب بوده و نه اسلام سلفی و تکفیری که چنگ می اندازد به روی همه، اسلامی که مبتنی بر قرآن بوده حتی در اهل سنت هم، هرجا شکل گرفته توانسته یک حرکتی انجام دهد.



نمونه‌اش در فلسطین خیلی بارز است. یکی از دوستانمان در هند می‌گفت به یک شیعه مستضعفی گفتیم که ایران به شما کمک می‌کند. گفت نه. ما نمی‌خواهیم چیزی به ما برسد فقط می‌خواهیم این انقلاب سرپا بماند. یعنی انگار که یک امنیت و آرامش روانی وجود دارد. حتی اگر ریال ایرانی هم بهشان نرسد. لذا هویت شیعی که انقلاب اسلامی توانست در چهارچوب بیاردش و گرا بدهد به بقیه گروههای شیعی که چطور می توانید دیانتتان را حفظ کنید این سبب شد که شیعیان سایر نقاط جهان که در ایران زندگی نمی کنند ، انقلاب را محدود به مرزهای ایران ندانند بلکه خودشان را دامنه انقلاب اسلامی تلقی ‌کنند. لذا هر اتفاقی که در برابر انقلاب اسلامی بیفتد آن‌ها بی تفاوت نیستند. حالا آنچه مربوط به جمهوری اسلامی است که جاده ساخته‌ایم، گاز کشی کرده‌ایم شاید آنها نسبت به این‌ها واکنشی نداشته باشند. جمهوری اسلامی هسته محرک انقلاب اسلامی است. لذا گرایش آنها به انقلاب اسلامی از این جهت است که خودشان را دامنه انقلاب اسلامی می دانند.

خب! برویم سوریه و در مورد همین آدم‌ها و گروه‌هایی که حالا تشکلی دارند یا انفرادی هستند آمدند آنجا و علی الظاهر دارند از مرزهای و امنیت سوریه دفاع می‌کنند. درباره اینها حرف بزنیم کی هستند و چطور می‌آیند؟
عرض کردم در سوریه آمدند مسلمان‌ها را بیندازند به جان هم که از بین بروند ولی در سوریه یک اتفاقی در حال رخ دادن است و آن اینکه برخورد دو جریان فکری اسلام ناب و وهابیت است و خبط بزرگی است که بگوییم اسلام وهابیت جنگ سوریه برای دفاع از همان اسلام ناب است و علمدارش انقلاب اسلامی است .امروز دامنه آن سوریه است شاید فردا جای دیگری باشد این‌ها هم آمده‌اند برای دفاع. کسانی که به این گفتمان و ایدئولوژی رسیدند همه بلند شدند آمدند. جدا از ملیت، مذهب، زبان از افغانستان از آذربایجان از لبنان، عراق، شیعیان پاکستان، هند، مصر، یمن، شیعیان اروپا از همه اینها آمدند. دیگر کسی امروز خودش را در این مرزها محدود نکرده. آمدند آنجا برای دفاع از اسلام ناب می‌جنگند شیعیان و اهل سنت که با این گفتمان انقلاب اسلامی همسو بودند دارند می‌جنگند در روبه رو هم همین طور است. آنهایی که وهابیسم آنها را متوهم کرده هم آمده اند و در مقابل می جنگند.

شیعیان چطور می‌آیند آنجا؟ در کشور خودشان سازمان‌دهی می شوند یا ...
خیلی با سختی می‌آیند، کسی که می‌آید آنجا سازماندهی شده نیست. خودشان را می رسانند به عراق یا لبنان از آنجا می‌آیند سوریه. مرزهایی که باز است این دو تاست. اینکه به قول خودشان یکی این‌ها را تسجیل کند، ثبت نام کند، سازماندهی کند، هدایت کند، این‌طور نیست. مجاهدینی که می‌آیند در واقع خودشان را می‌رسانند. این فرق دارد با سازماندهی که عربستان انجام می‌دهد، نیرو جمع می‌کند، دسته می‌کند و با هواپیما می‌رساند آنجا. بچه‌های این‌طرف خودشان را با زحمت می‌رسانند آنجا و با هزار سختی وصل می‌شوند به نیرهای جهادی. یک بحرینی آمده بود سوریه یک ماهی آنجا بود و بررسی می‌کرد که کدام گروه‌ها و لواهایی که در سوریه هستند گرایش شیعی اصیل‌تری دارند یعنی هر گروه جهادی که به هسته انقلاب اسلامی که ولایت فقیه است نزدیک‌تر باشد آن گروه شیعه محورتر و انقلابی تر است. بررسی می ‌کرد کدام یک به تفکر ولایت فقیه نزدیک‌تر هستند تا به آن‌ها ملحق شود و دغدغه‌شان این بود که کدامشان شرعی‌تر می‌جنگند. بحرینی‌ها که در کشور خودشان درگیرند!

در کشور خودش جنگ است. اما وقتی سبک - سنگین می‌کند می‌بیند وضعیت سوریه مهم‌تر است و اگر سوریه زمین بخورد انقلاب بحرین خیلی راحت‌تر زمین گیر می‌شود. می‌آید برای اینکه از انقلاب خودش در بحرین دفاع کند. می آید یک خط جلوتر در سوریه این انقلاب را انجام دهد. این شخص سه تا کتاب درباره امام خمینی و انقلاب اسلامی داشت. یک آدم عادی نبود که مثلا بگوید ما آمدیم صرفاً بجنگیم یک مجاهد دست به قلم و اهل فکر بود.



گفتی که از چند کشور نیرو می‌آید، این آدها در فضای شیعه‌گری و انقلابی‌گری یک تفکر ثابت دارند و یا اینکه با هم فاصله دارند؟
آنهایی که اول می‌آیند اصلی ترین هدفشان این بوده که از حرم دفاع کنند..

یعنی حرم نخ تسبیح و حلقه مشترک بین مجاهدین است؟
بله اما عده‌ای از این‌ها که فنی‌تر فکر می‌کنند آن خط را صرفا دفاع از حرم نمی‌دانند. خط دفاع از هویت می‌بینند، خط دفاع از محور مقاومت می‌بینند. لذا وقتی می‌آیند آنجا هدف کوتاه مدت و کوتاه بردشان این است که حرم را بگیرند و هویتشان را حفظ کنند.

هویت‌شان چیست؟
هویت شیعی و این عزتی که انقلاب اسلامی به واسطه تشیع به آنها داده می‌خواهند حفظ کنند. آن هویتی که هم در برابر اسلامی آمریکایی و هم در برابر وهابی‌ها می ‍‌‌ایستد یعنی هویت شیعه و سنی نیست. اینکه می‌روند تا با سنی‌ها بجنگند این آدرس غلط است. می روند آنجا تا همراه با سنی ها در مقابل وهابی بجنگند.

اول گفتی هویت شیعی ...
بله هویتشان شیعه است. آنها که می‌آیند هویتشان شیعی است، اهل سنت کمتر می‌آیند، آنها می‌خواهند به واسطه حرمی که آنجا هست...

یعنی این حفظ هویت در مقابل سنی‌ها نیست در مقابل وهابیت است؟!
بله. دقیقا می خواهند در کنار سنی‌ها با وهابیت بجنگند و هویت شیعیان را حفظ کنند.

خب آن موضوع سوم را هم بگو که حرفت را قطع کردم.
بله شیوه تاکتیکی این بود که از حرم دفاع کنند و شکل استراتژیک این بود که از مقاومت دفاع کنند که آنجا دیگر بحث شیعه و سنی ندارد. پادشاه اردن تلاش کرد محور مقاومت را تبدیل به هلال شیعی کند که بگوید این محور مقاومت یک هویت شیعی دارد و این را در مقابل اهل سنت قرار دهد. در صورتی‌ که محور مقاومت ماهیت شیعی ندارد. درست است چند کشور شیعی هستند اما جمع شدن آنها کنار هم به واسطه شیعه بودنشان نیست. به خاطر این است که جلوی آمریکا بایستند جلوی ارتجاع عربی بایستند. یعنی آن‌هایی که دروازه ورود آمریکایی‌ها به منطقه هستند و عامل تثبیت اسرائیل داخل منطقه هستند .لذا این ها که در حوزه مقاومت آرایش می‌گیرند به واسطه جوهره شیعی نیست که کنار هم قرار می‌گیرند به واسطه این است که می‌خواهند در برابر وهابیت یعنی سلفی‌های تکفیری و غربی سازی منطقه موضع بگیرند. لذا می‌بینید بین آنها اهل تسنن هم هست. همان طوری که بعضی از گرایش‌های اهل سنت عراق که به عنوان یکی از زنجیرهای اهل سنت عراق شناخته می‌شود با این محور مقاومت کار می کنند. اهل سنت افغانستان و پاکستان هم همین طور. در سوریه یک قشر وسیعی از اهل سنت دارند در محور مقاومت فعالیت می‌کنند. در لبنان گروه میشل عون که متحد هشت مارس یا همان حزب‌الله است یک جریان مسیحی است اما یکی از کلیدهای محور مقاومت به حساب می‌آید. این آدرسی که ملک عبدالله دوم داد غلط بود . تلاش کرد که بگوید در محور مقاومت، فقط شیعیان هستند.

سنی‌ها هم برای جنگ و جهاد می‌آیند سوریه؟
از سایر کشورها نمی‌آیند .اما سنی‌هایی که آنجا هستند می‌جنگند. می‌گویند ما با این حرم بزرگ شده‌ایم. از حرم حاجت گرفتیم. شیوخ اهل سنت آنجا نذری می‌دهند. می‌گویند کاروان‌های بزرگ عزاداری اهل سنت داریم. نذری می‌دهند برای عزاداری‌های اهل بیت (ع).اینها خودشان را موظف می‌دانند که از حرم دفاع کنند و اصلا مختص شیعیان نیست. بسیاری از این‌ها پای دفاع از حرم شهید هم شده‌اند.

بعد این ها مثلا بحرینی ها یک گروه بودند افغانی ها یک گروه...
نه آنجا مجموعه دفاع وطنی و ارتش هستند و این‌ها در دفاع وطنی سازماندهی می‌شوند که اتفاقا بدون توجه به ملیت یا دین و مذهب و نژادشان دسته بندی می شوند. یعنی در یک گروه رزمی ممکن است چند افغانی باشند یا عراقی یا لبنانی. یکی سنی باشد یکی مسیحی باشد یکی دروزی باشد. فقط استعلام های خاص خودشان را دارند که این نیرو نفوذی نباشد .

شما چطور رفتید؟
ما مستقل رفتیم. طرف رفته بود مکه گفتند بیا برو اعمال را انجام بده. گفت نه، از طهران که راه افتادیم گفتند همه چیز با کاروان است. حالا یک وقت‌هایی ما می‌گوییم همه چیز با نظام است. ما هم الان در ایران که نشستیم هر کار خدا و دین و پیغمبر و انقلاب باشد می‌گوییم با نظام است و به ما ربطی ندارد و این باعث شده یک رخوتی به جان ما بیفتد. که اگر یک جایی برآورد بود، بودجه بود، رقمش چرب بود و اتفاقی از قبلش افتاد بگوییم بزنیم به دل کار و برویم جلو. تقریبا تمام کشورهایی که الان رفتیم و آمدیم هیچ کدامش با حمایت هیچ نهاد دولتی نبوده است. کلا در «خانه فرهنگ و رسانه ثائر» که مجموعا 16 سال است این کارها را شروع کرده ایم تا امروز یک ریال از نهاد دولتی و غیر دولتی نگرفته‌ایم. کارهای مختلف هم کردیم. سوریه هم مثل بقیه جاها. هرجا که بحث انقلاب اسلامی مطرح باشد ما هستیم. در سوریه خیلی از دوستان گلایه می کردند از ما که سر شهادت یکی از بچه‌های مستندساز که تصاویری که گرفته بود علیه نظام استفاده شد. اما خب به هر حال جنگ است دیگر، ممکن است کسی اسیر شود و از او اطلاعات بگیرند. خب تصویر بواسطه رسانه‌ای بودنش شاید اطلاعات بیشتری بدهد. مثل اینکه یک فرمانده اسیر شود و اطلاعات بدهد . ما در صحنه جنگ باید احتیاطمان و تدابیرمان بیشتر باشد نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم. متاسفانه اتفاقی که در مسئله پوشش رسانه‌ای سوریه می‌افتد این است که مسئولین فکر حل کردن مسئله را نمی‌کنند بلکه اصل مسئله پاک می‌کنند. در سوریه می‌آمدند چشم در چشم ما می‌گفتند این آدم‌های خودسر که آمدند اینجا کار ما را زیاد می‌کنند. چون ما در تیم این دوستان نبودیم.

برای اعزام با مجموعه های مرتبط هماهنگی نکردید؟
ما چندین مرتبه از مجموعه‌های مختلف اقدام کردیم که برویم سه یا چهار ماه ما را معطل نگه داشتند و من می‌دیدم دوستان دیگر را دارند می‌فرستند. دوستانی که تازه آموزش مستند سازی دیده بودند. در حالی که خیلی از دوستان دیگر بودند که بنا به سابقه‌ای که در فیلمسازی جنگ داشتند باید می‌رفتند، اما کسی تحویلشان نمی‌گرفت. ما هم مثل بقیه تیم‌های مستقلی که رفتند سوریه یا هر جای دیگر دنیا تا در حوزه انقلاب اسلامی فیلم بسازند راه افتادیم و رفتیم. مجموعه دیپلماسی ما و مسئولین هیچ کدام همکاری نکردند. برای ما هم همان اتفاق افتاد و حرف آخرشان این بود که ما با نیروهای خودسر کار نمی‌کنیم. ولی ما نیروهای خودسر نیستیم ما انقلابی هستیم. سرباز انقلاب اسلامی هستیم. اگر من نروم و دیگران نروند تا گردش کار آقایان چه و چه بشود که دیگر هیچ. اگر در اتفاقات اصلی این انقلاب مثل حلبچه سعید جان بزرگی نمی‌رفت و عکس نمی‌گرفت با وجود اینکه شیمیایی هم شد آیا الان برای جنایت صدام سندی مانده بود؟ اگر رضا برجی می‌رود در 16 - 15 کشور برای انقلاب اسلامی کار می‌کند یک چنین کسی را اگر آن طرفی‌ها داشتند تا حالا 100 تا مجسمه ساخته بودند ازش، ولی چون رضا برجی است باید در خانه بنشیند. الان هم اگر طاقت آورده و سوریه نرفته حتما به خاطر وضعیت جسمی‌اش است. رضا برجی بزرگ همه‌ی ما خودسرهاست که نمی‌توانیم برای کار انقلاب دست روی دست بگذاریم و منتظر آقایان شویم. او به چندین کشور رفته و کار کرده و الان اسناد اوست که می تواند انقلاب اسلامی را بیرون مرزهای ایران بازگو کند. اما در حوزه رسانه چه می کنیم ؟ فقط می گوییم نیست، نشد، نبود. در حالی که امروز سلاح انقلاب اسلامی دست بچه های رسانه‌ای و دست مستندسازان است. اگر اینها نروند ثبت و ضبط نکنند ما باخته‌ایم. در طیف تروریست‌های سوریه 25 تیم رسانه‌ای خارجی همیشه در حال ساخت و سازند. این طرف چند تا هستیم؟ چند نفر با نگاه انقلاب اسلامی هستیم؟

سیاست های جمهوری اسلامی ارزشمند است اما سیاست انقلاب اسلامی را زعیم شیعه تعیین می‌کند. وقتی امام می‌گوید هرجا مظلومی وجود داشته باشد که نیاز به دفاع داشته باشد ما آنجا حضور داریم، این تکلیف مرا معلوم می‌کند. یا حضرت آقا می‌فرماید هرکس که با اسرائیل بجنگد ما از آن حمایت می‌کنیم ،این تکلیف ما را معلوم می کند حالا من باید سیاست زده شوم ؟بچه‌هایی که دارند می‌روند از کانال شخصی می‌روند. آنجا که حلوا خیرات نمی‌کنند. آنجا پاتایا و آنتالیا نیست. آنجا هر‌ لحظه امکان گلوله‌خوردن داری، معرکه جنگ است نقل و نبات نیست، به دو تا‌عکس یادگاری هم نمی‌ارزد. جنگ است .آن‌چه مرا می‌کشاند آنجا تفکرات انقلاب اسلامی است نه رفتار خودسرانه. خبرنگار و مستندساز جنگی یک سری شاخصه دارد علاوه بر مستند سازی باید بتواند جان خودش را هم نجات دهد، در عین حال باید موقعیت را بشناسد بداند درچه فضایی می خواهد کار کند و این وضعیت به چه کارهایی نیاز دارد.

موضوع زیاد است، کار زیاد است، جنگ سوریه جنگ رسانه است و متاسفانه ما کاری نکردیم. موفق نبودیم شما شبکه های آن طرف را ببینید. اورینت غیر از تصاویر استودیویی اخبارش همه تصاویر، تصاویر موبایلی و دوربینی از اوضاع است. در هر تیم یک نفر با دوربین ایستاده و تصویر می‌گیرد و برای این‌ها ارسال می‌کند ، یک کسی بود به نام محمد مادرش شیعه بود، پدرش سنی و خودش هم سنی بود. این آدم آمده بود علیه وهابیت می‌جنگید. گفتم تو چرا آمدی این‌طرف؟ گفت اسلام واقعی این‌طرف است نه آن‌طرف.

یک "خالد" نامی بود. خاله اش را سر بریده بودند سنی بود، گفته بودند که به حضرت زینب(س) جسارت کن جسارت نکرده بود. به جرم اینکه محبت اهل بیت(ع) را در دل داشته. این‌ها می‌آمدند در زینبیه روی در خانه شیعیان می‌نوشتند تا فردا فرصت دارید خانه را ترک کنید. اگر می‌رفت که هیچ، اگر نمی‌رفت شب می‌آمدند سرش را می‌بریدند. این همسایه‌ها تا چندی قبل از آن، خانه یکی بودند ولی وهابیت آمد به این ملت توهم داد که هر کس با ما نیست کافر است.

در سوریه آن قدر تنیدگی مذاهب است که یک برادر سنی و برادر دیگر شیعه است با هم زندگی می‌کنند، عادی رفت و آمد دارند سوریه یکی از امن‌ترین کشورهای دنیا بوده که امروز به اینجا رسیده. یک بخشی هم قصور ماست بچه های رسانه‌ای انقلاب اسلامی نتوانستیم معارف تشیع و اسلام ناب را درست بیرون بدهیم. درگیر مسائل مالی بودیم گفتیم این‌ها کار حکومت است و اگر ما بخواهیم کار کنیم باید پولش را بدهند. سوریه برای ما یک پایلوت است، نمونه است اگر باز کم کاری کنیم مطمئن باشید در افغانستان و پاکستان و ترکیه هم بدتر از این خواهد شد. رسالت رسانه انقلاب اسلامی این است که شاخص بدهد دست مردم، ما ندادیم و آنها دادند و مردم را منحرف کردند.

در سوریه کسی بود به نام "ابو عباس"؛ شیعه بود ولی خلفا را خیلی با ادب اسم می‌برد می‌گفت ما یاد گرفتیم از صحابه پیامبر با احترام یاد کنیم. حضرت آقا این همه بر وحدت اصرار می‌کنند. ابوعباس در آن طرف دنیا مفهوم این وحدت را فهمیده اما بعضی از تندروهای داخلی ما نفهمیدند. می‌گفت شما آنجا بعضی جشن‌ها را می‌گیرید آن‌وقت خانواده ما را در نبل و الزهرا سر ‌می‌برند. حضرت آقا مدام می‌گوید وحدت، وحدت، وحدت، آن وقت بعضی جلوتر از مولا حرکت می‌کنند. به خاطر یک رفتار اشتباه من در اینجا سر یک شیعه آنجا بالا می‌رود.



موضوعی مطرح شد در رسانه با عنوان "جهاد نکاح"؛ این واقعیت دارد؟
یک توطئه ای بود از طرف غربی ها برای اینکه دو نقطه قوت ما را بزنند. هم جهاد و هم نکاح. یک مفتی ابله یک حرفی زد بعد هم تکذیب کرد. آن‌طرف فساد دارد غارت دارد جهاد نکاح هم هست. باید بگوییم فاحشه‌گری وهابی. یک سری از زن‌های وهابی به هر شکل اعتقادی رفتند آنجا. بر اساس فتوا هم رفتند. غربی ها این را با عنوان جهاد نکاح پررنگ کردند برای اینکه هم جهاد را بزنند هم نکاح را. اگر ما هم مدام این را تکرار بکنیم رفتیم روی موج آنهایی که دارند با این لفظ اسلام را می‌زنند. کار آنها فاحشه گری وهابی است.

این درگیری‌ها که می‌شنویم این چند وقت بین خود تروریست‌ها اتقاق افتاده، ناشی از چیست؟
آن چیزی که باعث اختلاف این‌ها می‌شود این است که آرایش پشتیبانی تروریست‌ها در سوریه به هم خورده. ترکیه و قطر پا پس کشیدند اما عربستان اصرار دارد راهکار نظامی را ادامه دهد. لذا جریانات اخوانی یک موضعی گرفتند و یک جدایی بین صفوفشان حاصل شده. حالا هر جریانی که قطر و ترکیه و عربستان حمایت کند با هم یک منازعه دارند. در همین جریانات اتاق های فکر و اتاق های هدایت عملیاتشان در سطح سیاسی با هم درگیرند. لذا نیروهاشان در میدان با هم می‌جنگند. از یک جهت خود القاعده را در نظر بگیرید یک مجموعه‌ای مثل جبهه النصره امضای ایمن الظواهری را دارد. این جبهه اصلی القاعده در سوریه است .حالا داعش زیر مجموعه عمر بغدادی بودند بعد از آن رفتند زیر نظر ابوبکر بغدادی این‌ها به عربستان وصل هستند .این جبهه الاسلامیه شکل گرفته زیر نظر احمد جربا رئیس دولت ملی ائتلافی سوریه در خارج ازکشور. الان القاعده دارد مسلط می شود. سلفی ها دارند جیش حر را کنار می‌گذارند و گروههای سلفی تکفیری در میدان باقی خواهند بود.

جیش حر [ارتش آزاد] چه خواهد شد؟
ضعیف می شود و ادغام می شود و دیگر مدیریت میدان نخواهد داشت.

تحرکات بندر بن سلطان در منطقه هم با همین تغییرات در ارتباط است؟
بله. بندر الان دارد جبهه را آماده می‌کند تا جیش محمد تشکیل دهد. خاک جبهه را هم از ترکیه می‌برند به اردن با ظرفیت 50 هزار نفر شروع می‌کنند و تا 250 هزار نفر هم پیش بینی شده...

ترکیه خودش عقب نشینی کرده یا عربستان می‌خواهد او را کنار بزند؟
ترکیه به واسطه اینکه مشکلات داخلی پیدا کرد، نتوانست ادامه دهد. آمریکا هم که ظاهرا عقب‌نشینی کرده و ترکیه هم ترجیح می‌دهد بیش از این درگیر نشود و هزینه ندهد. قرار بود در ماه رمضان اول، اردوغان نماز را در مسجد اموی بخواند اما سه چهار ماه رمضان گذشت و این اتفاق نیفتاد.

جیش محمد با چه هدفی راه‌اندازی می‌شود؟
جیش محمد از لحاظ اخباری که داریم خیلی شباهت به سفیانی دارد. سلفی‌ها را جمع می‌کنند؛ بدنه اصلی هم همین داعش (دولت اسلامی عراق و شام) است. عربستان به آمریکایی ها تضمین داده که نمی‌گذاریم سلفی‌های تندرو در سوریه حاکم شوند و این‌ها را کنترل می‌کنیم. از شهر مرزی درعا تا دمشق 103 کیلومتر راه است یعنی راحت‌تر می توانند دمشق را تصرف کنند اگر از شمال هم حلب را تصرف کنند دیگر نظام سوریه عملاً سقوط کرده.

نیروهای سلفی را از کجا جمع می‌کنند؟
همان گروه‌های القاعده که توسط آمریکایی‌ها درست شدند تا جلو شوروی بایستند. برخی سلفی‌ها کارشان جنگ است از افغانستان شروع کردند بعد بوسنی، چچن، عراق ... نزدیک 30 سال است فقط دارند می‌جنگند. متخصص درگیری‌های این طوری هستند. یعنی جنگ تازه شروع می‌شود. استعداد اینکه نیرو جمع کند کم ندارند. عربستانی ها قطعاً پای کار هستند.

این‌طرف چه می‌کنند؟
نمی دانم. آن‌ها دارند 50 هزار نیرو جمع می‌کنند. بندر هر کاری بخواهد در دنیا می‌کند. من بحث نظامی این‌طرف را نمی‌دانم اما در رسانه کاری نشده است. کلیپ، فیلم، سریال، برنامه‌های آموزشی، حتی در حوزه نظامی و شناخت دشمن هیچ کاری نشده. ما الان نیاز داریم که در جهان، منطقه و خصوصاً داخل مرزهای خودمان روشنگری و بصیرت‌افزایی کنیم. حداقل آنان که 50 هزار تاست زیاد است در این شرایط باید فقط با تفکر بسیجی جنگید. عربستان اصرار دارد که حتی اگر لازم باشد تنها به جنگ ادامه دهد.

چرا این قدر موضوع سوریه برای عربستان مهم است؟
سوریه به نفع هر کس تمام شود جبهه مقابل به‌شدت ضربه می‌خورد. آنها اگر سوریه را بزنند زمین، ایران خیلی راحت مهار می‌شود. عراق را هم پس می‌گیرند. الان صرفاً مسئله سوریه نیست. اینکه مثلاً اسد برود یا بماند و نیروها چطور تقسیم و تنظیم شوند. نقشه‌ای که عربستان دارد این است که اگر سوریه را بزند و آدم‌های خودش را بالا بیاورد ثمره‌اش این می‌شود که لبنان کاملاً محاصره شده و زمین می‌خورد. الان در لبنان تصفیه قومی می‌کنند. شیعیان را از شمال لبنان می ریزند جنوب. اگر آنجا هسته‌های سلفی را شکل دهد آن وقت حزب‌الله از جنوب با سوریه درگیر است از شمال با سلفی‌ها و این یکی از هدف‌های کلیدی آنهاست که لبنان را پس بگیرند. سلفی‌ها یک تعامل استراتژیک با اسرائیلی ها دارند. بعد از سوریه و لبنان به راحتی شمال بغداد یعنی مناطق سنی‌نشین عراق را پس می‌گیرند.

حرف آخر...
در حال حاضر مقاومت در زمین جنگ برنده است، اما در رسانه، آن‌ها برنده هستند. باید روی قدرت رسانه‌ای کار کنیم و تمام ظرفیت‌ها استفاده شود. سوریه تبدیل به یک کارگاه آموزشی شده برای کسانی که می‌توانند بروند آنجا و کار رسانه کنند. اما کسانی که بحث مافیا را مطرح می‌کنند درست می گویند نباید طیفی و قبیله‌ای ببینیم، باندی ببینیم. باید نیروهای جدی انقلابی را بفرستیم بروند دو ماه آنجا بچرخند و تصویر و خبر بگیرند و مخابره کنند. سازماندهی غیر از باندبازی است.

حدیث روز

 

هفتمین امام شیعیان حضرت امام کاظم علیه‌السلام در حدیثی ارزشمند، شیعیان را به داشتن تسبیحی از تربت اباعبدالله علیه السلام سفارش فرموده‌اند.
مشرق- امام موسی کاظم علیه‌السلام فرموده است: شیعیان ما از چهار چیز بى‌‏نیاز نیستند.
جانمازی که بر آن نماز بگزارند
انگشترى که در دست کنند
مسواکى که با آن مسواک کنند
و تسبیحی از تربت سید الشهداء علیه‌السلام
که داراى 33 دانه باشد، هرگاه با آن ذکر بگویند خداوند برایشان در قبال هر دانه آن، چهل حسنه مى‌‏نویسد و هر گاه بدون این‌که ذکر بگویند فقط آن تسبیح را در دست داشته باشد، خداوند براى آنان 20 حسنه می‌نویسد.


متن حدیث:

قَالَ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى (ع) لَا تَسْتَغْنِی شِیعَتُنَا عَنْ أَرْبَعٍ خُمْرَةٍ یُصَلِّی عَلَیْهَا وَ خَاتَمٍ یَتَخَتَّمُ بِهِ وَ سِوَاکٍ یَسْتَاکُ بِهِ وَ سُبْحَةٍ مِنْ طِینِ قَبْرِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنِ ع فِیهَا ثَلَاثٌ وَ ثَلَاثُونَ حَبَّةً مَتَى قَلَبَهَا ذَاکِراً لِلَّهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِکُلِّ حَبَّةٍ أَرْبَعِینَ حَسَنَةً وَ إِذَا قَلَبَهَا سَاهِیاً یَعْبَثُ بِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ عِشْرِینَ حَسَنَة
«شیخ طوسى، ‏تهذیب الأحکام ج 6، ص 75»


*پ.ن: اگر جایی برای تسبیح 34 دانه گفته شده به این جهت بوده که مهره بزرگ رشته تسبیح را که بالای همه مهره‌ها است، ‌به حساب آورده‌اند و آنجایی که 33 دانه ذکر شده، این مهره به حساب نیامده است.
محمدتقی مجلسی(پدر علامه مجلسی) در این‌باره می‌نویسد: «سى و سه دانه اصل و یکى بر فوق همه و این تسبیح مولاة و واجب الاطاعة و المحبة ما فاطمه زهرا (صلوات اللَّه علیها) است؛ چون حمزه شهید شد آن‌حضرت از خاک قبر حمزه این تسبیح را ساختند و بعد از هر نمازى به آن تسبیح می‏کردند.

قابل توجه بانوان محترمه خوزستانی

 

 

رفتارهای مشترک آقایان وگربه ها !

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید
به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید


به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

به جذابترین گروه اینترنتی ملحق شوید

یک هشدار بهداشتی به خوزستانیهای محترم

 

رئیس انجمن سکته های مغزی ایران با اشاره به این که آمار دقیقی از میزان سکته های مغزی کشوردر دست نیست گفت: به طور کلی میزان سکته های مغزی در ایران اگر از متوسط آمار جهانی بالاتر نباشد به طور قطع پائین تر نیست.

به گزارش شفا آنلاین، دکتر محمدرضا قینی افزود: طبق آنچه در جهان تعریف شده سکته های مغزی باید بعد از 45سالگی رخ دهد اما در صورتی که در سنین کمتر ایجاد شد به آن سکته های مغزی جوانان گفته می شود. به همین خاطربا توجه به تعداد قابل ملاحظه جوانانی که گرفتارسکته مغزی هستند می توان گفت : کاهش سن ابتلا به سکته های مغزی در ایران شیوع زیادی دارد.

جراح مغز و اعصاب تصریح کرد: طبق آئین نامه های جهانی، 60سال به بالا متوسط سن ابتلا به سکته های مغزی است اما متأسفانه در ایران افراد در سنین 50تا55سال بیشتر گرفتار سکته های مغزی می شوند.

به گفته وی حدود 20 تا 25سال قبل از ابتلا به سکته های مغزی فاکتورهای خطر نظیر استعمال دخانیات- فشار خون و عدم فعالیت های فیزیکی مناسب زمینه ساز ابتلا به سکته های مغزی و یا قلبی می شوند.

قینی با بیان این که فاکتورهای خطر به درستی از سوی افراد جامعه شناخته نشده است در عین حال توصیه کرد: افراد باید از 25تا30سالگی هر 6ماه یکبار فشار خون- قند خون و... را بررسی نمایند .ضمن این که شاید اگر فشارهایی از سوی نهادهای اجتماعی در راستای عدم استعمال دخانیات در ایران وجود داشت آمار سکته های مغزی و قلبی کاهش می یافت.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان این که بیماری های عروقی در آقایان بیشتر از زنان رخ می دهد تصریح کرد: ژنتیک در بروز سکته های مغزی و قلبی بی تأثیر نیست .حال آن که گاهی اوقات در برخی از خانواده ها به علت اختلال های انعقادی در سنین پائین نیز سکته دیده می شود. اما به طور کلی ژنتیک در دریای عوامل دخالت کننده در بروز سکته های مغزی و قلبی حجم زیادی را اشغال نمی کند. اگر افراد جامعه بتوانند زمینه های خطر را از سنین 20تا30سالگی کشف و در راستای کنترل آن تلاش کنند این حوادث ناگواربه طور قطع کمتر رخ می دهد.

دکتر قینی همچنین افزود: در حال حاضر نیاز است مانند 30 سال قبل که جنبشی در انجام واکسیناسیون در کشور انجام شد اکنون نیز جنبشی در رابطه با شناخت صحیح از زمینه های خطر بیماری های عروقی در کشور راه اندازی شود .که این مسئله مهم و حیاتی همکاری دولت و وزارت بهداشت را می طلبد تا در 20سال آینده با موج عظیم سکته های قلبی و مغزی رو به رو نشویم.

اخبار سیاسی روز

 

 

آسوشیتدپرس در طی گزارشی خبر داد که رابرت لوینسون، شهروند آمریکایی‌ای که نزدیک به هفت سال پیش در ایران ناپدید شد، در ماموریتی که رسما تائید نشده بود، برای آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا، اطلاعات جمع می‌کرد.

به گزارش افکارنیوز، به دنبال ناپدید شدن لوینسون در سال ۱۳۸۵٬ سه مامور سیا به دلیل استفاده از لوینسون در یک ماموریت جاسوسی تایید نشده٬ شغل خود را از دست داده‌اند و در عین حال سازمان سیا برای بازداشتن خانواده لوینسون از شکایت از این سازمان٬ ۲.۵ میلیون دلار به این خانواده پرداخت کرده است.

روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی می نویسد که لوینسون در زمان مفقود شدنش در ایران با سازمان سیا قرارداد داشته است و می‌افزاید که از اواخر سال ۲۰۰۷ (چندماه پس از مفقود شدن آقای لوینسون) از ارتباط  لوینسون با سازمان سیا آگاه بوده است. در بخشی از اسناد فاش شده در مورد جاسوسی لوینسون و اینکه این فرد زیرنظر سیا فعالیت می کرده است، لوینسون در پیامی تایید کرده است که ساعت ۸:۳۰ بعد از ظهر روز جمعه جزیره کیش را به مقصد دوبی ترک خواهد کرد! همچنین رقم قرارداد وی ۸۴هزار دلار بوده است.



قسمتی از گزارش نیویورک تایمز در مورد جاسوسی لوینسون از اموال هاشمی رفسنجانی بوده است. به نوشته نیویورک تایمز، باب لوینسون با ایران آشنا نبوده است، اما نهایتا در جزیره کیش دستگیر شد. بعد از ملاقاتش با یک فراری آمریکایی به نام داود صلاح‌الدین.

کسی که باب لوینسون را به ایران علاقه‌مند کرد و می‌توان او را رابط اصلی دانست، یک تهیه کننده سابق تلویزیونی به نام آیرا سیلورمن بود.

در سال ۲۰۰۲ سیلورمن به ایران رفته بود تا با داود صلاح‌الدین دیدار کند. او از صلاح الدین خواسته بود تا اطلاعاتی را از مسئولان ایرانی دراختیارش قرار دهد. او تاکیدویژه ای برای جمع آوری اطلاعات اموال هاشمی رفسنجانی داشت. سیلورمن توانست از طریق ارتباط تلفنی صلاح‌الدین و لوینسون را به یکدیگر معرفی کند. حتی باب لوینسون برای بررسی ادعاهای مطرح شده صلاح الدین درمورد اموال هاشمی رفسنجانی به تورنتو می رود و با اشنایی با یک تاجر لیتوانیایی سعی می کند تا به گروهی از ایرانیان نزدیک شود.

روزنامه نیویورک تایمز می‌نویسد که از سال ۲۰۰۷، از ارتباط لوینسون با ماموران سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا مطلع بوده اما به خاطر امنیت جانی او، از انتشار این مساله خودداری کرده بود.

به نوشته نیویورک تایمز، ناپدید شدن  لوینسون، برای سازمان سیا بحران‌ساز بود و سه مسوول این سازمان، شغل‌های خود را از دست دادند، چرا که از آقای لوینسون برای عملیاتی تایید نشده استفاده شده بود. لوینسون، عضو سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا نبود.

 

آمریکا در مذاکرات ژنو، به ایرانی ها توضیح داد که تحریم های از پیش اعمال شده همچنان ادامه دارد که شامل اضافه کردن شرکت ها و افراد جدید به فهرست تحریم ها می شود. ایرانی ها به هنگام امضای توافقنامه ژنو، از این موضوع آگاه بودند.
کاخ سفید در واشنگتن اعلام کرد افزایش شرکت ها و افراد تحت تحریم های اقتصادی علیه ایران، نقض کننده هیچ یک از بخش های توافق میان ایران و گروه 1+5 در ژنو نیست.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز، کاخ سفید اضافه کرد: تصمیم آمریکا برای توقیف دارایی های شرکت هایی در پاناما، سنگاپور، اوکراین و ایران با استناد به تحریم ها و مجازات هایی انجام شد که از قبل از توافق ژنو وجود داشتند.

"جی کارنی" سخنگوی کاخ سفید توضیح داد: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به اعمال نکردن هیچ تحریم جدیدی علیه ایران در ارتباط با برنامه هسته ای این کشور پایبند است.

همزمان هیات کارشناسی ایران مذاکرات با گروه 1+5 در وین را در اعتراض به تحریم های جدید آمریکا علیه چند شرکت و شخصی حقیقی ایرانی متوقف کرد و به ایران بازگشت.

وزارت خارجه و خزانه داری آمریکا در هفته گذشته مجازات ها (تحریم های) جدیدی را علیه تعدادی از شرکت های ایرانی و خارجی به اتهام دور زدن تحریم ها برای کمک کردن به برنامه هسته ای ایران اعمال کردند. این اقدام براساس تحریم هایی صورت گرفت که قبل از این از سوی دولت آمریکا صادر شده بود.

در بیانیه وزارت خارجه آمریکا آمده است: آمریکا و شرکایش در گروه 1+5 امکان امضای توافق طولانی مدت با ایران را بررسی می کنند توافق همه جانبه ای که اعتماد به برنامه هسته ای ایران تنها برای اهداف صلح  آمیز را فراهم می کند. همزمان آمریکا با قدرت به اعمال سیستم تحریم و کشف اقدامات فریبکارانه دولت ایران برای استفاده از شرکت های جعلی برای ادامه برنامه هسته ای اش متعهد است.

"ماری هارف" معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا هم گفت: مذاکرات میان گروه 1+5 و ایران که در وین به پایان رسید پیشرفت هایی را ثبت کرد. این مذاکرات در سطح کارشناسان در فضای سازنده انجام شد و به مسائل متعدد و پیچیده پرداخت.

وی افزود: هیات های ایران و 1+5 برای مشورت با دولت های خود به کشورهایشان بازگشتند و این موضوع تعجب آوری نیست.

او در پاسخ به سؤالی درباره تصمیم واشنگتن به اضافه کردن شرکت ها و افراد جدیدی به فهرست سیاه تحت تحریم گفت: آمریکا در مذاکرات ژنو، به ایرانی ها توضیح داد که تحریم های از پیش اعمال شده همچنان ادامه دارد که شامل اضافه کردن شرکت ها و افراد جدید به فهرست تحریم ها می شود. ایرانی ها به هنگام امضای توافقنامه ژنو، از این موضوع آگاه بودند.

وی افزود: دولت آمریکا در این باره کاملا شفاف است. دولت آمریکا به کنگره اعلام کرد ضروری است تحریم جدیدی علیه ایران اعمال نشود زیرا اجرای تحریم های قبلی همچنان پابرجاست.

معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ابراز امیدواری کرد کارشناسان ایران و 1+5 دوباره برای ازسرگیری مذاکرات باهم دیدار کنند.

براساس توافق ژنو، گروه 1+5 نباید هیچ تحریم جدیدی علیه ایران اعمال کند اما تحریم های قبلی همچنان باقی می مانند.
مقامات آمریکایی می گویند شخصیت های حقیقی و حقوقی جدیدی را به فهرست تحریم های قبلی اضافه کرده اند.

 

 

کارگذاری دستگاه شنود در دفتر کار اینجانب – همان طور که حدس می زدم- با هدایت یکی از معاونان مدیریت قبلی وزارت اطلاعات توسط چند تن از افراد زیر مجموعه او با انگیزه سیاسی انجام شده است و آن معاون و مدیر کل او هر دو از کار برکنار شدند.
علی مطهری نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با انتشار بیانیه ای جزئیاتی را درباره کشف و برکناری عوامل کارگزاری دستگاه شنود در دفترش در بین مسؤولان وزارت اطلاعات منتشر کرد.

به گزارش عصر ایران، متن این بیانیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

به اطلاع ملت شریف ایران می رساند پیگیری ها در خصوص کارگذاری دستگاه شنود در دفتر کار اینجانب به نتیجه ذیل منتهی شده است:

پس از طرح سوال این بنده از وزیر محترم اطلاعات در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و قانع نشدن اینجانب از پاسخ ایشان، در مهلت قانونیِ وزیر برای قانع کردن  این بنده و در نتیجه مطرح نشدن آن در صحن علنی مجلس ، به در خواست وزارت اطلاعات در تاریخ ۱۰/۹/ ۹۲ جلسه ای با حضور وزیر محترم اطلاعات جناب حجت الاسلام آقای دکتر علوی و یکی از معاونان ایشان و مدیر کل آن معاونت و اینجانب برای حل مسئله تشکیل شد.

 در آن جلسه به اطلاع اینجانب رساندند که کارگذاری دستگاه شنود در دفتر کار اینجانب – همان طور که حدس می زدم- با هدایت یکی از معاونان مدیریت قبلی وزارت اطلاعات توسط چند تن از افراد زیر مجموعه او با انگیزه سیاسی انجام شده است و آن معاون و مدیر کل او هر دو از کار برکنار شدند و پرونده آنها مطابق مقررات داخلی وزارت اطلاعات در دست بررسی برای صدور حکم است.

البته همه این افراد به نادرستی کار خود اعتراف کرده و متنبه شده اند. اسامی این افراد – هرچند مستعار- نزد اینجانب محفوظ است.

ضمنا در تاریخ ۲۱/۹/ ۹۲ وسائل شنودی که در دفتر اینجانب کشف و ضبط شده بود با یک دستگاه گوشی تلفن همراه و دستگاه DVR  دوربین ورودی ساختمان که روز بعد آن ماجرا توسط افراد مذکور برای محو تصاویر آن به سرقت رفته بود مبادله شد. 

جناب آقای علوی و معاون ایشان فرمودند که در دولت یازدهم گفتمان وزارت اطلاعات تغییر کرده  واین روشها شرعا و قانونا مردود و مورد نکوهش است. لازم است مراتب سپاس و تشکر خود را از زحمات وزیر محترم اطلاعات و همکارانشان ابراز نمایم.       
 
سخنگوی کاخ سفید گفت :آنچه من می توانم به شما بگویم این است که لوینستون به هنگام مفقود شدن در استخدام دولت ایالات متحده نبوده است.
کاخ سفید به خبر منتشره روز پنج شنبه روزنامه های واشنگتن پست و خبرگزاری آسوشیتدپرس مبنی بر جاسوسی باب لوینستون مامور سابق اف بی ای علیه ایران واکنش نشان داد.

به گزارش عصر ایران به نقل از سی ان ان " جی کارنی"سخنگوی کاخ سفید در این باره گفت لوینستون هنگام مفقود شدن در ایران در استخدام دولت آمریکا نبوده است."

همچنین برخی دیگر از مقامات دولت آمریکا پس از انتشار گزارش واشنگتن پست مبنی بر جاسوسی لوینستون برای سازمان سیا گفتند که آنها دقیقا نمی دانند و مطمئن نیستند لوینستون هم اکنون در ایران است.

طبق ادعاهای قبلی دولت آمریکا که بارها تکرار شده است لوینستون مامور سابق سازمان اف بی آی آمریکا بوده که برای یک سفر شخصی و به منظور تحقیق درباره قاچاق سیگار به عنوان یک مامور خصوصی به هنگام سفر به جزیره کیش در سال 2007 مفقود شده است.

آمریکا پیشتر بارها اعلام کرده بود ،شواهدی دارد که نشان می دهد لوینستون در ایران است و از ایران خواسته بود تا در زمینه یافتن این شهروند آمریکایی به واشنگتن کمک کند. دولت ایران نیز در برابر این خواسته با اشاره به اینکه هیچ مدرکی درباره مفقود شدن این شهروند آمریکایی در ایران وجود ندارد، اعلام کرده بود حاضر به همکاری برای یافتن  این شهروند آمریکایی مفقود شده است.

اما روز گذشته روزنامه واشنگتن پست آمریکا با انتشار گزارشی مفصل نوشت که لوینستون پیش از سفر به ایران از سوی سازمان سیا ماموریت یافته بود تا در قالب این سفر به جمع آوری اطلاعات از ایران بپردازد. 

کارنی با اشاره به خطرناک بودن انتشار اخباری مبنی بر اینکه یک شهروند گم شده آمریکا در خارج برای سازمان سیا جاسوسی می کرده است گفت که این اقدام جان شهروندان آمریکایی مفقود شده را به خطر می اندازد و اقدام درستی نیست . وی گفت :آنچه من می توانم به شما بگویم این است که لوینستون به هنگام مفقود شدن در استخدام دولت ایالات متحده نبوده است.

با این حال "مایکل مک گی" وکیل خانواده لوینستون به سی ان ان گفت که او تردیدی ندارد لوینستون کارمند قراردادی سازمان سیا بوده چرا که به گفته او بررسی ای میل های لوینستون نشان می دهد او از سال ها قبل با یک تحلیلگر سازمان سیا در ارتباط بوده است.

این وکیل خانواده لوینستون افزود که وی به هنگام مفقود شدن در ایران در حال انجام ماموریت برای سازمان سیا بوده است.

این وکیل خانوادگی افزود لوینستون پیشتر درباره موضوعات برنامه هسته ای ایران و قاچاق سیگار گروه حزب الله لبنان تحقیق و جاسوسی می کرده است اما به هنگام مفقود شدن در ایران در حال تحقیق بر روی موضوع پولشویی در صنعت نفت ایران بوده است.

وزارت خارجه آمریکا پس از مفقود شدن لوینستون اعلام کرد که وی برای انجام یک تحقیق خصوصی روی موضوع قاچاق سیگار به جزیره کیش رفته و در آنجا مفقود شده است، با این حال روز گذشته جی کارنی تاکید کرد که دولت امریکا نمی داند لوینستون در حال حاضر در کجا قرار داردو به دست چه کسانی یا گروهی ربوده شده است.

ماموران سازمان اف بی آی در ویودئویی که از لوینستون در سال 2010 منتشر شد مظنون بر این شدند که وی در مکانی در پاکستان نگهداری می شود.


همچنین یک بار در دوره وزارت هیلاری کلینتون بر دستگاه دیپلماسی آمریکا ، وزارت خارجه امریکا با صدور بیانیه ای مدعی شد که آمریکا به شواهدی دست یافته که نشان می دهد لوینستون در محلی در جنوب شرق آسیا است.

خبرگزاری آسوشیتد پرس در گزارش روز پنج شنبه خود نوشت: این خبرگزاری از سال 2010 به ارتباطات لوینستون با سازمان سیا پی برده بود اما انتشار گزارش آن را سه بار به خواسته دولت  آمریکا و به منظور تحت خطر قرار ندادن بیشتر موقعیت لوینستون به تعویق انداخته است.

این خبرگزاری در ادامه نوشت: انتشار این گزارش پس از 7 سال از مفقود شدن لوینستون صورت می گیرد چرا که مقامات دولتی دستکم از سال 2010 هیچ نشانه ای از زنده بودن او و محل نگهداری او ندارند و از سوی دیگر بنا به اعتراف مقامات ارشد آمریکا ربایندگان لوینستون از ارتباطات او با سازمان سیا به خوبی اطلاع دارند.
 
رفتارشناسی انتخابات 92 از منظری دیگر
بالاترین میانگین آرای روحانی در دو استان سیستان‌ و بلوچستان و کردستان بوده به گونه ای که بیش از ۷۰ درصد آرا را در این دو استان به دست آورد. در حالی که در برخی از استان های پرجمعیت مانند خراسان رضوی و اصفهان از 45 درصد فراتر نرفت و حتی در تهران در مرز 51 درصد متوقف شد.
عصر ایران؛ امین فضلی* - نزدیک به دویست روز از انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری می گذرد. انتخابات  که در فضایی غیر قابل پیش بینی انجام شده بود به امید انجامید. دیگر احمدی نژاد رییس جمهور نیست. انتخابات تمام شده و روحانی رییس جمهور منتخب مردم بر اریکه نشسته است. شایسته است شش ماه پس از فرجام آن روزهای بیم و امید، به تبیین آرایش قومی فضای انتخاباتی بپردازیم. امر مهمی که در انفجار تحلیل های فردای انتخابات، گم شد و کمتر بدان پرداخته شد.

بی‌گمان اقوام متنوع ایرانی در انتخابات نقش بسیار مهمی ایفا کردند.

یادداشت حاضر می کوشد به دور از تعصب و دورتر از جنجال ها و تحلیل های عاطفی روزهای پس از انتخابات، به تبیین موضوع بپردازد. با این امید که در اتخاذ تصمیم های مناسب دولتمردان در سیاست گذاری های های قومی، موثر افتد.
 
در  تحلیل رفتار رای دهندگان به سه پرسش کلیدی باید پاسخ داد:

1) رفتار انتخاباتی مردم رفتاری اجتماعی است یا فردی؟
2) رفتار انتخاباتی مبتنی بر گرایش جناحی است یا مطالباتی و هویتی؟
3) رفتار مردم به تفکیک گروه های مختلف جنسی، صنفی، سیاسی و قومی و ... چگونه بوده است؟

پاسخ به این سوالات نیاز به آماری نسبتا دقیق مانند آرای زنان، گروه های فکری و اقشار مختلف و احزاب دارد. البته در شرایطی که احزاب قادر به ایفای نقش خود نیستند و در نبود آمار دقیق، تحلیل رفتار انتخاباتی و آنچه در واقعیت رخ داده بسیار دشوار می نماید لیکن بررسی آمار موجود این انتخابات از زوایای مختلف رسیدن به تحلیلی واقع بینانه را تا حدودی امکان پذیر می سازد.

انتخاب روحانی از نگاه تحلیلگران سیاسی

 پس از اتمام انتخابات شاهد آنالیزهای مختلفی از رفتار انتخاباتی مردم و چگونگی و چرایی این نتایج بودیم. در حالی که برخی از اصولگرایان این انتخاب را نتیجه حضور چندین کاندیدای اصولگرا و تشتت آرای بین جبهه اصولگرایی دانستند بعضی از تحلیلگران این پیروزی را ظفر قاطعانه اصلاح طلبان نامیدند.


دکتر جلایی پور، از جمله تحلیلگرانی است که انتخاب روحانی را فرصتی بسیار ارزنده برای اصلاح طلبان می بیند. وی این پیروزی را قاطعانه توصیف کرده  و ریشه آن را در نارضایتی‌ها و اتفاقات پس از انتخابات 88 دانسته است. به عقیده او فضای  امنیتی ایجاد شده و اتفاقات  بعد از آن انتخابات باعث افزایش نگرانی جامعه شده و هشیاری جمعی جریان اصلاح طلبی و هواداران اصلاح طلب و نیز پتانسیل جنبشی جامعه ایران عاملی برای شکل گیری جنبش انتخاباتی اصلاح طلبان در شرایط غیرهیجانی انتخابات 92 شد.

دکتر حاضری نیز در سخنرانی خود در نشست انجمن جامعه شناسی ایران با موضوع تحلیل جامعه شناختی رفتار مردم در انتخابات ریاست جمهوری، شادمانی مردم پس از انتخابات را مبین پاسخگو بودن انتخاب آقای روحانی به مطالبات و خواسته های مردم دانست.

بنا به نظر دکتر ربیعی غیرقابل پیش بینی بودن جامعه ایران به مثابه ضعفی است که در انتخابات نیز خود را نشان می دهد و عاملی برای نابسامانی سیاسی به حساب می آید. به عقیده او فرایند تغییرخواهی جامعه  و تصمیم گیری در شب انتخابات - که خود ناشی از تردید های بخش هایی از رای دهندگان است -  از عوامل موثر در نتیجه بودند. به نظر او منشا تغییرخواهی در انتخابات 76 طبقه متوسط تقویت یافته و فرهنگ‌یافتگی جامعه و  تغییرخواهی در 84 نیز حاصل دغدغه های معیشتی بوده است. ولی در انتخابات 92 و شکل گیری روند انتخابات، امتیاز بالایی به جریان اصلاح طلبی (به عنوان جریان خاص سیاسی  و نه در معنای تغییرخواهی) تعلق نمی گیرد. در حقیقت نمی توان آن را بازیگر اصلی و موج‌ساز دانست بلکه  با بازی خوانی هوشمندانه و عقلانی ،جایگاه صحیحی را در فرایند موجود برای خود انتخاب کردند.

یاران دبستانی کمتر از حد انتظار

با مقایسه میزان مشارکت سالهای 88 و 92 شاهد کاهش 12-13 درصدی آرا هستیم که با توجه به رفتار انتخاباتی طرفداران گروههای مختلف فکری، قسمت عمده ریزش 6 میلیونی آرا را می توان منتسب به جریان اصلاح طلبی دانست. توجه به میزان آرای روحانی به عنوان کاندیدای مورد تایید اصلاح طلبان در استان هایی مانند تهران (51/48 درصد) و اصفهان (80/ 45 درصد) و کاهش قابل توجه تعداد آراء در این استانها که مراکز اصلی اتفاقات 88 بوده اند نیز موید نظرات دکتر ربیعی در کلیدی نبودن گفتمان اصلاح طلبی در انتخاب روحانی است.

با بررسی آرای استان تهران شاهد کاهش 2 میلیون و 488 هزاری آرا (حدود 50/6 درصد کل آراء استان) نسبت به سال 88 هستیم. این کاهش بیانگر افزایش آرای خاموش نسبت به انتخابات دوره قبل است و می توان آن را بصورت عدم حضور این تعداد تحت تاثیر  انتخابات 88 دانست؛ جمعیتی که اگرچه در انتخابات گذشته ریاست جمهوری طرفدار اصلاح طلبان بودند ولی بر خلاف نظر دکتر جلایی پور در  سال 932 پای صندوق های رای حضور نیافتند.

 در  استان اصفهان  نیز شاهد کاهش حدودا 390 هزار نفری (17/5 درصد کل آرای استان) شرکت کنندگان نسبت به انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری هستیم.

کلید انتخابات در دست پیرامونیان
با نگاهی به آمار شاهدیم که دکتر روحانی بیشترین در صد آرا را در استان هایی چون کردستان، سیستان و بلوچستان، یزد و آذربایجان غربی به دست اورد. جالب توجه اینکه آرای دکتر روحانی در تمامی مناطقی که بافت قومیتی خود را حفظ کرده اند - به جز زنجان و استان های لر و عرب‌نشین-  بالاتر از میانگین کل آرای ایشان است. با توجه به آرای سه استان چهارمحال و بختیاری، خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد که دکتر محسن رضایی، کاندیدای اصولگرا و لر، در آنها رتبه نخست را کسب کرد و مقایسه آن با نتایج انتخابات سال 1384 که در این استانها بیشتر آرا به آقای کروبی، کاندیدای اصلاح طلب و لر، داده شده بود می توان به وجود آرای قومیتی در این مناطق پی برد. با علاوه کردن این داده ها با نتیجه آرای مناطق قومیتی دکتر روحانی می توان آرای قابل توجه قومیتی و تعیین کننده بودن این آرا در ایران را نتیجه گرفت. افزایش چشمگیر آرای دکتر محسن رضایی در برخی از استانهای قومیتی، با توجه به تاکید ایشان بر تمرکز زدایی و ایجاد فدرالیسم و نیز توجه ویژه ایشان به مسئله اقوام در سخنرانیها و تبیین شعارهای انتخاباتیشان حائز اهمیت ویژه ای است.

بطور مثال ایستادن دکتر رضایی در جایگاه دوم (۲۰۲۱۷۵ رای و 12/11 درصد) در استان آذربایجان شرقی و یا کسب بیشترین آرای استان خوزستان بسیار معنی دار است. اگرچه برخی از شعارهای انتخاباتی ایشان تکرار شعارهای دوره قبل بود ولی این تغییر نشانگر موفقیت تیم انتخاباتی دکتر رضایی در رساندن این شعارها به رای دهندگان به حساب می آید. البته باید توجه داشت که عدم حضور کاندیدای آذربایجانی در این انتخابات، بستری مساعد برای رقابت کاندیداها بر اساس شعارها فراهم آورده بود. این رفتار خود مبین تاثیر بسزای هویت قومی در مناطقی مانند آذربایجان و تعیین کننده بودن آرای قومی در نتیجه نهایی انتخابات است. پراکندگی آرای آقای مهرعلیزاده در انتخابات سال 84 نیز موید این موضوع است.


با توجه به داده ها می توان به این نتیجه رسید که آرای روحانی تلفیقی از اقوام مختلف است تا جایی که شاید بتوان ادعا کرد اقوام غیرفارس نقشی کلیدی در پیروزی آقای روحانی داشته اند و شعارهای تبلیغاتی مبنی بر احقاق حقوق فرهنگی و مذهبی اقوام، توجه به حقوق برابر شهروندان و تلاش برای پاسخگویی به مطالبات اقوام و گروههای مذهبی مختلف توانست تا حدود زیادی اعتماد آنان را جلب کند که در عین حال با این تاکید صورت پذیرفت که گل های متنوع " گلستان ایران" هستند.

به طور مثال وی توانست 94/58  درصد از حدود ۴ میلیون 130 هزار رای چهار استان  آذربایجان شرقی(۱۰۵۲۳۴۵ رای و ۸۷/57 درصد) ، آذربایجان غربی(۶۸۲۱۹۳ رای و 91/63 درصد)، اردبیل(۳۸۴۷۵۱ رای و 37/58 درصد) و زنجان(۲۸۱۸۶۷ رای و 29/50 درصد) را کسب کند. اهمیت این موضوع را هنگامی بیشتر درم یابیم که بدانیم اگر رای مردم این استان ها همچون متوسط ۲۷ استان دیگر بود، انتخابات به دور دوم می‌کشید.

از سویو دیگر بالاترین میانگین آراء دکتر روحانی در دو استان سیستان‌ و بلوچستان (73/3درصد) و کردستان (85/70 درصد) بوده و ایشان بیش از ۷۰ درصد از حدود ۱/۷ میلیون رای ماخوذه در این دو استان را به دست آورده ‌است. این در حالی است که در استان های پر جمعیت این نسبت نصف و گاه کمتر از نصف است.

قرائتی دیگر از آمارها
به رغم پراکندگی نسبتا یکسان آرای دکتر روحانی می توان شاهد مطالبات متفاوت و خواسته های گوناگون در این پراکندگی بود. اگرچه تغییرخواهی را پیروز اصلی انتخابات می توان خواند ولی با توجه به داده ها، آرای اقوام به عنوان قسمت اعظم تغییرخواهان ( و نه الزاما اصلاح طلبی)  نقش اصلی را در پیروزی رییس جمهور جدید ایفا کردند.

 وعده‌هایی چون اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی وبا ذکر مصداق و جزییات را می توان در جذب  این آرا سهیم دانست. اصلاح طلبان نیز به عنوان قسمتی از تغییرخواهان با اتخاذ تصمیمات بجا مانند کناره گیری کاندیدای اصلاح طلب و سوق دادن بخش عظیمی از آرای خود به سبد کاندیدای اعتدال گرایان و ائتلاف با روحانی نقش ماندگاری ایفا کردند.


از آرای شناور هم نباید غافل شد که حدود 20 درصد کل آرا را تشکیل می دهند و روحانی با تدوین شعارهای مناسب توانست بخش عمده ای از این آرا را نیز کسب کند. ضمن این که  سکوت تعیین کننده 13/5 میلیونی آرای خاموش را نیز نباید فراموش کرد. سکوتی که نشان دهنده ناکامی کاندیداها در جلب اعتماد این جمعیت است اگر هم 20 درصد از این جمعیت را اساسا بی علاقه به مناسبات قدرت -فارغ از این که چه کسی نامزد است -بدانیم بقیه را نمی توان فراموش کرد. واقعیتی که از سطح بالای انتظارات از رییس جمهور جدید حکایت می کند.

بر این اساس می توان نتیجه گرفت که تبیین مطالبات و خواست های جامعه از رهگذار  تحلیل واقع بینانه رفتار انتخاباتی میسر می شود.
*کارشناس مسائل قومی
 
گزارشی درباره عراقی هایی که صدام حسین نام دارند
صدام با خنده به نیروهای پلیس می گوید: شما من را اعدام نکردید. او شبیه به من بود. اما مردی که عبای سیاه بلند و کت چرمی بر تن داشت خود صدام حسین نیست بلکه یکی از تعداد زیاد عراقی هایی است که نام دیکتاتور سابق کشور را بر خود دارند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی به وضعیت افرادی پرداخت که "صدام حسین" نام دارند و در عراق زندگی می کنند.

به گزارش عصر ایران، در این گزارش آمده است: صدام حسین در کوچه های شهرک شیعه نشین در نزدیکی بغداد بدون هیچ محدودیتی راه می رود. او با ماموران پلیس در پاسگاه شوخی و با رهگذران یکی پس از دیگران سلام علیک می کند. وی با افتخار نام خود را تکرار می کند و آنها می شنوند.

صدام با خنده به نیروهای پلیس می گوید: شما من را اعدام نکردید. او شبیه به من بود.
اما مردی که عبای سیاه بلند و کت چرمی بر تن داشت خود صدام حسین نیست بلکه یکی از تعداد زیاد عراقی هایی است که نام دیکتاتور سابق کشور را بر خود دارند.

از زادگاه صدام در شهر تکریت در شمال عراق تا صحرای استان الانبار در شرق و استان های جنوبی شیعه و سنی نشین، تعدادی زیادی از افراد این نام مرکب را برخود دارند. نامی که در گذشته با احترام و شکوه فراوان همراه بود اما هم اکنون مشکلات فراوانی را به دنبال دارد.

"صدام حسین علیوی" 35 ساله که در ایستگاه موتور برق در منطقه عزیزیه در جنوب شرق بغداد کار می کند می گوید: صدام به بسیاری از مردم ظلم کرد. این مردم امروز دشمنی و کینه بسیاری نسبت به او دارند. به همین دلیل بسیاری از مردم به دلیل اسمم، من را مورد سرزنش قرار می دهند.

صدام حسین که پدربزرگش این نام را برای او برگزید به یاد می آورد به هنگام تحصیل معلم ها با احترام بسیار با او رفتار می کردند. اگر تکالیف مدرسه را انجام نمی داد مجازاتش غیرممکن بود.

او وقتی به سربازی رفت به هنگام صداکردن اسمش برای دریافت لباس از سوی افسر وظیفه مورد ضرب و شتم قرار گرفت زیرا نام رئیس جمهور را برای خود انتخاب کرده بود.

پس از حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق در سال 2003 و سقوط حکومت صدام، صدام کارگر ایستگاه موتور برق امیدوار بود با تغییر نامش پایانی برای رنج هایش به وجود آید.

صدام پس از سقوط صدام از سوی مردم محله اش مورد بازخواست قرار نگرفت اما یکی از احزاب سیاسی از پدرش خواسته بود نام پسرش را تغییر دهد. برخی از رهگذران او را سرزنش می کردند زیرا نامش یادآور خاطرات سخت و بد گذشته بود.

صدام حسین تلاش کرد در سال 2006 نامش را تغییر دهد اما به دلیل بروکواسی مشهور در عراق و هزینه های بالا، تصمیم گرفت این اقدام را به زمان دیگری واگذار کند.

پدر صدام حسین با ناراحتی می گوید: متاسفم که با چنین نامگذاری برای پسرم موافقت کردم. قبل از سال 2003 فشارهای زیادی بر ما بود. پس از سال 2004 رنج ما بیشتر شد. بسیاری از افراد نسبت به صدام و هر چیزی که مرتبط با نام او باشد دشمنی دارند. در بسیاری از موارد کارمندان ادارات به دلیل خشم از نام پسرم از تعامل با او خودداری می کنند.

خبرگزاری فرانسه اضافه می کند: با وجود گذشت یک دهه از بازداشت صدام حسین که دسامبر 2006 هم اعدام شد اما همچنان نام او در میان بسیاری از عراقی ها باعث خشم است. صدها هزار نفر که اکثریت آنها شیعه و کُرد بودند به دست حکومت صدام کشته شدند. بیشتر عراقی ها نیز در نتیجه جنگ صدام با ایران و کویت و تحریم های فلج کننده علیه اقتصاد کشورشان، متحمل رنج های بسیاری شدند.

افرادی که هنوز اسم صدام حسین را بر خود دارند یکی از موارد معدود باقی ماندگان حکومت سابق عراق و یادآور حکمرانی بیش از ربع قرن صدام هستند.

بسیاری از افرادی که نام صدام حسین داشتند با قتل و تهدید و سختی در یافتن شفل به ویژه مشاغل دولتی روبه رو شدند وسختی هایی بیش از مردم عادی دارند.

"صدام حسین محمدی" روزنامه نگار در شهر الرمادی در استان الانبار در غرب بغداد هم می گوید: بعد از سال 2003 وقتی به مناطق مختلف کشور می رفتم با حوادث مختلفی روبه رو می شدم تلاش می کنم برای نجات جانم نامم را پنهان کنم.

پدر صدام حسین محمدی به دلیل نام پسرش از شغل اداری که داشت برکنار شد زیرا نتوانست مدیران خود را قانع کند که او از حامیان حزب بعث نبود. همچنین تلاش ها برای تغییر نام پسرش هم نتیجه نداد.

صدام حسین محمدی 33 ساله که این نام، انتخاب پزشک تولدش بود توضیح داد قبل از حمله آمریکا در سال 2003 زندگی بدون مشکلی داشت به ویژه که در استان سنی نشین الانبار زندگی می کرد اما پس از سقوط حکومت صدام، مجبور شد کارت ملی جعلی را با نام دیگری به همراه خود داشته باشد.

صدام که ترجیح می دهد دوستانش او را به نام ابو عبدالله صدا کنند ادامه داد: زندگی ام پس از سال 2003 به صورت دراماتیکی تغییر کرد.

بهداشت و سلامتی

 

 یافته‌های پزشکان نشان می‌دهد که آسپرین یکی از موثرترین داروها برای درمان گلودرد است.
 
به گزارش ایسنا، بررسی پزشکان مرکز سرماخوردگی‌های شایع دانشگاه «کاردیف» نشان می‌دهد که حل کردن دو قرص آسپرین در آب و غرغره کردن این محلول، گلودرد را کاهش می‌دهد.
 
پزشکان همچنین با بیان اینکه تاثیر این شیوه بیش از شش ساعت دوام خواهد داشت اظهار داشتند: استنشاق محصولات حاوی اسانس نعناع نیز برای این منظور موثر است.
 
«رون اکلس»، محقق ارشد این مطالعه گفت: در این شیوه احساس خنکی در بینی ایجاد می‌شود که می‌تواند احتقان بینی را کاهش داده و علائم گلودرد را تسکین دهد.
 
همچنین گروهی از کارشناسان دانشگاه «وایکاتو» در نیوزیلند اظهار داشتند: مصرف برخی انواع عسل طبیعی برای مقابله با عفونت‌های گلو موثر است چون عسل به طور طبیعی حاوی «پروکسید اکسیژن» است که خاصیت ضدباکتریایی دارد.
 
پزشکان دانشگاه مریلند نیز معتقدند: بهترین راه برای کاهش سرفه‌های شبانه کودکان این است که پیش از خوابیدن به آنان عسل داده شود.
 
به گزارش ایسنا به نقل از روزنامه دیلی‌میل، رون اکلس همچنین گفت: یکی از شیوه‌های درمانی غیرعادی استفاده از طب سوزنی در گوش است که ممکن است تاثیر دارونما داشته باشد اما برای تسکین گلودرد کارآیی دارد.

اخبار سیاسی روز

 

 

ادعای راشاتودی درمورد ایران و اسرائیل
  

همزمان با قوت گرفتن امیدها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای ایران، یک شبکه خبری روسی مدعی حضور دیپلمات هایی از ایران، کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی در یک نشست هسته ای در سوئیس شد.

راشاتودی با نقل این خبر به نقل از رویترز می نویسد : در نشستی که در تاریخ 21 و 22 اکتبر در روستایی به نام "گلیون" در سوئیس و در راستای طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای برگزار شد دیپلمات هایی از ایران، کشورهای عربی و اسرائیل حضور داشتند.

 بر اساس ادعای راشا تودی، دیپلمات هایی از 13 تا 14 کشور در این نشست حضور داشتند و هر چند نمایندگانی از ایران و رژیم صهیونیستی در آن شرکت کرده بودند، اما هیچ تماسی بین آنها برقرار نشد.

 در همین رابطه یک دیپلمات عرب گفت : دیپلمات هایی از ایران و اسرائیل در این نشست حضور داشتند، اما با این وجود تماس و یا ارتباطی بین آنها انجام نشد.

 یک دیپلمات صهیونیستی نیز در این رابطه اظهار داشت : هیچ ارتباطی بین نمایندگان ما و نمایندگان کشورهای عربی و یا ایرانی در این نشست چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم انجام نشد. این یک نشست صرفا فنی بود.

 این نشست برای پیگیری طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای برگزار شده بود و به نوشته راشاتودی، نتایج بدست آمده از آن بسیار سازنده بوده است.

 در می سال 2010 میلادی در نشست 189 عضو پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای (ان پی تی) توافق شد که نشستی برای تعیین چارچوب طرح خاورمیانه عاری از تسلیحات هسته ای برگزار شود. در همین رابطه در روزهای گذشته مجمع عمومی سازمان ملل متحد طرح ایران در این رابطه را تصویب کرد.

 رژیم صهیونیسی تنها دارنده تسلیحات هسته ای در خاورمیانه محسوب می شود از همین رو ایران و چند کشور دیگر در سال های اخیر تلاش زیادی را برای اجرایی شدن طرح خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای انجام داده اند اما کارشکنی صهیونیست ها و چند کشور غربی سبب شده تا این خواسته در حد طرح باقی بماند

 

 

روسای‌جمهور ایران چه عاداتی داشته‌اند؟

نامه نیوز , 23 آذر 1392 ساعت 19:45

گروه سیاسی: بسیاری از سیاستمدارن ایرانی به ویژه روسای جمهور دارای عادت‌های فراوانی هستند.


در این صد و چند روزی که از دولت روحانی سپری می‌شود، در کنار تمام فعالیت‌های خوب و بد دولت یازدهم، چیزی که مورد توجه بسیاری قرار گرفته است، خنده‌های رئیس‌جمهور ایران است. حسن روحانی طی این چهارماه در تمام کنفرانس‌های خبری، سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس و مردم، در دیدار با دانشجویان و در گفت‌وگوهای تلویزیونی همیشه با چهره خندان روبروی مخاطبان خود ایستاده است. خنده‌های رئیس‌جمهور طرفداران فراوانی بین مردم ایران دارد. بسیاری روحانی را رئیس‌جمهور خندان ایران می‌دانند. یکی دیگر از کارهایی که روحانی زیاد انجام می‌دهد و تقریبا برای او عادت شده است، تنظیم عبا توسط دو دست بر دوش خود است. با نگاه کردن با دقت به سخنرانی و رفتار روحانی می‌توانید این دو ویژگی روحانی و عادت او را به خوبی مشاهده کنید. روحانی تنها رئیس‌جمهور از ایران نیست که عادت‌های رفتاری خاص خود را دارد بلکه هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد نیز ویژگی‌های رفتاری مخصوص به خود را دارند که برخی از آنها در جامعه ایران نهادینه شده است.

هاشمی رفسنجانی که چهارمین رئیس‌جمهور ایران بود و بعد از ریاست سه دوره مجلس شورای اسلامی راهی قوه مجریه شد، همیشه از همان روزهای اول انقلاب یک تسبیح و یک انگشتر را با خود همراه داشت. او در تمام سخنرانی‌های خود همیشه یک تسبیح شاه‌مقصود را دست به دست می‌کند و دست راست و انگشت کوچک او نیز میزبان انگشتر حرز است. دیگر عادت رفتاری این رئیس‌جمهور پیشین ایران، نشستن‌های ویژه او بر صندلی است. هاشمی رفسنجانی به‌ویژه در زمان ریاست جمهوری و دیدارهای دیپلماتیک، در هنگان نشستن یک پای خود را کمی از روی زمین بلند می‌کرد و در همین حالت کف کفش‌های هاشمی مشخص می‌شد. بسیاری از مشاوران آیت‌الله به او بارها و بارها در این مورد تذکر داده بودند که موجب شد دیگر در عکس‌های رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام کمتر شاهد چنین رفتاری باشیم.

خاتمی رئیس دولت اصلاحات نیز عادت‌های رفتاری خاص خود را دارد. او که به سید خندان معروف است از جمله سیاستمداران ایرانی است که خنده جز در مواقعی از لبان او پاک نمی‌شود و در این زمینه شباهت فراوانی به رئیس‌جمهور روحانی دارد. پنجمین رئیس‌جمهور ایران، عادت خاص دیگری نیز دارد و آن هم استفاده بی‌شمار از دستان است. در بسیاری از عکس‌ها خاتمی را با دستی بر صورت و یا دست‌های گره‌کرده مشاهده می‌کنید. یکی دیگر از کارهایی که خاتمی به‌ویژه در سخنرانی‌های خود انجام می‌داد، حرکت دادن عمامه بود. این حرکت بیشتر در حالتی اتفاق می‌افتاد که خاتمی با هیجان و عصبانیت سخنرانی می‌کرد.

احمدی‌نژاد، دیگر رئیس‌جمهور ایران نیز ویژگی‌های منحصر به فرد خود را داشت؛ عادت‌هایی که او را به انسانی منحصر به فرد تبدیل کرد. اولین ویژگی، نوع ادبیات و سخن گفتن رئیس‌جمهور پیشین ایران است. تاخیر در کلام و ادبیات سوالی بارزترین این ادبیات‌ها بود. دست بلند کردن و نشان دادن عدد پیروزی، دیگر حرکت محبوب احمدی‌نژاد بود که در میان مردم به‌ویژه مخاطبان غیر ایرانی احمدی‌نژاد از محبوبیت فراوانی برخوردار بود. حرکت عضلات صورت در هنگام گفت‌وگوهای رسانه‌ای و یا در جلسات دولت نیز از تیک‌های معروف رئیس‌جمهور پیشین ایران است. خنده‌های عصبی شهردار سابق تهران و حرکت مداوم دست‌ها و به هم مالیدن آنها در مناظره‌های انتخاباتی و کنفرانس‌های خبری که بیانگر نارضایتی رئیس‌جمهور پیشین از شرایط بود، دیگر عادت‌های احمدی‌نژاد بود که در میان اهالی رسانه ماندگار شد. بسیاری دیگر از سیاستمدارن ایرانی نیز دارای تیک‌های بسیاری هستند و با کمی دقت در تصاویر و سخنرانی‌های آنان می‌توانید به این ویژگی‌ها پی ببرید.


کد مطلب: 24658

 

القاعده قدرتمند تر و خطرناک‌تر از گذشته است45 هزار جنگجوی القاعده در سوریه مستقرند
 
غرب: مسبب این وضع، حکومت سوریه است
کد مطلب : 24750
 
گروه بین‌الملل: برخی کارشناسان و مسولان آمریکایی با اشاره به افزایش تهدیدهای القاعده در سوریه می‌گویند: اعلام پیروزی ایالات متحده بر القاعده پس از کشته شدن اسامه بن لادن رهبر این تشکیلات بسیار عجولانه بود.
45 هزار جنگجوی القاعده در سوریه مستقرند
به گزارش العربیه، کارشناسان معتقدند که القاعده با کشته شدن بن لادن نه تنها ضعیف نشده بلکه دامنه فعالیت هایش در برخی مناطق مثل سوریه و یمن بسیار گسترده تر شده است. ترس غربی‌ها از نفوذ گسترده القاعده زمانی شدت یافت که کارشناسان آمریکایی طی گزارشی در باره فعالیت گروه‌های نظامی اسلامگرا در سوریه گفته‌اند که اکثر گروه‌های اسلامی فعال در سوریه از القاعده منشعب شده‌اند. طبق این گزارش، بیش از 45 هزار جنگجو وابسته به القاعده یا در ائتلاف با آن در سوریه حضوری فعال دارند. تعداد این افراد دو برابر گروه طالبان در افغانستان است.

در این گزارش آمده است که صدها تن از جوانان مسلمان اروپایی و آمریکایی به صورت داوطلبانه به سوریه می‌روند و به القاعده می‌پیوندند. این افراد بیشتر توسط گروه "داعش" دوره نظامی می‌بینند و در جنگ داخلی سوریه شرکت می‌کنند و تلاش‌های القاعده اکنون تنها به فعالیت‌های زیر زمینی و جذب نیرو برای عملیات نظامی محدود نمی شود بلکه این گروه با استفاده از وسائل ارتباط جمعی ازقبیل اینترنت، فیس بوک، وبسایت و تویتر به فعالیت گسترده ای دست زده است.

جذب نیروهای جوان از اروپا توسط القاعده باعث شد که کشورهای اروپایی در باره این پدیده یعنی هجرت جوانان اروپایی به جبهه های جنگ در سوریه کنفرانسی در بروکسل برگزار کنند. طبق گزارش‌ها حدود 2 هزار جنگجو مسلمان اروپایی در سوریه می‌جنگند. کارشناسان در این گزارش، حکومت سوریه را مسئول ورود تندروهای اسلام‌گرا به این کشور دانسته‌اند.

به گفته این کارشناسان اسد با فرقه ای کردن جنگ در سوریه و قتل عام های مکرر در مناطق سنی نشین این کشور، به جنگ فرقه‌ای دامن زده و موجب سرازیر شدن موجی از تندورهای سنی از سایر کشورها شد. اسد بر این باور بود که با ورود القاعده در نزاع داخلی سوریه دیدگاه غربی ها را نسبت به آنچه او در حق مردم سوریه مرتکب شده چشم بپوشند و دیدگاه خود را نسبت به عملکردش عوض کنند. به همین دلیل اسد اخیرا طرح حذف القاعده و دیگر گروه های اسلامی در سوریه را در برابر بقای خود بر قدرت را به آمریکا پیشنهاد کرده بود اما این طرح از سوی آمریکا رد شد.

وزیر سوری: ارتش ما در بهترین وضعیت قرار دارد
در همین حال، "عمران الزعبی" وزیر اطلاع رسانی سوریه در گفتگو با تلویزیون دولتی سوریه اظهار داشت: عربستان سعودی اصلی ترین حامی (تسلیحاتی و مالی) حملات علیه ارتش سوریه است. وی افزود: البته سعودیها تلاش دارند موضع سیاسی خود را متفاوت با آمریکا نشان دهند، اما در واقع آنها با یکدیگر در یک مسیر قرار دارند و عربستان سعودی پایگاهی برای آمریکا در منطقه است.
وی با تاکید براینکه 75 درصد از تروریستهای حاضر در سوریه، سوری نیستند، افزود: نیروهای امنیتی ما در بهترین وضعیت ممکن قرار دارند و با تروریستها در هر مکانی مبارزه می‌کنند.

  

تصاویر زیبا از بنا ها و معمار های مدرن

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_01.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_02.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_03.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_04.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_05.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_06.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_07.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_08.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_09.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_10.jpg

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_11.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_12.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_13.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_14.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_15.jpg

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_16.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_17.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_18.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_19.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_20.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_21.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_22.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_23.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_24.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_25.jpg

تصاویر زیبا از بنا ها و معمار های مدرن

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_01.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_02.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_03.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_04.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_05.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_06.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_07.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_08.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_09.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_10.jpg

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_11.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_12.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_13.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_14.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_15.jpg

 

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_16.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_17.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_18.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_19.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_20.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_21.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_22.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_23.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_24.jpg

 

http://mj9.persianfun.info/img/92/9/Rooms/the_top_rocking_rooms_of_2013_25.jpg

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

 

روحانی، روحانی است. او ضمن آن که اشتراکاتی با هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی دارد، اما آمده است نقشی مستقل و معتدل را در صحنه سیاسی کشور ایفا کند. روحانی می خواهد در تاریخ بماند و از او به عنوان یک مصلح نام ببرند
به گزارش مشرق، از نخستین ساعاتی که حسن روحانی در ساختمان فاطمی حاضر شد تا برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند، این سوال در افکار عمومی، رسانه ها و محافل سیاسی کلید زده شد که " آیا حسن روحانی کاندیدا و نیروی هاشمی رفسنجانی است".

 در حالی که این سوال همچنان در فضای سیاسی جامعه خلجان داشت ، در آخرین دقایق باقی مانده از ثبت نام کاندیداهای ریاست جمهوری، اکبرهاشمی رفسنجانی به ساختمان وزارت کشور رفت تا قبای یک کاندیدای واقعی و منجی را بر تن کند.

هاشمی با رفتار خود پیام های متعددی را به جامعه مخابره کرد که عبارت بودند از:

1- برای نجات کشور نه به قابلیت های روحانی اعتماد دارم و نه ولایتی و عارف.

2- آمده ام تا با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، حقانیت خود و مواضعم را در سال های اخیر اثبات کنم.

3- من تنها کسی هستم که می تواند میان اصلاح طلبان وحدت ایجاد کند و مانع پیروزی اصولگرایان شود.

اما در این میان ، بزرگترین بازنده ثبت نام هاشمی رفسنجانی کسی نبود جز حسن روحانی. اگر هاشمی به ظرفیت ها و قابلیت های روحانی  ایمان داشت پس چرا خود وارد معرکه انتخابات شد؟ روحانی در آن روزها بسیار به این سوال فکر می کرد که اگر هاشمی به قابلیت های من اطمینان نداشت و می خواست بیاید پس چرا به من فرمان ثبت نام داد؟ و اگر روحانی نیرو و مرید هاشمی بود پس چرا بلافاصله پس از ثبت نام هاشمی کنار نرفت؟ و چرا پس از رد صلاحیت هاشمی، محکم و مستدل به رد صلاحیت هاشمی اعتراض نکرد؟ و چرا هاشمی حمایت خود از روحانی را به روزهای آخر تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری موکول کرد؟


*تفاوت های روحانی و هاشمی

مواضع و رفتار سیاسی حسن روحانی نشان می دهد که جنس وی دارای تفاوت هایی با اکبر هاشمی رفسنجانی است. روحانی در 6 آذر سال 1378 و در حالی که حزب کارگزاران سازندگی در صحنه بود، حزب اعتدال و توسعه را تشکیل داد و برای انتخابات مجلس ششم لیست انتخاباتی داد.

 این حزب در سال 88 و در حالی که افرادی چون هاشمی رفسنجانی، میر حسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی و احزابی چون مشارکت، کارگزاران سازندگی، مجمع روحانیون ، سازمان مجاهدین انقلاب و اعتماد ملی بر طبل تقلب می کوبیدند خود را از این فضای مسموم کنار کشید و مدتی سکوت پیشه کرد تا اینکه در 25 بهمن سال 88 روحانی در یک مصاحبه تلویزیونی، حامیان جریان فتنه و تقلب را اراذل و اوباش و بدخواهان نظام اسلامی دانست.
روحانی در سال های اخیر از اینکه نیروی هاشمی خوانده شود به شدت متنفر و منزجر بوده است. روحانی می خواهد خود را نماد یک جریان سوم ، مستقل و معتدل در کشور معرفی کند که به دور از افراط و تفریط و در چارچوب نظام اسلامی می خواهد پرچمدار اصلاح و درمان کننده دردهای کهنه کشور باشد.

روحانی پس از پیروزی در انتخابات و در چینش وزرا و معاونان خود تاکنون نشان داده که به چه میزان از نیروهای آرم دار و افراطی جریان کارگزاران سازندگی و اصلاحات دوری گزیده است. بکار گیری چهره های اصولگرایی چون رحمانی فضلی در یکی از مهمترین وزارتخانه های سیاسی و انتخاب سید محمود علوی در وزارت اطلاعات نشان داد که روحانی نمی خواهد دولت خود را با بحران های سیاسی و امنیتی درگیر سازد.

در این میان هاشمی رفسنجانی نیز در روزهای پس از انتخابات یازدهم، سعی کرد حضور رسانه ای خود را تقویت کند و با سفر به شهرها، شرکت در مراسم های مختلف و دیدار با اقشار گوناگون جامعه، مواضع خود را اعلام کند. سفر به مشهد مقدس،‌ استان مازندران (شیرگاه)‌ و سفر به کرمانشاه در کنار نزدیک به 30 دیدار هاشمی رفسنجانی در 3 ماه نشان دهنده برنامه گسترده وی برای ایفای نقش در جایگاه جدید است.
نقش «پدری دولت» این روزها واژه ای است که از سوی برخی چهره های سیاسی و کارشناسان به آیت الله نسبت داده می شود ولی این موضوع هیچگاه به عنوان یک رابطه جدی میان دولت جدید و هاشمی اثبات نشده است.

در این میان هاشمی در 15 مهرماه و در دیدار با اعضای شورای مرکزی خانه‌های صنعت، معدن و تجارت ایران، با اشاره به آنچه تاخیر در روند انتخاب استانداران خواند، اولین انتقاد خود را ( که از سوی برخی عنوان دخالت در روند ملایم انتخاب استانداران لقب گرفت) از دولت یازدهم انجام داد.
وی در این‌باره گفت:" شرایط مدیریت اجرایی گذشته اوضاع کشور را مثل کلافی سردرگم به هم ریخت و اصلاح امور، نیاز به تدبیر دارد. البته طولانی شدن زمان انتخاب استانداران و دیگر مدیران استانی و شهرستانی هم به صلاح دولت فعلی و مردم نیست."

این اظهارنظر هاشمی با واکنش های شدید از سوی صاحب نظران منتقد هاشمی رفسنجانی روبرو شد ولی واکنش وزیر کشور که در واقع مسئول معرفی استانداران به هیات دولت است، نشان داد که رحمانی فضلی با هاشمی هم نظر نیست.
رحمانی فضلی در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران که نظر وی را درباره اظهارات هاشمی مبنی بر تاخیر روند انتخاب استانداران پرسیده بودند، گفت: "استانداران انتخاب خواهند شد و اگر از نظر سرعت کُندی وجود دارد، به خاطر دقت بالا در انتخاب است."
از سوی دیگر انتقاد های گاه و بیگاه هاشمی رفسنجانی به این جنس از انتصاب ها نشان می دهد که هر چه جلوتر می رویم فاصله میان روحانی و هاشمی، بیشتر و بیشتر خواهد شد. اگر امروز نیم نگاهی به حلقه اول عزل و نصب ها در دانشگاه آزاد داشته باشیم نشان می دهد که بسیاری از آن ها جزو رانده شده های دولت یازدهم هستند.
اگر امروز در جلسات مختلفی شاهد حضور همسر و فرزندان و نوه های هاشمی رفسنجانی هستیم که آخرین آن در معرفی دکتر ولایتی به جای دکتر حسن روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، اما در دولت روحانی نه ردپای آشکاری از محسن، مهدی و یاسرمی بینیم و نه فاطمه و فائزه هاشمی.

نگاهی به معدل نیروهای دولت یازدهم در حوزه معاونان رئیس جمهور، وزرا و استانداران نشان می دهد روحانی مسیر دیگری انتخاب کرده است چرا که او هرگز فراموش نکرده که هاشمی چند هفته به ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری و در دیدار با 40 خبرنگاری که بعضا از دستبند سبز نیز استفاده کرده بودند، گفت:" اگر فرد قابل قبولی نباشد که بتواند کشور را از این بحران نجات دهد نسبت به آمدنم تردید نخواهم کرد." و هاشمی آمد چرا که روحانی را فرد قابل قبولی نمی دانست.


تفاوت ها در خاستگاه سیاسی و فکری روحانی با خاتمی
خاستگاه فکری حسن روحانی جامعه روحانیت است و محمد خاتمی مجمع روحانیون مبارز، مجمعی که از میان آنها تنها مجید انصاری را برای معاونت پارلمانی دولت برگزید و هیچ وزارتخانه ای را به آنها نسپارد. مجمعی که ریاست آن را خاتمی برعهده دارد و تاکنون نتوانسته دیداری با روحانی داشته باشد و زمانی هم که یکی از اعضای آن در جلسه‌ای که 11 نفر از اعضای آن حضور دارند پیشنهاد دیدار اعضای مجمع با حسن روحانی را مطرح می کند و می گوید:" پس از انتخابات تشکل‌هایی چون جامعه روحانیت و شورای سیاستگذاری ائمه جمعه با وی دیدار کرده اند اما ما حرکتی نکرده ایم پیشنهاد می‌کنم دیداری را با وی هماهنگ کنیم". این پیشنهاد با مخالفت اکثر اعضا مواجه می شود و عنصر خاکستری مجمع طی سخنانی اعلام کرد:" دیدن روحانی رفتن یعنی مشروعیت‌بخشیدن به او. روحانی از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بویی از اصلاحات نبرده است. او نیروی حاکمیت و نظام است."

خاستگاه سیاسی خاتمی مجمع روحانیون و حزب مشارکت است و روحانی حزب جمهوری و سپس حزب اعتدال و توسعه. روحانی فردی است که به عنوان دبیر شورایعالی امنیت ملی در 23 تیر 1378 ، عناصر دخیل در شبه کودتای 18 تیر را اراذل و اوباش می خواند و خون آنان را مباح می داند. عناصری که از مکتب سیاسی خاتمی و حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب برخاسته بودند.
  پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری، تاکنون بارها شاهد تعابیری همچون "دولت روحانی تنها یک فرصت است"، "دولت روحانی مستاجر 4 ساله است" ، " تنها نکته مثبت این دولت آن بود که فضای تنفس ما را باز کرد"، " ما فرصتی پیدا کردیم که از فشار حاکمیت بیرون بیاییم و شبکه اجتماعی خود را شکل بدهیم" و...از جانب خاتمی و همفکران وی بوده ایم که نشان می دهد حسن روحانی گزینه مطلوب آن ها نبوده و به زودی از وی عبور خواهند کرد.
وقتی چند روز مانده به انتخابات ریاست جمهوری خبر انتخاب حسن روحانی به عنوان کاندیدای اصلاح طلبان در جلسه کمیته تصمیم گیری اصلاحات، منتشر شد، بسیاری از مردم و رسانه ها این موضوع را در صدر اخبار خود قرار دادند. اخباری که بیشتر با عنوان "یک عضو جامعه روحانیت کاندیدای اصلاح طلبان شد"  بر روی خروجی قرار می گرفت. چون حسن روحانی رسما عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز (جریان راست) بود و این انتخاب جریان چپ، تعجب بسیاری از کارشناسان را برانگیخت.
در همان زمان نیز احمدی مسجد جامعی یکی از اعضای کمیته اصلاح طلبان برای مشخص کردن گزینه نهایی این جریان برای انتخابات گفت که بسیاری از اعضا موافق معرفی کاندیدا نبودند ولی آقای خاتمی اصرار داشتند که این انتخاب صورت بگیرد.
محمد علی نجفی که امروز معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی است در مصاحبه خود با نشریه اصلاح طلب آسمان در تیرماه سال جاری تاکید می کند که "روحانی گزینه ما نبود". وی در این مصاحبه تصریح می کند: ما می خواستیم کسی را انتخاب کنیم که مواضع شفاف با اصلاح طلبان داشته باشد.

بدون شک انتخاب حسن روحانی به عنوان گزینه نهایی اصلاح طلبان در انتخابات در دوران انتخابات برای بسیاری  مساله ای گنگ و نامشخص بود ولی اظهارات خاتمی مبنی بر اینکه دولت چهارساله روحانی برای ما ایجاد فضای تنفس است می تواند نشان دهد که وی تنها در راستای بازکردن فضا برای جریان خود تلاش کرده و موضوع حمایت از روحانی به دلیل نوع دیدگاه های سیاسی اش مطرح نبوده است.
پس از پیروزی حسن روحانی، خاتمی تلاش فراوانی کرد که حداقل یکی از نزدیکترین وزرای خود را به عنوان وزیر ارشاد به داخل کابینه روحانی وارد کند اما با مقاومت روحانی، احمد مسجد جامعی نتوانست شانسی برای وزارت پیدا کند. خاتمی در زمانی که حسن روحانی در حال چیدن گزینه های خود برای وزارت ارشاد بود در جمع گروهی از سینماگران و در جواب اصغر فرهادی، احمد مسجدجامعی را به عنوان وزیر ارشاد معرفی کرد اما با موضع گیری جدی روحانی مواجه شد.


روحانی کیست؟
حسن روحانی نه سرهنگ است و نه حقوقدان. او حقیقتا یک چهره سیاسی با تجربه است که به درستی ساختار قدرت را در نظام جمهوری اسلامی ایران می شناسد و نسبت به حضور و قدرت نهادهای موثر حاکمیتی و غیرحاکمیتی اشراف دارد.

 روحانی از جایگاه رهبری، روحانیت، مراجع، حوزه های علمیه، سپاه پاسداران و دیگر نهادهای حاکمیتی، درک درست و جامعی دارد. او می داند که توفیقش در تعامل سازنده با این نهادهای موثر است. او نه مانند خاتمی تعامل با نهاد های انقلابی را مانع دموکراسی می بیند و نه مانند احمدی نژاد حضور چنین نهادهایی را مانع استقلال حوزه حاکمیتی اش. روحانی به قدرت زاینده و توفنده نهادهای انقلابی به ویژه در عرصه سازندگی ایمان کامل دارد و به درستی درک کرده که بدون استفاده و بهره مندی از این پتانسیل بی بدیل نمی تواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.از این روست که در اجلاس فرماندهان سپاه و قبل از سفر به نیویورک انقلابی ترین سخنان را بر زبان رانده به گونه ای که نزدیک ترین افراد به خود را نیز غافل گیر می کند. و پس از امضای توافقنامه ژنو بلافاصله به رهبر انقلاب این موفقیت را تبریک می گوید.

روحانی، روحانی است. او ضمن آن که اشتراکاتی با هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی دارد، اما آمده است نقشی مستقل و معتدل را در صحنه سیاسی کشور ایفا کند. روحانی می خواهد در تاریخ بماند و از او به عنوان یک مصلح نام ببرند.
 
گزارش تحلیلی؛
گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکایی‌ها این روزها چنین قابل جمع‌بندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقب‌نشینی شد، توسعه برنامه هسته‌ای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنی‌سازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریم‌ها فرو بریزد!»

گروه بین‌الملل مشرق - ایرانیان با هویت ملی خود شناخته می‌شوند، هویتی که به باور اکثر تحلیل‌گران عرصه سیاست، برآمده از دو عنصر ایرانیت و اسلامیت است. به باور اندیشمندانی چون «الکساندر ونت»، از مشهورترین چهره‌های سازه‌انگار، این هویت‌های بازیگران است که در عرصه بین‌المللی با یکدیگر به تعامل می‌پردازد و هیچ بازیگری در این عرصه بدون هویت وارد عرصه تعامل نمی‌شود.

اگر فرض را بر صحت انگاره ونت بگذاریم، دست‌کم باید بپذیریم که بخشی از تعارض بین ایران و ایالات متحده که از سال 1332 تاکنون ادامه دارد، ناشی از تعارض هویتی است. با انقلاب اسلامی ایران تعارض ارزشی بین دو هویت کاملا هویدا بوده و هست تا آنجا که باراک اوباما، رئیس دولت آمریکا در سخنان اخیر خود در مرکز صهیونیستی سابان به آن اذعان کرد: «این رژیمی است که وقتی به قدرت رسید، سوگند یاد کرد با آمریکا،‌ اسرائیل و با بسیاری از ارزش‌های خوب ما مخالفت کند.»

اوباما در جملات فوق اذعان کرده که هویت انقلابی ایران با هویت آمریکایی در تعارض است. اما نکته جالب در سخنان اوباما آن است که «پس از توافق ژنو ایراد می‌شود.» توافقی که علاوه بر ابهامات متعدد در متن حتی بر سر نام آن نیز بعضا اختلاف وجود دارد که توافق است، برنامه اقدام مشترک است یا بیانیه مشترک است یا ...؟

به هر حال آنچه در ژنو حاصل شد متنی است که بر سر آن توافق شده و ما مسامحتا از آن به عنوان توافق یاد می‌کنیم. این توافق هرچه بود در بخشی از افکار عمومی نوعی خوش‌بینی را نسبت به تعامل با واشنگتن ایجاد کرد و البته از سوی بخش دیگری از افکار عمومی طرد شد. شاید آن خوش‌بینی بی‌ارتباط با نگاه خاص برخی از رسانه‌ها نباشد که در میان سخنان بعضا آشکارا خصمانه مقامات آمریکایی به دنبال جملات مثبتی می‌گردند تا به‌عنوان تیتر مورد استفاده قرار دهند!

به هر حال سیاست آمریکا پس از توافق ژنو را باید سیاست «تحقیر و تهدید ایرانیان» نامید. این سیاست در بخش‌هایی از سخنان مقامات آمریکایی مشاهده می‌شود که در میان آنها همین سخنان اوباما در مرکز سابان شاخص‌ترین است.

* نگاه تحقیرآمیز واشنگتن پس از توافق ژنو

مفاصل گفتمان تحقیرآمیز آمریکایی‌ها علیه ایرانیان پس از توافق ژنو را چنین می‌توان دسته‌بندی کرد:

الف – ابراز پیروزی بر اساس توقف پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران در توافق ژنو: باراک اوباما به صراحت در مرکز سابان گفته است که «برای اولین بار در یک دهه گذشته، ما پیشروی‌های برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کردیم. ما نه تنها اطمینان حاصل کرده‌ایم که در فوردو و نطنز سانتریفیوژهای جدید نصب نمی‌شود بلکه از آنها خواسته‌ایم غنی‌سازی بیست درصدی خود را به عقب برانند.»

جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده هم در همین مرکز صهیونیستی گفته است «این توافق پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کرده و آن را به عقب بر خواهد گرداند.»

تقریبا واضح است که واشنگتن از توافق ژنو برداشت یک پیروزی بزرگ را دارد و لحن مقاماتش نیز بیانگر سرمستی از این پیروزی است.

ب – تاکید بر به رسمیت شناخته نشدن حق غنی‌سازی ایران: در شرایطی که توافق ژنو تصریحی بر به‌رسمیت شناخته شدن حق غنی‌سازی ایران ندارد و مقامات وزارت خارجه نیز اصلا لزومی برای به‌رسمیت شناختن این حق متصور نیستند اما اشاره به آن در دو بخش از توافق را موفقیتی بزرگ برای خود می‌دانند، اوباما و کری تاکید می‌کنند که چنین حقی به‌رسمیت شناخته نشده است.

در شرایطی که در بحبوحه مذاکرات ژنو3، وزارت خارجه ایالات متحده به صراحت گفت که حق غنی‌سازی را برای هیچ کشوری به رسمیت نمی‌شناسد، باراک اوباما نیز در اخیرا در مرکز سابان گفته است: «هیچ چیز در این توافقنامه یا سند وجود ندارد که حق غنی سازی به ایران بدهد. ما تاکید کرده‌ایم که به علت رفتارهای گذشته و وجود قطعنامه‌های سازمان ملل و عمل نکردن ایران به تعهدات بین‌المللی‌اش در گذشته، ما چنین حقی را به رسمیت نمی‌شناسیم.» این همه چیزی است که بخشی از افکار عمومی در ایران تصور می‌کند ره‌آورد توافق ژنو بوده است اما رئیس‌جمهور ایالات متحده اصل آن را باور ندارد.

از سوی دیگر جان کری می‌گوید؛ نه فقط در ماده 4 معاهده NPT بلکه در هیچ‌یک از چهار گوشه معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، هیچ اشاره‌ای نشده است که حاکی از حق غنی‌سازی برای کشورهای عضو این پیمان باشد! البته این تفسیر کری قطعا اشتباه است اما مهم این است که ایالات متحده تردیدی باقی نگذاشته که چنین حقی را برای ایران قائل نیست.

ج – ادعای تسلیم ایرانیان با تحریم: این روزها نقل زبان آمریکایی‌ها این است که تحریم‌های سخت بین‌المللی ایران را وادار به عقب‌نشینی از مواضع هسته‌ای خود کرده است.

رئیس‌جمهور آمریکا حتی پا را فراتر نهاده و مدعی است که نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر ایران نیز در اثر تحریم‌های غرب رقم خورده است. «اقتصاد ایران سال گذشته بیش از پنج درصد کاهش رشد داشت. علت این دقیقاً تحریم‌های بین‌المللی و ائتلافی است که ما در سطح جهانی ایجاد کردیم و پاسخ مردم ایران این بود که باید مسیر جدیدی در تعامل با جامعه جهانی و رسیدگی به این تحریم‌ها در پیش بگیرند و این شد که پرزیدنت روحانی به قدرت رسید.»

باراک اوباما و وزیر خارجه‌اش همچنین تاکید می‌کنند که ساختار تحریم‌ها بر ضد ایران فرو نمی‌ریزد. کری حتی اخیرا گفته که اگر ایران به حمایت از سوریه و حزب‌الله لبنان ادامه دهد، تحریم‌هایش لغو نخواهد شد! این بدان معناست که لغو تحریم‌ها که بر اساس توافق ژنو کاملا مرتبط با تغییر در برنامه هسته‌ای ایران است، الزاما از نظر آمریکایی‌ها تنها به مساله هسته‌ای مربوط نیست!

گفتمان دیپلماسی تحقیر آمریکایی‌ها این روزها چنین قابل جمع‌بندی است: «ایران را تحریم کردیم، مجبور به عقب‌نشینی شد، توسعه برنامه هسته‌ای را متوقف کرد بدون آنکه حق غنی‌سازیش به رسمیت شناخته شود یا ساختار تحریم‌ها فرو بریزد!»

* دیپلماسی تهدید پس از ژنو 3

گفتمان تحقیرآمیز فوق تنها یکی از ابعاد سیاست‌های ایالات متحده پس از توافق ژنو است. بعد دیگر تهدید ایران در خصوص رویکرد آینده است.

جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده در سخنانی گفته است که اگر ایران هر بخشی از این توافقنامه را نقض کند، همه پیشرفت ها متوقف می‌شود و آمریکا می‌تواند به صورت نظامی پاسخ دهد.این سخنان در مجلس نمایندگان آمریکا ایراد شده است!

باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا نیز در مرکز سابان اظهار داشت که هیچ گزینه‌ای از روی میز حذف نشده است. این بدان معناست که واشنگتن همچنان نیم‌نگاهی به گزینه نظامی دارد.

دو موضع‌گیری فوق که از سوی شخص اول آمریکا و شخص اول سیاست خارجی این کشور اتخاذ شده به معنای تهدید نظامی ایران پس از توافق ژنو است.

تهدیدات تنها به حوزه نظامی محدود نمی‌شود. باراک اوباما، رئیس‌جمهور ایالات متحده در همان سخن‌رانی سراسر لجن‌پراکنیش در مرکز سابان، صراحتا به تهدید اقتصادی ایران نیز پرداخته و گفته است که کشورش تنها اندکی شیر آب را باز کرده و تسهیل‌های درنظر گرفته شده در تحریم‌های ضدایرانی بر اساس توافق ژنو به آسانی قابل بازگشت خواهند بود.

از سوی دیگر، دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا هم گفته که ایران پس از گذشت 6 ماه که توافق موقت فعلی بین این کشور و اعضای 1+5 به پایان می‌رسد، گرفتار مخمصه عمیق‌تری می‌شود.

معاون وزیر خزانه داری آمریکا افزود: «من به عنوان مقام اصلی مسئول طراحی و اجرای برنامه تحریم‌هایمان، مطمئن هستم که فشار تحریم‌ها بر ایران افزایش خواهد یافت.»

سخنان کوهن را باید تحقیر همراه با تهدید اقتصادی ملت ایران خطاب کرد. توجه به این نکته ضروری است که اگرچه واشنگتن تاکنون جدیت خود را در تهدید نظامی ایران ثابت نکرده، اما جدیت آمریکا در تهدید اقتصادی ملت ایران طی 2 سال اخیر ثابت شده است.

شب قبل از اظهارات کوهن، علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و وزیر سابق خارجه از شیطنت‌های طرف غربی در مذاکرات کارشناسی خبر داد و روز جمعه گذشته نیز تیم کارشناسی ایران به تهران بازگشت. با این وصف احتمال می‌رود که سخنان تند اخیر مقامات آمریکایی با عمل همراه شده باشد.

* هویت ایرانی و تحقیر و تهدید

این نوشتار را با بحث هویت ایرانی شروع کردیم و اکنون قطعا در ذهن مخاطب این سوال شکل گرفته که چنین تحقیرها و تهدیدهایی با هویت ایرانی چه نسبتی می‌تواند داشته باشد؟

بنابر شیوه تحلیل سازه‌انگارانه، هویت آمریکایی اکنون پس از توافق ژنو در حال ارسال پیام‌هایی به هویت ایرانی در عرصه بین‌المللی است و هویت ایرانی نیز این تحریم‌ها را بر اساس تجارب و انتظارات خود تفسیر می‌کند.

تجارب تلخ گذشته بین ایران و ایالات متحده و همچنین انتظارات ایرانیان از نقش خود در فضای بین‌المللی باعث می‌شود که شیوه تحقیر و تهدید در مدت زمانی کوتاه با نوعی خشم ملی در ایران همراه شود. اگرچه ممکن است هنوز در ایران بخشی از جامعه در فضای تصورات شیرین از نتیجه توافق ژنو باشد اما هنوز یک‌ماه از این توافق نگذشته روشن است که بخش دیگری از جامعه ایران به سرعت از این فضا خارج شده؛ بگذریم از آنکه بخش دیگری از همان ابتدا نظر مثبتی به این توافق نداشتند.

سیاست تحقیر و توهین می‌تواند خیلی سریع خوش‌بینی‌های باقی‌مانده به ژنو را نیز قلع و قمع کرده و ایران را یک‌سره به خشم و خروش درآورد. طبعا در چنین شرایطی حتی اگر دسته‌ای از نخبگان سیاسی ایران همچنان به‌دنبال توافق و تعامل با واشنگتن باشند، کار بسیار سختی را در پیش خواهند داشت.

در چنین شرایطی، آمریکایی‌ها اگر تیزبین باشند قطعا می‌دانند که در حال سوزاندن آخرین فرصت‌ها برای کاهش خصومت‌ها با ایران هستند، رویکردی که می‌توانست منافع ملی آمریکا را به پیش برده و برای دولت اوباما یک موفقیت بزرگ محسوب شود. از سوی دیگر با ادامه این وضع گفتمان آشتی‌جویانه با غرب در ایران چنان در انزوا فروخواهد رفت که سربرآوردن مجدد آن شاید به دهه‌ها زمان نیاز داشته باشد.

 
آیا اعتراض به بودجه 93 سیاسی است؟
ریشه بروز اصطکاک اخیر میان مطالبات نمایندگان مناطق محروم با نحوه بودجه‌ریزی دولت یازدهم را باید در تعطیل شدن سفرهای استانی و بازگشت چارچوب تمرکزگرایی در بودجه‌ریزی دانست.
گروه اقتصادی مشرق -هفته گذشته نمایندگان برخی استان‌های کشور در اعتراض به نحوه توزیع اعتبارات لایحه بودجه سال آینده، تهدید به استعفای دسته‌جمعی کردند.

نمایندگان استان‌های خوزستان، لرستان و مازندران معتقدند که دولت در لایحه بودجه اعتبارات مناسبی برای طرح‌های عمرانی حوزه‌های آنان را لحاظ نکرده است.

سید شریف حسینی -نماینده مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی- در این خصوص اظهار داشت: «پس از بررسی بودجه متوجه شدیم حق خوزستان در بودجه سال92 ضایع شده است. در بودجه 93 نگاه مناسبی به خوزستان نشده است و حتی در مواردی که در دوره قبل به ما داده بودند هم کم شده است. به همین خاطر نمایندگان خوزستان به خاطر ظلمی که در بودجه 93 و پولی که برای انتقال آب گذاشته اند، به صورت دسته جمعی استعفا داده  و آن را تقدیم هیأت رئیسه کردند.»

وی بی توجهی به استان خوزستان در لایحه بودجه 93 و تخصیص ردیف مستقل به انتقال آب از سرشاخه های کارون به استان های همجوار را علت اصلی استعفای دسته جمعی نمایندگان خوزستان خواند.

همچنین ایرج عبدی -نماینده خرم‌آباد- هم از تهدید به استعفای نمایندگان استان لرستان خبر داد و گفت: «براساس ماده 180 قانون برنامه پنجم دولت می‌بایست دو درصد بودجه عمومی 220 هزار میلیاردتومانی یعنی 4000 میلیارد تومان برای استان‌های محروم لحاظ می‌کرد که این اتفاق نیفتده است؛ به همین دلیل ما به عنوان نمایندگان استان لرستان که از استان‌های محروم کشور به حساب می‌آید نمی‌توانیم از حق قانونی عدول کنیم. اگر در مورد اعتبار استان در بودجه تجدید نظر صورت نگیرد و اعتبارات مربوط اصلاح نشود استعفایمان را عملی خواهیم کرد. زیرا در آن صورت معتقدیم که ماندن ما در مجلس فایده ندارد.»

عبدالوحید فیاضی -نماینده نور و محمودآباد در مجلس شورای اسلامی- نیز از احتمال استعفای نمایندگان استان مازندران در اعتراض به لایحه بودجه سال 93 خبر داد و گفت: «در این لایحه بودجه سهم استان مازندران نادیده گرفته شده است که همین باعث پدید آمدن مشکلاتی خواهد شد.»
 
* پاسخ دولت

در پاسخ به اعتراض این نمایندگان، محمدباقر نوبخت -معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور- از محدود بودن درآمدهای دولت در سال آینده سخن گفته و اظهار داشته است که «این طور نیست که پولی ریخته باشیم تا هر نماینده‌ای برای حوزه انتخابی خود کیسه‌ای بیاورد و پُرکند.»

در این که نمایندگان در استعفای خود تا چه حد جدی هستند، قضاوت نمی‌کنیم اما آن چه که مشخص است فاصله احکام لایحه بودجه با واقعیات مناطق محروم و نیازمندی‌های استان‌های مختلف است.


نوبخت معتقد است چون منابع درآمدی دولت، محدود بوده به ناچار برای بسیاری از طرح‌های عمرانی اعتباری در نظر نگرفته است. اگر چه این استدلال، قانع‌کننده و کارشناسی به نظر می‌رسد اما نکته مهم در معیار انتخاب طرح‌هایی است که دولت قصد دارد در بودجه سال 1393 به آنها اعتبار دهد.

از ظواهر امر اینگونه برمی‌آید که بودجه‌ریزان دولت در یک روش تصمیم‌گیری کاملا متمرکز، اقدام به دسته‌بندی طرح‌های عمرانی سراسر کشور و تعیین میزان اعتبار آنها کرده‌اند که همان روش دیرینه سازمان مدیریت تا پیش از انحلال آن از سوی دولت احمدی‌نژاد بود. طبق یک رویه دیرینه، تصمیم‌گیران سازمان مدیریت، بر مبنای داده‌هایی که در اختیار داشتند اقدام به تصمیم‌گیری برای نحوه اختصاص اعتبار برای صدها پروژه عمرانی در سراسر کشور می‌کردند، بدون آن که دقیقا بدانند کدام پروژه، حیاتی‌تر و اضطراری‌تر است.

به عبارت دیگر، کارشناسان بودجه‌نویس این سازمان از قلب پایتخت برای کل کشور اقدام به تعیین اعتبار می‌کردند بدون آن که از مشکلات و نیازهای مناطق مختلف خصوصاً مناطق محروم، اطلاعی داشته باشند.

دولت احمدی‌نژاد تا حدودی توانست این خلأ را با سفرهای استانی پر کند. هرچند زوائدی به سفرهای استانی در دولت دهم عارض شد و آن را تا حد میتینگ‌های تبلیغاتی مشایی پایین آورد، اما نمی‌توان تاثیر این سفرها را در واقعی شدن نگاه دولتمردان و بودجه‌ریزان به شرایط و نیازهای مناطق مختلف کشور، نادیده گرفت.

بنابراین ریشه بروز اصطکاک اخیر میان مطالبات نمایندگان مناطق محروم با نحوه بودجه‌ریزی دولت یازدهم را باید در تعطیل شدن سفرهای استانی و بازگشت چارچوب تمرکزگرایی در بودجه‌ریزی دانست. 

دولت فعلی، سفرهای استانی را تعطیل کرده است و جزئیات لایحه بودجه 1393 هم نشان داده که دولت از مشکلات مناطق مختلف کشور، آنقدر بی‌خبر مانده که با موج اعتراضی نمایندگان مواجه شده است؛ نمایندگانی که برخی آنها مخالف دولت احمدی‌نژاد بودند و نمی‌توان اعتراض آنها به لایحه بودجه را سیاسی دانست.
 
 
اندیشکده CSIS:
ابعاد موشکی و هسته‌ای، نشان می‌هد که وضعیت فعلی که بین ایران واسرائیل واقع شده، اسرائیل را مجبور می‌کند که از انتخاب حمله اول پیروی کند تا بتواند امنیت نیروهای نظامی هسته‌ای خودش را حفظ کند.
گروه جنگ نرم مشرق- اندیشکده آمریکایی مطالعات استراتژیک و بین المللی در گزارشی به قلم آنتونی کوردزمن تاثیر پیشرفت های هسته ای و موشکی ایران بر توازن نظامی خلیج فارس را بررسی کرد.
بر اساس گزارش این اندیشکده (سی اس آی اس)، ایران تعداد، محدوده و ظرفیت موشکی و راکتی خود در خاورمیانه را افزایش داده است. این گزارش اخطار می‌دهد که نیروی موشکی تهران جبران کمبود نیروی هوایی این کشور بوده و به این کشوراجازه می‌دهد تا تهدیدی علیه همسایگان و نیروهای ایالات متحده باشد.
این گزارش ایران هراسانه می‌افزاید: توافق اولیه‌ای که میان ایران و شش قدرت انجام شده بود فرصتی کلیدی برای حرکت به سمت نابودی تهدید هسته‌ای ایران بود. اما در طول این سال‌ها تهران توانسته موشک‌های متعارف نظامی خود را توسعه داده به طوری که می‌تواند هر هدفی در خلیج فارس را بزند.




 این گزارش اخطار می‌دهد که در صورت حمله به این کشور، ایران می‌تواند از ظرفیت جنگ‌افزارهای نامتقارن خود در خلیج فارس علیه همسایگانش استفاده کند. در سطحی دیگر، افزایش بی‌وقفه در تعداد، محدوده و ظرفیت نیروی موشکی این کشور، سطح گسترش در خلیج فارس را افزایش داده است. ایران نشان داده است که راکت‌های دوربرد خود را به دلایل دوستانه یا به صورت نیروی نیابتی در اختیار حزب‌الله و حماس خواهد گذاشت.

در تهدیدی قوی‌تر، این گزارش نشان می‌دهد که ایران پیش از رسیدن به توافق ژنو تقریبا همه قطعات لازم برای ظرفیت اتمی را حاصل کرده است. البته به جز مواد شکافت‌پذیر مورد نیاز برای سلاح هسته‌ای. این تهدید افزایش تحریم‌ها توسط اسرائیل و امریکا را سبب شده است. باید گفت که تهدید هسته‌ای ایران از رشد ظرفیت توان موشکی در خلیج فارس و مرزهای این کشور جدا شدنی نیست.

این گزارش خاطر نشان می کند : به سختی می‌توان گفت که تحریم‌ها و مذاکرات، برنامه هسته‌ای و موشکی این کشور را متوقف می‌کند. با این حال این گزارش نشان می‌دهد که انتخاب‌های نظامی گزینه‌های غیرقطعی را پیشنهاد می‌دهند. هم اسرائیل و هم امریکا کرارا گفته‌اند که در حال طراحی انتخاب‌های نظامی‌ای هستند که حداقل بتواند شامل حملات پیشگیرانه به تاسیسات هسته‌ای ایران بشود.


یک حمله پیش‌گیرانه رویارویی مستقیم نظامی یا برخورد در خلیج فارس را شعله‌ور خواهد کرد و یا ممکن است که باعث حملات موشکی ایران به پایگاه‌های آمریکا، شورای همکاری خلیج فارس یا اسرائیل شود. افزون بر این باید به جنگ نیابتی در لبنان عراق، افغانستان، خلیج فارس و دیگر مناطق هم اشاره کرد.

این گزارش می افزاید: نتیجه اینکه اسرائیل، ایالات متحده و کشورهای عربی نمی‌توانند بین جنگ پیش‌گیرانه و سیاست بازدارنده انتخاب کنند. مگر اینکه ایران اساسا مسیر کنونی‌اش را تغییر دهد. حملات پیش‌گیرانه شاید قادر باشد که برای مدتی تلاش‌های ایران را به تاخیر اندازند اما حرکت ایران به سمت بازسازی توانایی‌های هسته‌ای شروع خواهد شد و بعد از آن اسرائیل و امریکا و اعراب مجبور خواهند بود توان موشکی و دفاعی و ظرفیت‌های مرتبط با آن را افزایش داده و به سمت هر تلاش جدید ایران برای ساخت سلاح هسته‌ای حمله کنند.

این گزارش نتیجه می گیرد : ابعاد موشکی و هسته‌ای ایران نشان می‌هد که وضعیت فعلی که بین ایران و اسرائیل واقع شده، اسرائیل را مجبور می‌کند که از انتخاب حمله اول پیروی کند تا بتواند امنیت نیروهای نظامی هسته‌ای خودش را حفظ کند.

معارف اسلامی

 

آیا سعد و نحس ایّام وجود دارد/ راهکار رفع نحوست ایام
  
آیت الله مظاهری درباره سعد و نحس ایام گفت: به فرض که روزها و زمان‌های نحسی وجود داشته باشد، باید بدانیم که به واسطۀ توسّل به قرآن کریم و خواندن قرآن، توسّل به اهل بیت(ع) و به واسطه صدقات، خیرات و انفاقات و استغفار و استعاذه، نحوست از بین خواهد رفت.

به گزارش خبرگزاری مهر، با توجه به فرا رسیدن ماه صفر، آیت الله مظاهری در این جلسه درس اخلاق خود قدری راجع به نحوست و مبارکی ایّام صحبت کرده است که در پی می آید.

سعد و نحس ایّام

قضیّه نحوست برخی ایّام و ساعات، از نظر شرعی، قضیّه مشهوری است و انکار اصل قضیّه مشکل است. از نظر عقلی هم برهان قاطع برای انکار آن نداریم، چنان‌که اثبات آن نیز دلیل عقلی قوی ندارد.

آن دسته که قائل به وجود ایّام نحس بوده‌اند، برای اثبات این مطلب به قرآن کریم تمسّک کرده‌اند که می‌فرماید:

«فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی‏ أَیَّامٍ نَحِساتٍ»[1]

«إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحاً صَرْصَراً فی‏ یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ»[2]

و همچنین به آیاتی برای سعد ایّام تمسّک کرده‌اند: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی‏ لَیْلَةٍ مُبارَکَةٍ»[3]   

همچنین روایاتی در این زمینه در خصوص سعد و نحس برخی ماه‌ها و روزها و ساعات وجود دارد.[4]  برخی نیز معتقدند که روز و ساعت نحس وجود ندارد و نحوستی که در قرآن کریم به آن اشاره شده است را به اعتبار مظروف دانسته‌اند، نه به اعتبار ظرف. بر اساس این نظریّه، آن بلای سنگین و نابود کننده که در آیات شریفه ذکر شده، نحس است و به این اعتبار، آن روزها، روزهای نحس نامیده شده‌اند، ولی انکار سعد و نحس ماه‌ها و بعضی ایّام و ساعات، با وجود روایات، کار مشکلی است.

 راهکار رفع نحوست ایام

امّا، به فرض که روزها و زمان‌های نحسی وجود داشته باشد، باید بدانیم که به واسطۀ توسّل به قرآن کریم و خواندن قرآن، توسّل به اهل بیت«ع» و به واسطه صدقات، خیرات و انفاقات و استغفار و استعاذه، نحوست از بین خواهد رفت.

بنابراین، اگر کسی بخواهد در زمان مشهور به نحوست، به کاری بپردازد، با صدقه و توسّل و نظایر آن، می‌تواند آن نحسی را رفع کند و به کار خود برسد. مثلاً اگر مشهور است که مسافرت در روز دوشنبه خوب نیست، چنانچه کسی قصد مسافرت در روز دوشنبه را دارد، می‌تواند صدقه بدهد و با امید و توکّل به خداوند متعال، حرکت کند و نحوست آن روز را از بین ببرد. همچنین انسان هنگام خروج از منزل، می‌تواند با قرائت قرآن مثلاً سه مرتبه «آیة الکرسی»، در حفظ قرآن کریم قرار گیرد و به کارهای خود برسد.

با این راهکار، اصل قضیّه حل می‌شود؛ چون به فرض صحت ایام و ساعات نحس، نحوست آن قابل رفع است. پس، از آنجا که صورت مسأله را می‌توان با راهکاری که بیان شد، حذف کرد، اساساً نزاعی باقی نمی‌ماند و تفاوت ندارد که بگوییم اصل قضیه وجود دارد یا ندارد.

همچنین، اعتماد و توکّل به خداوند متعال، تفأل به خیر و نیکی و گمان خوب به خداوند و امید به رحمت الهی، به طور طبیعی مانع گرفتاری انسان می‌شود. چنان‌که تفأل بد و ظنّ و گمان شر و منفی بافی، منجر به ناامیدی از رحمت خداوند می‌شود و علاوه بر آنکه گناه آن بسیار بزرگ است، به طور طبیعی باعث گرفتاری می‌شود.

 سعد و نحس اعمال

صرف نظر از اینکه روز و ساعت نحس وجود داشته باشد یا نه، آنچه قرآن کریم در آیات فراوانی بر آن تأکید می‌ورزد و نسبت به آن صراحت و دلالت دارد، این است که اعمال خوب انسان، مبارک است و اعمال بد او نحوست دارد. به عبارت دیگر، رفتار و گفتار پسندیده یا ناپسند آدمی، در سرنوشت او تأثیرگذار است. این تأثیر در تعالیم دینی، تجسّم عمل و در عرف مردم، مکافات عمل نامیده می‌شود. قرآن‌کریم می‌فرماید: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[5]

یعنی اگر مردم جداً مؤمن و متقی باشند، صد در صد در رفاه و آسایش قرار می‌گیرند و برکات، از آسمان و زمین برای آنها نازل می‌شود و یک زندگی مبارک، عاری از غم، غصّه، فقر، تبعیض، ظلم و اختلاف برای آنان پدید می‌‌آید. در مقابل، اگر مردم ایمان و تقوا نداشته باشند، از آسمان و زمین بلا و مصیبت بر آنها می‌بارد و زندگی نحسی، توأم با دلهره، ناامنی، نگرانی و سختی، خواهند داشت.

طبق تصریح قرآن کریم، هر کسى- مرد یا زن- مؤمن باشد و عمل صالح و کار شایسته انجام دهد، خداوند متعال زندگی او را طیّب و پاکیزه می‌گرداند و به او حیات حقیقى می‌بخشد و پاداشی بهتر و برتر از عمل او، به او عطا می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ او انْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ اجْرَهُمْ بِاحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ».[6]

به عبارت دیگر، سعادت و شقاوت هر اجتماعی، وابسته به اعمال افراد آن است. اگر اعمال افراد بد باشد، مخصوصاً اینکه در رعایت حقّ‌النّاس‌ کوتاهی کنند، آن جامعه شقی و بدبخت است و اگر اعمال آنها خوب باشد، مخصوصاً در احترام به حقوق یکدیگر و در خدمت به خلق خدا، آن جامعه در همین دنیا روی سعادت و خوش‌بختی را می‌بیند. این قاعده، ربطی به مسلمانی و غیر مسلمانی اجتماع ندارد و اتفاقاً خداوند متعال در این زمینه از مسلمانان انتظار بیشتری دارد.

اساساً بازتاب گناه و معصیت، شومی و نحسی و بازتاب ثواب و نیکی، سعادت است. قرآن کریم می‌فرماید: یا رسول الله! ملّتی را مثال بزن که بسیار در رفاه و آسایش بودند و از نظر امنیّت دل، زندگی آنها منهای غم و غصه بود؛ اما گناه کردند و آن گناهان زندگی خوب و مبارکشان را به زندگی نحسی مبدّل کرد: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُونَ»[7]

بنابراین مشکلات اجتماعی و حتی اقتصادی مردم، با ظهور و بروز گناه در جامعه، رابطۀ مستقیم دارد. مثلاً افراد گناهکار، در اثر گناه و نافرمانی، معمولاً زندگی پریشان و ناآرامی دارند و این مصیبت را خود به وجود آورده‌اند. اشخاص ناباب و تابع هوی و هوس و کسانی که خانه آنان پر از شهوت و هوس‌رانی است، طبق سنّت خداوند سبحان، بدبخت و پریشان احوال خواهند بود و زندگی آنان نحس است.

عبارت‌ «بِما کانُوا یَصْنَعُونَ» و الفاظ مشابه آن، به‌طور مکرّر در قرآن کریم بیان شده است و این معنا را می‌رساند که بسیاری از مصائب و بلاهای اجتماعی، بازتاب اعمال خود انسان‌ها است. قرآن کریم در آیه دیگری می‌فرماید: کسانى که کافر شدند، پیوسته تجسّم عمل و بروز و ظهور زشتی کردار خود را می‌بینند و مصیبت کوبنده‏اى به آنان و به اطرافیان آنان می‌رسد: «لا یَزالُ الَّذینَ کَفَروُا تُصیبُهُمْ بِما صَنَعُوا قارِعةٌ او تَحُلُّ قَریباً مِنْ دارِهِمْ».[8]

کفر در این آیه، کفر عملی به معنای گناه و معصیت را هم شامل می‌شود. بنابراین خداوند برای هیچ کس شومی و نحوست و بدبختی نخواسته است، امّا انسان‌ها با اعمال و رفتار خود، چنین مشکلاتی را فراهم کرده‌ و زندگی توأم با نحوست برای خود پدید می‌آورند. چنان‌که اعمال نیکوی آدمیان، سعادت و رستگاری دنیا و آخرت را برای آنان در پی خواهد داشت. قرآن کریم می‌فرماید: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى‏»[9]

منظور از «ذکر» در این آیه را نماز دانسته‌اند؛ امّا نماز در این آیه مصداقی برای انجام واجبات و ترک محرّمات است و در حقیقت، می‌فرماید: انسان گناهکار و کسی که به انجام واجبات شرعی اهمیّت نمی‌دهد، در دنیا زندگی تنگ و سختی دارد و در آخرت هم کور است.

 پاسخ به یک اشکال

در اینجا یک اشکال مطرح می‌شود و آن اینکه گاهی انسان به مصیبتی گرفتار می‌شود که نقشی در پدید آمدن آن نداشته است. آیا این بلا یا مصیبت هم ناشی از اعمال خود او و به عبارت دیگر تقصیر خود اوست؟

در پاسخ باید گفت: به جز مصائب اکتسابی که خود انسان در وقوع آن نقش مستقیم دارد، دو نوع بلا یا مصیبت دیگر نیز ممکن است در زندگی انسان پدید آید؛ یک قسم، مصائب خدادادی هستند که بدون تقصیر انسان، از جانب خداوند سبحان نازل می‌شود. قسم دیگر، مصائب تحمیلی از سوی جامعه می‌باشند که رخداد آنها، نه از جانب خداوند و نه تقصیر خود انسان است، بلکه اجتماع و محیط پیرامون، عامل پدید آورنده آن حوادث و بلایا هستند.

به بیان دیگر، کسی نباید فعل انسان را با فعلی که از جانب خداست، اشتباه بگیرد؛ نحوست ناشی از اعمال، مربوط به وقتی است که انسان با اختیار خود، عملی مرتکب شود که نتیجه آن نحس است. اگر انسان بنده حقیقی خدا باشد، اعمال او و زندگی او همراه با سعادت است و چنانچه بنده شیطان باشد، اعمال او و حیات او نحس و شوم است.

باید توجه داشت که مصائب خدادادی نه تنها نحس نیست، بلکه چون از طرف خداست، سعد است. مثلاً کسی که بدون تقصیر، دچار ورشکستگی و فقر شده است، آبروریزی، زندان و شماتت برای او خیلی سخت است، اما پاداش فراوانی دارد. این، لطف  خداست و باید بگوییم همه آن سعادت است و نحوست در آن نیست.

 مصائب خدادادی، الطاف خفیّه خداوند

مصائب خدادادی، تقدیر انسان و از الطاف خفیّه خداوند متعال هستند. گاهی الطاف پروردگار متعال، آشکارا به انسان می‌رسد که به آن الطاف جلیّه گفته می‌شود؛ نعمت‌های ظاهری نظیر زندگی خوب، خانواده صالح و بدن سالم، از الطاف جلیّه محسوب می‌شوند. در مقابل، الطاف خفیّه، از آن نظر که نعمت‌های باطنی هستند و ظاهری دشوار و بلاگونه دارند، صبر و استقامت می‌طلبند.

صبر در برابر این‌گونه مصائب، در قیامت، ثواب و پاداش فراوانی دارد. قرآن کریم، اجر چنین صبری را بدون اندازه و بی‌حساب می‌داند: «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»[10]

مصائب خدادادی، مصلحت تامّه ملزمه

آنچه راجع به تأثیر اعمال، بر سعادت یا نحوست زندگی انسان بیان شد، به مصائب خدادای مربوط نمی‌شود؛ چون معلوم است که هرچه از طرف خدا بیاید، صد در صد مصلحت تامه ملزمه است که نام آن را قضا و قدر می‌گذاریم. اساساً شر و بدی از طرف خداوند نیست؛ زیرا اگر خداوند برای بنده خود بد و شر بخواهد، با صفات او نظیر اینکه عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است، سازگار نخواهد بود. این موضوع با ذکر یک مثال و بیان چند پرسش و پاسخ، قدری روشن‌تر می‌شود:

هنگام نزول مصیبت خدادادی، مانند وقتی که فرزند انسان از دنیا می‌رود، این سؤالات مطرح می‌شود که: آیا خداوند به احوال آن پدر و مادر عالم بود یا نه؟ آیا خداوند قادر بود از مرگ آن بچه جلوگیری کند یا نه؟ آیا خداوند جواد، رحیم و رحمان بود که به آن پدر و مادر رحم کند و فرزند آنها را نگیرد یا نه؟ آیا خدا در کارهایش حکمت دارد یا نه؟ آیا خدا نسبت به آن خانواده رئوف و مهربان بود یا نه؟

در پاسخ به این سؤالات، اگر گفته شود خداوند، آن صفات را ندارد، آنگاه به این نتیجه می‌رسیم که چنین خدایی، خدا نیست و ما چنین معبودی را نمی‌پرستیم. امّا اگر خداوند متعال را مستجمع جمیع صفات کمالات بدانیم و از جمله بدانیم که او عالم، رحمان، رحیم، قادر، حکیم، رئوف، کریم و جواد است، پس باید بپذیریم که مصیبتی که از جانب او نازل می‌شود، صد در صد مصلحت تامّه ملزمه و بر وفق حکمت است.

مثلاً در مثال فوق، ممکن است فرزند آن پدر و مادر، در ادمه زندگی، فاسد یا بی‌عفّت شود و علاوه بر عاقبت شرّی که برای خود رقم می‌زند، آبروی خانواده را ببرد و زندگی آنان را تباه کند. خداوند متعال، از سر لطف و مرحمت خود، آن فرزند را از پدر و مادر می‌گیرد و حتماً با نعمتی مشابه آن یا نعمتی برتر، جبران آن را می‌نماید.

با این برهان، مسأله قضا و قدر که هیچ کس نمی‌تواند به معنای واقعی آن را حل کند و پاسخ قانع کننده برای آن بیابد، به خوبی حل می‌شود.

 لطف خداوند، در مصائب ناشی از اجتماع

گاهی مصائب زندگی انسان، نه تقصیر خودش است، نه خداوند برای او چنین خواسته است. این دسته از بلایا، حوادث ناخوشایند و دشواری هستند که از سوی جامعه به انسان تحمیل می‌شود. مثلاً اعمال خوب و بد انسان‌ها، در سرنوشت فرزندان آنان مؤثّر است. قرآن کریم می‌فرماید:

«وَ لْیَخْشَ الَّذینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَیْهِمْ فَلْیَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْیَقُولُوا قَوْلاً سَدیداً»[11]

به تجربه نیز اثبات شده است که ظلم و گناه انسان، نه تنها گریبان خودش را می‌گیرد، بلکه در آینده فرزندان او نیز اثر منفی دارد و آنان در اثر گناه پدر و مادر به سرنوشت شوم و نحسی گرفتار می‌شوند. مثلاً گاهی یک ظلم، یک زخم زبان، یک غیبت یا یک تهمت، علاوه بر خود انسان، فرزند او را یک عمر دچار مصیبت می‌کند. باید توجه داشت که شومی و سختی زندگی آن فرزندان، از سوی خداوند متعال نیست؛ بلکه مصائب زندگی آنان در اثر آتشی است که پدر و مادر یا اطرافیان افروخته‌اند؛ امّا خداوند متعال از سر لطف و مهربانی، فرصت‌هایی در زندگی این افراد ایجاد می‌کند و ظلم دیگران را برای آنها جبران می‌کند.

مثال دیگر این دسته از مصائب، مشکلات، معضلات و موانعی است که جبر جامعه برای ازدواج و اشتغال جوانان پدید آورده است. اکنون بسیاری از جوانان آمادگی ازدواج دارند، امّا فقر و نارسایی، گرانی و فقدان امکانات اولیّه، نظیر مسکن مناسب، و همچنین رواج تجمّلات و گسترش تشریفات ازدواج، مانع ازدواج آنان شده است. پس، سختی زندگی برای کسانی که از تجرّد یا بیکاری رنج می‌برند و خود تقصیری در این زمینه ندارند، مربوط به خداوند نیست، بلکه تقصیر اجتماع است، امّا خداوند لطف می‌کند و برای افراد بدون تقصیر جبران می‌کند و زمینه رشد و سعادت آنها را فراهم می‌نماید.

..................................................................

[1]. فصلت‏ / 16

[2]. قمر / 19

[3] . دخان / 3

[4]. بحار الانوار، ج 56، صص 31-18، باب 15 (باب ما روى فى سعادة ایام الاسبوع و نحوستها)

[5]. الأعراف / 96

[6]. نحل / 97

[7]. النحل‏، 112

[8].  رعد/ 31

[9]. طه‏ / 124

[10]. زمر / 10

[11]. النساء /  

یک هشدار بهداشتی به خوزستانیهای محترم

 

هشدار مرکز بهداشت خوزستان:
مسمومیت با گاز مونوکسیدکربن، کشنده است
اجتماعی  13:20:7 1392/09/24

929-12614-5 کد خبر
 

معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز با شرح نکات ایمنی در مورد استفاده از بخاری­های گازسوز، گفت: رعایت نکات ایمنی وسایل نفت سوز و گاز سوز الزامی است.

دکتر سیدمحمد علوی در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) –منطقه خوزستان-  با هشدار درباره رعایت نکات ایمنی با توجه به استانداردهای موجود در بهداشت محیط زیست، اظهار کرد: یکی از نکات اساسی این است که همیشه اجازه بدهید هوای کافی برای تنفس شما و جهت سوختن بخاری گازسوز به اتاق برسد. وجود روزنه­های زیر درب­ها برای این منظور مفید می­باشند. بنابراین روزنه­های زیر درب­ها را با اشیائی همچون پارچه ، پتو و ... مسدود نکنید.

وی افزود: از صحیح سوختن گاز و سلامت بخاری بوسیله افراد ذی­صلاح مطمئن شوید و از سلامت دودکش مربوط به بخاری اطمینان حاصل نمایید.

علوی هشدار داد: از تبدیل بخاری و سایر وسایلی که با سوخت­های دیگر مورد استفاده قرار می­گیرند به وسایل گازسوز جدا خودداری نمایید. همچنین باید توجه داشت که قرار گرفتن پرده، لباس، رختخواب، ظروف پلاستیکی و سایر اشیای قابل اشتعال در مجاورت بخاری می­تواند سبب وقوع آتش سوزی در منزل گردد.

وی گفت: درصورتی که احساس کردید سوخت بخاری ناقص بوده و یا باشعله آبی نمی­سوزد به آن بی‌تفاوت نمانید، ممکن است این نقص ناشی از نرسیدن هوای کافی به بخاری باشد.

رییس مرکز بهداشت خوزستان ضمن بیان عایت نکات ایمنی دودکش­ها گفت: نصب هرگونه وسیله گازسوز در حمام مغایر اصول ایمنی و ممنوع است. مسدود شدن دودکش، سبب سوخت ناقص وسایل گازسوز و ایجاد گازهای خطرناک و مسموم_کننده می_شود که این امر موجب خفگی در اثر گازگرفتگی خواهد شد. بنابراین قبل از نصب بخاری یا آبگرمکن باید مسیر دودکش بررسی شود و از باز بودن آن اطمینان حاصل شود. باید همواره محل اتصال دودکش به وسایل گازسوز بازرسی و از محکم بودن آن اطمینان حاصل شود.

علوی توضیح داد: هر چند وقت یک بار کلاهک دودکش­های وسایل گازسوز بازرسی و چنان­چه کلاهک آن افتاده باشد، در محل خود نصب شود. کلاهک علاوه بر این­که از نفوذ باران و برف و افتادن سایر اشیا و ورود پرندگان به داخل دودکش جلوگیری می کند، در منظم سوختن وسیله گازسوز نیز موثر است.

وی توصیه کرد: به منظور افزایش ضریب ایمنی در محل نصب وسایل گازسوز از سنسورهای هشداردهنده گاز CO استفاده شود. استفاده از هرگونه بخاری با سوخت فسیلی اعم از دودکش­دار و بدون نیاز به دودکش در حمام غیر مجاز است. استفاده از بخاری­های بدون نیاز به دودکش در اتاق خواب بر اساس استاندارد ملی ایران به شماره ۱ ISIRI۷۲۶۸ مجاز نیست.                 

معاون بهداشت دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در زمینه نکات ایمنی بخاری­های نفتی گفت: بخاری نفتی باید مجهز به سیستم تنظیم سوخت (کاربراتور) باشد، بخاری‌هایی که فاقد این سیستم هستند بسیار خطرناک هستند. مخزن سوخت بخاری نیز باید از قسمت کوره فاصله داشته و یا به ‌نحوی عایق‌کاری شده باشد.

وی ادامه داد: بخاری‌ها حتما باید مجهز به دودکش با قطر مناسب با ظرفیت بخاری باشند و اتصالات این دودکش‌ها باید محکم باشد تا امکان نشت گازهای سمی و خطرناک به داخل اتاق منتفی گردد. دودکش باید در انتها به فضای باز و آزاد مانند پشت‌بام ارتباط داشته باشد.

علوی افزود: آن قسمت از دودکش که در پشت‌بام قرار گرفته باید به ارتفاع ۸۰ سانتی‌متر از بلندترین نقطه ساختمان بالاتر بوده و حتما مجهز به کلاهک مخصوص باشد.

وی تصریح کرد: بخاری را در محل مناسب و بی‌خطر منزل و دور از پرده‌ها و دیگر وسایل قابل اشتعال و در نقطه‌ای خارج از محدوده رفت و آمد بچه‌ها و در سطح بدون شیب و در حال ثبات کامل قرار دهید. هر گونه نقص فنی و نشت از اتصالات را سریعا برطرف نمایید و حتما از افراد مطلع استفاده کنید.

رییس مرکز بهداشت خوزستان گفت: همه ساله قبل از بهره‌برداری از بخاری، داخل دودکش‌ها را از دوده تمیز نموده و بخاری را نیز سرویس و رفع نقص نمایید.

وی در مورد علایم مسمومیت با گاز مونوکسید کربن اظهار کرد: علایم مسمومیت با منواکسید کربن می­تواند طیف وسیعی از علایم را شامل شود که در بیماری­های مختلف دیده می­شود. متاسفانه بسیاری از این علایم شبیه به علایم سرماخوردگی است و بیشتر افراد فکر می­کنند به دلیل سردی هوا دچار سرماخوردگی شده­اند و تمایل به استراحت و خوابیدن پیدا می­کنند. ابتلای تمام افراد خانواده به علایمی شبیه به آنفلوآنزا، بروز مسمومیت در افراد را نشان می­دهد. سردرد، ضعف جسمانی، سرگیجه و بی قراری، تهوع و استفراغ، خمیازه کشیدن بیش از حد و کاهش دید از علایم عمومی مسمومیت­ها است.

وی ادامه داد: حالت خواب­آلودگی شدید، کسلی، خستگی و کاهش قدرت عضلانی از جمله علایم اولیه مسمومیت در افراد به شمار می­رود. چنان­چه افراد در این مرحله متوجه چنین علایمی شدند، با خارج شدن از فضای آلوده می­توانند از پیشرفت مسمومیت پیشگیری کنند.

علوی بیان کرد: اگر کسی دچار گاز گرفتگی شد مجموعه اقداماتی باید فورا انجام شود؛ فرد مسموم را از محیط آلوده به هوای آزاد منتقل کنید. یقه پیراهن و کمربند و لباس­های تنگ افراد مسموم را باز کنید ودرصورت امکان عملیات اکسیژن­دهی به فرد مسموم را با نهایت دقت شروع کنید. باز نگه داشتن راه­های تنفسی و تماس با اورژانس در مراحل بعدی درمانی باید مورد توجه قرار گیرد.

وی تصریح کرد: به یاد داشته باشید که خارج کردن افراد آسیب­دیده از محیط آلوده و قرار دادن آنها در محیط باز از مهمترین اقدامات پیشگیرانه محسوب می­شود.

 

یک خبر از خرمشهر

 

اجازه نمی‌دهیم امام جمعه خرمشهر از این شهر برود
 
 
اجازه نمی‌دهیم امام جمعه خرمشهر از این شهر برود
  بزرگنمایی:

شنبه 23 آذر 1392 - 9:30:00 AM

 

عبدالله سامری  با اشاره به استعفای امام جمعه این شهر اظهار کرد: من به عنوان نماینده مردم خرمشهر در مجلس اجازه نمی‌دهم حجت‌الاسلام موسوی با توجه به حمایت‌ها و دلسوزی‌هایی که از شهروندان و این شهر داشته است از این شهر برود زیرا این امر به صلاح خرمشهر نیست.

وی افزود: دغدغه امام جمعه خرمشهر، محرومیت‌ها و مشکلات این شهر است اما برخی مسئولان قصد سنگ‌اندازی در راستای توسعه عمران این منطقه را دارند.

نماینده مردم خرمشهر در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: حجت‌الاسلام موسوی خود را در قبال مردم این شهر مسئول می‌داند و تذکراتی که به مسئولان می‌دهد از روی نگرانی و نارضایتی از عملکرد اجرایی برخی از آنهاست که واقعا به حق و انصاف است.

وی ادامه داد: برخی افراد در این شهرستان با تشکیل نهادهای مردمی و انباشته کردن ثروت به مردم خرمشهر ظلم می‌کنند و حتی حاضر نیستند زن و بچه خود را برای اقامت و زندگی به این منطقه بیاورند.

سامری خاطرنشان کرد: اینها دغدغه‌های خرمشهر است که با وجود گذشت این همه سال از پایان جنگ تحمیلی هنوز اجازه نمی‌دهد این شهرستان پیشرفت کند.

وی ادامه داد: از امام جمعه خرمشهر تقاضا دارم با ماندن در این شهر به رفع مشکلات مردم بپردازد، رسالت بزرگ خود را همچنان انجام دهد و با رفتن از خرمشهر، فضا را برای فرصت طلبان و سودجویان باز نکند.

فارس 

اخبار روز خوزستان

 

مروری بر جهاد دانشگاهی خوزستان، از تاسیس تا امروز
 

دوشنبه 11 آذر 1392 - 10:20:23 AM

رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (ره) در خردادماه سال 59 فرمان تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کرد و این ستاد نیز در 16 مردادماه همان سال نهاد انقلابی جهاد دانشگاهی را با هدف انقلاب فرهنگی تاسیس کرد.

در سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ستاد انقلاب فرهنگی به شورای عالی انقلاب فرهنگی تبدیل شد و در پی آن، اساسنامه جهاد دانشگاهی نیز در سال 65 مورد تجدید نظر قرار گرفت و با حذف وظیفه مشارکت در مدیریت دانشگاه ها و تاکید بر انجام فعالیت های فرهنگی و تحقیقاتی به منظور اسلامی شدن دانشگاه ها به تصویب رسید.

در سال 69 نیز مصوبه ای از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید که بر اساس آن، جهاد دانشگاهی به عنوان پلی میان دانشگاه و بخش صنعتی و خدماتی کشور معرفی شد. بر اساس این مصوبه دو وظیفه عمده انجام تحقیقات علمی و فعالیت های فرهنگی نیز بر عهده جهاد دانشگاهی است.

بر اساس تعریف شورای عالی انقلاب فرهنگی، جهاد دانشگاهی نهادی است عمومی و غیردولتی، زیر نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، دارای شخصیت مستقل و از لحاظ اداری، استخدامی و مالی تابع مقرراتی است که در چارچوب اختیارات قانونی به تصویب هیات امنای جهاد دانشگاهی می‌سد.

همچنین مواردی مانند گسترش تحقیقات و شکوفایی روحیه تتبع و استعدادها در سطح جامعه برای نیل به خوداتکایی، توسعه امور فرهنگی در سطح جامعه از طریق همکاری با حوزه، دانشگاه و سایر مراجع و نهادهای فرهنگی به خصوص برای نسل جوان و گسترش طرح های کاربردی و نیمه صنعتی از طریق پیوند با مراکز علمی و تحقیقاتی به منظور به کارگیری نتایج پژوهش به عنوان وظایف این نهاد انقلابی تعریف شده است.


تبلیغ و ترویج فرهنگ و هنر اسلامی و برنامه ریزی فرهنگی و تربیتی و ایجاد آمادگی فکری و مکتبی در قشر جوان، به خصوص دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان به منظور مقابله با غرب زدگی و انحرافات در چارچوب سیاست های فرهنگی کشور، ایجاد تشکیلات مناسب به منظور تألیف، ترجمه و انتشار کتب، نشریات نتایج تحقیقات و مقالات علمی، فرهنگی و تولید مواد کمک آموزشی و انجام تحقیقات توسعه ای و کاربردی نیز ازجمله وظایف کلی مجموعه جهاد دانشگاهی است.

همچنین بر اساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، پی گیری طرح های تحقیقاتی جهاد تا پایان مرحله نیمه صنعتی و صنعتی، ارائه خدمات علمی و فنی در زمینه های مختلف مورد نیاز جامعه، حمایت، تشویق و جذب دانشجویان و پژوهشگران جوان و مستعد و برنامه ریزی و ایجاد شرایط و امکانات لازم به منظور فراهم آوردن زمینه فعالیت های علمی و پژوهشی آنان بر مبنای شناخت مشکلات واقعی و نیازهای تخصصی جامعه، اجرای دوره های رسمی آموزش های علمی کاربردی مطابق ضوابط و مقررات آموزش عالی کشور، ایجاد تشکیلات آموزشی و تحقیقاتی بر اساس قوانین و مقررات آموزش عالی و مشارکت در ایجاد زمینه های مناسب برای اشتغال بیشتر فارغ التحصیلان دانشگاهی نیز از دیگر وظایف این مجموعه است.

در حال حاضر هیات امنای جهاد دانشگاهی، عالی ترین مرجع سیاستگذاری در این مجموعه است. مجموعه جهاد دانشگاهی دارای 43 واحد در استان های مختلف کشور است که 13 واحد آن در شهر تهران و 30 واحد در مراکز استان ها استقرار دارند. همچنین تعداد 3 پژوهشگاه و 24 پژوهشکده، 27 سازمان، مرکز، مؤسسه و شرکت به ثبت رسیده، یک مجتمع تحقیقاتی و دو پارک علم و فناوری نیز تحت پوشش این نهاد فعالیت دارند.

مجموعه جهاد دانشگاهی در استان خوزستان در همان سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با تشکیل این نهاد انقلابی در کشور، فعالیت خود را در استان و با عنوان جهاد دانشگاهی استان های خوزستان و لرستان آغاز کرد و در طول سال ها فعالیت توانسته موجب تحولات فرهنگی و علمی بسیاری در استان شود.

جهاد دانشگاهی در استان خوزستان در سال های ابتدایی فعالیت به صورت شورایی اداره می شد و افرادی مانند "عبدالرحیم چینی پرداز" و "علی شکرالله زاده" به عنوان دبیر در این شورا حضور داشتند. اواسط دهه 60 و در حالی که تنها چند سال از عمر این مجموعه جوان در استان می گذشت، "علی شکرالله زاده" که دبیر شورای جهاد در استان بود، ریاست این مجموعه انقلابی را بر عهده گرفت و دوره مدیریت وی تا سال 74 ادامه پیدا کرد. پس از وی، "محمدرضا پورعابد" به سمت ریاست جهاد دانشگاهی در استان خوزستان منصوب شد و دوره ریاست وی تا سال 85 ادامه یافت. "قدرت الله شاکری نژاد" رئیس بعدی جهاد در خوزستان بود که از دی ماه سال 85 مسئولیت را بر عهده گرفت و خرداد سال 90 نیز مسئولیت خطیر ریاست جهاد دانشگاهی را به "مجتبی مقبل الحسین" واگذار کرد. دوره ریاست مقبل الحسین نیز روز گذشته به پایان رسید و با حکم حمیدرضا طیبی، رئیس جهاد دانشگاهی، شاکری نژاد بار دیگر در راس جهاد دانشگاهی خوزستان قرار گرفت و سرپرست این مجموعه شد.

جهاد دانشگاهی در استان خوزستان دارای معاونت های فرهنگی، آموزشی، پشتیبانی و پژوهشی است و در ذیل این معاونت ها، مجموعه های فعال و جوانی در حال فعالیت هستند.

با توجه به اینکه مجموعه جهاد دانشگاهی از ابتدا با هدف انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها ایجاد شد، معاونت فرهنگی این مجموعه هنوز هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است و واحدهای تحت نظارت این معاونت از نیروهای جوان و فعال تشکیل شده است. خبرگزاری بین المللی قرآنی ایران (ایکنا)، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مرکز افکارسنجی دانشجویان (ایسپا)، سازمان فعالیت های قرآنی و سازمان فرهنگی دانشجویی امام (ره) و انقلاب اسلامی، مرکز گردشگری علمی فرهنگی دانشجویان ایران، اداره فعالیت های اجرایی و سازمان دانشجویان ایران (شعبه خوزستان) از جمله واحدهایی هستند که در طول سال های اخیر در ذیل معاونت فرهنگی جهاد دانشگاهی خوزستان فعالیت داشته اند.

معاونت آموزشی جهاد دانشگاهی خوزستان نیز در سال های اخیر از مجموعه های فعال این نهاد بوده است؛ موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان و دانشگاه علمی و کاربردی با دارا بودن تعداد زیادی دانشجو در رشته ها و مقاطع مختلف از مهمترین فعالیت های جهاد در حوزه آموزش عالی است. مرکز آموزش های تخصصی کوتاه مدت جهاد دانشگاهی خوزستان نیز با برگزاری کلاس های آموزشی مختلف و ارائه گواهی معتبر، توانسته در سال های گذشته نقش مهمی در ارتقاء سطح علمی کارکنان سازمان ها و ادارات دولتی استان خوزستان ایفا کند.

معاونت پژوهشی جهاد دانشگاهی خوزستان نیز فعالیت های پژوهشی گسترده ای را به انجام رسانده و با دارا بودن گروه های تحقیقاتی ازجمله گروه پژوهشی اصلاح خاک و توسعه پایدار، گروه پژوهشی روانشناسی، گروه پژوهشی آموزش سلامت، مرکز خدمات تخصصی پزشکی، شعبه اشتغال و کارآفرینی و مرکز خدمات تخصصی و پژوهشی ژئوماتیک، خدمات پژوهشی ارزشمندی را ارائه کرده است. مرکز درمان ناباروری جهاد دانشگاهی خوزستان نیز از جمله مراکزی است که در سال های اخیر رشد کرده و با خدماتی که ارائه می دهد، می تواند موجب توسعه توریسم درمانی در منطقه جنوب غرب کشور شود.

پژوهشکده تکنولوژی تولید جهاد دانشگاهی شامل گروه پژوهشی مهندسی شیمی، گروه پژوهشی مهندسی برق، گروه پژوهشی مهندسی مکانیک، مرکز خدمات تخصصی برق و کامپیوتر، مرکز خدمات مهندسی و بازرسی و مرکز خدمات تخصصی شیمی است. شرکت مهندسی بهنیان جنوب نیز از شرکت های فعال تحت مدیریت جهاد دانشگاهی خوزستان است.

مجموعه جهاد دانشگاهی در استان خوزستان، مانند دیگر واحدهای این نهاد انقلابی در کشور در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی با روحیه ای جهادی به فعالیت در عرصه های علمی و فرهنگی پرداخته اند و در مقاطع حساس، با همین روحیه به کار خود ادامه داده اند و منشاء تحولات مثبت بسیاری در استان بوده اند. بر اساس حکم رییس جهاد دانشگاهی، دکتر قدرت الله شاکری نژاد از امروز به عنوان سرپرست جهاد دانشگاهی خوزستان کار خود را آغاز کرده و قطعا مسیر پرفراز و نشیب و دشواری را پیش رو خواهد داشت که امیدواریم به موفقیت روزافزون این نهاد انقلابی در استان منجر شود.

ایسنا

  

اخبار سیاسی روز خوزستان

 

استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ 

 

IMAGE635121888802174947 استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر بی شک در کشورهای مردم محور پارلمان سنبل دموکراسی و مشارکت مردمی بر قانون گذاری و حاکمیت و سرنوشت  با تعیین نمایندگان مردمی از بخش های مختلف سرزمینی خویش  است. در ایران اسلامی امروز به لطف انقلاب شکوهمند اسلامی سال ۱۳۵۷ خورشیدی و خلع سیستم فرد محوری و پادشاهی گذشته و تدوین و وضع قوانین و مقرارات متعدد چهره جدید مردم سالاری  بر ایران اسلامی نمایان گردید .نهادی نسبتا نوپا سابقه ی با توپ بستن خویش در عدم فرمان بری از سیستم فرد محوری و پیش از آن انقلاب نیمه تمام مشروطه !  که بیانگر نقش محوری شاه در گذشته سرزمین کهن ایران زمین بوده است !

اما امروزه با بروز انقلاب شکوهمند اسلامی و اهمیت و اهتمام بر رای و نظر مردم در ساختار قدرت پس از ۳۵ سال از این حرکت عظیم مردمی چهره ی جدید این نهاد قدرت به خود دید رویدادی که با استعفای نمایندگان استان خوزستان در اعتراض به انتقال آب رودخانه ی کارون و کاهش بودجه ی عمرانی استان به نسبت سال گذشته چهره ی تازه به خود گرفته به نوعی بر  اهمیت مجلس شورای اسلامی به عنوان رکن قانون گذاری تاکید ورزیده و در واقع خواستار توجه بیشتر به استان مطبوع خویش نموده اند و در واقع سخن ارزنده و تاریخی حضرت امام خمینی رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی را به یاد می اورد که فرمودند : مجلس در راس امور است.

 

دولت از ابتدا موضع خویش را مشخص کرده بود

دکتر روحانی تقریبا یکصد روز است بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است که این جایگاهی تازه  اهمیت و نقش مردم در تعیین سرنوشت خویش را  پرتو قانون اساسی به نحو شایسته به تصویر می کشد! ایشان  از همان ابتدای انتخاب خویش بر این امر تاکید داشته و دارد که میراث دار دولتی است که از لحاظ اکثر شاخص های اقتصادی و عمرانی در وضعیت نا به سامانی به سر می برد و رکود و تورم و اشتغال وضعیتی را به وجود آورده که زیبنده ی امروز  ایران اسلامی نیست و سوء مدیریتهای دولت قبل  و تحریم های ناصواب و یکجانبه ی غرب از اسباب تدوین بودجه ی انقباضی برای سال ۱۳۹۳ در کشور گردیده تا شاید گره اندکی از مصائب اقتصادی کاسته شود ….

خوزستان و مشکلات فراوان

198402 393 استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر

خوزستان واژه ی آشناست برای تمام مردم ایران زمین ، سرزمینی که نام ایثار و شهادت و جوانمردی و ایثار را با خود و تاریخ پرفروغ خویش عجین کرده است بمباران مناطق شهری در هشت سال دفاع مقدس و بمباران ۴ آذر اندیمشک به عنوان طولانی ترین بمباران هوایی مناطق شهری در تاریخ هشت ساله ی دفاع مقدس و حتی پس از جنگ جهانی دوم در سرتاسر جهان و حماسه ی  شلمجه و اشغال آبادان و خرمشهر سوسنگرد و آزاد سازی  این سرزمین فرشتگان و تقدیم صدها شهید بر پیکره ی پر شکوه انقلاب  اسلامی و سکوت معنا دار مدعیان دروغین حقوق بشر خاطرات تلخ و شیرین فروانی بر خطه ی زر خیز خوزستان به یادگاری نوشته است !

خوزستان دیروز مملو از رنج و محرومیت اما مستحکم تر و مقاوم تر از هر زمانی بر مسیر فردا قدم می گذارد سرزمینی که سرشار از منابع طبیعی نفت و نیشکر و گاز و فولاد و… است همواره رویای آبادانی شهر و دیار خویش را به همراه داشته اما هیچ گاه نقشی بر این رویا زده نشد! و خوزستان امروز در اکثر شاخص های عمرانی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی در ردیف مناسبی قرار نگرفته نگرفته است! آمار بیکاری اکثر شهرهای این خطه را صدر نشین شهرهای بیکار خیز کشور قرداده است…وضعیت آب این استان که دیگر سخنی است تکراری … و وضعیت هوای استان که دیگر زبان را می خشکاند… و دها طرح وپروژه ی نیمه تمام هم بیانگر گره ی کور خوزستان فردا در جهت پیشرفت و حرکت در مسیر فردا است!

خطر ادامه ی روند موجود!

1144285 1842 استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر

از شکوه مقاومت و ایستادگی سرزمین اسطوره و افسانه از خوزستان عزیز به وفور سخن به میان آمده … از جوانان و مردان و زنانی که به امید فردای بهتر تن خویش را بر پیکر غربت به یادگار نوشتند تا سهمی روشن از فردایشان داشته باشند … چرا که خوزستان زر خیز اما محروم طرحی سفید بر آینده ی جواناش رقم  زده است! جدای ازهر بحثی که این سیل مهاجرت چه مصایبی می تواند بر پیکره ی خوزستان به عنوان مبدا مهاجرت و استان های هم جوار و مرکزی به عنوان مقصد مهاجرت بزنند و سبب زائل شدن شاخص های مختلف آبادانی و فرهنگی و علمی و اقتصادی و اجتماعی در مسیر مهاجرت گردد!  باید  توجه داشته باشیم ادامه ی حرکت بر مسیر امروز زمینه را برای فتنه انگیزان وابسته فراهم می کند تا از ظرفیت بالای منابع و قومیت استان در جهت سوء بهره ببرند! و همین امر اهتمام و توجه دو چندان به مشکلات و کاستی های خوزستان را می طلبد!  تا ارزشهای انقلابی هم چون دیروز بر خوزستان عزیز بتابد!

چرا استعفا؟

بی شک یکی از برکات و نعمت های  انقلاب شکوهمند اسلامی استفاده از ظرفیت و استعداد تمام مردم ایران زمین در جهت اعتلای نظام مقدس اسلامی و عمران و آبادانی ایران سربلند است و این امر هم با مشارکت مردمی از تمام سطوح و بخش های اجتماعی و پیش بینی کرسی قانون گذاری در اکثر شهر ها و تمامی استان ها مقدور گردیده اما همین نمایندگان نتوانسته اند به امروز به نحو شایسته از ظرفیت بالقوه و خدادادی و جوان استان بهره ببرند و به نوعی نماینده و میراث دار آرزوهای پیر و جوان مردم این خطه ی حماسه ساز ایران اسلامی است!
مردمی که در پیش با لبیک گفتن به رهنمودهای رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی و بنیان گذار عالی قدر انقلاب اسلامی و حضوری با شکوه و مداوم در عرصه های مختلف انقلابی و تقدیم صدها لاله به دشت پر مهر انقلاب دین خود را به سرزمین ایران اسلامی ادا کرده اند اما امروز خوزستان عزیز از فقری شدید رنج می برد … فقرو محرومیتی که سبب میسود مردمانش با نیش عقرب کشته شوند چرا که دکتر و امکانات درمانی در اکثر شهرهای استان به نحو شایسته موجود نیست! و اکثر شهرها و مسیر های ارتباطی از فقدان  یک زیر ساخت مناسب رنج می برد رنجی که می تواند تبدیل به سرمایه های عظیم در کشور گردد چرا که موقعیت استراتژیک خوزستان ظرفیت بالایی دارد و متاسفانه به نحو شایسته در نظر گرفته نشده است!

چرا خوزستان محروم است؟

براستی با خود اندیشده ایم که چگونه است سرزمینی که بیش از بیش از نیمی از در آمد کشور را تامین می کند خود در اکثر شاخص ها در وضعیت نامناسبی قرار دارد؟
بی شک آسیب های جنگ تحمیلی بر پیرکه ی خوزستان به عنوان اصلی ترین جولانگاه بمب و خمپاره ی های دشمن بعثی فقدان طراحی و اجرای یک برنامه روشن مدون و عدم تخصیص مناسب بودجه و عدم نظارت مناسب بر عمران استان و عدم توجه به ظرفیت های بالقوه ی استان در بخش های مختلف و عدم استفاده ی مناسب از ظرفیت نیروهای  کار آمد و بومی و آشنا به مشکلات خوزستان به نحو شایسته از علل این حرکت آهسته ی خوزستان در مسیر عمران و ابادنی است وبراستی  توجه بیشتری به این معقوله را می طلبد!

خوزستان خاطرات جنگ را در  سینه ی خود به یادگار دارد

 استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر

دکوهه و اروند و شلمجه و خرمشهر و سوسنگرد … تنها بخشی از افتخارات خوزستان عزیز در جنگ تحمیلی است مردمانی که بغض موشک بر چشمانشان سنگینی می کرد اما استوار و مقاوم بر آرمان های والای انقلاب اسلامی تاکید ورزیدند و هم مسیر با رهبر خویش حتی یک قدم در جهت حفظ کیان انقلاب اسلامی پا پس نکشیدند! اما جنگ و آسیب های جنگ هنوز بر پیکره خوزستان به چشم میخورد … مهاجرت هایی که تا به امروز ادامه دارد… و خرمشهری که در آرزوی فردای بهتر است… سنبل های دفاع مقدس و راهیان نور که به حال خویش رها شده اند دوکوهه و بیمارستان شهید کلانتری و اروند را به راستی  به یاد دارید؟ آیا میدانید متروک و به حال خویش رها شده اند؟ ایا میدانید فردای این آثار ثبت شده ی ملی چیست؟

کارون سنبل خوزستان خوزستان است!

n00013784 r b 004 استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر

شاید کارون تنها درد خوزستان نباشد …! اما بی شک کارون زنده و خروشان نماد رگهای خروشان سرزمینی است که غیرت حونبی خویش حتی یک قدم از نبرد با دشمن تا دندان مسلح خویش پا پس نکشیدند  و ماندند و به نبرد با دشمن بعثی ایران زمینی پرداختند! و کارون خشکیده میتواند سمبل آرزوهای جوانانی باشد که دیروز پرخروش اما امروز کم خروش و خاموش در مسیر فردای خوزستان قدم می گذارنند!

مردم خوزستان چه می گویند؟

748113 fw8NELKm استعفای نمایندگان خوزستان حق یا تکلیف؟ کرخه کارون هویزه هندیجان هفتکل موشک مشکلات خوزستان مسجدسلیمان محرومیت خوزستان ماهشهر لالی شوشتر شوش شلمجه شادگان سوسنگرد روحانی رامهرمز رامشیر دولت تدبیر و امید دشت آزادگان دزفول دز خوزستان خشک شدن کارون خرمشهر حمیدیه جنگ در خوزستان ثروت خوزستان بهبهان باوی باغملک ایذه اهواز اندیکا اندیمشک انتقال آب کارون امیدیه اعتراض نمایندگان استعفای نمایندگان خوزستان استعفا آبادان 4 آذر

حضور باشکوه مردم خوزستان از شمال تا جنوب از شرق تا غرب این استان سربلند در عرصه های مختلف اجتماعی و مشارکتی و انقلابی این استان گواه فهم ومنش بالایی این خطه  ی اسطوره و افسانه است مردم خوزستان هیچ گاه بر آبادانی سرزمین ایران اسلامی بخل نکرده اند و با ایثار خویش در حفظ کیان خوزستان در جنگ تحمیلی تا ابد بر پیکره با شکوه انقلاب نقش حماسه زده اند و خالصانه و صادقانه اهتمام خویش به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و رهنمودهای ارزشمند رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی و حفظ و ارتقای ارزشهای شهدای والا مقام انقلاب تاکید نموده اند و همگان میدانند خوزستانی مقاوم است و در چنگال سختی ها حتی در جلوی دشمت بعثی و عوامل فتنه انگیز و بیرون از مرزها سر خم نخواهد کرد و هموراه حضوری پر مهر در عرصه ی ها ی مختلف ارزشمند انقلاب خواهد داشت!  اما مردم خوزستان دلگیرند از نا مهربانی ها… از سیل عطیم بی کاری و فقر …. مردم خوزستان می خواهد یکصدا و متحد مثل دیروز در پیشرفت و آبادانی ایران شریک باشد! خوزستان میخواهد درکش کنید … حرف مردمش را دریابید! خوزستان میخواهد تا جان دارد ایرانی بماند و همچون گذشته به فرصت طلبان اجازه ی عرض اندام ندهد! پس امید است دولت تدبیر و امید نقشی پر امید بر پیکر خوزستان زند نقشی که ایندگان آنچه شایسته خوزستان است را دریابند !

خوزستان امروز/ محمدامین جشمیدی


Read more: http://khnews.ir/fa/?p=4103#ixzz2nYVQhoA3 

یک خبر از خرمشهر

 

 

دل نوشته‌های یک تهرانی برای خرمشهر

براستی‌چراخرمشهر،سرپا و ایستاده نیست؟

 

24 آذر 1392 ساعت 16:50

گروه جامعه: سازمان نظام مهندسی ساختمان خوزستان هفته گذشته، میزبان شورای هماهنگی روابط عمومی نظام مهندسی ساختمان کشور بود. اعضای این شورا پس از برگزاری جلسات از شهرهای آبادان و خرمشهر و منطقه عملیاتی شلمچه بازدید نمود. آنچه در ادامه می‌آید دل نوشته‌های داریوش کاووسی مشاور رسانه‌ای سازمان نظام مهندسی ساختمان استان تهران در مورد وضعیت امروز این دو شهر حماسه ساز و خاطره انگیز است.


جلسه شورای هماهنگی روابط عمومی‌های سازمان نظام مهندسی کشور به میزبانی اهواز و با هدایت مدیر روابط عمومی، آقای کیوانی آغاز شد و به پیگیری مصوبات قبلی پرداخت. جلسه شورا با چندین مصوبه مانند تمامی جلسات اداری مشابه پایان پذیرفت و ماجرای اصلی سفر از زمانی آغاز شد که میزبان اعلام کرد برای بازدید راهی خرمشهر و شلمچه خواهیم شد.

در مسیر حرکت فرصت مناسبی بود که خاطرات خود را در خصوص سالهای جنگ تحمیلی در خوزستان مرور کنیم، روزهای تفاهم و همدلی یک ملت، رشادت‌ها و از خودگذشتگی‌های جوانانی که با شهادت خود شرف و آبرو را به ملت ایران هدیه کردند تا بتواند در جهان امروز حرفی برای جهانیان داشته باشند و از پایمردی شهیدان خود با افتخار یاد کنند. ساعت 14 به خرمشهر وارد شدیم و مورد استقبال رییس و اعضای دفتر نمایندگی نظام مهندسی ساختمان خرمشهر قرار گرفتیم. با رویی گشاده همه میهمانان را به نهار دعوت کردند بر طبق رسم همه ایرانی‌ها خصوصا مردمان خونگرم جنوب به رستورانی در کناراروندرود که در روزگاری رونق بسیاری داشته است و فضایی برای شادی و لذت بردن از صرف غذای لذیذ بوده است. آن‌ها می‌خواستند خاطرات قبل از جنگ و میهمان نوازی‌های مثال زدنی مردم این شهر را زنده کنند و نگذارند به میهمانان سخت بگذرد آن‌ها بر لبانشان لبخند بود و چشمانشان چیز دیگری می‌گفت، حرف‌های بسیاری که ناگفته مانده است.

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟ نازنین حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟
چهره مشتریان رستوران حاکی از آن است که صرفا برای خوردن غذا آمده اند وظیفه ای که انسان برای زنده ماندن انجام می‌دهد نه برای زندگی کردن. در مسیر رفتن به دفتر نمایندگی فرصتی بود برای بهتر دیدن شهر. هرچه نگاه کردیم چیزی ازبازسازی و توسعه شهر نیافتیم.
چشم‌ها را باید شست/ جور دیگر باید دید


در دفتر نمایندگی خرمشهر مهندس جودکی وظیفه ارائه گزارش را بر عهده داشت و اعضای دیگر با همه وجود از میهمانان پذیرایی می‌کردند. چهره‌ها خندان بود اما چشمانشان چیز دیگری می‌گفت و غمی که نمی شود پنهان کرد. ایکاش ما را غریبه ندانند و برایمان بگویند اینجا چه خبر است.
مهندس جودکی دوستانی هم خانواده و مورد اعتماد را یافته است تا دردل کند. او با عشق و علاقه و خاطراتی از دوران جنگ تحمیلی درباره وضع موجود شهر می‌گوید کارهای زمین مانده بسیار و انتظارات مردم خرمشهر که ادا نشده است و تاسف از اینکه سازمان توان زیادی ندارد اما تلاش فراوانی دارد تا خدمت کند. او مانند یک رزمنده دوران دفاع مقدس و با حرارت بسیار از پتانسیل‌های بالقوه ای می‌گفت که در بطن این سرزمین وجود دارد و برای شکوفا شدن نیاز به همدلی، همراهی و مساعدت همه ی آن هایی دارد که وقتی خونین شهر آزاد شد خود را در این آزادی سهیم دانستند چرا که از سراسر کشور نقش پشتیبانی داشتند و به آن افتخار می‌کنند. کتاب فارسی دوران دبستان یادتان هست.
دست در دست هم دهیم/ به مهر میهن خویش را کنیم آباد

با سووالات فراوان درذهن اما بدون پاسخ از دفتر نمایندگی خارج شدیم. حالا دیگر شهر را با نگاه کنجکاوانه می‌نگریستیم. به موزه خاطرات جنگ تحمیلی رفتیم. شخصی در موزه مسوولیت راهنمایی بازدید کنندگان را بر عهده دارد که خود از رزمندگان و حاضران روزهای مقاومت خرمشهر بوده است. با علاقه و احساس فراوان از خاطراتی می‌گوید که با جزئیات در ذهنش نقش بسته است و بخشی از آن را تجربه کرده است. از جانفشانی جوانان و مردم شهر که با دست خالی از خونین شهر دفاع کردند می‌گوید. اینبار دیگر سووالی نداریم و فقط شرمنده شدیم که چرا اینقدر دیر به دیدن خرمشهر آمده ایم شهری که وقتی از قهرمانی هایش می‌شنویم احساس غرور و افتخار می‌کنیم.
با دیدن تصاویری از سقوط خونین شهر تا آزادی خرم شهر به همت جوانان این سرزمین اشک در چشمانمان حلقه زد راهنما چنان از آن دوران می‌گوید که گویی می‌بیند و برای کسانی نقل می‌کند که فقط می‌شنوند.

در محوطه موزه نمازخانه ای هست که با قبور سه شهید گمنام، فضای عطر آگینی دارد نماز ظهر را خواندیم در رکعت پایانی ناخودآگاه به پهنای صورتم اشک می‌ریزم حال عجیبی است نمیدانم شاید همنشینی با شهدای گمنام است یا برای خاطرات جوانانی رزمنده شهیدی است که روحشانرا در فضای شهر حس می‌کنی و یا از شرم و خجالت اینکه چرا اینقدر دیر آمده ایم تا تن زخمی و خونین شهر را درمان کنیم تا خرم شهر شود. مگر ما مدیون خون شهدا نیستیم؟ تا بحال چه کرده ایم چرا شهر هنوز چهره جنگ زده دارد. آیا در پیشگاه ارواح پاک شهدا که هنوز در شهر حضور دارند و نگران بزرگی و سرافرازی شهری هستند که آنها برایش جان داده اند. آیا براستی نباید برای این سستی و کوتاهی خود مان شرمنده باشیم؟

در کنار گمرگ خرمشهر رود کارون به اروند می‌پیوندند و در این مکان قایق هایی هستند که صاحبانش ساعت‌ها در انتظار می‌نشینند تا گردشگری را روی آب بگردانند و از این راه نانی برای خانواده خود ببرند. در فاصله نه چندان دور جزیره ای متعلق به عراق دیده می‌شود که به نظر سبز و خرم می‌نماید. بعنوان یک ایرانی از نگاه مردمی که از آن جزیره به خرمشهر می‌نگرند شرمنده شدم. چرا نباید آنها خرمشهری ایستاده و آباد را ببینند و به زندگی مردم خرمشهر رشک بورزند و شرمنده روزگاری باشند که حکومت بعثی عراق حمله ناجوانمردانه‌ای به این سرزمین انجام داد تا خرمشهر را  از وطن جدا کند. زهی خیال باطن!

براستی چرا خرمشهر، سر پا و ایستاده نیست، حتی نشسته هم نیست و نیاز دارد دستش را بگیری و با احترام بنشانی اش و از بزرگی هایش بگویی و اور ا تیمار کنی و انگیزه ای مضاعف برای سر پا ایستادن به شهر بدهی. چرا که خرمشهر سرزمین افتخارات ملت ایران است.
ای ایران ای مرز پر گهر ای خاکت، سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان پاینده مانی، تو جاودان


چیزی به غروب آفتاب نمانده بود که بطرف شلمچه حرکت کردیم با بانگ اذان مغرب به دشت شلمچه وارد می‌شویم چه تقارن معنوی تأثیر گذاری که روح را تلطیف می‌کند. جودکی قدم به قدم خاطره ای را بازگو می‌کند و از موانع ایذایی دشمن گرفته تا بمباران شیمیایی در جنگی نابرابر و ناجوانمردانه می‌گوید که جوانان بسیاری مظلومانه به شهادت رسیدند اما مردانه مبارزه کردند. شلمچه دشتی وسیع که واقعه کربلا را تداعی می‌کند در آن روزها جوانان این سرزمین با اراده و ایمانی قوی و درسی که از حق طلبی امام حسین (ع) و جانفشانی حضرت ابوالفضل(ع) آموخته بودند با دستی خالی وقلبی پر از عشق به مردم سرزمین شان و با غرور و شرف خود چه حماسه‌ها آفریدند.

آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند والا یزیدی‌اند.
آیا براستی ما چه وظیفه ای داریم چگونه پیام رشادت‌ها و از خود گذشتگی‌های مردمان این سرزمین را به گوش جهانیان برسانیم و آیا رساندن پیام کافی است. ما در این راه مسؤلیت و جدانی داریم تا دین خود را به شهدایمان ادا کنیم و آن وظیفه جز باز زنده سازی خرمشهر عزیز نیست تا ایستاده و سرافراز یکبار دیگر باعث غرور و افتخارمان شود.


کد مطلب: 24769

آدرس مطلب: http://baharnews.ir/vdchwqni.23nk-dftt2.html

بهار نیوز

  http://baharnews.ir

یک آمار جالب و خواندنی

 

10کشور صاحب بزرگ‌ترین ذخایر طلا کدامند؟

 

ایسنا , 24 آذر 1392 ساعت 17:46

گروه اقتصادی: به نظر می‌رسد طلا پس از 12 سال پیاپی صعود قیمت، امسال نخستین کاهش سالانه را تجربه خواهد کرد.


مسلما این خبر بدی برای کشورهایی است که در سال 2012 اقدام به متنوع کردن ذخایر ارزی خارجی و بالا بردن سهم طلا در این ذخایر کردند. تازه‌ترین گزارش شورای جهانی طلا نشان داد که ذخایر طلای بانک‌های مرکزی از ابتدای سال 2013 تاکنون حدود 300 تن افزایش یافته است. طبق گزارش اخیر این سازمان، ذخایر طلای رسمی جهانی تا دسامبر سال 2013 به 31 هزار و 913.5 تن بالغ شد.

پایگاه اینترنتی بیزنس اینسایدر به معرفی 10 کشوری پرداخته که صاحب بزرگ‌ترین ذخایر طلا هستند:


1- آمریکا
ذخایر رسمی طلا: 8133.5 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 71.7 درصد
آمریکا در سال 1952 با داشتن 20663 تن طلا، صاحب بزرگ‌ترین ذخایر جهان بود. ذخایر طلای این کشور در سال 1968 به پایین 10 هزار تن رسید.

2- آلمان
ذخایر رسمی طلا: 3387.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 68.7 درصد
آلمان ذخایر طلایش را در اکتبر کاهش داد. بانک مرکزی آلمان (بوندس بانک) هر سال شش تا هفت تن طلا به وزارت دارایی این کشور می‌فروشد. آلمان تحت اولین و دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" طلا فروخت. این کشور در نخستین سال سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" (2009-2008) حدود شش تن طلا فروخت و 4.7 تن نیز از هفت سپتامبر سال 2011 فروخته است.

3- ایتالیا
ذخایر رسمی طلا: 2451.8 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 67.2 درصد
ایتالیا تحت اولین یا دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" طلا نفروخت و اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" نیز فروش نخواهد داشت. اما بانک‌های ایتالیایی در سال 2011 برای تقویت ترازنامه خود خواستار خرید طلا از سوی بانک مرکزی این کشور شدند.

4- فرانسه
ذخایر رسمی طلا: 2435.4 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 66.1 درصد
فرانسه 572 تن طلا تحت دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" فروخت و خارج از این توافق نیز به منظور خرید سهم در بانک تسویه بین‌المللی، در اواخر سال 2004 حدود 17 تن طلا به این بانک منتقل کرد. فرانسه اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" قصد فروش ذخایر طلایش را ندارد. بانک مرکزی فرانسه اعلام کرده که ذخایر طلایش را نمی‌فروشد زیرا اعتماد و تنوع فراهم می‌کند و ذخیره مطمئنی به شمار می‌رود.

5-چین
ذخایر رسمی طلا: 1054.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 1.2 درصد
طلا همچنان سهم اندکی در 3.7 تریلیون دلار ذخایر ارزی خارجی چین در مقایسه با متوسط بین المللی 10 درصد دارد. ایجاد ذخایر طلا برای چین که به دنبال بین المللی کردن ارز خود است، از اهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.

6- سوییس
ذخایر رسمی طلا: 1040.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.3 درصد
در سال 1997 پیشنهادهایی مطرح شد تا بخشی از ذخایر طلای این کشور فروخته شود زیرا دیگری نیازی به نگهداری آنها برای اهداف سیاست پولی نبود. این کشور در مه سال 2000 فروش 1300 تن طلا را آغاز کرد و تحت نخستین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" 1170 تن و 130 تن دیگر را تحت دومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی" فروخت اما اکنون اعلام کرده که تحت سومین "توافقنامه طلای بانک مرکزی"، قصد فروش ندارد.

7- روسیه
ذخایر رسمی طلا: 1015.1 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.3 درصد
ذخایر طلای بانک مرکزی روسیه برای نخستین بار در سه ماهه سوم سال میلادی جاری از مرز هزار تن گذشت.

8- ژاپن
ذخایر رسمی طلا: 765.2 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 2.6 درصد
ذخایر طلای ژاپن در سال 1950 تنها شش تن بود و بانک مرکزی این کشور برای نخستین بار در سال 1959 با خرید 169 تن طلا، اقدام به افزایش قابل توجه این ذخایر کرد. بانک مرکزی ژاپن در سال 2011 برای تزریق 20 تریلیون ین به اقتصاد این کشور پس از سونامی و فاجعه هسته‌ای، اقدام به فروش طلا کرد.

9- هلند
ذخایر رسمی طلا: 612.5 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 54 درصد
بخش بزرگی از ذخایر طلای هلند در آمریکا و بخش دیگری در کانادا و انگلیس نگهداری می‌شود. انتظار می‌رود حدود 10 درصد از این ذخایر در آمستردام نگهداری شود. این کشور اوایل سال جاری میلادی درصدد بازگرداندن طلاهایش به کشور برآمد.

10- هند
ذخایر رسمی طلا: 557.7 تن
سهم طلا در ذخایر خارجی: 8.4 درصد
دولت هند در تلاش برای ممانعت مردم از خرید طلا است. واردات طلا یکی از عوامل اصلی کسری حساب جاری عظیم این کشور شناخته شده است. راگورام راجان، رییس بانک مرکزی هند اظهار کرده که این کشور می‌تواند بدهی‌اش را به طلا پرداخت کند.


کد مطلب: 24777

آدرس مطلب: http://baharnews.ir/vdcguu9x.ak9tu4prra.html

بهار نیوز

  http://baharnews.ir

اخبار سیاسی روز

 

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
اسوشیتدپرس در گزارشی تحقیقی گفت که رابرت لوینسون، شهروند آمریکایی که به طور مرموزی در سال ۲۰۰۷ در جزیره کیش در  ایران ناپدید شد، در حال انجام ماموریتی برای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا بود.

به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir به نقل از ویس اف امریکا، آسوشیتدپرس، و روزنامه واشنگتن پست می گویند لوینسون برای گروهی از تحلیلگران سازمان سیا که اجازه اجرای ماموریت در خارج از آمریکا را نداشتند، اطلاعات جمع آوری می کرد.

در این زمینه، رابرت بائر، مأمور سابق سی آی اِی به پرسش هایی در این زمینه پاسخ داده است.

-آیا انتشار گزارش فوق در زمانی که ایران و آمریکا در حال پیشبرد مذاکراتی حساس درباره برنامه اتمی ایران هستند، میتواند به اعتبار آمریکا ضرر بزند؟

مشکل این است که ایرانیها دیگر میدانند که لوینسون با سی آی اِی تماس داشته. دیگر مهم نیست که مأموریت داشته یا نه. در همان زمانی که لوینسون به ایران رفت، من هم رفته بودم...علناً بعنوان یک مأمور سایق سی آی اِی. من در دفتر احمدی نژاد، زمانیکه هنوز شهردار بود کار کردم. تا زمانیکه رو راست باشی، با سابقه ات مشکلی ندارند. لوینسون غیرقانونی وارد کیش شد و داوود صلاح الدین را ملاقات کرد. رابطه صلاح الدین هم با دستگاه اطلاعاتی کاملاً روشن است. ماجرا خیلی احمقانه بود. چه اتفاقی برای او افتاد، من نمیدانم. اما این که آیا به رابطه کنونی آمریکا-ایران صدمه میزند یا نه، به نظر من می زند و به همکاری آسیب می زند.

-گزارش چه تآثیری بر خود لوینسون خواهد داشت و آیا ممکن است باعث یک معامله شود؟

نمیدانم. حدس من این است که او را تحویل یک گروه افراطی داده باشند مثلا در بلوچستان ولی این گزارش میتواندبه او آسیب برساند. ما اینقدر با این مسئله بازی کردیم، در موردش دروغ گفتیم، قضیه را از خانواده اش پنهان نگه داشتیم که این گزارش میتواند به آتش دامن بزند.

-در مورد دیوید بلفیلد، یا همان داوود صلاح الدین چه میتوانید بگوئید؟

داوود صلاح الدین اسمی است که او برای خودش انتخاب کرد و اکنون بعنوان خبرنگار در تهران کار میکند و کتاب مینویسد. زمانی که من تهران بودم سعی کردند ما را به هم معرفی کنند. من داشتم یک فیلم در مورد بمبگذاری انتحاری  تهیه میکردم و حاضر به ملاقات با او نشدم...نگران بودم ... ...چرا با ملاقات با این آمریکایی آنها را تحریک کنم؟ من نمی فهمم چرا لوینسون از او بطور مخفیانه در ایران استفاده کرد. کل این ماجرا بسیار غیرطبیعی و فکر نشده بود. همانطور که گفتم بنظر من، به ضرر ما تمام خواهد شد.
 
 
 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
وزیر اطلاعات سابق عربستان با انتقاد از موضع آمریکا و انگلیس در قطع کمک های غیر کشنده به سوریه از روز پنج شنبه هفته گذشته از بیم رسیدن این کمک ها به دست گروه های افراط گرا ، گفت ؛ آمریکا و انگلیس هیچ گاه به درستی از مخالفان مسلح حکومت سوریه حمایت نکرده اند.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز، شاهزاده ترکی بن فیصل وزیر اطلاعات سابق عربستان با اشاره به اینکه آمریکا و انگلیس در میانه راه ارتش آزاد سوریه را به حال خود رها کرده اند، افزود:" آنچه که بیش از همه صدمه زد این مساله بود که از زمانی که ارتش آزاد سوریه شکل گرفت و به عنوان یک جایگزین برای حکومت سوریه در نظر گرفته شد آمریکا و انگلیس کمک موثری به این گروه نکردند تا در مقابل ماشین کشتار بشار اسد از خود دفاع کند."

عربستان سعودی مهم ترین کشور حامی گروه های سلفی و برخی گروه های تروریستی فعال در سوریه است و گزارش ها حاکی است این کشور به همراه قطر تا کنون بیش از 30 میلیارد دلار برای سرنگونی حکومت بشار اسد پول و سلاح در اختیار شورشیان مسلح که بسیاری از آنها گروه های تکفیری و تندرو اند، قرار داده است.

ترکی بن فیصل که در کنفرانس سیاست جهانی در موناکو  شرکت کرده است، در حاشیه این نشست با اعلام این موضوع به رویترز گفت:" وضعیت به این شکل است که در یک طرف ماجرا رزیم بشار اسد قرار دارد که مجهز به انواع سلاح های سنگین از جمله تانک و موشک است و در مقابل طرف دیگر فریاد می زند تا برای دفاع در برابر این سلاح ها ، سلاح دفاعی در اختیارش قرار بگیرد، با این حساب وقتی کمکی به نیروهای مخالف برای دفاع از خودشان انجام نمی شود، رژیم اسد چرا باید کشتار را متوقف کند؟"

ترکی بن فیصل در توجیه شکست های ماه های اخیر مخالفان مسلح سوریه و تشتت موجود میان گروه های مخالف در سوریه ، گفت:" اینکه امروز ارتش آزاد سوریه در وضعیت خوبی نیست به گمان من به دلیل عدم حمایت های بین المللی موثر از این گروه است. با این وضع جنگ ادامه دارد و کشتار هم ادامه خواهد یافت."
 
 
 
 
 
 
فرمانده کل سپاه ایران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اگر غرب از سپاه بخواهد برد موشک‌هایش را کاهش دهد، آیا این را قبول می‌کنید؟ پاسخ داد: هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنیم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
دبکا نوشت: فرمانده کل سپاه ایران در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه اگر غرب از سپاه بخواهد برد موشک‌هایش را کاهش دهد، آیا این را قبول می‌کنید؟ پاسخ داد: هیچ‌وقت این کار را نمی‌کنیم.

به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، سرلشکر جعفری همچنین گفت: موشک‌های ما به اسرائیل می‌رسد.

دبکا در ادامه به نقل از منابع خود نوشت: فرمانده سپاه ایران سه حقیقت را برای سران، ترکیه، سعودی و اسرائیل اشکار ساخت:

1. مذاکره کنندگان امریکا و اروپا در ژنو خواستار بحث و گفتگو در مورد برد مشوک های بالستیک ایران شده بودند اما ظریف حاضر به این کار نشده بود.

2. هیئت های غربی تاکید کردند که امریکا و اروپا نگران همکاری ایران و کره شمالی در ساخت شهاب 6 با برد 5600 کیولمتری هستند.

3. هیئت های اروپا و امریکا به ایرانی ها اشاره کردند که در صورت افزایش برد موشک های ایران، 6 ماه زمان تعیین شده توافق ژنو را تمدید می کنند.

انها همچنین اعلام کردند که هیچ اعتراض و مخالفتی با موشک های شهاب که برد 2000 کیلومتری دارند که در نهایت قادر به حمله به اسرائیل، ترکیه و عربستان است ندارند.
 


این شاهزاده سعودی بهترین راه حل سوریه را سقوط حکومت بشار اسد دانست و گفت:" از نظر من بهترین و موفقیت آمیز ترین راهکار برای پایان بحران سوریه برکناری بشار اسد از قدرت است و تنها به خاطر حکومت بشار اسد است که همه این اتفاقات رخ می‌دهد. "

ترکی بن فیصل در ادامه به موضوع ایران هم اشاره کرد و گفت امیدوار است ، تهران در رویکرد جدید خود در قبال برنامه هسته ای جدی باشد و همان طور که به دنبال اعتماد سازی با قدرت های بزرگ است به دنبال اعتماد سازی با کشورهای عربی خلیج فارس نیز باشد و بحران سوریه نقطه شروع این اعتماد سازی باشد.

وی در ادامه در تشریح بیبشتر منظور خود گفت:" ایران با یک لبخند بزرگ به سمت ما می آید و ما هم امیدواریم این لبخند جدی باشد . ما می خواهیم نخست ایران از سوریه خارج شود."

اظهارات این شاهزاده سعودی در حالی است که ایران بارها اعلام کرده هیچ نیروی نظامی در سوریه ندارد.
 
 
 
 
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
هفته نامه آلمانی دی تسایت نوشت: پادشاه سعودی نگران نزدیکی ایران به غرب است و با همه‌ی توان علیه آن مبارزه می‌کند.

به گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، با توافق بین‌المللی در مورد برنامه‌ی اتمی ایران، دنیا بر سر عربستان خراب شده است. هرآن‌چه حاکمان‌اش به آن مطمئن بودند، دیگر وجود ندارد. ریاض دیگر تنها شریکِ ممکن برای آمریکا در خلیج فارس نیست و ایران هم دیگر [آن کشور] منزوی نیست. آمریکایی‌ها وایرانی‌ها با هم دست می‌دهند. عربستان سعودی تا زمانی به غرب نزدیک بود که ایران از غرب فاصله داشت. به ویژه در هشت سالی که ایران را احمدی نژاد اداره می‌کرد. اکنون دولت حسن روحانی بر سر کار است، دولتی که می‌خواهد کشورش را از انزوا خارج کند و با جامعه‌ی بین‌المللی در مورد برنامه‌ی اتمی کشورش تفاهم کرده است. حالا تمام دنیا، از مراکش گرفته تا پاکستان، می‌تواند تغییر کند.

نزدیکی ایران به غرب پرتو دیگری بر عربستان سعودی می‌اندازد. سعودی‌ها مدت‌ها از این‌که ایران به عنوان دشمن غرب همه‌ی توان خود را متوجه همین موضوع کرده بود، بهره بردند. به‌محض اینکه ایران تغییر رفتار خود را آغاز کرد، تضادهایی در سیاست عربستان سعودی بروز پیدا کرد که مدت‌ها نادیده گرفته می‌شد. رقابت عربستان سعودی با ایران بر سر سلطه در خاورمیانه، بر تمام عرصه‌های سیاست خارجی عربستان تاثیر می‌گذارد: سعودی‌ها می‌کوشند به قیام‌های عربی بپردازند و نسخه‌های افراطی اسلام را صادر می‌کنند و به عنوان قدرت محافظ سنی‌ها، جنگ سردی را علیه ایران شیعی انجام می‌دهند. در این فاصله، جنگ در سوریه از موضوعی «سرد» به مقوله‌‌ی «داغی» تبدیل شده است.

ریاض از تعامل واشنگتن و تهران خشمگین است. ایران به آرامی از انزوا خارج می‌شود، اما عربستان در معرض این خطر است که از «بهترین دوست» به یک «مزاحم»، تنزل درجه پیدا کند. آیا مشکل بسیار بزرگ‌تر منطقه‌ی خلیج فارس نه در تهران که در ریاض قرار دارد؟

برای مدت‌ها قابل باور نبود: پیمان بین آمریکایی‌ها و سعودی‌ها در سال ۱۹۴۵ به دست فرانکلین رووزولت و عبدالعزیز بسته شد. از آن به بعد این پیمان وزنه‌ی مهمی در سیاست جهانی بود. اکنون اما این اتحاد هرچه بیشتر ازهم گسیخته می‌شود. از شروع قیام‌های عربی، هر دو شریک در طرف‌های مختلف قرار دارند، به ویژه در مصر و سوریه. سعودی‌های مذهبی در قاهره جانب خودکامه‌ی دین‌جداخواهِ این کشور [حسنی] مبارک را گرفته بودند. عربستان از آمریکا خشمگین بود که اجازه داد مبارک سقوط کند. [ریاض] امروز به واشنگتن فشار می‌آورد از کودتای عبدالفتاح السیسی حمایت کند. در سوریه وضعیت دیگری [حاکم] است. ریاض از شورشیان که اکثریت‌شان سنی است در مقابل حاکم این کشور، اسد حمایت می‌کند.

همه چیز تحت الشعاع این هدف است که جلوی رقیب بزرگ یعنی ایران گرفته شود.

از آن‌جایی‌ که عربستان نمی‌تواند پا به پای تحولات پیش آید، می‌کوشد جلوی آن‌ را بگیرد. قرار است با پول زیاد جلوی سرعت تحولات در اطراف سعودی گرفته شود. برای این کار، گاهی از اسلام‌گرایان افراطی و گاهی از ژنرال‌های دین‌جداخواه استفاده می‌شود. سلفی‌ها که از طریق عربستان تامین مالی می‌شوند، می‌خواهند کاری کنند که دوران مدرن در جهان اسلام، تمام آن‌چه را محافظه‌کاران سعودی درست می‌دانند، از بین نبرد. اما در قاهره، ژنرال السیسی ضامن ثباتی است که ریاض در مصرِ تحت حاکمیت مبارک آن را می‌ستود. عربستان در سوریه می‌خواهد هم‌زمان از اخوان المسلمینی که اقدامات‌اش بی‌حساب و کتاب است و بشار اسد و القاعده یک‌جا جلوگیری کند. همه‌ی این‌ها در خدمت این هدفِ اصلی قرار دارد که جلوی پیش‌روی رقیب بزرگ، یعنی ایران در خلیج فارس گرفته شود.

نبرد تاریخی که اکنون در سوریه انجام می‌گیرد تمام خاورنزدیک را دچار ازهم گسیختگی می‌کند. دیگر مدت‌هاست که موضوع بر سر دین‌جدا‌خواهان و مذهبی‌ها یا غرب در برابر شرق نیست. نبردی است بر سر قرائتی از اسلام، که توسط اسلام‌گراها علیه اسلام‌گراها انجام می‌شود. عربستان سعودی، که خودش با نام اسلام ایجاد شده، علیه ایرانِ اسلام‌گرا می‌جنگد.  در سوریه، به ویژه اسلام‌گراهای تندرو علیه بشار اسد می‌جنگند. به نوبه‌ی خود بدترین دشمنان سعودی‌ها در مصر، اخوان المسلمین با محمد مرسی، رییس‌جمهور سابق در راس آن هستند. وقتی بیش از هزار تظاهرکننده‌ی اخوان المسلمین زیر آتش نیروهای امنیتی مصر جان می‌دادند سعودی‌ها با خونسردی میلیاردهای خود را به حساب دولت این کشور واریز می‌کردند.

چرا سعودی‌ها از اخوان المسلمین گریزانند؟ اخون المسلمین جنبش اجتماعی مردمی است که اسلام سلطنتی آل سعود را رد می‌کند. پادشاهان سعودی اسلام خود را دارند: وهابیت، برداشتی منحرف از اسلام است.

وهابیت از نظرات محمد بن وهاب در قرن ۱۸ به وجود آمد و به مذهب رسمی در سعودی تبدیل شد. مبلغان وهابی به صورت تهاجمی این قرائت را به همه‌ی جهان اسلام صادر می‌کنند. بنیادهای خصوصی سعودی توجه خود را معطوف کشورهایی می‌کنند که بر اثر جنگ و قیام‌های اجتماعی و فقر مزمن در وضعیت بدی قرار دارند، مانند بنگلادش و بوسنی یا چچن. تاجران سعودی در پاکستان و افغانستان میلیون‌ها [دلار] در مدارس دینی و مساجد سرمایه گذاری می‌کنند. این‌جا نیز شرط این است: تو نباید باور دیگری جز وهابیت داشته باشی.

در حالیکه در عربستان سعودی حتی یک کلیسا نیز وجود ندارد بنیادهای خصوصی سعودی مشغول گسترش اسلام وهابی به سرتاسر دنیا هستند. وهابی‌ها به یک‌سان اندیشمندان مدرن اسلام و نحله‌های سنتی و معتدل را کنار می‌گذارند.

برخی کسانی که به وهابیت روی می‌آورند «جهادی» می‌شوند و به جهاد می‌روند. بسیاری از عاملان حوادث یازده سپتامبر از سعودی بودند. القاعده از سال ۲۰۰۳ حمله‌های خود را متوجه خانواده‌ی آل سعود کرد. این تشکیلات دشمن قسم‌خورده‌ی خانواده‌ی سلطنتی سعودی و در عین‌حال محصول سیاست دینی این کشور است. حاکمان سعودی گرچه در خاک خود هدف القاعده هستند اما در سوریه از گروه‌های سنی افراطی حمایت می‌کنند که علیه اسد علوی می‌جنگند. درجاهای دیگر سعودی‌ها ازحاکمان در مقابل انقلابی‌ها حمایت می‌کنند. اما در سوریه برعکس است.

عربستان سعودی برای جلوگیری از «امپراتوری فارسِ» جدید دست به تسلیح تندروها زد. ریاض در آغاز امید داشت آمریکایی‌ها را در جنگ سوریه در جانب خود داشته باشد. اما اوباما که در سپتامبر مانع حمله‌ی هوایی به سوریه شد، به شدت حاکمان سعودی را سرخورده کرد و به جای آن دست به معامله‌ی شیمیایی با روسیه و اسد زد. از آن به بعد دیگر سعودی‌ها از نیروهای معتدل مخالف حمایت نمی‌کنند، که مورد پشتیبانی غرب نیز هستند، بلکه توجه خود را کاملا معطوف افراط‌گراها و جهادی‌ها کرده‌اند.

رییس سازمان اطلاعات عربستان، شاهزاده بندر و معاون وزیر دفاع، شاهزاده سلمان یک «ارتش اسلامی» تشکیل می‌دهند. این ارتش اتحاد جدیدی از یگان‌های جنگی اسلام‌گراهاست که با القاعده مرزبندی دارد. سعودی‌ها با کمک سازمان اطلاعات پاکستان ارتش جدیدی را در سوریه ایجاد می‌کنند. ریاض می‌خواهد ایران و اسد را تضعیف کند اما احتمالا با نیروهای جهادی‌اش در پایان، ارتش آزاد سوریه را که غرب نیز از آن حمایت می‌کند از دست می‌دهد.

آیا ریاض می‌تواند در مبارزه علیه تهران پیروز شود؟ سعودی‌های در همه جای دنیا می‌کوشند جلوی ایران پویا را تا جایی که ممکن است بگیرند. این کار تا جایی پیش می‌رود که عربستان با سیاست تهاجمی در صادرات نفت می‌کوشد منابع مالی را از دست ایران بگیرد. تهران به دلیل تحریم‌های بین‌المللی به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است. اما ریاض از سال‌ها پیش آن‌قدر نفت به بازار تزریق می‌کند که قیمت آن زیر قیمت بازار می‌ماند که می‌تواند واقعا برای ایران مفید باشد. فزونی نفت به اقتصاد جهان کمک و ایران را تضعیف می‌کند.

این مبارزه به پیمان‌هایی منجر می‌شود که تاکنون نامحتمل به نظر می‌رسید. عربستان همراه با اسراییل علیه توافق بین‌المللی با ایران بر سر برنامه‌ی اتمی این کشور رایزنی می‌کند. دیپلمات‌های این دو دولت در محل‌های مخفی درباره‌ی اقدام علیه ایران صحبت می‌کنند. این در حالی است که عربستان در اصل باید با اسراییل بر سر موضوع فلسطین کلنجار برود. اما ایران مهم‌تر است.

اگر این ترمز راهبردی ناکام بماند ممکن است عربستان سعودی در پایان مجبور شود، سرعت خود را افزایش دهد. اگر آمریکایی‌ها به ایران نزدیک‌ترشوند، اگر اتحاد دوستان سوریه با اروپایی‌ها، آمریکایی و سعودی‌ها بشکند، عربستان یک گزینه‌ی دیگر دارد. احتمالا سعودی‌ها در گذشته به شدت از برنامه‌ی اتمی پاکستان حمایت کرده‌اند. امروز می‌خواهند برای شیرین کردن آب، خودشان نیروگاه هسته‌ای بسازند. ممکن است در این معامله عربستان از پاکستان درخواست سودی داشته باشد: [سودی] به شکل دانش فنی که چگونه بمب می‌سازند. در این صورت عربستان وهابی نیز به زودی کشوری با سلاح اتمی خواهد بود.

بر مبنای رقابت با ایران تضادهای داخلی حکومت سعودی برای همه آشکار می‌شود. دموکراسی برای سرآمدان ریاض فقط وقتی مطلوب است که به غرب مسافرت کنند و [از فروشگاه‌ها] خرید کنند. دموکراسی به عنوان دیدنی‌های آمریکا و اروپا خیلی هم مورد علاقه است. اما برای مردم خود در عربستان – نه! خیلی ممنون. دموکراسی در آن‌جا اقلیت‌های شیعه، لیبرال‌ها و چپ‌ها را شورشی می‌کند.

دنیا سریع‌تر از آن‌چه عربستان می‌خواهد می‌چرخد. ملت‌های عرب برمی‌خیزند، سوریه متلاشی می‌شود، ایران درهای خود را باز می‌کند، آمریکایِ اوباما دیگر نمی‌خواهد جنگ نیابتی انجام دهد. شاه عبداللهِ سال‌خورده اصلاح‌طلب محسوب می‌شود اما خیلی چیزها آن‌قدر آهسته پیش می‌رود که گرچه زن‌ها اجازه دارند در سال ۲۰۱۵ برای اولین بار پای صندوق‌های رای بروند اما همچنان اجازه‌ی رانندگی ندارند.

تقابل میان دین‌داریِ صرف که سرآمدان سعودی به مردم‌شان تحمیل می‌کنند و زندگی مسرفانه‌ی خودشان، باعث مقاومت افراط‌گراها می‌شود. و هرچه سرآمدان فاسدتر زندگی می‌کنند به همان میزان بیشتر - مانند زمانی که در مسیحیت افراد با دادن پول به کشیش‌ها گناهان خود را می‌خریدند - از قرائت بسیار محافظه‌کارانه‌ی اسلام حمایت می‌کنند تا جلوی بهانه‌ی افراطی‌های مذهبی را بگیرند. به این ترتیب افکار افراطی گسترش می‌یابد و همه‌ی منطقه را فرا می‌گیرد.
 

تصاویر عبرت انگیز

 

کد خبر: ۳۶۴۷۲۸
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۷:۴۸ - 14 December 2013
«صدام» دیکتاتور سرنگون شده عراق در چنین روزهایی ـ و به طور دقیق‌تر 13 دسامبر 2003 ـ دستگیر شد.

به گزارش العالم، «پل برمر» که پس از اشغال عراق از سوی آمریکا به عنوان حاکم موقت این کشور تعیین شده بود، اعلام کرد که «صدام حسین» در ساعت ۸:۳۰ به وقت محلی روز ۲۲ آذر (۱۳ دسامبر) در عملیاتی به نام سپیده‌دم سرخ و در یک چاله در خانه‌ای در روستای الدور نزدیک تکریت دستگیر شد.

آمریکا پس از یک سال نگهداری صدام در اردوگاه نظامی «کروپر» او را برای محاکمه به مسئولان عراقی تحویل داد.

سرانجام پس از چندین جلسه محاکمه، دادگاه ویژه در 18 ژوئیه 2005 (27 تیر 1384) صدام را در پرونده قتل عام ساکنان روستای «دجیل» مقصر شناخت و به اعدام با چوبه دار محکوم کرد.

صدام در ۹ دی ۱۳۸۵ (۳۰ دسامبر ۲۰۰۶) و در ساعت ۶:۰۷ به وقت محلی به دار آویخته شد. اعدام دیکتاتور سرنگون شده عراق در اردوگاه «عدالت» در شمال بغداد صورت گرفت. جایی که در دوران رژیم منحل بعث محل شکنجه و اعدام شهروندان عراقی بود.

صدام در بازجویی‌های پیش از اعدامش دربارهٔ حملات شیمیایی به ایران و کردها گفت: «کشتار کردها و ایرانیان با سلاح‌های شیمیایی یک ضرورت بود که شخصاً دستور آن را صادر کردم.»

یک خبر از خرمشهر

 

 

فردا صورت می‌گیرد
کلنگ‌زنی احداث تصفیه‌خانه فاضلاب خرمشهر از طریق فاینانس بین‌المللی 

مدیرعامل شرکت آبفای خوزستان از کلنگ‌زنی احداث فاز اول تصفیه خانه بزرگ فاضلاب خرمشهر از محل اعتبار فاینانس بین‌المللی (EPCF) خبر داد.

محمدعلی صنیعی‌نژاد امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در اهواز با اشاره به اینکه طرح جامع فاضلاب شهری خرمشهر مشتمل بر 258 کیلومتر خطوط شبکه اصلی و فرعی است، اظهار کرد: تاکنون حدود 65 درصد از شبکه فاضلاب این شهر ساماندهی شده است.

وی با تاکید بر اینکه با اقدامات صورت گرفته تاکنون 85 درصد از شبکه ساماندهی شده در مدار بهره‌برداری قرار دارد، افزود: به منظور بهره‌برداری از سرمایه‌گذاری‌های انجام شده در ساخت شبکه‌های فاضلاب، خطوط انتقال و تاسیسات وابسته 

تصفیه‌خانه فاضلاب خرمشهر با ظرفیت 57 هزار متر مکعب در شبانه روز با مشارکت کنسرسیومی از پیمانکار ایرانی و یک شرکت چینی احداث می‌شود.

مدیرعامل شرکت آبفای خوزستان با بیان اینکه 85 درصد هزینه این پروژه از منابع ارزی و 15 درصد دیگر بصورت ریالی تامین می‌شود خاطرنشان کرد: فردا (دوشنبه) فاز این تصفیه‌خانه به ظرفیت 48 هزار مترمکعب در روز و با اعتبار ارزی معادل 8 میلیون و 100 هزار یورو و 6 میلیارد ریال اعتبار ریالی در مدت زمان سه سال طراحی و ساخته می‌شود و توانایی تصفیه فاضلاب جمعیتی بالغ بر بیش از 211 هزار نفر در افق طرح را داراست.

وی با بیان اینکه ورود فاضلاب شهرهای ساحلی بیشترین آلودگی را برای آب‌های سطحی به همراه می‌آورند، عنوان کرد: با بهره‌برداری از این تصفیه‌خانه ضمن حذف ورود فاضلاب خام به رودخانه کارون و کانال‌های دفع آب‌های سطحی علاوه بر حفظ محیط زیست زمینه استفاده بهینه از پساب‌های فاضلاب به عنوان کود برای مصارف کشاورزی نیز فراهم می‌شود. 

یک خبر تاسف آور

 

مدیر کل پزشکی قانونی خوزستان خبر داد
افزایش 11 صدم درصدی مراجعه خوزستانی‌ها برای نزاع به پزشکی قانونی 

مدیر کل پزشکی قانونی خوزستان گفت: مراجعه خوزستانی برای نزاع به پزشک قانونی در 6 ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه پارسال 11 صدم درصد افزایش یافته است.

سیدفرزاد حسینی امروز در گفت‌و‌گو با خبرنگار فارس در اهواز اظهار کرد: طی 6 ماه نخست امسال 12 هزار و 234 نفر به دلیل نزاع به مرکز پزشک قانونی خوزستان مراجعه کرده‌اند.

وی با اشاره به اینکه تعداد مراجعین در مدت مشابه پارسال 12 هزار و 220 نفر بوده است ادامه داد: تعداد مراجعین امسال در مقایسه با سال قبل 11 صدم درصد افزایش داشته است.

مدیر کل پزشکی قانونی خوزستان خاطر نشان کرد: از کل مراجعین نزاع در 6 ماه نخست امسال 3 هزار و 257 نفر مرد و 8 هزار و 977 نفر زن بودند

وی اضافه کرد: در مدت مشابه سال قبل 9 هزار و 16 نفر از مراجعین نزاع به مراکز پزشکی قانونی استان مرد و 3 هزار و 204 نفر زن بودند.

حسینی عنوان کرد: در شهریور ماه سال جاری نیز آمار مراجعین نزاع با 25 درصد افزایش نسبت به مدت مشابه سال قبل به دو هزار و 116 مورد رسیده است.

یک خبر از شوشتر

 

ساعتی پیش
رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد 

ساعتی پیش رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد و بخشی از پارک مرکزی این شهرستان در منطقه جزیره را زیر آب برد.

خبرگزاری فارس: رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد 

به گزارش خبرگزاری فارس از شوشتر، رودخانه کارون در شهرستان شوشتر در شاخه شطیط ساعتی پیش به دلیل افزایش دبی طغیان کرده است و در مسیر حرکت خود بخش‌هایی از ساحل را تسخیر کرده است.

رودخانه کارون در شوشتر در حال حاضر بخشی از پارک جزیره این شهرستان را به زیر آب برده است و ارتفاع آب لحظه به لحظه در حال افزایش است.

تاکنون از خسارت‌های احتمالی به دستگاه‌های خدمات‌رسان و زیرساخت در اثر این طغیان رودخانه خبری در دست نیست ولی این طغیان تلفات جانی در بر نداشته است.

بارش‌های دو روز پیش در شهرستان شوشتر که در کمتر از پنج ساعت 47.7 میلیمتر بارندگی در این شهرستان به ثبت رساند باعث شد تا شوشتر در جایگاه دوم بارش‌های باران در خوزستان قرار گیرد.

شهرستان شوشتر محل تردد رودخانه کارون است و در مدخل ورودی این رودخانه به شوشتر به دو بخش شطیط و گرگر تقسیم می‌شود و این دو شاخه رودخانه شهر شوشتر را احاطه کرده‌اند. 

یک خبر از شوشتر

 

ساعتی پیش
رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد 

ساعتی پیش رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد و بخشی از پارک مرکزی این شهرستان در منطقه جزیره را زیر آب برد.

خبرگزاری فارس: رودخانه کارون در شوشتر طغیان کرد 

به گزارش خبرگزاری فارس از شوشتر، رودخانه کارون در شهرستان شوشتر در شاخه شطیط ساعتی پیش به دلیل افزایش دبی طغیان کرده است و در مسیر حرکت خود بخش‌هایی از ساحل را تسخیر کرده است.

رودخانه کارون در شوشتر در حال حاضر بخشی از پارک جزیره این شهرستان را به زیر آب برده است و ارتفاع آب لحظه به لحظه در حال افزایش است.

تاکنون از خسارت‌های احتمالی به دستگاه‌های خدمات‌رسان و زیرساخت در اثر این طغیان رودخانه خبری در دست نیست ولی این طغیان تلفات جانی در بر نداشته است.

بارش‌های دو روز پیش در شهرستان شوشتر که در کمتر از پنج ساعت 47.7 میلیمتر بارندگی در این شهرستان به ثبت رساند باعث شد تا شوشتر در جایگاه دوم بارش‌های باران در خوزستان قرار گیرد.

شهرستان شوشتر محل تردد رودخانه کارون است و در مدخل ورودی این رودخانه به شوشتر به دو بخش شطیط و گرگر تقسیم می‌شود و این دو شاخه رودخانه شهر شوشتر را احاطه کرده‌اند. 

اخبار روز خوزستان

 

معاون وزیر آموزش و پرورش در اهواز:
دوران آمارهای کاذب تمام شد 

معاون وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه دوران ارائه آمارهای کاذب به سر آمده است گفت: دوران آمارهای کاذب تمام شد.

خبرگزاری فارس: دوران آمارهای کاذب تمام شد 

به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، حمیدرضا کفاش در مراسم تودیع و معارفه مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان که ظهر امروز در تالار فردوسی اهواز برگزار شد اظهار کرد: کار در آموزش و پرورش بسیار دشوار است و جز عاشقان، افراد دیگری در این عرصه وارد نمی‌شوند.

وی جابجایی در آموزش و پرورش را عرضی دانست و تصریح کرد: همه ما در هر سمتی که قرار داشته باشیم افتخارمان معلمی است و مسئولیت در رده‌های مختلف مدیریت وزارت آموزش و پرورش سردوش و ستاره‌های موقتی هستند که برای مدت زمان کوتاهی بر دوش ما نهاده شده است.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه در آموزش و پرورش مدیریت و نظارت از پایین به بالا است اذعان کرد: معلمان و مدیران مدارس هم مانند وزیر آموزش و پرورش تاثیرگذار هستند.

وی با اشاره به اینکه فرآیند تغییر و تحولات در دولت تدبیر و امید عقلانی و مدبرانه است اظهار کرد: تغییر و تحولات به معنی ناکارآمدی گذشتگان نبوده بلکه به هر حال اتفاقی روی داده و دولت تغییر پیدا کرده و مردم نیز انتظار تغییر و تحول را دارند.

کفاش درخواست خود را از تشکل‌های سیاسی و افراد ستاد انتخاباتی روحانی اینگونه بیان کرد: تا آخرین لحظه، با عزت نفس، بزرگواری و به دور از انتظارات نا‌به جا مدیر کل جدید آموزش و پرورش خوزستان را یاری کنید تا فصل جدیدی در این حوزه رقم بخورد.

وی با بیان اینکه معلمی شغل انبیا است بر تکریم مقام معلم تاکید کرد و گفت: همواره باید شایستگی و توانمندی معلمان را مورد توجه قرار داد و با متانت و ادب با آن‌ها برخورد کرد.

معاون پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش با بیان اینکه معلمان بازنشسته دریایی از تجربه و توانمندی هستند عنوان کرد: ما از معدود کشورهایی هستیم که فرهیختگان را بازنشسته می‌نامیم در صورتیکه افراد بازنشسته، چهره‌های مجربی هستند که تجارب آن‌ها باید همواره مورد توجه قرار گیرد.

وی ادامه داد: معلمان بازنشسته انتظار ورود به سیستم اجرایی را ندارند اما می‌خواهند که حرف آن‌ها در اتاق‌های فکر و اندیشه شنیده شود و تجارب طول خدمت آن‌ها مورد استفاده قرار بگیرد.

کفاش با اشاره به اینکه تکریم معلمان بازنشسته احترام به ارزش‌ها است اظهار کرد: آن‌ها رازهای نا‌گفته‌ای دارند که در اتاق‌های فکر می‌توانند در اختیار نیروهای جوان قرار دهند.

وی اضافه کرد: بهتر است به جای برخوردهای چکشی و حذفی با افراد بازنشسته و با تجربه، اجازه ورود به میدان را به آن‌ها بدهیم.

معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش خطاب به مدیر کل آموزش و پرورش خوزستان گفت: همکاران خود در اداره کل را از بین کسانی انتخاب کنید که به نوکری معلم افتخار کنند.

وی در این خصوص اضافه کرد: اداره کل آموزش و پرورش محل رفت و آمد معلم و گوش کردن به حرف‌های وی است، کسانی که این اعتقاد را ندارند باید جای خود را به کسی بدهند که معلم را تکریم می‌کند.

کفاش با تاکید بر اینکه در دولت تدبیر و امید روش دولت گذشته را پیش نگیریم عنوان کرد: از شایستگان همه جناح‌های سیاسی کشور باید استفاده کرد، چرا باید در هر زمانی تنها 50 درصد نیروهای شایسته و کارآمد مورد استفاده قرار بگیرند؟

وی با بیان اینکه دولت تدبیر و امید، دولت انسان‌های متعهد، شایسته، بزرگ و متعهد به نظام است تصریح کرد: اداره کل آموزش و پرورش محل انسان‌های کوچک و کوته‌بین نیست بلکه افراد بزرگ باید به کار گرفته شوند و رفت و آمد داشته باشند.

معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش افزود: عدم استفاده از افراد شایسته جناح‌های دیگر، ظلم و عامل عدم توسعه استان است، اینکه افراد شایسته‌ای به خاطر کاسبی برخی افراد قدرت طلب خانه‌نشین شوند حرکت درستی نیست.

وی با اشاره به اینکه بالا بردن کیفیت آموزش و پرورش نکته‌ای بسیار مهم است خاطر نشان کرد: از این به بعد ما از شما آمار نمی‌خواهیم تا به خاطر رقابت کاذب دو تا صفر جلوی اعداد و ارقام بگذارید بلکه کیفیت کار مهم است و دوران ارائه آمارهای کاذب به سر آمده است.

کفاش با بیان اینکه سیاست دولت تدبیر و امید کیفیت بخشی است ادامه داد: داشتن یک مدرسه قرآنی که یک قاری معتقد به نظام را تربیت کند بهتر از 500 تابلوی دارالقرآن است.

وی با اشاره به اینکه استفاده از مشارکت در آموزش و پرورش بسیار مهم است تصریح کرد: بحث استفاده از مشارکت‌های خارج از آموزش و پرورش که مشارکت فکری در راس آن قرار دارد بسیار جدی است.

معاون پرورش و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش ادامه داد: اولیا و مربیان مدارس که تنها به دنبال پول جمع کردن باشد مشارکت نیست، ما سطح مشارکت را پایین گرفته‌ایم و ضعیف تعریف کرده‌ایم.

 

حدیث روز

 

به شخص مومن گفته می‌شود: (محمد و آل محمد صلی الله علیه و اله) رفیقان و همرهان تو هستند، در این هنگام چیزى براى او خوشتر از این نیست که جان از بدنش جدا شود و به منادى بپیوندد.
مشرق- امام جعفر صادق علیه‌‏السلام در پـاسخ بـه این پـرسش که آیـا مؤمن از جان کندن خود ناراحت می‌‏شود فرمودند: نه، به خدا، زمانى که فرشته مرگ (عزرائیل) براى ستاندن جانش مى‏‌آید، او بى‌‏تابى مى‏‌کند.
امّا عزرائیل به او می‌‏گوید: اى دوست خدا، بى‏‌تابى مکن؛ زیرا سوگند به آن که محمّد صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم را برانگیخت، من از پدر مهربانى که به بالینت بیاید، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. چشمت را باز کن و بنگر.
حضرت فرمود: رسول خدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم و امیرمؤمنان و فاطمه و حسن و حسین و امامان از نسل آنها علیهم‌‏السلام، در برابرش نمایان مى‏‌شوند و به‏ او گفته مى‌‏شود: این رسول خدا و ... رفیقان و همرهان تو هستند ... در این هنگام ، چیزى براى او خوشتر از این نیست که جان از بدنش جدا شود و به منادى بپیوندد.


 متن حدیث:

الإمامُ الصّادقُ علیه‌‏السلام: لمّا سُئلَ: هل یُکرَهُ المؤمنُ على قَبضِ رُوحِهِ ؟: لا واللّه، إنّهُ إذا أتاهُ ملَکُ المَوتِ لقَبضِ رُوحهِ جَزِعَ عِندَ ذلکَ ، فیَقولُ لَهُ ملَکُ المَوتِ : یا وَلیَّ اللّه لا تَجزَعْ، فوالّذی بَعَثَ محمّدا صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم لَأنا أبَرُّ بِکَ وأشفَقُ علَیکَ من والِدٍ رَحیمٍ لو حَضَرَکَ، افتَحْ عَینَکَ فانظُرْ.
قالَ: و یُمَثَّلُ لَهُ رسولُ اللّه صلى‏ الله ‏علیه و ‏آله و سلّم و أمیرُالمؤمنینَ و فاطمةُ و الحسنُ و الحسینُ و الأئمةُ من ذُرِّیتِهِم علیهم‌السلام فیقالُ لَهُ: هذا رسولُ اللّه و ... رُفَقاؤکَ ... فما شیءٌ أحَبَّ إلَیهِ مِنِ استِلالِ رُوحِهِ واللُّحوقِ بالمُنادی.


«کافی،جلد3 صفحه 127- منتخب میزان الحکمة 520»

اخبار سیاسی،اقتصادی و تحلیل متنوع

 

تخفیف تحریم‌ها در ماه ژانویه:
در حالی که طی دو روز گذشته، بحث‌های فراوانی درباره چرایی افزوده شدن افراد و نهادهای جدید توسط ایالات متحده به لیست سیاه تحریم‌های این کشور علیه ایران در جریان بوده است، اتحادیه اروپا اکنون نشانه‌های مثبتی از احتمال کاهش تحریم‌های اعمالی آن اتحادیه بر ایران از خود نشان می‌دهد. گویا اکنون اتحادیه اروپا در نقش یک وزنه تعدیل‌کننده و موازنه دهنده بازی می‌کند!
کد خبر: ۳۶۴۸۱۳
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۷ - 15 December 2013
سیگنالهای مثبت اتحادیه اروپا برای کاهش تحریم های ایران
در حالی که طی دو روز گذشته، بحث‌های فراوانی درباره چرایی افزوده شدن افراد و نهادهای جدید توسط ایالات متحده به لیست سیاه تحریم‌های این کشور علیه ایران در جریان بوده است، اتحادیه اروپا اکنون نشانه‌های مثبتی از احتمال کاهش تحریم‌های اعمالی آن اتحادیه بر ایران از خود نشان می‌دهد. گویا اکنون اتحادیه اروپا در نقش یک وزنه تعدیل‌کننده و موازنه دهنده بازی می‌کند!

به گزارش «تابناک»، در حالی که هنوز در ‌چرایی بازگشت کار‌شناسان ایرانی از مذاکرات ژنو اطلاعات چندان دقیقی منتشر نشده است، برخی تحلیلگران این امر را واکنش ایران به اضافه شدن افراد و نهادهای جدید به لیست سیاه تحریم ایالات متحده تلقی کرده‌اند.

این در حالی است که این امر منجر به آن شد که در دور روز گذشته، افکار عمومی دچار ‌پرسش جدی شود و آن اینکه آیا بر خلاف روح توافق ژنو، دوباره تحریم‌ها ‌افزایش می‌یابد؟

این پرسش از آن روی مطرح شده‌ که دو دیدگاه متفاوت درباره تأثیر چاق شدن لیست سیاه تحریم آمریکا با هفده نهاد و فرد جدید مطرح است؛ یک دیدگاه که بر این باور است این امر بر خلاف توافق ژنو ‌و به معنای تحریم جدید ‌علیه ایران نیست و دیدگاه دیگر آنکه این امر شاید به معنی نقض صریح توافق ژنو نباشد، ولی بر خلاف روح این توافق‌نامه است.

اما صرف‌نظر از اقدام ایالات متحده و معنای آن، اکنون گویا اتحادیه اروپا راهی متفاوت می‌پیماید و نشانه‌های مثبتی از تمایل سران این اتحادیه برای کاهش تحریم‌های ایران در قالب توافق‌نامه موقت ژنو به چشم می‌خورد.

‌روز گذشته،‌ «کارل بیلت» وزیر امور خارجه سوئد، در گفت‌وگو‌ با رویترز گفت: هیچ دلیل وجود ندارد که اتحادیه اروپا نتواند در ماه ژانویه، اقدام به کاهش تحریم‌های ایران در قالب موافقت‌نامه موقت ژنو کند.

وی در رابطه با اقدام جدید ایالات متحده در تحریم نهاد‌ها و افراد جدید، ضمن کم اهمیت جلوه دادن جدیت این اقدام گفته است: البته این کار ایالات متحده کمک خاصی نمی‌کند.

وی که در حاشیه کنفرانس سیاست جهانی با حضور رهبران سیاسی و اقتصادی در موناکو سخن می‌گفت، افزوده است: گمان نمی‌کنم ‌در وین مشکل خاصی بوده باشد. در واقع مشکلات برطرف شده است. امیدوارم در ماه ژانویه شاهد کاهش تحریم‌های ایران باشیم. من هیچ دلیلی برای مخالفت با این کار نمی‌بینم.

اشاره مستقیم بیلت به طرح پیشنهادی است که کا‌ترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای کاهش تحریم‌های ایران پس از موافقت‌نامه ژنو، آن را در اتحادیه و سران آن مطرح کرده است؛ تقریبا یک هفته پس از امضای توافق‌نامه؛ طرحی که بنا بر تقویم، قرار است در ماه جاری و نهایتا تا هفته آینده برای آن تصمیم‌گیری شود.

پیش از این، لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه در خصوص این طرح گفته بود: در حال آماده کردن طرحی برای کاهش تحریم ایران هستیم، ولی این طرح هدف‌دار محدود و قابل بازگشت است. وی در پاسخ به اینکه چه زمانی برداشتن تحریم‌ها اتفاق خواهد افتاد، گفته بود: ماه دسامبر.

اما مایکل‌مان، سخنگوی اشتون در رابطه با زمان کاهش تحریم گفته بود: از آنجا که این امر نیازمند هماهنگی بین دو طرف برای چانه‌زنی است، زمان دقیق آن مشخص نیست.شاید در ماه دسامبر باشد یا در ژانویه و ‌بسته به این ‌است که روند حقوقی آن تا چه زمانی به طول بینجامد.

این گفته‌ها و به ویژه سخنان روز گذشته وزیر امور خارجه سوئد، همگی به این معناست که اکنون اتحادیه اروپا سیگنال‌های مثبتی را به سمت ایران می‌فرستد؛ سیگنال‌هایی که شاید با توجه به اقدام ایالات متحده در افزودن لیست تحریم‌ها ـ که بسیاری از تحلیلگران آن را ‌برای جلب حمایت سناتورهای تندرو سنا می‌دانند ـ می‌تواند از این پس قوی‌تر نیز باشد و تا حد زیادی جو به وجود آمده در دو روز گذشته، پیرامون توافق ژنو را تعدیل کند.

گویا اکنون اتحادیه اروپا می‌تواند با کاهش تحریم ایران به عنوان وزنه‌ای موازنه دهنده در حفظ تعادل در اجرای مفاد موافقت‌نامه موقت ژنو داخل شود و علایمی که تا کنون از سوی سران این اتحادیه دیده شده، حاکی از همین امر است.

 

 

دکتر فرشاد مؤمنی
کد خبر: ۳۶۳۵۲۰
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۲ - ۱۸:۰۶ - 14 December 2013
بیش از صد روز است ‌از آغاز به کار دولت یازدهم می‌گذرد و‌ شاید کمتر کسی را بتوان ‌‌یافت که از عملکرد اقتصادی دولت نهم و دهم دل خوشی داشته باشد. به نظر اقتصاددانانی همچون سبحانی و مؤمنی، رئیس پیشین دولت به مبانی علم اقتصاد اعتقادی نداشتند؛ اما اکنون روحانی با ادعای دیگری وارد میدان شده است.

در این باره با فرشاد مؤمنی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی ‌گفت‌و‌گویی داشته‌ایم. وی از نخستین اقتصاد‌دانانی است که در ‌نامه‌ای، برخی راهکارهای اقتصادی را که حاصل سال‌ها مطالعه وی بود، به نام «هدیه‌های تاریخی به رئیس‌جمهور» به روحانی ارائه داد، ولی در این گفت‌وگو به صراحت از نحوه گزارش رئیس‌جمهور و دولت و همچنان مشاوران و همراهان روحانی به انتقاد پرداخت، که در ادامه شما را به خواندن آن فرا می‌خوانیم.

تابناک: دولت با امید‌هایی آمده ‌و انتظار این است که به دیدگاه‌های کار‌شناسان و نخبگان توجه بیشتری شود. انگیزه‌ای نیز برای نخبگان و رسانه‌ها ایجاد شده است که گوش شنوایی پیدا شود. دولت دو اولویت برای خود مشخص کرده است؛ یکی رشد اقتصادی کشور و اینکه شاخص رشد اقتصادی کشور را از منفی به صفر برساند و سپس ارتقا دهد و در ‌‌نهایت تا سال آینده به ۳ درصد برساند. این امر مستلزم این است که از رکود خارج شویم.

موضوع دیگر نقدینگی است که از آغاز کار دولت یازدهم از ۴۷۰ هزار میلیارد تومان به بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و رشد آن ادامه دارد. از سویی، باید برای خروج از رکود، سیاست پولی انبساطی در پیش گرفته شود تا نقدینگی مورد نیاز بنگاه‌های اقتصادی تأمین شده و تولید رشد داشته باشد. از سوی دیگر، باید سیاست‌های انقباضی برای جلوگیری از رشد نقدینگی و تورم اتخاذ شود؛ حال دولت چگونه می‌تواند به اهداف خود برسد و ابزار کار چیست؟

مؤمنی: واقعیت این است که کشور در وضعیت خطیری است، به ویژه از جنبه اقتصادی. خوشبختانه به رغم تلاش‌های مشکوکی که در دولت گذشته انجام می‌شد که واقعیت‌ها یا تکذیب و انکار و یا دستکاری شوند و یا ‌واژگونه به نمایش درآید، حداقل اتفاق مثبتی که افتاده این است که در سطح نظام تصمیم گیری کشور و همین طور در میان نخبگان شاهد نوعی وفاق جمعی درباره کانون اصلی مشکلات یعنی دور باطل رکود تورمی هستیم که نقش یک سرمایه اجتماعی بسیار ارزشمند را دارد و باید گرامی داشته شود. دقت کنید که از موضع تخصصی خودم یعنی اقتصاد توسعه، وقتی به شرایط کنونی نگاه می‌کنم برای صورت بندی مفهومی این شرایط از تعبیر «دور باطل رکود تورمی» استفاده می‌کنم. این عبارت برای کسانی که با ادبیات توسعه آشنایی دارند، مفهوم روشنی دارد و بدین معناست که در شرایطی استثنایی و ویژه هستیم که اگر به درستی درک نشود، خروج از این دور «باطل» به سادگی امکان پذیر نخواهد بود و دولت با گزینه‌های وصله پینه‌ای و رویکردهای سطحی‌نگر و تک بعدی ولو اینکه نسبت به دولت قبلی محتاط‌تر عمل کرده و نیز از ظرفیت‌های کار‌شناسی کشور به طور نسبی بیشتر از آن‌ها استفاده کند، نمی‌تواند کاری بایسته انجام دهد.

همان گونه که مفهوم «دور باطل» به این معناست که بحران موجود، فقط مسأله و مشکل قوه مجریه نیست، بلکه کل حاکمیت و همه مردم باید شرایط خطیر موجود را درک کرده و با یکدلی و همراهی بر حسب سطوح توانایی برای خود مسئولیت‌های مشخص تعریف کنند، بنابر‌این باید با تمام پیچیدگی‌هایی که این مسأله دارد، با آن روبه‌رو شویم. به عنوان مثالی برای تقریب ذهنی، توجه شما را به این نکته جلب می‌کنم تا از زاویه دیگری نیز مفهوم «دور باطل» به مثابه خصلت اصلی رکورد تورمی موجود بهتر درک شود.

وقتی دولت جدید بر سر کار آمد، از یک سو قانون بودجه سال ۹۲ دولت را مجاز دانسته بود که در این سال به طور متوسط ۳۸ درصد بر قیمت حامل‌های انرژی بیفزاید و از سوی دیگر با توجه به این چشم‌انداز، درآمد ایجاد شده برای دولت، هزینه‌هایی در این سال از آن ناحیه پیش بینی شده بود. دولت احمدی‌نژاد از انجام این مسئولیت قانونی شانه خالی کرد و در دوره پنج ماهه‌ای از سال ۹۲ که مدیریت کشور در دست دولت دهم بود، با اینکه در مقام شعار ادعا می‌کردند که مطالبه یک شوک چند صد درصدی جدید به قیمت حامل‌های انرژی دارند، در مقام عمل از اعمال‌‌ همان میزانی که قانون آن‌ها را مجاز کرده بود، هم سر باز زدند.

باید این را از منظر اقتصاد سیاسی از خود بپرسیم که چرا دولت دهم از انجام این کار سر باز زد. نکته بعدی این ‌که وقتی دولت جدید هم بر سر کار آمد، هرچند به طور جدی در تنگنای درآمدی قرار داشت و شعار قانون‌گرایی هم سر می‌داد، باز هم به این الزام قانونی عمل نشد. حتی دولت جدید مجاز بود که در شش ماهه دوم سال، دو برابر ۳۸ درصد یعنی ۷۶درصد به قیمت حامل‌های انرژی بیفزاید؛ اما از انجام این الزام قانونی خودداری کرد.

در اینجا باز باید از خود بپرسیم چرا این دولت نیز از اجرای این الزام قانونی شانه خالی کرد. به اعتبار سخنان البته غیر منسجمی که مسئولان اقتصادی جدید بر زبان راندند، می‌توان اینگونه فهمید که جمع‌بندی آن‌ها این است که این افزایش جدید قیمت، نوعی «تنبیه» رأی دهندگانی ‌خواهد بود که به تغییر شرایط و رویه‌ها و سیاست‌ها رأی داده بودند و تصور دولت این است که انجام این کار آشفتگی و بی‌ثباتی در فضای کلان اقتصاد ملی را افزایش خواهد داد و موج‌های جدیدی از رکود تورمی عمق یافته را به همراه خواهد داشت.

با وجود اینکه این استنکاف در سطح نظری قابل دفاع به نظر می‌رسد، ‌از آنجا که جایگزینی برای تأمین نیازهای مالی دولت در صورت حذف این گزینه پیش بینی نشده بود، دولت را به سمت تلاش برای گرفتن مجوز برای چند میلیارد دلار وام‌گیری از صندوق توسعه ملی کشاند. این اولین خطای راهبردی مدیریت جدید بود، چرا که برای عبور از دور باطل مزبور باید ‌بازآرایی کامل ساختار مالی دولت را برای کاهش هزینه‌ها در دستور کار قرار می‌داد؛ البته این رویکرد همچنان ‌‌یک راه‌کار اساسی پیشنهادی موضوعیت دارد.

در سطح نظری وقتی دلارهای نفتی تبدیل به ریال می‌شود تا نیازهای جاری مالی دولت برطرف شود، در سطح کلان اقتصاد به معنای وارد کردن شوک تقاضایی جدید محسوب می‌شود و از آنجا که قسمت عرضه کل اقتصاد تغییر محسوسی نداشته، این شوک تقاضا نیروی محرکه‌ای برای تورم می‌شود و به اعتبار آنکه طی ربع قرن اخیر و از کانال اجرای برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری بین روندهای رکودی و روندهای تورمی در اقتصاد سیاسی ایران یک در هم تنیدگی معنی‌دار پیدا شده، این شوک تورمی آثار رکودی متناسب خود را هم به همراه خواهد داشت که شرح و بسط ساز و کارهایی که این گونه عمل می‌شود از حوصله بحث ما خارج است؛ اما در سطح نظری به اعتبار شواهد تجربی ساز و کارهای شناخته شده‌ای است.

 خوب دقت کنید که مسأله به چه صورت در‌می‌آید تا معنای «دور باطل» بهتر درک شود. دولت از ترس تعمیق رکود تورمی یک سلسله اقدام‌های شناخته شده فلاکت زا در اقتصاد سیاسی را انجام نداد؛ اما سراغ گزینه بعدی هم که رفت با وجود اینکه شکل و شمایل این گزینه بعدی با اولی متفاوت بود، ‌‌ما را در معرض‌‌ همان پدیده قرار می‌دهد. مفهوم دور باطل یعنی همین. با رویکردهای وصله پینه‌ای و جزئی و سطحی نگر نمی‌توان مسأله‌ای که شکل دور باطل پیدا کرده، ‌حل و فصل کرد. ما به یک تجدید ساختار بنیادی و بازآرایی ساختاری نهادی و با یک همراهی و همدلی عمومی در مقیاس کلی نیازمندیم تا بتوانیم از این دور باطل خارج شویم.
متأسفانه در اقتصاد سیاسی رانتی با شرایطی روبه‌رو هستیم که به تعبیر فوکو گروه‌های ذینفع این قدرت و توانایی را دارند که به جای حقایق، جامعه را با رژیم‌های واقعیت که در واقع حقیقت‌های دستکاری ‌و واژگونه شده است، روبه‌رو کنند. در چنین شرایطی که کشور در معرض دور باطل رکود تورمی قرار گرفته و به معنای واقعی کلمه «فلاکت» را در مقیاس ملی بازتولید می‌کند، ما یکباره دیدیم‌، کسانی تلاش کردند اینگونه وانمود کنند که گویی کل ماجرای گرفتاری کشور از ناحیه سیاست مخرب شوک درمانی در زمینه حامل‌های انرژی با همه فجایع انسانی ـ اجتماعی و زیست محیطی که به کشور تحمیل کرده در این سطح متنزل شده که دولت فقط ماهی هزار میلیارد تومان از محل پرداخت یارانه نقدی کسری دارد. به گونه‌ای در نظام تصمیم گیری و تبلیغاتی کشور صحنه آرایی شد که گویی اگر این هزار میلیارد تومان کسری در ماه از محلی تأمین شود، دیگر مشکلی نداریم و مسائل به سمتی چرخید که واقعا تأسف بار بود.

خوشبختانه در مصاحبه تلویزیونی اخیر، رئیس محترم دولت دوباره روی این مسأله یعنی رکود تورمی گرچه ناقص و سطحی اما به هر حال صحه گذاشته شد. هرچند‌ ایشان چون صلاحیت تخصصی در حوزه اقتصاد توسعه ندارند، از تعبیر دور باطل استفاده نکردند، روی این مسأله که محوریت مسائل و مشکلات کنونی کشور در عرصه اقتصاد این است که باید برای رکود تورمی چاره‌ای اندیشیده شود، تأکید کردند. در این زمینه باز به درستی خوشبختانه ایشان‌ روی بحران سرمایه‌گذاری در بخش‌های حیاتی اقتصاد ملی به ویژه صنعت نفت و بخش کشاورزی و صنعت نیز تأکید کردند و در کنار آن به طور مشخص از آزاد‌سازی افراطی واردات و ضربه‌های سهمگینی که این گزینه بر بخش کشاورزی و صنعت کشور تحمیل کرده نیز سخن گفتند.

کمکی که ما فعلا از این ناحیه می‌توانیم بکنیم، این است که صمیمانه و خاضعانه به رئیس محترم دولت و مدیریت اقتصادی جدید گوشزد کنیم که وقتی پدیده‌ای نزدیک به ربع قرن خودش را بازتولید کرده و تبدیل به یک دور باطل شده است، باید به اندازه پیچیدگی و اهمیتی که موضوع دارد، خود را مجهز کنیم تا شتاب فلاکت را آن گونه که مسئولان دولتی وعده می‌دهند کاهش دهیم. انتظار از دولت جدید این است که تمهیدی برای برون رفت از این دور باطل تدارک ببیینند. برای اینکه چنین برون رفتی در سطح نظر قابل تصور و امکان پذیر باشد، دولت باید سطح ارزیابی‌های خود از عملکرد دولت قبلی را اندکی از توصیف محض و ذکر مصیبت در حد مطرح کردن شکل چند عدد و رقم بدون ارائه تحلیل مشخص فرا‌تر ببرد و امیدوارم که رسانه‌های ما هم به کمک دولت بیایند.

هرچند مطرح کردن چند عدد و رقم به خودی خود ‌در مقایسه با وارونه سازی‌هایی که در دولت قبل انجام می‌گرفت، گامی به جلو محسوب می‌شود، اگر بخواهیم ‌‌عالمانه تمهیداتی برای برون رفت از این دور باطل بیندیشیم، باید تحلیل مشخص از چرایی باز تولید مستمر آن داشته باشیم.

من از رئیس محترم دولت صمیمانه می‌خواهم که مدیران اقتصادی دولت را موظف کند که تحلیل مشخصی از چرایی و چگونگی شکل‌گیری این دور باطل ارائه کنند. اهمیت این مسأله از آنجا ناشی می‌شود که اگر دولت تحلیل مشخصی از چرایی و چگونگی این مسأله نداشته باشد، این خطر وجود دارد که اینها ولو با حسن نیت، ‌آگاه یا ناخودآگاه در غیاب آن تحلیل عالمانه، راه دولت احمدی‌نژاد را ادامه دهند و این کار می‌تواند سرخوردگی بزرگی در مقیاس ملی به دنبال بیاورد.

بحث ما با این دوستان در شرایط کنونی این است که اگر تحلیل خود را ارائه دهند، جامعه علمی و دانشگاهی و کار‌شناسی کشور می‌تواند کمک کند که این تحلیل عمق یابد و حک و اصلاح شود و مبنایی برای برون رفت از این دور باطل را پدید آورد. اینکه می‌بینیم به حمد الله در سطح کل نیروهای اجتماعی و نهادهای رسمی و غیر رسمی روی اصل این مسأله که حاد‌ترین و فوری‌ترین مسأله ملی در حوزه اقتصادی است، توافق وجود دارد. یک فرصت تاریخی استثنایی برای این دولت است و نمی‌بایست به سادگی و سهل‌انگارانه از کنار آن گذشت.
 
من صمیمانه به رئیس‌جمهور محترم عرض می‌کنم، هرچند ایشان به صراحت در نطق تلویزیونی خود، حرف کار‌شناسی مشخص نزدند و چنین انتظاری هم از ایشان نیست، فرم ورود و خروجی که درباره تحلیل چرایی و چگونگی این دور باطل داشتند به گمان من ‌بنیه کار‌شناسی کافی نداشت. برخوردهای بیش از حد بزرگ کننده سهم مسکن مهر در شکل‌گیری این دور باطل این نگرانی را به وجود می‌آورد که گویی در سطوحی از مدیریت اقتصادی کشور، کسانی در صدد انداختن دولت در مسیر ادامه دادن راه احمدی‌نژاد باشند.

دلیل این نگرانی این است که آقای رئیس‌جمهور ادعایی در مسأله نقدینگی و نقش غیرمتعارفی که بدهی بانک مسکن به بانک مرکزی دارد، مطرح کردند که به هیچ وجه با واقعیت‌های ۲۵ ساله اخیر سازگاری کافی ندارد و به نظر می‌رسد، کسانی در درون دولت می‌خواهند کاری کنند که از دور باطل ایجاد شده توسط برنامه شکست خورده تعدیل ساختاری خارج نشویم. من درباره نیت آن‌ها صحبتی نمی‌کنم؛ اما درباره صلاحیت‌های کار‌شناسی آن‌ها توصیه می‌کنم که آقای رئیس‌جمهور، تیم بی‌طرفی را مأمور کند که دست‌کم اظهار نظر‌ها و مقاله‌های نوشته شده این گروه افراد را بخوانند تا درباره سطح صلاحیت کار‌شناسی آن‌ها در شناخت واقعیت‌های اقتصادی ایران واقع بینانه‌تر عمل کنند.

به نظر من، برجسته کردن غیرعادی سهم مسکن مهر در رشد غیر عادی نقدینگی طی ربع قرن اخیر، نسبتی با واقعیت‌های تجربه شده در این اقتصاد ندارد و گویی کسانی در صدد هستند تا با ‌نادیده گرفتن یا بی‌مقدار نشان دادن نقش تعیین کننده دستکاری قیمت‌های کلیدی یعنی نرخ ارز و قیمت حامل‌های انرژی، زمینه‌ای فراهم کنند تا این دور باطل از راه آزمون دوباره آزموده‌های پیشین خودش را بازتولید کند.

تصور من این است که این افراد به حکم مبانی نظری ناقص و نارسایی که دارند، صورت مسائل را هم در قلمرو اقتصاد به طرز غیر متعارف و ساده انگارانه‌ای ساده و سطحی می‌کنند. یک وجه نگران‌کننده دیگر از این گونه مشاوره‌های سطحی و کم‌عمق به مسأله موانع موجود بر سر راه تولیدکنندگان باز‌می‌گردد، چرا که در شرایط بحران فلاکت و دور باطل رکود تورمی، راه اصلی و بنیادی، بازگشت به «تولید محوری» به جای رانت‌ محوری، ربا محوری و فساد محوری در اقتصاد ملی است. اینکه ما از زبان رئیس‌جمهور محترم صحبتهایی با این مضامین بشنویم که پس از انعقاد قرارداد ژنو سیاسیون کار خود را کرده‌اند و اکنون توپ در زمین فعالان اقتصادی است، نمونه دیگری است از این تحلیل‌های سطحی از واقعیت‌های اقتصاد سیاسی ایران. اگر منظور ایشان از فعالان اقتصادی، غیر مولدهاست که آن‌ها طی ربع قرن اخیر هرگز صحنه اقتصادی را ترک نکرده‌اند و اگر منظور مولدهاست، آقای رئیس‌جمهور حتما می‌دانند که در شرایط کنونی، دولت و نظامی‌ها، سهم به طور غیر متعارف بزرگی در اقتصاد ایران دارند و این ‌ باعث شده ‌که اساسا مجالی برای بخش خصوصی مولد نباشد؛ بنابر‌این تا زمانی که این فضا اصلاح نشود، نباید کسانی به هر دلیل و انگیزه رئیس‌جمهور را از واقعیت‌های اقتصاد سیاسی ایران دور نگاه دارند.

واقعیت این است که بخش‌های مولد به شرحی که خود ایشان در نطق تلویزیونی مطرح کردند بد‌ترین و سخت‌ترین و نگران‌کننده‌ترین شرایط را ‌می‌‌گذرانند و این در حالی است که تاجران پول و به ویژه بانک‌های تجاری خصوصی در همین سال‌هایی که اقتصاد صنعت و کشاورزی ایران بد‌ترین شرایط را تجربه کرده، پر رونق‌ترین ایام را داشته‌اند.

در تئوری گفته می‌شود که در یک اقتصاد رانتی وقتی که دولت سیاست‌گذاری‌ها سهل‌انگارانه رفتار می‌کند، یکی از بد‌ترین حالت‌های پر خسارتی که ایجاد می‌شود، این است که مولد‌ها مقهور غیرمولد‌ها می‌شوند. این گونه است که از زبان رئیس‌جمهور می‌شنویم، در حالی که در بخش صنعت رشد سرمایه‌گذاری نزدیک به منهای ۹ درصد بوده، در میان تاجران پول و بانک‌های خصوصی و تجاری که در زمره اینگونه افراد غیر مولد هستند، شاهد سودهای بالای ۶۰ درصد در سال‌های اخیر بوده‌ایم. در شرایطی که گرایش به سرمایه‌داری مولد در بخش صنعت تا این اندازه منفی شده، تراز تجاری منفی بخش کشاورزی ما هم ‌در دوران احمدی‌نژاد هشت برابر شده، در واقع نمادی است که چگونه مولد‌ها مقهور غیر مولد‌ها شده‌اند.

در سطح نظری مطرح می‌شود که آیا شرایط بد‌تر از این را هم می‌توان تصور کرد که پاسخ داده می‌شود که شرایط بد‌تر آن است که تجارت پول و ربا خواری، موتور اصلی خلق ارزش افزوده در اقتصاد ملی شود. به گمان من، آقای رئیس‌جمهور به مشاوران امینی نیازمند است که از این ناحیه مثلا رفتارهای رئیس بانک مرکزی و جهت‌گیری‌های سیاستی ایشان را طی سه ماهه اخیر زیر ذره‌بین بگذارد تا مشخص شود که جهت سیاست‌گذاری‌های اقتصادی کشور چه حال و روزی دارند و اگر قرار باشد ‌راه احمدی‌نژاد به شکل تلطیف شده تری استمرار پیدا کند و زمینه فشارهای بزرگ و بحران‌های تحمیل‌کننده کمبود نقدینگی به تولید کننده‌ها ادامه داشته باشد و در عوض ربا‌خوران بیشترین رونق را داشته باشند، چگونه امکان برون رفت از دور باطل رکود تورمی را فراهم می‌کند؟

در چنین شرایطی منظور رئیس‌جمهور از فعالان اقتصادی نیز باید شفاف شود. اگر منظور غیر مولد‌هاست که آن‌ها در دوره هشت ساله گذشته همواره در جشن و سرور بودند و همین الان هم فعال هستند. پس ‌اصولا منظور ایشان مولد‌ها هستند و مولد‌ها تا زمانی که این سیطره غیرعادی نظامی‌ها و غیر دولتی‌ها راه تنفس را بسته و تا زمانی که کل ساختار نهاد‌ها و قاعده گذاری‌ها ‌علیه تولید و به نفع غیرمولد‌ها سامان پیدا کرده، امکان تنفس نخواهند داشت. بنابر‌این الان زمانی نیست که کسانی به آقای رئیس‌جمهور بگویند که دولت وظیفه خود را انجام داده و نوبت به ورود فعالان اقتصادی است. بسترهای نهادی چه در عرصه سیاست‌های پولی و چه در عرصه سیاست‌های مالی و چه در عرصه سیاست‌های تجاری و چه در عرصه سیاست‌های نرخ ارز همچنان بر پاشنه ضدیت با تولید می‌چرخد و این‌ها نیاز به یک بازآرایی بنیادین دارد و اگر کسانی به آقای رئیس‌جمهور این واقعیت‌ها را نگفته باشند، نه خدمتی به دولت و نه خدمتی به نظام جمهوری اسلامی کرده‌اند بلکه آگاه یا ناآگاه دارند از منافع غیرمولد‌ها حمایت می‌کنند و گویی تلاش دارند آزمندی بی‌مهار غیرمولد‌ها را دامن بزنند. پس این هم یک راه کار پیشنهادی مشخص دیگر: اگر دولت صادقانه مقصد خروج از دور باطل رکود تورمی دارد، باید کل سیاست‌های اقتصادی کشور در راستای اقتضائات بخش‌های مولد بازآرایی شود.

عینا همین مسأله در مورد فساد مالی هم وجود دارد. آقای رئیس‌جمهور از موضع رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک حتما اطلاع دارند که در هشت ‌سال گذشته به لطف رویه‌های علم گریزانه، قانون‌گریزانه و برنامه‌گریزانه دولت قبل ایران پسرفت‌ها و سقوط‌های وحشتناکی را به سمت کشورهای با بد‌ترین وضعیت فساد مالی بالا تجربه کرده است. ‌آقای رئیس‌جمهور اگر می‌خواهد بخش‌های مولد اعتماد از دست رفته خود را بازیابند، علاوه بر بازآرایی ساختارهای نهادی به نفع مولد‌ها و به ضرر غیرمولد‌ها، نیازمند طراحی برنامه ملی مبارزه با فساد هم است که بر محور پیشگیری از فساد استوار شده باشد و من به سهم خود در اولین روزهای مسئولیت دولت جدید، ساز و کارهای نهادی مشخصی ‌برای این مسأله با نام «هدایای تاریخی به رئیس‌جمهور جدید» مطرح کردم و این هدایای تاریخی را اگر استقبال صادقانه و عنایتی عملی مشاهده کنیم، می‌توانیم ‌نظام یافته‌تر هم صورت‌بندی برنامه‌ای کنیم.

پرسش این است، ‌چرا کسانی به جای اینکه به رئیس‌جمهور محترم بگویند تا زمانی که ساختار نهادی ما تا این درجه از فساد مالی آسیب‌پذیر شده، سخن از این می‌رانند که گویی دولت باید روی دنده خلاص حرکت کند و به تعبیری که خود رئیس‌جمهور مطرح کردند میدان را به فعالان اقتصادی بدهد. اگر منظور از فعالان اقتصادی بخش‌های مولد باشند با این وضعیت فضای کسب و کار و با این گستره و عمق فساد مالی و این ساختار نهادی آرایش یافته ‌علیه مولد‌ها و ‌در راستای منافع غیر مولد‌ها امکان اعتماد دوباره بخش‌های مولد و حرکت به سمت یک تلاش جدید وجود نخواهد داشت و ما گرچه نسبت به سهل‌انگاری‌های دولت قبل حتما سهل‌انگاری‌های کمتری را از دولت جدید‌ خواهیم دید، با این طرز تلقی‌ها، امکان برون رفت از دور باطل رکود تورمی وجود نخواهد داشت.

من صمیمانه و مصرانه از رئیس محترم دولت می‌خواهم که مقامات مسئول اقتصادی را نسبت به این مسأله آگاه کند که تا ابد نمی‌شود در باد اشتباهات فاحش دولت احمدی‌نژاد، دولت فعلی را معطل نگه داشت. به طور مشخص این دولت ناگزیر خواهد بود ‌در چهارچوب سند لایحه بودجه سال ۹۳ جهت گیری‌های سیاستی خود را آشکار کند و از آنجایی که تاکنون ما از هیچ یک از مدیران اقتصادی تحلیلی درباره ریشه‌های اصلی این دور باطل رکود تورمی نشنیده‌ایم این نگرانی وجود دارد که رویکرد اتخاذ شده در لایحه بودجه سال ۹۳ به گونه‌ای بازگشت تلطیف شده به سیاست‌های دوران احمدی‌نژاد باشد. بنابراین با ‌‌نهایت احترام و خضوع هم به رئیس‌جمهور محترم و هم مدیران اقتصادی ایشان گوشزد می‌کنیم که اگر آن راه فرجامی داشت، آثار خود را در دولت قبلی به نمایش می‌گذاشت.

آقای روحانی به یاد دارند که بیش از دو سوم مطالبی که در دوران مبارزات انتخاباتی مطرح می‌کردند، تأکید بر غلط بودن راه احمدی‌نژاد در حوزه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود؛ بنابر‌این، بایسته نیست که با ‌مسکوت گذاشتن تحلیل دولت جدید از چرایی وقوع این دور باطل رکود تورمی خطر استمرار تخفیف یافته آن دور باطل را بالای سر تولیدکنندگان و آحاد مردم و سرنوشت توسعه کشور همچنان نگاه دارند.

تابناک: شما در کتاب خود به نام کتاب اقتصاد ایران در دوران تعدیل ساختاری اشاره داشته‌اید که در زمان تعدیل ساختاری که در دهه ۷۰ اجرا شد، بدون اینکه در جامعه مطرح شود به یکباره و بدون ایراد‌سنجی و رفع نقایص احتمالی تئوری‌‌ که تاریخ مصرف آن تمام شده بود، اجرا شد. برخی دوستان و نزدیکان آقای روحانی این موضوع را گوشزد کرده‌اند که مبادا راه آقای هاشمی را برود. شاید مشکل کار آقای هاشمی نگاه از بالا به پایین وی بود که البته سیاست کنونی وی با آن دوران متفاوت شده است. آیا بدون اینکه فکر کنیم که دولت چه برنامه‌ای برای آینده دارد، این نگرانی وجود ندارد که دولت از ترس انتقادات و کارشکنی‌ها کشور را در سیکل معیوبی گرفتار کند که هزینه‌های آن برای کشور گران تمام شود؟


مؤمنی: اگر تلاش کنیم انصاف را در ارزیابی‌هایمان رعایت کنیم، باید بگوییم که در مجموع نقدهایی که دولت جدید و به خصوص رئیس دولت جدید به دوره قبلی وارد کردند در مجموع نقدهای واردی است. همین طور اهتمامی که در پیگیری مسأله حقوق شهروندی دارند هم سعی مشکوری است که در جای خود می‌تواند بسیار ارزشمند باشد؛ اما باید صمیمانه به ایشان عرض کنم که بر روی یک ساختار اقتصاد سیاسی که با یک دور باطل رکود تورمی دست به گریبان است، نمی‌توان به شکل معنادار حقوق شهروندی را مستقر کرد.

آقای رئیس‌جمهور و همکاران وی باید بدانند ‌این مسأله تصادفی نیست که در سطح نظریه‌پردازان بزرگ برای ترکیب رکود و تورم از تعابیری مانند بینوایی و فلاکت استفاده شده و در این کادر شرایط رکود تورمی، صورت بندی مفهومی شده است. معنایش این است که در شرایط دور باطل رکود تورمی اصل برای اکثریت قاطع جامعه پیدا کردن راهی برای ادامه بقا خواهد بود. در این زمینه کافی است، رئیس‌جمهور محترم به گزارشی که اخیرا وزیر محترم بهداشت مطرح کرده‌اند توجه بیشتری کنند.

ایشان به صراحت گفته‌اند که سهم جمعیتی کسانی که سالانه فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمان به زیر خط فقر می‌افتند، در کشور ما حداقل ۷ درصد است. یعنی سالانه ‌بالغ بر پنج میلیون انسان فقط از این ناحیه دچار فقر و فلاکت می‌شود، آقای وزیر بهداشت متأسفانه باز هم بدون تحلیل و فقط با ذکر ارقام و اعداد تصویری از وضع موجود ارائه کردند و فرمودند این نسبت برای ساکنان تهران دو برابر مقیاس ملی است یعنی هم اکنون در دوران ریاست جمهوری آقای روحانی سالانه ۱۴ درصد از جمعیت تهران فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمان به زیر خط فقر می‌افتند. شایسته بود که وزیر بهداشت و همکاران اقتصادی وی به آقای رئیس‌جمهور این نکته را گوشزد می‌کردند که بر اساس آمار تا قبل از تجربه شوک‌درمانی در زمینه قیمت‌های حامل‌های انرژی نسبت مزبور، معادل یک درصد بوده است. یعنی فقط شوک‌های وارده از ناحیه نرخ ارز و نرخ حامل‌های انرژی تعداد کسانی را که فقط از ناحیه هزینه‌های کمرشکن درمان به زیر خط فقر می‌افتاده‌اند، در یک دوره سه ساله ۷۰۰ درصد رشد داده است! امیدوارم که این مثال به خوبی اهمیت ارائه یک تحلیل مشخص از چرایی شکل‌گیری و استمرار این دور باطل را مشخص کرده باشد.

اگر این تحلیل با دقت نظر کار‌شناسی و امانت در هیأت وزیران مطرح شود، کمترین حسنی که خواهد داشت، این است که بنیه مقاومت دولت در برابر توصیه‌های دلال پرور و رباخوار پرور شوک درمانی را افزایش خواهد داد و از این ناحیه هم دولت و هم مجلس و هم کل ملت سود خواهند برد و چشم‌اندازهای روشن‌تری برای برون رفت از این دور باطل فراهم خواهد شد.

کافی است که رئیس‌جمهور محترم از همین ناحیه از مسئولان دولتی بخواهند ‌برای ایشان توضیح دهند که تحولات مربوط به شمار آن دسته از جمعیت لازم التعلیمی را که در سنین تعلیم قرار دارند، ولی به دلایلی از تحصیل باز می‌مانند، هم در اختیار ایشان قرار دهند و با مرور نوساناتی که از این ناحیه نظام ملی تجربه کرده است، راه را بر توصیه‌هایی که اهتمام بر آزمودن دوباره شوک درمانی به شکل خفیف‌تر دارد، ببندند و بستری فراهم کنند که امکان برون رفت از این دور باطل فراهم شود.

به گمان من شبیه به این مسأله در مورد تحولات قیمت مسکن و به ویژه تحولات سهم جمعیتی اجاره‌نشین‌ها در جامعه شهری هم می‌تواند به آقای رئیس‌جمهور نکاتی را گوشزد کند که نشان دهنده شدت اضطرار و اهمیت بازآرایی کل سیاست‌های اقتصادی دولت به نفع تولید‌کننده‌ها و در جهت مهار زیاده‌خواهی‌های سیری‌ناپذیر غیرمولد‌هاست. اگر چنین اهتمامی از سوی دولت محترم دیده شود، آنوقت ‌می‌توان از سرمایه‌گذاران خواست که بیایند و به دولت جدید در زمینه فعالیت‌های تولیدی اعتماد کنند.

بررسی یک دوره ده ساله نشان می‌دهد که سود خالص بخش‌های مولد در اقتصاد‌های پیشرفته صنعتی و اقتصادهای نوظهور در دامنه ۳.‌۴ درصد تا ۹.‌۴ درصد است. وقتی که پیشگامان فناوری در دنیا دامنه سودشان در بخش مولد اینگونه است، آقای رئیس‌جمهور حتما باید از مسئولان اقتصادی کشور بپرسند سود ۶۰درصدی برخی بانک‌های خصوصی و اهتمامی که بانک مرکزی دارد که بیش از ۲۰ درصد به غیرمولد‌ها پاداش بدهد، خواه به شکل نرخ سود بانکی و خواه به شکل نرخ سود اوراق مشارکت، این چه چشم‌انداز رغبت انگیزی را برای تولیدکنندگان ایجاد می‌کند؟

همان گونه که آقای رئیس‌جمهور به درستی اشاره کردند، مشکل اصلی اقتصاد ما دور باطل رکود تورمی است و حتما می‌دانند در شرایط رکود تورمی، تنها راه نجات کشور بازگشت به تولید محوری است. ایشان باید از همکاران خود بخواهند که بایسته‌های نهادی تولید محوری را که ناظر بر وظیفه خطیر و سرنوشت ساز دولت در شرایط کنونی است، به سهولت و وضوح اعلام کنند و آن را در معرض دید و قضاوت کار‌شناسان قرار دهند تا ما با یک وفاق ملی، گام‌های مؤثرتری ‌برای برون‌رفت از اوضاع کنونی در دستور کار قرار دهیم.

 

 

کد خبر: ۳۶۴۹۳۰
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۴ - 15 December 2013
عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به جزئیات حذف دهک‌ها و نیز اصلاح قیمت حامل‌های انرژی در اجرای هدفمندی یارانه‌ها، گفت: لایحه هدفمندی یارانه‌ها که در آن حذف یک دهک قطعی شده تا قبل از جلسات تلفیق به مجلس خواهد رسید.

علی‌محمد احمدی در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس با اشاره به جلسه صبح امروز اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با معاون بودجه معاونت نظارت راهبردی رئیس‌جمهور در خصوص لایحه هدفمندی یارانه‌ها اظهار داشت: در این خصوص اظهارات مختلفی مطرح شد، مبنی بر اینکه دولت باید هدفمندی یارانه‌ها را در لایحه بودجه 93 کل کشور لحاظ کند، در غیر این صورت این موضوع معنا پیدا نمی‌کند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با بیان اینکه طبق قانون دولت باید بحث هدفمندی را در بودجه پیش‌بینی می‌کرد، تصریح کرد: در حال حاضر دولت معتقد است که به زودی لایحه جامع هدفمندی یارانه‌ها را به مجلس ارائه خواهد کرد، تا در کنار بودجه برای آن تصمیم‌گیری شود.

احمدی از ارائه این لایحه تا قبل از برگزاری جلسات کمیسیون تلفیق بودجه بر اساس اظهارات مسئولان دولتی خبر داد و گفت: باید سهم وزارت بهداشت، سهم تولید، افزایش عامل‌های انرژی و دیگر بخش‌ها از بودجه عمومی کشور که مربوط به اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها است، مشخص شود و در حال حاضر 60 هزار میلیارد تومان از بودجه جاری به این موضوع اختصاص می‌یابد.

به گفته این نماینده مجلس پیشنهاداتی در خصوص حذف دهک‌ها و چگونگی اجرای فازهای هدفمندی یارانه‌ها مطرح شد. آنچه که قطعی شده حذف یک دهک از یارانه‌بگیران است و همچنین پرداخت یارانه نقدی به هیچ وجه حذف نخواهد شد و احتمال دارد این موضوع در کنار پرداخت کالاهای غیرنقدی به صورت ترکیبی در نظر گرفته شود.

وی همچنین در خصوص سناریوهای مختلف دولت برای افزایش حامل‌های انرژی تصریح کرد: در این خصوص نیز مجلس نظرات مختلفی دارد و همچنین دولت در این راستا چند مدل را طراحی کرده که به بازخوردها و اثرات اجرای آن پرداخته است.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: برخی نمایندگان معتقدند شیب افزایش قیمت حامل‌های انرژی باید تند بوده و یک بار برای همیشه اجرا شود، اما در حال حاضر دو سناریوی دیگر نیز وجود دارد که در سال آینده و سال 94 و سال 95 به ترتیب 40، 40 و 20 درصد اجرایی شود، همچنین یک مدل دیگر وجود دارد که به صورت 50 درصد در سال آینده و 50 درصد نیز در سال 94 اجرایی شود.

وی تاکید کرد: هنوز هیچ یک از این مدل‌ها نهایی نشده و باید دولت در لایحه هدفمندی یارانه‌ها آن را پیش‌بینی کند.

 

کد خبر: ۳۶۴۸۰۷
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۷ - 15 December 2013
رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس در مجلس از قطعی شدن سفر وزیر خارجه پیشین انگلیس به ایران در نیمه دی ماه خبر داد.

عباسعلی منصوری‌آرانی نماینده مردم آران و بیدگل در مجلس در گفتگو با باشگاه خبرنگاران از قطعی شدن سفر وزیر خارجه پیشین انگلیس به ایران خبر داد و گفت: سفر "جک استراو" به کشورمان قطعی شده و وی اواسط دی ماه به ایران سفر می‌کند.
 
وی در ادامه با بیان این که هنوز در مورد چارچوب‌ها و برنامه‌های این سفر تصمیم‌گیری نشده است گفت: برای تعیین چارچوب‌ها و برنامه‌های سفر وزیر خارجه پیشین انگلیس به ایران، منتظر بازگشت کاردار غیرمقیم کشورمان از لندن هستیم تا طی جلسه‌ای با "حبیب‌ الله‌زاده" چارچوب‌های این سفر را تعیین کنیم.   
 
رئیس گروه دوستی پارلمانی ایران و انگلیس در ادامه با بیان اینکه این سفر به درخواست پارلمان ایران انجام می‌شود تصریح کرد: ما تاکنون برای سفری در قالب هیئت پارلمانی به انگلیس، دعوتی از سوی  هیئت پارلمانی انگلیس و ایران نداشته‌ایم.

 

دوستان دشمن نما!
شکست روحانی در سیاست خارجی، مساوی خواهد بود با کُند شدن روند اصلاحات اقتصادی و این،بهترین زمینه برای ضربه زدن به وجهه او در انتخابات 96 است.فراموش نکنیم که جناح رقیب روحانی،برنامه خود برای حذف روحانی را 4 ساله بسته است و هدفگذاری اش این است که روحانی را تبدیل به اولین رئیس جمهوری کند که تنها یک دوره توانست رأی بیاورد...در یک مورد،کسی که 8 سال قبل،به دلیل یک چک 20 میلیون تومانی زندانی شده بود،به مدد رانتی که در دولت قبل پیدا کرد،وارد حوزه معاملات نفتی کشور شد و اکنون ثروتی چند میلیارد دلاری دارد.
عصر ایران ؛ جعفر محمدی - از روزی که توافق نامه ژنو به امضای وزرای خارجه ایران و 1+5 رسید ، توپخانه های متعددی به سمت آن آتش گشودند. البته پیش از توافق نیز، کارشکنی ها و فضاسازی های بسیاری صورت گرفت تا تفاهمی صورت نگیرد ولی در نهایت موفق نشدند.

هر چند که پای توافق نامه ژنو را 7 وزیر خارجه امضا کرده اند ولی تردیدی نیست که دو طرف اصلی آن ، ایران و آمریکا هستند. بنابراین ، اگر این دو ، به توافق پایبندی عملی داشته باشند ، می توان بدان امید داشت و الا آنچه در ژنو حاصل شده ، ارزش عملیاتی ندارد.


به همین دلیل است که مخالفان توافق ژنو ، هم در ایران فعال شده اند و هم در آمریکا. هم دولت ایران مورد حمله تندروها قرار گرفته و هم کاخ سفید به شدت تحت فشار لابی صهیونیست هاست.

علاقه و تشنگی زائد الوصف صهیونیست ها برای ناکام گذاردن توافق ژنو را می توان نشانه ای از این واقعیت دانست که توافق ژنو در کلان ماجرا ، به نفع ایران است.
برای تل آویو، یک ایرانِ تحت تحریم و منزوی که حتی نفت اش را هم نمی تواند بفروشد و با تورم و فقر دست و پنجه نرم می کند ، بسیار مطلوب تر از یک ایران فعال و سرزنده است که دارای روابط عالی با جهان است و اقتصادش روز به روز شکوفا تر می شود و قدرت ملی اش افزون تر.

توافق ژنو ، اگر درست اجرا شود ، اولین شکاف جدی در سازمان تحریم هاست و این ، اصلاً خوشایند صهیونیست هایی نیست که معتقد بودند تا تیر خلاص به ایران راه چندانی باقی نمانده و باید راه تحریم ها را ادامه داد.
از این روست که تلاش های فراوانی در کنگره آمریکا - که به شدت تحت نفوذ آیپک است - انجام می شود تا به نوعی توافق نامه ژنو نقض شود.
دولت آمریکا نیز که به طور سنتی تحت تأثیر لابی قدرتمند و متنقذ صهیونیست هاست ، از یک سو ، ناگزیر است مواضعی اتخاذ و اقداماتی انجام دهد تا این لابی را راضی نگه دارد و از سوی دیگر ، توافق نامه را امضا کرده و نقض آن را به زیان خود می بیند. دلیل مواضع و صداهای ضد و نقیضی که از داخا هیأت حاکمه آمریکا می آید، همین است.(آمریکا که تا پیش از این ، ایران را متهم می کرد که صدای واحدی در سیاست خارجی اش ندارد،اکنون خودش با همین مساله مواجه شده است.)

علاوه بر صهیونیست ها که به شدت نگران اجرایی شدن توافق نامه ژنو هستند، در داخل نیز اجرای توافق ژنو و لغو تدریجی تحریم ها ، "دل نگرانان" فراوانی دارد.
البته پیش از ورود به بحث این "جریان های نگران" ، حساب افرادی که با دلمشغولی ملی ، به توافق ژنو می نگرند و بدان نقد دارند را جدا می کنیم و ضمن احترام به این افراد ، موضوع بحث را متوجه اینان نمی کنیم.

در داخل ایران ، دو گروه به شدت نگران اجرایی شدن توافق ژنو هستند که البته گاه ، با یکدیگر ، تطابق مصداقی نیز پیدا می کنند.
گروه نخست ، جریان رقیب انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 است ؛ این " سوداگران سیاست" ، می دانند که اگر روحانی بتواند به وعده هایش مبنی بر گشایش اقتصادی عمل کند ، در انتخابات آتی ، مردم با طیب خاطر و با رأیی بالاتر مجدداً او را به ریاست جمهوری خواهند برگزید و جریان رقیب ، مخصوصاً با توجه به سابقه نه چندان روشن خویش در 8 سال گذشته ، شانسی نخواهد داشت.

در این میان ، نکته مسلم این است که تا گشایشی در روابط خارجی حاصل نشود ، بهبود جدی اوضاع اقتصادی ، تحقق پذیر نیست. لذا بهترین راه برای ناکام گذاردن اصلاحات اقتصادی روحانی این است که مانع از اصلاحات دیپلماتیک شوند.
شکست روحانی در سیاست خارجی ، مساوی خواهد بود با کُند شدن روند اصلاحات اقتصادی و این ، بهترین زمینه برای ضربه زدن به وجهه او در انتخابات 96 است. فراموش نکنیم که جناح رقیب روحانی ، برنامه خود برای حذف روحانی را 4 ساله بسته است و هدفگذاری اش این است که روحانی را تبدیل به اولین رئیس جمهوری کند که تنها یک دوره توانست رأی بیاورد.
برای این جریان، مهم نیست که مردم در چهار سال پیش رو چه مشکلاتی را متحمل شوند:"این همه مردم مشکل دیده اند، این 4 سال هم رویش ؛ مهم این است که ما به قدرت برسیم ، آنگاه خودمان مشکلات را حل خواهیم کرد!"

گروه دوم ، "کاسبان تحریم" هستند که البته بسیاری از اینان ، عضو گروه نخست نیز هستند. آنان در فضای تحریم که دست بازرگانان عادی از بازار کوتاه شده ، به مدد رانت های خاص خود ، یکه تاز عرصه تجارت خارجی ایران شده اند. به عنوان مثال ، اگر تا دیروز، شرکت ملی نفت ایران ، نفت را به طور رسمی می فروخت و پولش را می گرفت و به خزانه واریز می کرد ، امروز کاسبان تحریم ، میدان دار شده اند و واسطه گری هایی می کنند که تا قبل از تحریم ، حتی خوابش را هم نمی دیدند. در یک مورد ، کسی که 8 سال قبل ، به دلیل یک چک 20 میلیون تومانی زندانی شده بود ، به مدد رانتی که در دولت قبل پیدا کرد ، وارد حوزه معاملات نفتی کشور شد و اکنون ثروتی چند میلیارد دلاری دارد.
بدیهی است چنین افرادی که بنای بیزینس شان ، تحریم هاست ، از انهدام این بنا نگران هستند زیرا می دانند در شرایط آزاد و رقابتی ، حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

اینک "صهیونیست ها" در آمریکا و اسرائیل و "سوداگران سیاست" و "کاسبان تحریم" در ایران ، در یک همگرایی تاریخی قرار دارند.

 

 

آیا نسل بعدی تروریست‌ها زن هستند؟
القاعده در حقیقت با به خدمت گرفتن زنان برای تحقق اهداف و برنامه‌ها، فتوای صادره از سوی "ایمن الظواهری" رهبر کنونی‌اش را زیر پا گذاشته و به مفاد پیام سرگشاده دسامبر سال 2009 "امیمه"،همسر ایمن الظواهری به زنان مسلمان بی توجهی کرده است.
گروه بین‌الملل مشرق - نزدیک ده سال زمان بین دستگیری اولین زن عضو سازمان القاعده در عربستان سعودی (در سال 2004) یعنی همسر "صالح العوفی" با فرار "اروی البغدادی" به یمن، فاصله وجود دارد. این ده سال کافی است تا گام های برداشته شده از سوی سازمان القاعده در عربستان سعودی را بررسی کنیم و تلاش های صورت گرفته از سوی این سازمان برای به خدمت گرفتن مبارزان زن را بررسی نماییم.

القاعده در حقیقت با این کار خود (به خدمت گرفتن زنان برای تحقق اهداف و برنامه ها) فتوای صادره از سوی «ایمن الظواهری» رهبر کنونی اش را زیر پا گذاشته و به مفاد پیام سرگشاده دسامبر سال 2009 "امیمه"، همسر "ایمن الظواهری" به زنان مسلمان بی توجهی کرده است. در پیام امیمه آمده است: "راه مبارزه برای زنان راهی آسان نیست ؛ زیرا نیاز به حضور محرم دارد ؛ زیرا در هنگام رفت و آمد زن، نیاز به محرم امری ضروری تلقی می گردد. از این رو، از زنان مسلمان می خواهیم که به اشکال دیگری به جهاد روی آورند".

با پیوستن "وفاء الشهری" (ام هاجر الأزدی) به همسرش یعنی "سعید الشهری" همان مرد شماره دو سازمان القاعده در جزیره العرب، یک پاییز جدید برای زنان عضو القاعده رقم خورد. وفاء الشهری در دوازده مارس سال 2009 بود که از عربستان گریخت و به شکل غیر قانونی وارد خاک یمن شد تا در کنار همسر، به برادرش یوسف و برادر زاده اش عبد الله بپیوندد. گفتنی است که عبد الله کم سن و سال ترین فرد تحت تعقیب در دنیا به شمار می آید که نامش در لیست 85 نفره افراد تحت تعقیب دستگاه های امنیتی عربستان به ثبت رسیده است.

وفاء الشهری بعد از ورود به یمن با نگارش مقاله ای که در مجله «صدی الملاحم» (پژواک حماسه ها) که تریبون رسانه ای سازمان القاعده به حساب می آید، به طور رسمی عضویت خود را در سازمان اعلام کرد. مقاله مذکور با عنوان «ام الرباب! آیا واقعا اسیر شده ای» و بعد از اقدام دستگاه های امنیتی عربستان سعودی در بازداشت "هیله القصیر"، زن شماره یک سازمان القاعده (در سال 2010) منتشر شد.

وفاء الشهری، همسر مرد شماره دو القاعده پیش از آنکه خانه پدری اش در محله النسیم در شرق ریاض، پایتخت ریاض را ترک کند و راهی یمن شود، از همسران تروریست ها خواست تا برای پیوستن به شوهران شان و یاری آنها، راه یمن را پیش بگیرند. بعد از دو سال، دومین زن که اروی البغدادی نام داشت، راهی یمن شد. وی از طریق اکانتی که در تویتر داشت، پیامی کوتاه برای همسر خود فرستاد و در آن چنین گفت: «همسر عزیزم! زخم هایی که بر جان مسلمانان نشسته است، دلم را به درد آورد. بین انتخاب دو گزینه مانده بودم. اول اینکه تو را ترک کنم و به ندای مسلمانان لبیک بگویم یا اینکه از پاسخ دادن به این ندا اجتناب ورزم و با آنان که در خانه نشستن و گوشه سلامت گزیدن را انتخاب کرده اند، هم نوا گردم.»
"سعید الشهری"

اروی عصام طاهر بغدادی، همسر یاسین العمری است، یعنی همان فردی که از ده سال پیش تا کنون ـ به اتهام عضویت در سازمان القاعده ـ در زندان به سر می برد. وی مادر دو کودک و خواهر محمد البغدادی است که در جریان حمله نیروهای امنیتی کشته شد.

گفتنی است که محمد البغدادی در لیست افراد تحت تعقیب نیروهای امنیتی قرار داشت و اتهامی که به او نسبت داده شده، این بود که وی در راستای عضویت افراد کم سن و سال در سازمان می کوشد و بستر را برای سفر آنان به مناطق خطرناک (محل های حضور القاعده) فراهم می آورد. گفتنی است برادر دیگر "اروی البغدادی" که انس نام دارد، پیش از آنکه به همراه خواهر از عربستان بگریزد، به دلیل فعالیت های تروریستی در زندان به سر می برد.

اروی البغدادی به اتهام همدستی با تیم های وابسته به گروه ضاله تحت محاکمه قرار گرفت. وی متهم بود بعد از آنکه برادرش ـ در دسامبر سال 2010 ـ در ایست بازرسی منطقه المثلث واقع در استان وادی الدوسر (600 کیلومتری جنوب ریاض، پایتخت عربستان) کشته شد، به همکاری با تیم های وابسته به گروه مذکور روی آورده است ؛ البته اروی البغدادی در اواسط سال 2012 میلادی به قید ضمانت از زندان آزاد شد.


قرار بر این بود که وی بعد از آزادی به قید وثیقه و ضمانت، در جلسات محاکمه شرکت کند و منزل خویشاوندان خود را ترک ننماید؛ ولی نام او در لیست افرادی قرار داشت که مشعل الشدوخی، مذاکره کننده القاعده در تماس تلفنی خود با علی الحمدان، سفیر عربستان در یمن در مقابل آزادی عبد الله الخالدی، دیپلمات ربوده شده عربستانی آزادی آنان را خواستار شده بود. در این لیست نام 9 مرد و 6 زن دیده می شد. گفتنی است که مشعل الشدوخی خود نیز از جمله کسانی می باشد که نامش در لیست 85 نفره افراد تحت تعقیب نیروهای امنیتی عربستان دیده می شود.

در برهه بین سال های 2001 تا 2003، فعالیت زنان عضو القاعده تنها محدود به جهاد الکترونیکی می شد و اوج این فعالیت ها در سال 2004 بود که بر اساس پژوهش انجام گرفته از سوی کمیته «السکینه» (آرامش) 40 درصد از سایت هایی که به تبلیغ افکار افراطی گرایانه اقدام می ورزیدند، توسط زنان مدیریت می شدند. در ضمن زنان نقش مهمی را در تاثیرگذاری بر همسران و نیز همنوعان خویش داشته و آنها را به سمت عضویت در گروه های معتقد به تفکرات ضاله سوق داده اند.

زنان همچنین در ارائه حمایت های معنوی و نیز تقدیم کمک های تکنولوژیکی به سازمان نقش مهمی را داشته اند. از جمله فعالیت های زنان در این عرصه می توان به صدور مجله "الخنساء" اشاره کرد که شماره نخست آن در سال 2004 منتشر شد و هدف آن کشاندن زنان به سمت سازمان القاعده بود. این مجله نشان می داد که چگونه زنان ـ علاوه بر ارائه حمایت های لوجستیکی و خدمات پشتیبانی که با فراهم آوردن خوراک، تامین آرامش و تهیه وسایل راحتی همسر انجام می دهند ـ می توانند در عرصه فکری نیز به ایفای نقش بپردازند. این ایفای نقش می تواند پناه دادن به رفقای همسر (که عضو القاعده هستند) و خدمت کردن به آنها را نیز شامل شود. 


زنان همچنین در تالیف، تدوین نامه های ارشادی و جمع آوری جزوات مربوط به اندیشه های سازمان القاعده فعالیت داشتند. یکی از این نامه ها از سوی فردی به نام منی صالح الشرقاوی بود که توسط پایگاه اینترنتی صوت الجهاد منتشر شد و عنوان آن نیز چنین بود: "ای زنان! نوبت شما است. مردان در خواب غفلت به سر می برند".‌

با وجود آنکه ام اسامه، بانوی مصری و مسئول تحریر مجله الکترونیکی الخنساء ـ بعد از بازداشت و تحت تاثیر نصیحت هایی که به وی شد ـ از کار خود کناره گرفت و تلویزیون عربستان سعودی نیز اعترافات وی را در 14 جولای 2008 پخش نمود ؛ ولی موضوع فعالیت زنان عضو القاعده در اینترنت در پی اعلام خبر بازداشت یک زن کارشناس اینترنت، باز هم در محور توجه قرار گرفت. این زن که با نام های کاربری (الاسد المهاجر ـ الغریبه ـ بنت نجد الحبیبه ـ النجم الساطع) وارد اینترنت می شد، در 26 دسامبر 2010 بازداشت گردید. وی همراه 149 تن دیگر از اعضای سازمان القاعده که در قالب 19 تیم فعالیت داشتند، گرفتار نیروهای امنیتی شد. این نوزده تیم برای ترور چهره های امنیتی، مسئولان دولتی و رسانه ای برنامه ریزی می کردند. 
             
سازمان های امنیتی "الأسد المهاجر" را بانویی سی ساله و کارشناس رایانه و اینترنت توصیف می کردند. نقش وی گسترش افکار افراطی گرایانه و اصول عقیدتی سازمان القاعده بود و فعالیت هایش بیش از آنکه از جنس حمایت های مالی یا نظامی از سازمان باشد، دارای بعد لوجستیکی و فکری بود.


به گزارش مشرق، زنان شیوه های متفاوتی را برای ورود به سازمان القاعده انتخاب کردند. در حالی که "وفاء الشهری" یا همان "أم هاجر الأزدی" (یعنی اسمی که خود ترجیح می دهد با آن شناخته شود) از طریق مادر روحی القاعده وارد سازمان شد ؛ هیله القصیر از طریق فعالیت های میدانی اش به این عرصه پا گذاشت و "اسد المهاجر یا بنت نجد" با چمدان نظریات شرعی وارد جهان مجازی تروریسم گردید. "اروی البغدادی" نیز ترجیح داد تا به امید دریافت نقشی در القاعده، در محل حضور این سازمان بماند.

با وجود تفاوتی که میان زنان سرشناس عضو القاعده و وظایف متفاوتی که در داخل سازمان بر عهده آنان گذارده می شد ؛ ولی همه آنها ـ از ام الرباب و ام هاجر الازدی گرفته تا البغدادی و الأسد المهاجر ـ بعد از آنکه به واسطه همسر، پدر یا برادر خود با تفکرات افراطی گرایانه آشنا شدند پا به این عرصه گذاردند و به این ترتیب نقش تاثیرگذار و بزرگی را در گسترش افکار افراطی گرایانه و تبلیغ آن بر عهده داشتند و با نوشتن کتاب، انجام مناظره و تبلیغ این افکار در محافل زنانه نقش آفرینی می کردند که گهگاه این موضوع به جمع آوری کمک های مالی و در دست گرفتن سلاح نیز می رسد.

به گفته عبدالمنعم المشوح، مسئول برنامه "السکینه" (آرامش) در وزارت امور اسلامی عربستان، القاعده موفقیت مطلوبی را در عرصه جذب و عضویت زنان در سازمان کسب نکرده است تا جایی که حجم مشارکت زنان در فعالیت های این سازمان به آن سطحی که رهبران سازمان از سال 2001 تا سال 2003 برای تحققش برنامه ریزی کرده بودند، نرسید و این در حالی صورت می گرفت که فتواها، بیانیه ها و مجلات متفاوتی از سوی القاعده منتشر می شد که زنان را برای مشارکت در تمامی برنامه های سازمان از فکری و عقیدتی گرفته تا میدانی و نظامی دعوت می کرد.



با وجود آنکه القاعده در جذب زنان و عضویت شان در سازمان شکست خورده است ؛ ولی به اعتقاد المشوح زنان به عنوان برگه های برنده سازمان های تندرو به شمار می روند ؛ زیرا می توانند از آنها به شکل بهتری در جوامع استفاده کنند. وی در ادامه افزود: "القاعده در تحقق برنامه خود در خصوص جذب زنان شکست خورده است و شمار زنانی که امروز با سازمان همکاری دارند، بسیار کم می باشد و تعداد زنانی که هوادار تفکر القاعده هستند، تعدادشان کم می باشد و روز به روز هم از شمارشان کاسته می شود".

بر اساس گزارشی که پیش از این توسط وزارت کشور عربستان منتشر شده است، تعداد زنانی که برای تصحیح عقاید و باورهای شان وارد مرکز نصیحت شده اند، از یازده نفر عدول نمی کند که تنها یک نفر آنها که القاعده از آن با عنوان "بانوی اول سازمان" یاد می کرد، به 15 سال حبس محکوم شدند. به گزارش وزارت کشور عربستان اکثر زنان توسط خویشاوندان خود فریب خورده اند و تنها در یک یا چند مورد بود که زنان، تحت تاثیر مطالعه مطالب موجود در پایگاه های اینترنتی که در خدمت اهداف گروه ضاله بوده اند، به این سمت گرایش پیدا کرده اند.

در خصوص آینده و سرنوشت موضوع جذب زنان در القاعده و استفاده از آنان در برنامه های تندروها، المشوح می گوید: برخی تولیدات فکری که توسط القاعده یا گروه های تندرو تدوین می شود، هدف شان فریب زنان است. این تولیدات فکری در حال حاضر و به شکل گسترده در شبکه های اجتماعی وجود دارد.


وی در ادامه می افزاید: القاعده و سازمان های مشابه به دنبال پتانسیل های استفاده ناشده هستند که منظورشان از این پتانسیل ها و نیروها زنان، کودکان و تازه مسلمانانی هستند که هنوز از آنها استفاده نشده است. القاعده به این افراد عنوان "گرگ های تنها" اطلاق می کند.

به گزارش مشرق، مسئول برنامه "السکینه" (آرامش) در وزارت امور اسلامی عربستان می گوید: اطلاعات موجود نشان می دهد که فعالیت القاعده در محافل زنانه همچنان ادامه دارد ؛ ولی بعید است که بتواند در داخل عربستان موفقیتی کسب کند.

وی در ادامه افزود: ممکن است زنانی باشند که در سطح فکری یا میدانی، به انجام اقدامات خشونت بار اعتقاد داشته و بدان مبادرت ورزند؛ ولی این موارد بسیار محدود می باشد و می توان وقوع آن را نادر دانست. القاعده از سال 2010 توجه خود را به شکلی گسترده معطوف به آمریکا، اروپا و کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق داشته است و کشورهای را که اخیرا شاهد انقلاب بوده اند و انجام فعالیت در آنها ـ به خاطر وجود هرج و مرج آسان می باشد ـ به این لیست اضافه کرده است.

المشوح در بخشی دیگر از اظهارات خویش بر اهمیت تلاش جهت مصون سازی و آگاهی بخشی در محافل زنانه تاکید نمود و از اقدامات انجام شده در راستای توسعه مدارس زنانه که وزارت امور اسلامی بر آنها نظارت داشته و مسئولیت تنظیم برنامه های آنها را بر عهده دارد، تقدیر و تشکر کرد و مشارکت دادن زنان در تصمیم گیری ها را گامی مثبت در رشد روحیه فعال و تولیدگر آنان دانست و تاکید کرد که همین برنامه باید در استفاده از نیرو و فعالیت زنان اجرا گردد.

این مقام عربستانی تصریح کرد: "وضعیت زنان در عربستان خیلی تغییر کرده است و همچنان نیز در جهت تغییر حرکت می کند. ما امیدوارم که این تغییر در جهتی مثبت و سودمند باشد و در نهایت به منافع کشور و جامعه خدمت کند ؛ البته اینها همه باید در سایه چتر شریعت میانه رو انجام گیرد".


با وجود آنکه القاعده در عربستان به نقش بانوان عضو سازمان اذعان دارد و اسامی آنها را اعلام و زبان به ستایش از رفتار آنها می کند و ایشان را نوادگان ام عماره می داند ؛ ولی این موضوع باعث نمی شود که القاعده برنامه های خود برای پاک کردن دامن این زنان از هر گونه اتهاماتی که متوجه شان می باشد، را انجام ندهد و آنان را "زنان آزاده" نام نگذارد. القاعده معتقد است که زندان شایسته این زنان نیست ؛ ولی سوال اینجاست که آیا غارها و زیرزمینی های محل اختفای القاعده در یمن شایسته این زنان هست. از زبان محمد الشدوخی، مذاکره کننده سازمان القاعده چنین نقل شده است که می گوید: "تمامی زنان زندانی شده عضو القاعده از جمله اروی البغدادی را آزاد کنید و آنها را به اعضای سازمان در یمن بسپارید".


وفاء الشهری

در اواخر سال 2009 بود که "ام هاجر الأزدی" یا همان "وفاء الشهری" برای پیوستن به همسرش "سعید الشهری" راهی یمن شد تا اولین زن عربستانی باشد که از سرزمین خود خارج می شود و نامش در لیست اعضای سازمان القاعده قرار می گیرد. وی با کمک خطرناک ترین زن عضو القاعده یعنی هیله القصر که سازمان های امنیتی وی را در سال 2010 بازداشت کردند، راهی یمن می شود تا به همسرش ملحق گردد.

به گزارش مشرق، وفاء الشهری خانه پدری خویش در محله النسیم واقع در شرق الریاض ترک می کند و در وضعیتی که پایتخت عربستان شاهد طوفان شدید شن است، به همراه سه فرزند خود پنهان می شود و بعدها و در پی گفتگویی که از طریق اینترنت پخش می شود، محل استقرارش مشخص می گردد و معلوم می شود که وی در یمن به سر می برد.


وفاء الشهری بعد از آنکه از همسر اول خویش یعنی سعود آل شایع القحطانی جدا می شود، با دو تن از اعضای القاعده ازدواج می کند. اولین نفر آنها عبدالرحمن الغامدی است که در سال 2004 و در جریان درگیری با نیروهای امنیتی عربستان سعودی در شهر طائف کشته می شود و دومی نیز سعید الشهری، مرد شماره دو القاعده می باشد. الغامدی از جمله کسانی بود که از زندان گوانتانامو آزاد شده بود.


هیله القصیر

او 37 ساله و فارغ التحصیل دانشگاه است. دستگاه های امنیتی وی را در 6/3/1431 به خاطر عضویت در سازمان القاعده بازداشت کردند. دادستان کل عربستان 18 مورد اتهام را به وی نسبت داد که عبارتند از عضویت در القاعده، ارائه خدمات به این سازمان، پذیرش مشی تکفیری القاعده و پیش گرفتن مذهب خوارج.

لایحه اتهامی که علیه هیله القصیر تنظیم شده بود، 18 اتهام  را در خود جای داده بود که از برجسته ترین موارد موجود در این لایحه، می توان به جمع آوری طلا و مبلغی بالغ بر یک میلیون ریال سعودی و تقدیم آن به عناصر سازمان القاعده در داخل و خارج عربستان اشاره کرد. در لایحه اتهامات چهره مذکور همچنین به این نکته اشاره شده است که وی در ماجرای انتقال دستگاه های بی سیم از منطقه القصیم به جنوب عربستان جهت ارسال برای عناصر سازمان القاعده در یمن دست داشته است. ضمنا وی متهم به دروغ گویی و فریب نیروهای امنیتی می باشد ؛ زیرا وقتی کامپیوتر شخصی وی مصادره و مورد بررسی قرار گرفت، اطلاعاتی به دست آمد که ارتباط وی با سازمان القاعده را اثبات می کرد.


اروی بغدادی

نام او اروی عصام طاهر بغدادی و دومین زنی است که بعد از الشهری به یمن گریخت. وی که به تفکرات گمراهانه القاعده اعتقاد داشت، مورد محاکمه قرار گرفت و متهم شد که بعد از کشته شدن برادرش محمد در دسامبر سال 2010، به همکاری با گروه گمراه القاعده روی آورد. گفتنی است که برادر "اروی عصام" در ایست بازرسی المثلث در استان وادی الدواسر کشته شد.


اروی در اواسط سال گذشته میلادی (2012) به قید سند و ضمانت از زندان آزاد شد و قرار بود تا در جلسات دادگاهی که برای محاکمه اش برگزار می شود، شرکت نماید. نام وی در لیست افرادی بود که سازمان القاعده خواستار آزادی وی و تحویل دادنش به شاخه یمنی القاعده بود. اروی بغدادی موفق شد با همراهی برادرش انس و نیز دختر و همسر وی بگریزد. وی دو کودک خود را در عربستان تنها گذارد تا زیر دست پدرشان یاسین العمری که خود در زندان به سر می برد، بزرگ شوند.


نجوی الصاعدی

وی گواهی کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه ملک عبدالعزیز دریافت کرده و همسر خالد الوافی از اعضای بازداشت شده القاعده بود. این چهره در محله العتیبیه مکه مکرمه زندگی می کرد و برادرش یعنی حامد الصاعدی از افراد تحت تعقیب دستگاه های امنیتی بود.


نجلاء الرومی (ام زبیر)

نام سازمانی او ام زبیر بود. وی رگ و ریشه های یمنی داشت و به داشتن رابطه مستحکم با حنان سمکری و اروی بغدادی متهم بود. وی همسر فردی است که متهم به انجام فعالیت های تروریستی بود و به همین خاطر نیز در زندان به سر می برد.


حنان سمکری

در تاریخ 18/1/1432 بازداشت شد و متهم به پذیرش تفکر تکفیری و نیز تدریس و تبلیغ این تفکر در جمع های زنانه و تحریک افراد برای خروج بر ولی امر، تایید فعالیت های تروریستی در داخل عربستان، برقراری روابط قوی و تماس های مستقیم با القاعده، دریافت دستور و گرفتن خط از سازمان القاعده در افغانستان، جمع آوری کمک های مالی و ارسال آن به افغانستان، توزیع کمک های نقدی و جنسی در میان خانواده های افرادی که به علت مشارکت در فعالیت های تروریستی بازداشت شده اند یا آنها که در درگیری های نیروهای امنیتی با دولت عربستان جان سپرده اند. وی متهم است که پول و دارایی و نیز مدارک شناسایی و گذرنامه های تقلبی در اختیار جوانان فریب خورده می گذارده و آنها را به مناطق جنگی می فرستاده است.


وی دو فرزند خویش یعنی ترکی و نواف را ترغیب  کرد و به مناطق جنگی در عراق و افغانستان فرستاد. این چهره یک گروه تروریستی در داخل تشکیل داد و از الیزن، فرزند کوچک خود خواست تا در زمینه پناه دادن به افراد تحت تعقیب امنیتی فعالیت داشته باشد و آپارتمانی های مسکونی را به آنها اجاره دهد و فرآیند آموزش آنها در داخل شهرهای عربستان را آسان سازد. وی در این زمینه از کارت خانوادگی ویژه همسرش استفاده می کرد. او فرزندانش را از حضور در مدارس دولتی بازداشت و آن را از نظر شرعی حرام دانست. وی همچنین شماری از بانوان جوانی که فریب افکار القاعده را خورده بودند، را به عقد افرادی در می آورد که به اتهام انجام اقدامات تروریستی در زندان به سر می بردند. یکی از این بانوان، دختر خودش بود که به عقد حاتم محمد اللهیبی درآورد. حاتم در حال حاضر  در زندان ذهبان به سر می برد.


هیفا الاحمدی

وی در 18 ژوئن 2011 بازداشت شد. وی در تعامل با خانواده های زندانیان سیاسی که به تحمل سال ها حبس محکوم بودند، سابقه ای طولانی داشت.    

 

یک تحلیل سیاسی

 

محمد یزدان پناه
نقش صنعت نظامی در اقتصاد مدرن

درواقع آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار می رود که توسط وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال 1969 ارسال گردید.

یکی از مهمترین ساختارهای اقتصادی آمریکا، صنعت نظامی ـ دفاعی این کشور می باشد. همان طور که «جیکوب گانسلر»1 نیز در سال 1980 متذکر گردید، این اعتقاد که صنعت نظامی ایالات متحده بر اساس اصول بازار آزاد عمل می کند، افسانه ای بیش نیست. نقش ساختار صنعت دفاعی ـ نظامی آمریکا در اقتصاد این کشور با دیگر ساختارهای اقتصادی کاملا متفاوت است.

زیرا تعاملات اقتصادی در حوزه های دیگر میان تعداد زیادی از خریداران و فروشندگان و بر اساس مکانیسم عرضه و تقاضا شکل می گیرد، لکن در صنعت نظامی تنها خریدار موجود، دولت آمریکاست و فروشندگان نیز تنها تعداد معدودی از شرکت های غول آسا هستند که انحصار برنامه های تولید ابزارآلات نظامی را در دست خویش نگه داشته اند. لذا رقابتی مطرح نیست.

ساختار اقتصادی که نظامیان در آن محوریت را دارند، انحصاری یا حداقل تا مدتی انحصاری خواهد ماند. نظامیان به صورت محرمانه و پشتیبانی کامل دولت در جهت دستیابی به تکنولوژی های نو عمل می کنند و در صورت موفقیت آن را تا مدت زیادی در انحصار خود قرار می دهند. بر این مبنا، در ادامه به این پرداخته می شود که ساختار اقتصادی - نظامی محور چگونه به توسعه اقتصادی کشور صنعتی ای همچون ایالات متحده آمریکا کمک می کند.

از سال 1812 تا جنگ جهانی دوم، دولت ایالات متحده، به تنهایی مبادرت به تولید و ذخیره سازی مهمات نظامی می کرد و آنها را در اختیار ارتش آمریکا قرار می داد. با وجود این، تسلیحات، و کشتی های جنگی ای که دولت فدرال در زمان صلح تولید می نمود، پاسخگوی همه نیازهای ارتش در دوران جنگ نبود.

اما با ورود ایالت متحده به جنگ جهانی دوم در سال 1941، قسمت اعظمی از تولیدات نظامی آمریکا به سمت شرکت های خصوصی گرایش پیدا کرد و بدین تریب «بخش خصوصی نظامی» شکل گرفت. پرزیدنت روزولت نقش مهمی در این چرخش تاریخی داشت.

در این وضعیت یک رابطه متقابل و مبتنی بر همکاری میان ارتش ایالات متحده و بخش خصوصی این کشور، که طبق الزامات نظام سرمایه داری می بایست پیش برنده توسعه ایالات متحده می بودند، شکل گرفت. ارتش امکانات خود را در اختیار بخش خصوصی قرار می داد و بخش خصوصی نیز با بهره گیری از امکانات ارتش و نیز توانمندی های خود، فعالیت های اقتصادی- نظامی خود را پیش می برد.

این وضعیت سبب شد علیرغم در جریان بودن جنگ جهانی دوم، اقتصاد آمریکا دچار رکود و رشد منفی نشود. به گونه ای که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، ایالات متحده دارای بزرگترین اقتصاد دنیا بود. در نتیجه این سیاست ها، کارخانه های خودروسازی نظیر «فورد»، «جنرال موتورز» و «فیشر بودی» رکود ناشی از وقوع جنگ جهانی دوم را با تولید هواپیماها و جنگنده های نظامی جبران کردند.

وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای درحال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا بسیاری از شرکت های خصوصی اساسأ از توانایی و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژه های عمرانی و زیرساختی برخوردار نمی باشند.

این کارخانه ها در اثر این همکاری، صاحب صنایع وابسته به تولید آهن و فولادی شدند که برای ساخت وسایل نظامی محکم مانند تانک مورد استفاده قرار می گرفتند. استفاده از این صنایع باعث شد که خودروهای ایالات متحده به محکمی و مقاومت معروف شوند.

بدین ترتیب در کنار صنایعی مانند صنعت فولاد، صنعت آهن، صنعت سیمان، صنعت ماشین سازی و... صنعت نظامی در این کشور نیز شکل گرفت و به یکی از ستون های اقتصادی این کشور تبدیل شد. این صنعت مانند دیگر صنایع آمریکا تولید می کرد با این تفاوت که مصرف کننده تولیدات آن، بخش های خاص بودند و صرفا بخشی از تولیدات خود را در گذر زمان به دنیای خارج صادر می کرد.

علاوه بر عامل جنگ جهانی دوم، پیشرفت های تکنولوژیک نیز که ریشه در دانشگاه های آمریکا داشت، در این تحول سهم به سزایی داشتند. تحولاتی نظیر رادار، فیوزهای مجاورتی، رایانه های الکترونیکی و بمب هسته ای، همگی فراتر از ظرفیت رسمی دولت بودند.

وقوع جنگ سرد و تشدید خصومت ها میان ایالات متحده آمریکا با اتحاد جماهیر شوروی و تصمیم قاطعانه رهبران ایالات متحده در دوران جنگ سرد مبنی بر ایجاد یک سیستم بین المللی با محوریت آمریکا سبب شد، روندی که با جنگ جهانی دوم شروع شده بود، ادامه یابد.

ایالات متحده برای پیروزی در مقابل شوروی به یک اقتصاد پویا و نیروی نظامی قوی نیاز داشت. به این خاطر رابطه مکملی اقتصاد و ارتش ادامه پیدا کرد. ارتش دستاوردهای تکنولوژیکی خود را در اختیار اقتصاد آمریکا قرار داد.

برای مثال، تکنولوژی ای که ایالات متحده از آن برای ایجاد تونل های بزرگ زیر کوه ها به منظور نگهداری و مراقبت از موشک ها و تجهیزات نظامی راهبردی استفاده می کرد، در اختیار نهادهای راهداری و جاده کشی نیز قرار گرفت تا از طریق آن، توسعه راه ها در ایالات متحده با سر عت بیشتری صورت گیرد.

ارتش از دهه 1980 با دستابی به تکنولوژی های جدید ایجاد تونل، تکنولوژی های سابق را از انحصار خود خارج ساخت و حتی مبادرت به صادرات آنها کرد. امروزه تکنولوژی آمریکایی حفر تونل، جزء دقیق ترین صنایع این حوزه در جهان هستند که درصد خطای آن صفر است.

در نتیجه این تحولات، ایالت های نظیر کالیفرنیا، تگزاس و واشنگتن به عنوان ایالت های با صنعت نظامی پیشرفته مطرح شدند. وجود این صنایع یکی از دلایل توسعه اقتصادی کالیفرنیا و تگزاس است. امروزه تگزاس هفتمین اقتصاد دنیا را حتی بالاتر از روسیه و هند از آن خود کرده است.

علاوه بر فعالیت های ناسا که بخش زیادی از آن تحت کنترل مستقیم خود ارتش است، از صنایع و تکنولوژی های ارتش در جهت اکتشاف و استخراج نفت در این ایالت نفت خیز استفاده می شود. ارتش با کنترل مرز تگزاس با مکزیک اجازه نداده است که قاچاق به اقتصاد تگزاس ضربه بزند.

ابزارهای الکترونیکی ای که وزارت دفاع ایالات متحده ساخته بود، علاوه بر بخش نظامی در بخش های غیر نظامی نیز به کارگرفته شد. از این ابزارها برای شناسایی منابع زیرزمین، لرزه نگاری، شناسایی جنس خاک برای سدسازی و غیره استفاده شد.

تاریخ ملت ها گواه این واقعیت است که بدون زیرساخت های دریایی، کشتی ها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافته ای نمی تواند امیداور به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاه های جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژه ای به صنعت دفاعی دریانوردی می ورزد.

کشف ابزارهای الکترونیکی در دوران جنگ سرد نه تنها سبب جذابیت تسلیحات نظامی ایالات متحده برای خریداران شد، بلکه به تعالی اقتصاد این کشور نیز کمک کرد. برای مثال وزرات دفاع از ابزاری که برای آزمایش بمب های اتمی زیر زمین استفاده می کرد، در صنایع نفتی و گازی جهت تزریق گاز و یا بخار به چاه های نفت نیز استفاده می کرد.

هرچندکه هدف اصلی نیروهای نظامی در هر کشور حفظ و ارتقای امنیت ملی می باشد، لکن با توجه به تحولات شگرف در عرصه های داخلی و بین المللی، استفاده های غیرسنتی از نیروی نظامی بیشتر شده است. مأموریت های غیرسنتی یا استفاده از نیروی نظامی در عملیات های غیررزمی از موضوعات بسیار مهم برای رهبری ارتش است.

تفکر غالب در محافل نظامی و سیاسی بر این منوال بوده، که نیروی نظامی صرفأ برای نبرد و پیروزی در جنگ ایجاد شده است. اما روابط میان ارتش و جامعه مدنی در کشورهای توسعه یافته متحول گردیده است. نیروهای مسلح در کشورهای توسعه یافته مخصوصأ در زمان صلح، در حوزه های اجتماعی و عمرانی فعال می باشند، تا از این طریق صرفا مصرف کننده و هزینه بر نباشند.

گرچه وظیفه تشکیلات نظامی در درجه اول برای درگیر شدن در جنگ، پیروزی یا جلوگیری از جنگ است، اما هیچ بحثی درباره استفاده از نیروی نظامی در آینده بدون بررسی موضوع عملیات غیرجنگی وجود نخواهد داشت. ارتش یکی از معدود مراکزی است که در کشورهای مختلف از توانمندی فنی برای توسعه زیرساخت های اساسی مانند راه سازی، استخراج منابع معدنی و . . برخوردار است.

تکنولوژی کار گذاشتن مواد منفجره در داخل کوه ها به منظورهای مختلف، در آمریکا ابتدا توسط ارتش ساخته شد و هنوز هم با نظارت ارتش، توسط بخش های غیر نظامی مورد استفاده قرار می گیرد. واحدهای ارتش آمریکا به طور سنتی در طرح هایی هم چون ساختمان سازی، احداث پل، کانال و غیره در داخل آمریکا و خارج مشارکت دارد. در جریان طوفان کاترینا، ماشین ها و نفربرهای مخصوص ارتش به امدادرسانی مشغول شدند.

در موقعیت های دیگر ممکن است فجایع زیست محیطی بر اثر حوادثی مثل نشت نفت در دریا روی دهد که برای مهار و تمیز کردن محیط لازم است واحدهای نظامی، به ویژه نیروی دریایی که در این کار تخصص دارند، وارد عمل شوند.در آلودگی نفتی خلیج مکزیک که اقتصاد ایالت تگزاس و ایالت های شرقی آمریکا را در معرض تهدید قرار داده بود، نیروی دریایی آمریکا به صورت مستقیم و در همکاری با شرکت های نفتی مداخله کرد.

در این راستا، می توان از کشور کره جنوبی نام برد که نظامیان آن در توسعه اقتصادی این کشور نقش برجسته ای داشته اند. کره ای ها کمک های نظامی و اقتصادی زیادی از آمریکا دریافت کرده و بدین ترتیب ارتش کره به آموزش دیده ترین و کارآمد ترین سازمان کشور مبدل گردید. افسران نظامی کره سکاندار امر توسعه در جامعه فقیر کره شدند و با احراز پست های دولتی، زیرساخت های لازم جهت رشد اقتصادی کره جنوبی در دهه های بعدی را فراهم نمودند.

امروز، مهمترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط می شود، از دیرباز، پیشرفته ترین فناوری های الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژ ه های نظامی در کشورهای صنعتی بوده اند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه در ساخت انواع گوشی های تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه 1970 میلادی است. پروژه مذکور جهت شلیک گلوله توسط جنگنده مجاور صورت گرفته بود، که در آن دستور شلیک با استفاده از بلوتوث عملی می گردد.

هزینه هایی که پنتاگون بر روی پروژه های تحقیقاتی خویش صرف می کند از عهده شرکت های خصوصی تجاری خارج است. عواید این تحقیقات فناورانه کم و بیش سایر سازمان ها و بخش های اقتصادی آمریکا را منتفع می سازد. پیشرفت های ارتش آمریکا در فضای سایبر، سبب ایجاد یک محیط امن برای فعالان اقتصادی و جلوگیری یا دشوار شدن جاسوسی صنعتی شده است.

صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از 40000 شناور می باشد که به همراه کامیون ها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستم های حمل و نقل داخلی را تشکیل می دهد و جایگاه ویژه ای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء می نماید.

جایگاه فناوری در ساختار دفاعی و امنیتی کشورهای توسعه یافته همچون ایالات متحده همچنان در حال فزونی است. پیش بینی می شود در نبردهای آینده جهت کاهش تلفات نیروی انسانی، از سیستم های الکترونیکی بسیار دقیق و امکانات ارتباطی پیشرفته در هدایت عملیات بهره گرفته شود.

اگر کلید پیروزی نظامی در جنگ داشتن فناوری پیشرفته اطلاعاتی است، بدیهی است که تحقیقات گسترده ای در این زمینه انجام گیرد. بدین ترتیب در عصر تسلیحات بافناوری بالا، شرکت های غیرنظامی و تجاری نیز به فکر کپی برداری از این فناوری های نظامی خواهند افتاد. مزیت این فناوری های نظامی ـ اطلاعاتی در این است که قابلیت تغییر کاربرد آنها جهت استفاده در سیستم های دیجیتالی غیرنظامی زیاد است.

در اثر تحولات جدیدی که در فناوری نظامی رخ داده و آنچه که در حال حاضر به آن انقلاب نظامی ـ فنی گفته می شود، وضعیت ما در آستانه قرن جدید به مثابه وضعیتی است که با دوره میان دو جنگ جهانی کاملأ متقاوت است.

در حالی که فناوری های اولیه بیشتر بر روی پیشرفت تسلیحات تمرکز داشت، اما در عصر کنونی بسیاری از فناوری های اصلی در تسلیحات کاربردی ندارد، بلکه از این فناوری ها در جمع آوری و گسترش اطلاعات و ارتباطات و نیز افزایش سرعت نقل و انتقال نیروها استفاده می شود. بنابراین، تسری فناوری های نظامی به حیات روزمره مردم عادی تسهیل گردیده است.

مبحث فناوری، شامل موضوع تبدیل فناوری های غیرنظامی به کاربردهای نظامی یا فناوری های دو منظوره نیز می شود. درواقع، فناوری های غیرنظامی و نظامی می توانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همانطور که فناوری های غیرنظامی همچون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدان های نبرد کاربرد دارند، فناوری های نظامی نیز در مواردی همچون استحکام سازی ساختمان ها در برابر زلزله نیز به کار می روند.

یکی از مهمترین اختراعات پنتاگون در حوزه تکنولوژی های ارتباطی که امروزه دنیا را تکان داده است، اینترنت است. تاریخ اینترنت با توسعه کامپیوترهای الکترونیکی در دهه 1950 میلادی شروع گردید. مردم آمریکا قبل از اینکه با اصطلاح اینترنت آشنا شوند، با واژه « آرپانت »2 مواجه گردیدند. آرپانت خود یک کلمه اختصاری بود که از حروف اول عبارت « شبکه کارگزاری پروژه های تحقیقات پیشرفته » 3 تشکیل می شد.

درواقع آرپانت، نخستین قدم جهت ایجاد شبکه جهانی اینترنت به شمار می رود که توسط وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) بنیان گذاشته شد. اولین پیام اینترنتی نیز از طریق کامپیوترهای پنتاگون، واقع در کالیفرنیا، به سال 1969 ارسال گردید.

هرچند که باور عمومی بر این منوال می باشد که شبکه آرپانت جهت زنده ماندن در برابر تهاجم هسته ای شوروی پا به عرصه وجود گذاشت، اما طبق گفته های « باب تیلور »، مدیر پروژه آرپانت، انگیزه اصلی در ساخت آرپانت، نظامی نبوده است، بلکه علایق علمی، محرک اصلی پنتاگون بوده است.

به عبارت دیگر، در ذهن سازندگان آرپانت نه تصوری از اینترنت امروزی بوده و نه انگیزه ای برای مقابله با حمله اتمی. حتی هدف از تاسیس آرپانت، مرتبط ساختن مردم و افزایش ارتباطات نبوده است. آرپانت بیش از هر چیز به اشتراک-گذاری زمان مربوط می شد. اشتراک گذاری زمان سعی می کرد تا با اتصال کامپیوترهای مراکز علمی و دانشگاه های مختلف به یکدیگر، قدرت بیشتری را جهت پردازش اطلاعات و انجام هر چه بهتر وظایف سازمانی تجمیع نماید.

فناوری های غیرنظامی و نظامی می توانند تغییر کاربرد داده و قابلیت دیگری پیدا نمایند. همانطور که فناوری های غیرنظامی همچون صنعت الکترونیک در توسعه تسلیحاتی و میدان های نبرد کاربرد دارند، فناوری های نظامی نیز در مواردی همچون استحکام سازی ساختمان ها در برابر زلزله نیز به کار می روند.

آنچه که آرپانت در سال 1969 انجام داد، توسعه انواع تکنیک هایی بود که « تعویض بسته » 4خوانده می-شوند. این ایده برای اولین بار توسط « دونالد دیویس » انگلیسی مطرح گردید، اما در بریتانیا سرمایه گذاری و یا حمایت مالی ای از ایده وی صورت نگرفت. در همین مقطع زمانی افرادی همچون « لئونارد کلینراک » و « پل باران» نیز در آمریکا حول محور فناوری تعویض بسته فعالیت می کردند. در اینجاست که نقش پنتاگون در خلق اینترنت بارز و آشکار می گردد. چراکه این وزارت دفاع آمریکا بود که هزینه های مالی پروژه مذکور را متقبل شد.

هدف اولیه آرپانت، ارسال پیام بین کاربران نبود، بلکه ایجاد شرایطی بود که در آن کاربران بتوانند از زمان و کامپیوترهای دیگران استفاده کنند. علی رغم اینکه آرپانت در هدف اولیه خویش ناکام ماند؛ لکن طی این فرآیند به اکتشافی نایل گردید که نهایتأ به اختراع اینترنت منتهی شدند.

این اکتشافات شامل ابداع ایمیل، اجرایی نمودن تعویض بسته و ایجاد پروتکل اینترنت (آی.پی) می شد. پروتکل اینترنت، ستون فقرات اینترنت امروزی محسوب می گردد که در سال 1972 توسط « وینتون کرف »، « باب کان »، « باب برادن »، « جان پوستل » و سایر اعضای گروه شبکه به مدیریت « استیو کراکر » به منصه ظهور رسید. درواقع، پرتکل اینترنت جهت برطرف سازی مشکلات اولیه آرپانت در راستای اتصال کامپیوترها به یکدیگر اختراع شد.

در سال 1974، « وینتون کرف » اولین استفاده از اینترنت را به ثبت رسانید و در سال 1978 اولین آی.پی سراسری به بازار آمد. با این حال، تا سال 1983 طول کشید تا اینترنت در دسترس عموم مردم قرار گیرد. بنابراین می توان گفت که اختراع اینترنت نتیجه پیش بینی نشده یک تلاش علمی - نظامی توسط پنتاگون بود. درواقع، اینترنت محصول فعالیت های پس از جنگ پنتاگون از یک سو، و تلاش های دانشمندان ساحل غربی آمریکا از سوی دیگر، به شمار می رود.

علاوه بر این، در میان نیروهای چهارگانه ارتش آمریکا، نقش نیروی دریایی این کشور در اقتصاد داخلی و تعاملات بین المللی این کشور بارز می باشد، لذا در ادامه نگاه عمیق تری به این بخش از صنعت نظامی ایالات متحده می اندازیم. در کنار نقش تاریخی ناوگان دریایی ایالات متحده در شکل گیری این کشور، صنعت نیروی دریایی آمریکا بسیار قدرتمند و منحصربه فرد است.

درواقع، ناوگان دریایی ایالات متحده به صورت مستقیم و غیرمستقیم به خلق و حمایت از صدها و هزاران مورد شغل در گوشه و کنار آمریکا کمک نموده است. افزون بر این، بهبود امنیت میهنی، تأمین لجستیکی ارتش آمریکا و نهایتأ تنظیم بخش اعظمی از تجارت خارجی این کشور، از مزایای نیروی دریایی آمریکا هستند.

از این رو، ناوگان دریایی در مقایسه با سایر نیروهای نظامی آمریکا، نقش برجسته تری در توسعه اقتصادی آمریکا برعهده داشته است. هزینه های حمل و نقل دریایی بسیار کمتر از سایر طرق می باشد. به لحاظ محیط زیستی هم آلودگی کمتری تولید می کند. از این رو، حمل و نقل دریایی موتور محرکه تجارت بین المللی در بزرگترین اقتصاد دنیا به شمار می رود.

به دنبال استقلال ایالات متحده از امپراتوری بریتانیا، در میان اولین لوایح کنگره در سال 1789، لایحه ای جهت ترغیب بکارگیری کشتی های آمریکایی در جهت تجارت بین ایالت های آمریکا قرار داشت. متعاقبأ در سال 1807 قانون دریانوردی آمریکا به تصویب کنگره رسید و در سال های بعدی ایالات متحده اصولی را اتخاذ نمود که راهنمای ناوگان دریایی این کشور تا به امروز بوده اند. از این ها می توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف- اختصاص بخش اعظمی از بازرگانی داخلی به صاحبان و تولیدکنندگان کشتی ها به عنوان بخش حیاتی از سیستم حمل و نقل داخلی و سیاست اقتصادی و امنیتی ملی.

ب- حفظ روند تولید کشتی ها و تعمیر و نوسازی آنها جهت استفاده در زمان صلح و جنگ.

ج- تضمین جریان تجاری مدرن در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و دفاعی ملی در سطح نظام بین-المللی.

طی حیات ایالات متحده قوانین متعددی جهت تشویق سرمایه گذاری در بخش صنعت نظامی دریانوردی به تصویب رسیده است تا این بخش از اقتصاد آمریکا را با نیازهای جدید هماهنگ سازد و به توسعه اقتصادی و امنیت میهنی امریکا یاری نماید. از قوانین مذکور می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مهمترین کمک نظامیان و نهاد ارتش در امر توسعه، به بحث فناوری اطلاعات و ارتباطات مربوط می شود، از دیرباز، پیشرفته ترین فناوری های الکترونیکی و دیجیتالی محصول پروژ ه های نظامی در کشورهای صنعتی بوده اند. به عنوان مثال، فناوری بلوتوث که امروزه در ساخت انواع گوشی های تلفن کاربرد دارد، نتیجه تحقیقات پنتاگون در دهه 1970 میلادی است.

الف- لایحه جونز: لایحه جونز ایالت های آمریکا را موظف می سازد تا تجارت میان خود را با کشتی ها و شرکت های ساخت آمریکا تنظیم نمایند. لایحه مذکور به منظور حمایت از شرکت های کشتی سازی آمریکایی و هزاران پرسنل نیروی دریایی تصویب شده است.

ب- برنامه امنیت دریانوردی: این برنامه با بودجه 186 میلیون دلاری، در راستای کمک به 60 شناور بزرگ ایالات متحده اتخاذ گردیده است. شناورهایی که محموله و تجهیزات نظامی را از سرزمین آمریکا به اقصی نقاط جهان حمل می نمایند. شناورهای مذکور تا سال 2005، حدود 70 درصد از نیازهای لجستیکی نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان و عراق را حمل کرده بودند.

ج- مالیات توناژ: مالیات توناژ نوعی از رژیم مالیاتی است که در سال 2004 توسط کنگره تصویب شده است تا از کشتی هایی که با پرچم ایالات متحده تردد می کنند، حمایت لازم را به عمل آورد.

صنعت دریانوردی ایالات متحده به لحاظ دامنه فعالیت، قدرت و تنوع، رتبه نخست را در جهان دارد. این صنعت حاوی بیش از 40000 شناور می باشد که به همراه کامیون ها و خطوط راه آهن این کشور، یکی از قدرتمندترین سیستم های حمل و نقل داخلی را تشکیل می دهد و جایگاه ویژه ای برای ایالات متحده در تجارت جهانی اعطاء می نماید.

تقریبأ 28 درصد از اقتصاد آمریکا به واردات و صادرات این کشور وابسته است و حفاظت از میلیون ها شغل داخلی در گرو تأمین و پیشبرد تجارت بین المللی است. درواقع تجارت بین المللی، از اجزای حیاتی اقتصاد آمریکا محسوب می شود و روز به روز نقش آن پررنگ تر می شود.

نسبت تجارت به تولید ناخالص داخلی آمریکا از 5/20 درصد در سال 1990 به 28 درصد در سال 2006 ارتقاء یافته است و پیش بینی می شود این رقم به 35 درصد در سال 2020 برسد. این داده ها حاکی از این واقعیت هستند که نه تنها بر حجم تجارت خارجی آمریکا افزوده می شود، بلکه تجارت خارجی به رشد سایر بخش های اقتصادی و درنتیجه ایجاد شغل و ثروت کمک می کند.

در واقع رشد تجارت خارجی حدود دوبرابر بیشتر از رشد کل اقتصاد آمریکاست. از آنجا که 95 درصد از تجارت خارجی آمریکا از طریق کشتی ها صورت می گیرد، نقش و اهمیت نیروی دریایی آمریکا در توسعه اقتصادی این کشور نمایان می گردد. به عنوان مثال در سال 2009، 6996 شناور اقیانوس پیما، 55560 بار در بنادر آمریکا بارگیری کرده اند و حدود یک تریلیون دلار برای این کشور عواید رسانده اند.

صنعت دریانوردی آمریکا، تنها در خدمت تجارت بین المللی این کشور نیست، بلکه کمک شایانی به اقتصاد داخلی این کشور می کند. به طور سالانه، حدود 100 میلیون مسافر آمریکایی توسط این ناوگان جابه جا می شوند و حدود 100000 صنعتگر در صنعت کشتی سازی مشغول هستند.

علاوه براین، 5/2 میلیون شغل داخلی به صورت غیرمستقیم وابسته به ناوگان دریانوردی آمریکا می باشند. سالانه 29 میلیارد دلار دستمزد از این مشاغل نصیب شهروندان آمریکایی می گردد، 11 میلیارد دلار نیز به صورت مالیات به جیب دولت می رود. این صنعت، سالیانه حدود، 100 میلیارد دلار برای ایالات متحده درآمدزایی می کند.

تنها در « منطقه دریاچه های بزرگ » داده آماری نشان می دهند که بیش از 5/1 میلیون شغل در هشت ایالت مجاور، مستقیمأ به تجارت آبی وابسته هستند که این مشاغل به ایجاد 62 میلیارد دستمزد در آن منطقه منتهی می شوند.

نیروی دریایی ایالات متحده، همچنین در خدمت دفاع و امنیت ملی این کشور است. این امر با حفظ میزان کشتی سازی و تعمیر و به روزرسانی مراکز صنعتی دریایی صورت می گیرد. تاریخ ملت ها گواه این واقعیت است که بدون زیرساخت های دریایی، کشتی ها و دریانوردها، هیچ کشور توسعه یافته ای نمی تواند امیداور به تشکیل ناوگان دریایی قدرتمند جهت حفاظت از منافع و پایگاه های جهانی خویش باشد. از این رو، ایالات متحده که پا جای پای سلف و متروپل سابق خویش، بریتانیای کبیر گذاشته است، اهتمام ویژه ای به صنعت دفاعی دریانوردی می ورزد.

بازرگانان و ماهیگیران آمریکایی به میزان زیادی متکی به نیروی دریایی این کشور هستند. نیروی دریایی با ساخت کشتی ها و سایر ابزارآلات دریانوردی از یک سو، و تأمین امنیت فیزیکی افرادی که در صنعت دریایی مشغول هستند از سوی دیگر، به حمایت از این بخش اقتصادی آمریکا می پردازد.

شایان ذکر است که صنعت کشتی سازی و دریانوردی آمریکا نقش زیادی در اقتصاد ملی این کشور دارد و سالیانه میلیاردها دلار بازده اقتصادی نصیب ایالات متحده می کند. در سال 2004، 89 کارخانه کشتی سازی در ایالات متحده وجود داشت، که تا سال 2008، مبادرت به تولید 13 شناور غول پیکر، 58 شناور دور از ساحل، 142 عدد یدک کش، 51 کشتی مسافربری، 9 مورد کشتی ماهیگیری، 240 عدد کشتی خودرو دیگر، 23 عدد کرجی بزرگ بادی و 224 شناور تفریحی کرده بودند.

از دهه 1990 میلادی، صنعت دریانوردی آمریکا وارد دوره نوسازی و تجدید شده، که عمدتأ با مشارکت نیروهای بازار بوده است. طی دوره 6 ساله 2005-2000، حدود 2/336 میلیارد دلار در این صنعت سرمایه گذاری شده است.

این رقم برای سال 2006 نیز بالغ بر 270 میلیون دلار بوده که رقم قابل توجهی می باشد. علاوه بر کمک به نقل و انتقال داخلی، نیروی دریانوردی ایالات متحده اولین خط دفاعی از آبهای سرزمینی این کشور به شمار می رود و همچنین در مواقع مواجهه با فجایع طبیعی، به سرعت جهت حفاظت از جان و اموال مردم آمریکا بسیج می گردد. به عنوان مثال می توان به کمک رسانی نیروی دریایی، طی حوادث حمله به برج های تجارت جهانی (2001) و نشت عظیم نفت در خلیج مکزیک (2010) اشاره کرد.

نتیجه گیری:

به طور کلی، ارتش و پرسنل نظامی در کشورهای توسعه یافته در سه سطح نظامی، سیاسی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرند. در سطح نظامی که همان وظیفه وجودی ارتش است، حفاظت از امنیت ملی، جنگیدن در مواقع ضروری، بازدارندگی و توسل به زور جهت تهدید و ارعاب مد نظر قرار دارند.

از نظر سیاسی، حفظ یکپارچگی ملت و ایجاد غرور و افتخار ملی و استورا ساختن جایگاه یک کشور در عرصه بین-المللی، از کارویژه های نیروهای نظامی محسوب می گردند. اما سطح سوم از کارویژه های نیروی نظامی در کشورهای توسعه یافته، سطح اقتصادی است که غالبأ مورد غفلت قرار می گیرد.

از آنجا که اکثر این کشورها فارغ از درگیری ها و بی ثباتی های داخلی و منطقه ای هستند، بعد اقتصادی فعالیت های نظامیان در زمان صلح، برجسته تر می گردد. از جمله دلایل اقتصادی استفاده از نیروی های نظامی، انسجام سازمانی و قدرت مالی نهاد ارتش برای اجرای پروژه های سنگین و پرهزینه می باشد.

درواقع، وزن اساسی پژوهش ملی و توسعه زیرساختارها در کشورهای توسعه یافته نیز مانند کشورهای درحال توسعه بر دوش ارتش و نظامیان است. زیرا بسیاری از شرکت های خصوصی و خرده پا اولأ انگیزه چندانی برای ورود به چنین طرح های کلان و دشوار را ندارند و ثانیأ در صورت قبول چنین مسئولیت هایی، اساسأ از توانایی و ظرفیت لازم جهت اجرا و اتمام پروژه های عمرانی و زیرساختی برخوردار نمی باشند.

بعد دیگر کمک نیروهای نظامی به توسعه کشورهای صنعتی، نقش قابل توجه مجتمع های نظامی در کشف و انتشار فناوری های پیشرفته است. با عنایت به حساسیت و اهمیت مقوله امنیت برای دولت ـ ملت ها، رهبران نظامی و غیرنظامی، معمولأ برای پروژه های عظیم نظامی حاضر به تخصیص بودجه و هزینه های هنگفت می‌باشند.

نتیجه این هزینه های مالی در قالب تسلیحات پیشرفته نمود می یابد که نه تنها موجب افزایش ضریب امنیتی ملی می شود، بلکه با تسری به سایر عرصه های داخلی، رونق و شکوفایی خاصی به صنایع دیگر می بخشد. درواقع بخشی از هزینه ها و بودجه های نظامی، دوباره و در قالب فناوری های نوین به چرخه اقتصادی کشورهای صنعتی برگشته و به توسعه متوازن ملی در این نوع از کشورها کمک می نماید.

منابع:

-Butts, Kent (ed) (1994) Environmental Security: DOD Partnership for Peace, Carlisle ,Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.

-Gansler, Jacques.(1980) The Defense Industry ,Cambridge, MA, & London: MIT Press.

-Gropman, Alan. (1996) Mobilizing U.S. Industry in World War II ,Washington, DC: National Defense University, August ,McNair Paper 50.

-IHS Global Insight, (2009) “An Evaluation of Maritime Policy in Meeting the Commercial and Security Needs of the United States”.

-IHS Global Insight.(2011)“U.S. Water Transportation Statistical Snapshot”, Maritime Administration, Washington.

-Kagan, Robert.(2011) “The Price of Power,” The Weekly Standard, January 24, available at http://www.weeklystandard.com.

-Krepinevich, Andrew.(1994) “ Keeping Pace With the Military Technological Revolution Issues” in Science and Technology, Summer.

-Lovell, John.(1965) “The Military and Politics in Post-War Korea” In Edward Reynolds Wright ,(Ed.) Korean Politics in Transition, University of Washington Press.

-Maritime Administration, (2007) “A Vision for the 21st Century,” Washington, DC .

-Maritime Administration, (2011) “U.S. Water Transportation Statistical Snapshot”, Washington, DC.

-Mastrogiovanni, Melissa.(2009) The Business of War: Understanding the Military Industrial Complex and How It's Still Used Today, College of DuPage, ESSAI: Vol. 7, Article 33.

-Nunn, Sam.(1993) Domestic Missions for The Armed Forces, Carlisle ,Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.

-Peck and Scherer,(1962) The Weapons Acquisition Process, Harvard’s Graduate School of Business Administration.

-Price Waterhouse Coopers, (2009). “Contribution of the American Domestic Maritime Industry to the U.S. Economy,”

-Sea Grant Michigan, (2011)“Great Lakes Jobs: Vital to Our Economy”.

-Sulivan, Gordon and Dubik, James (1994) War in the Information Age, Carlisle Pa: Strategic Studies Institute, U.S Army War College.

-Stewart, Irvin.(1948) Organizing Scientific Research for War: The Administrative History, Boston: MA: Little, Brown.

http://www.archives.gov/research/pentagon-papers/

http://en.wikipedia.org/wiki/ARPANET

http://en.wikipedia.org/wiki/History_of_the_Internet

پی نوشت:

1 - Jacques Gansler

2 - ARPANET

3 - Advanced Research Projects Agency Network (ARPANET)

4 - Packet Switching

محمد یزدان پناه

دانشجوی دکترای روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبائی

اخبار شهردار

شوشان: طی حکمی از سوی شهردار اهواز ، فرامند هاشمی زاده بعنوان مشاور ارشد و رییس گروه مشاورین شهرداری اهواز منصوب شد.
در حکم سید خلف موسوی خطاب به فرامند هاشمی زاده آمده است: نظر به تعهد، شایستگی و تجارب ارزنده جناب عالی در مسولیت های مختلف به موجب این حکم حضرتعالی را به عنوان " مشاور ارشد و رییس گروه مشاورین شهرداری اهواز " منصوب می نمایم.

به گزارش شوشان ، در کارنامه مدیریتی فرامند هاشمی زاده سکانداری شهرداری اهواز ، معاونت استانداری خوزستان ، مدیریت اجرایی پتروشیمی و ... دیده می شود.

اخبار سیاسی خوزستان

 

ادبیات توهین آمیز استاندار اصفهان/ با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم

بلوغ اجتماعی و سیاسی اصفهانی ها بالاتر از خوزستانی هاست!  

استاندار اصفهان گفت: با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال است.

شوشان: استاندار اصفهان در مصاحبه ای ضمن توهین به خوزستانی ها و انتقاد از تجمع مردم خوزستان در حمایت از انتقال آب کارون گفت: با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال است.


استاندار اصفهان با بیان مطلب فوق گفت: برای احیای زاینده رود طرحی پنج ماده ای توسط کارشناسان تهیه کرده ایم و در حال حاضر در حال پیگیری این طرح از طریق مراجع ذی ربط هستیم.

دکتر زرگر پور در رابطه با زاینده رود، افزود: در شرایط عادی اگر خشکسالی نداشته باشیم ۲۰۰ میلیون متر مکعب کسری آب داریم و در صورتی که خشکسالی داشته باشیم ۶۰۰ ملیون کسری داریم، در حال حاضر هم که سالها است دچار خشکسالی هستیم.

استاندار اصفهان ساماندهی مشکل زاینده رود را نیازمند فضایی آرام و منطقی دانست و گفت: با تجمع در کنار زاینده رود موافق نیستم چون معتقدم بلوغ اجتماعی و سیاسی مردم اصفهان بالاتر از مردم خوزستان و چهارمحال است.

وی گفت: تصریح کرد: مردم و مسئولان اصفهان حرف خود را درباره مشکلات شهرشان با فریاد و غوغای بیهوده بیان نمی کنند بلکه برای این مسئله راهکارهای منطقی می اندیشند.

به گزارش شوشان ، این سخنان استاندار اصفهان به اعتراض بحق مردم خوزستان و نمایندگان استان در حالی است که طرح های مختلف انتقال آب از سرشاخه های کارون در حال اجراست و در بودجه سال 93 نیز ردیف اعتباری برای انتقال آب در نظر گرفته شده است.

لازم به ذکر است که استاندار خوزستان به همراه نماینده اهواز و خانم ابتکار ریاست سازمان محیط زیست چندی پیش با شرکت در تجمع زیست محیطی مردم اهواز در کنار کارون حمایت خود را از این اقدام اعلام کردند. عکس های این حضور در ذیل می آید :









خوزستان در هفته ای گذشت

 


در هفته ای که گذشت همایش استکبارستیزی به همت بسیج دانشجویی دانشگاه شهید چمران اهواز و با حضور گسترده دانشجویان برگزار شد و حاشیه ها مختلفی داشت: در این همایش کامران غضنفری، پژوهشگر مطالعات تاریخی و نویسنده کتاب‌های راز قطع‌نامه به سخنرانی پرداخت. در پاسخ به سوال دانشجویان یک دانشجو سئوال خود را اینگونه مطرح کرد که حرف‌های شما شیطنت است زیر از دوران هاشمی و خاتمی حرف زدید، چرا از دوران دولت احمدی‌نژاد چیزی نگفتید؟



در هفته ای که گذشت مهدی چمران عضو شورای شهر تهران به اهواز آمد و در همایش سبک زندگی دانشجویی شرکت کرد و به سوالات دانشجویان در خصوص سبک زندگی دانشجویی در شرایط فعلی پاسخ داده شد. این همایش در موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی خوزستان برگزار شد.


در هفته ای که گذشت نماینده مردم دشت‌آزادگان در مجلس شورای اسلامی دست به افشاگری زد و گفت: طبق قول وزیر نیرو به نمایندگان خوزستان، مقرر شده بود که پروژه انتقال آب از سر شاخه‌های کارون به فلات مرکزی لغو شود اما متأسفانه برخلاف آن عمل شد و علاوه بر این بودجه‌ای برای انتقال آب تخصیص داده شد. وی افزود: درآمد حاصل از فروش شرکت صنایع فولاد خوزستان، نه در امور زیربنایی و عمرانی استان، که در پروژه‌های آزاد راه تهران - شمال و متروی تهران - پرند هزینه می شود.


در هفته ای که گذشت مطالب متعدد و مختلفی در رسانه های استان درخصوص سهم خواهی برخی از اعضای شورای شهر مطرح شد. یکی از رسانه های استان در این زمینه نوشت: از جمله شنیده شده یکی از اعضا به شدت تلاش می کند تا مدیر یک منطقه شهرداری را که بیشترین ساخت و سازها در آنجا صورت می گیرد تغییر دهد در حالی که این مدیر منطقه از مخلص ترین و سالم ترین نیروهای شهرداری است، منتهی بنده خدا حامی در شورا ندارد. قضیه آنجا زشت تر می شود که آن عضو شورا اصرار دارد فرد مورد نظر خود را جایگزین شهردار منطقه کند، ضمن اینکه وی تهدید کرده اگر با این اقدام موافقت نشود، به گروه 2+5 خواهد پیوست! عضو دیگر هم اصرار داد که همسرش شهردار یکی از مناطق بشود. این افراد مدعی هستند شرط آنها برای رای دادن به شهردار، اجرای منویات آنها بوده است.


در هفته ای که گذشت دو هنرمند دزفولی برای ساخت مجسمه‌های شهری به کشور پرتغال دعوت شدند. عبدالرضا رابطی و حمید نورآبادی از هنرمندان فعال و چهره‌های آشنای هنری توسط شهردار شهر فارو و یکی از مسؤولان و داوران کمیته صلح جامعه هنر بین‌الملل (آقای پائلو) برای ساخت مجسمه‌های شهری به شهر فارو در کشور پرتغال دعوت شده‌اند.



در هفته ای که گذشت وقایع عجیبی در فوتبال استان رخ داد و نفت مسجدسلیمان با نتیجه عجیب ۵ بر ۳ در مقابل مس رفسنجان شکست خورد. این شکست بی سابقه باعث اعتراض تماشاگران پرشور مسجدسلیمانی شد و اعتراض شدید خود را نسبت به مسئولین و کادر فنی اعلام کردند.

در هفته ای که گذشت رئیس پلیس اینترپل ایران خبرهایی از کلاهبردار معروف خوزستانی داد و گفت: وی همچنان در یونان بسر می‌برد. سرهنگ مسعود رضوانی با بیان اینکه پلیس یونان به دنبال دستگیری عیاشی است گفت: این فرد از ایران به ترکیه و سپس یونان گریخته و همچنان در یونان بسر می‌برد.



در هفته ای که گذشت توطئه زنانه در اهواز موجب قتل یک مرد شد. این زن با طرح نقشه ای پلید قاتل را به خانه دعوت و با کمک وی اقدام به قتل شوهرش با تیشه کرد.

در هفته ای که گذشت حمید گرشاسبی به عنوان مدیرکل امور استان‌های وزارت ورزش انتخاب شد. گرشاسبی پیش از این مدیرکل اداره ورزش و جوانان خوزستان بود که با رفتن وی به وزارتخانه کیانی زاده جایگزین وی شد.



در هفته ای که گذشت محسن رضایی به خوزستان آمد و در جمع اضای شورای شهر و شهردار اهواز سخنرانی کرد. وی به اعضای شورای شهر گفت: نباید اجاز داد که اتفاقات تلخ شورای سوم در شورای چهارم روی دهد. وی گفت: ما باید بسیج شویم تا استان خوزستان در مسیر توسعه قرار گیرد چرا که مشکلات موجود تنها با اتحاد و همدلی رفع خواهد شد.


در هفته ای که گذشت دو انتصاب در شهرداری اهواز صورت گرفت و طی آن سرپرستی معاونت فرهنگی علی رغم وجود گزینه های قویتر ، به امیر آهنجان سپرده شد. همین طی یک انتصاب دیگر ، عبدالامیر کعبی مدیر اداره حقوقی شهرداری اهواز شد. پس انتصاب سرپرست معاونت فرهنگی موجی از مخالفت ها شکل گرفت و برخی از اعضای شورای شهر جلسات غیرعلنی و محرمانه ای تشکیل دادند.

در هفته ای که گذشت جنجال بر سر وجود اورانیوم در هوای اهواز بین نمایندگان خوزستان و محیط زیست شکل گرفت. در این بین معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظت محیط زیست به اظهار نظر نماینده اهواز مبنی بر وجود اورانیوم در ریزگردها واکنش نشان داد و گفت : نمایندگان مجلس مرجع تشخیص علت آلودگی هوای اهواز نیستند.

در هفته ای که گذشت قویترین مرد بوشهر، قهرمان خوزستان شد. نادی عامری در رده منفی ۱۰۵ کیلوگرم و با وزن ۹۵ کیلوگرم در مسابقه قوی ترین مردان در اهواز شرکت کرد و توانست عنوان قوی ترین مرد را از آن خود نماید.

در هفته ای که گذشت یک خیّر پارک ساز کلنگ اولین پارک خیر ساز را در اهواز به زمین زد. طی این مراسم کلنگ احداث پارک ارکیده 3 از سوی اولین خیر پارک ساز با حضور جمعی از مسئولان شهرداری به زمین زده شد. سیاوش محمودی اولین خیر پارک ساز، هدف از انجام این پروژه را ترویج فرهنگ پارک سازی و ارزش نهادن به آن، توسعه و گسترش فضای سبز و حفظ و نگهداری فضای سبز بیان کرد.

در هفته ای که گذشت 14 مدیرکل و معاون استانداری خوزستان منصوب شدند اما چند ساعت بعد لیست انتصابات به 13 نفر تقلیل یافت. در فهرست اولیه اعلام شده از سوی استانداری خوزستان نام عبدالرضا نوری به عنوان معاون مدیرکل انتظامی و مرزی ذکر شده بود که به دلایلی نامعلوم از فهرست مدیران منصوب حذف شد.


در هفته ای که گذشت دختران بهبهانی در هنگ کنگ درخشیدند. آنیتا سروری 4 ساله و دنیا نصیرخانی 6 ساله از بهبهان در نخستین دوره مسابقه بین المللی نقاشی هنگ کنگ جزو نفرات برتر شدند.


در هفته ای که گذشت اخباری پیرامون فرمانداری الهه موالی زاده به عنوان اولین فرماندار زن مطرح شد. این اخبار به دنبال مصاحبه اخیر استاندار شکل گرفت که گفته بود : گمانه زنی ها برای انتخاب یک خانم به عنوان فرماندار یکی از شهرهای استان آغاز شده است. البته موالی زاده چندی پیش نیز به عنوان یکی از گزینه های میراث فرهنگی خوزستان مطرح شده بود.


در هفته ای که گذشت خوزستانی ها در ولادت و وفات رکورددار شدند. در 8 ماهه نخست امسال 972 هزار و 302 نفر در کشور متولد شدند که 51.9 درصد آنها در 7 استان تهران، خراسان رضوی، خوزستان، سیستان و بلوچستان، فارس، اصفهان و آذربایجان شرقی بوده است. همچنین در 8 ماهه نخست سال 51.2 معادل با نیمی از فوت شدگان کشور در 6 استان کشور بوده است. در این مدت 242 هزار و 684 نفر در کشور فوت شده اند که استان های تهران، خراسان، اصفهان، آذربایجان شرقی، فارس و خوزستان جزو بیشترین استان های آمار فوتی بودند.


در هفته ای که گذشت دمای هوار در خوزستان به شدت کاهش یافت و زمستان به خوزستان سلام کرد. سرمای شدید هوا که اکثر مناطق استان و به ویژه مناطق جنوبی را در برگرفت موجب شد تا لباس‌های گرم پس از چندین ماه بار دیگر پوشیده شود و صدای زمستان سرد کم‌کم به گوش برسد.


در هفته ای که گذشت با تلاش ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان مسجدسلیمان خوزستان، فردی که در پوشش چوپانی اقدام به توزیع گسترده مواد مخدر در سیاه چادر می کرد، شناسایی و دستگیر شد.


در هفته ای که گذشت طی حکمی از سوی نماینده رئیس قوه قضائیه، اعضای هیئت منصفه مطبوعات خوزستان معرفی شدند. طی این احکام حجت‌الاسلام سید محمد قاضی مرعشی نماینده روحانیون، عباس هلاکویی نماینده مهندسین، سیدحسن موسوی کربلایی نماینده پزشکان، وحید ترابی ‌زاده نماینده بسیجیان و حجت الاسلام براتی نماینده اساتید دانشگاه، محمود بازرگان نماینده اصناف، لفته منصوری نماینده کارمندان، سید محمدجواد رضوی نماینده آموزگاران، محمدرضا ایزدی نماینده رسانه ‌ها، حبیب حلفی نماینده کارگران، عبدالرضا دارم نماینده کشاورزان، غلامرضا فروغی نیا نماینده نویسندگان، عبدالامیر هواشمی نماینده وکلا و حمید آل حمودی نماینده هنرمندان به عنوان اعضای هیئت منصفه دادگاه مطبوعات خوزستان انتخاب شدند.


در هفته ای که گذشت یک مرد با گروگانگیری در شوش خبرساز شد. یک فرد مسلح با مراجعه به بانک انصار شعبه شوش کارمندان این بانک را به گروگان گرفت که در نهایت با اقدام به موقع پلیس دستگیر شد.



در هفته ای که گذشت کودک نابغه شوشی در صدر اخبار خواندنی ایران قرار گرفت. این کودک هفت ساله اهل روستای عین از توابع بخش مرکزی شوش است . وی که به زبان عربی به عنوان زبان مادری خود و فارسی زبان رسمی کشورش تسلط دارد به راحتی می تواند یک متن انگلیسی را به فارسی و عربی ترجمه کند. این کودک هفت ساله که در یک خانواده ساده روستایی زندگی می کند اخیرا فراگیری زبان فرانسه را نیز آغاز کرده است.


در هفته ای که گذشت پیکر 38 شهید گلگون کفن کشورمان با حضور مقامات دو کشور ایران و عراق وارد شلمچه شد. در این مراسم جمعی از مسئولان ملی، استانی و شهری حضور دارند. پیکر پاک و مطهر شهدا بر دستان بیش از یک‌هزار راهیان نور دانش‌آموزی و با سیلی از اشک و صلوات دست به دست و روانه جمعیت شد.

در هفته ای که گذشت حاشیه های جلسه علنی شورا بازتاب های مختلفی در رسانه ها داشت. در این جلسه مریم ابریشمکار عضو شورای شهر اهواز گفت: متاسفانه در زمینه آب و فاضلاب هیچ متخصصی نداریم و از دیگر استان ها برای مشاوره به خوزستان می آیند و همانند استاد پروازی هستند. یکی از همین متخصصین گفته بود وقتی به خوزستان می آیم با آب معدنی مسواک می زنم چون حتی آب تصفیه نیز آلوده است !

در هفته ای که گذشت عزت الله نعمتی فوتبالیست دهه ۴۰ و ۵۰ مسجدسلیمان درگذشت. وی که سرمربی باشگاه پیام بود ، نقش مهمی در تربیت جوانان ورزشکار منطقه تمبی و کلگه مسجدسلیمان داشت.

پیشکسوت فوتبال مسجدسلیمان درگذشت

در هفته ای که گذشت یک استاد دانشگاه طی ادعایی عجیب اهواز را همسر آزارترین شهر ایران قلمداد کرد. رئیس دانشکده علوم رفتاری و سلامت روان در ادعایی عجیب اهواز را خش ترین شهر ایران برشمرد و این شهر را همسرآزارترین شهر ایران خواند!


در هفته ای که گذشت معاون وزیر راه در خوزستان به خوزستان آمد و به همراه برخی ازمسئولین از آزادراه خلیج فارس بازدید کرد.


در هفته ای که گذشت فرماندار سابق بهبهان در ادامه افشاگری های خود پس از برکناری از سمت فرمانداری گفت: برخی فقط دروغ تحویل مردم می دهند و نمی گذارند حقایق به گوش مردم و کارگران شهرداری برسد و مرتب درحال جو سازی هستند . همچنین امام جمعه بهبهان ضمن انتقاد از طولانی شدن معرفی فرماندار بهبهان گفت: باید فرماندار جدید مراحل معرفی خود را طی می کرد و در یک مراسم تودیع و معارفه فرمان امور را بدست می گرفت و نباید شهر اینگونه رها می شد. اگر استاندار مدعی اعتدال گرایی است باید بگوید اینگونه عملکرد اعتدالگرایی است ؟ آیا فرماندار بعدی اعتدالگرای به معنای واقعی هست؟

در هفته ای که گذشت مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران خوزستان همزمان رییس و سرپرست جدید بنیاد شهید شهرستان های ماهشهر و شادگان را منصوب کرد. وی در حکمی ناجی مزرعه را به عنوان سرپرست جدید بنیاد شهید شادگان و خلیل عابدی را به عنوان رییس جدید بنیاد شهید ماهشهر منصوب کرد.

در هفته ای که گذشت پس از دو سال فعالیت، جوانان دانشگاه صنعتی جندی شاپور دزفول از پهپهاد طراحی شده خود رونمایی کردند. این پهپهاد دارای قابلت های متفاوتی است. عکس برداری و فیلـم برداری به صورت زنده، طراحـی چندمنظـوره، آمادگی برای انجـام ماموریت های مختلـف از جمله فعالیت های مهم این پرنده است.

در هفته ای که گذشت داود مهابادی سرمربی استقلال اهواز استعفا کرد. پس از استعفای مهابادی سیدحسین صالحی مربی استقلال اهواز شد. وی برادر سید مهدی سیدصالحی بازیکن پرسپولیس است و سابقه مربی گری در اتکا گرگان و سرمربی گری استقلال کیش که توسط برادران شفیع زاده حمایت می شد را دارد.

در هفته ای که گذشت بهروز مکوندی سرمربی نفت مسجدسلیمان شد. محمد نظری مدیرعامل باشگاه فرهنگی ورزشی مناطق نفتخیزجنوب در این باره گفت: پس از استعفای داریوش یزدی از سمت خود ، بهروز مکوندی سرمربیگری تیم نفت مسجدسلیمان را بر عهده خواهد داشت.


در هفته ای که گذشت خوزستان در صدر جدول رکورد طلاق قرار گرفت. در 8 ماهه نخست امسال 50.9 درصد از طلاق‌ها مربوط به 6 استان خراسان رضوی، خوزستان، قم، سمنان، بوشهر و اصفهان بوده است.

در هفته ای که گذشت رییس دیوان عدالت اداری کشور به خوزستان آمد و به همراه استاندار دفتر نمایندگی دیوان عدالت اداری خوزستان را افتتاح کرد. در این مراسم مقتدایی گفت: نه خودم خلاف می‌کنم نه اجازه می‌دهم کسی خلاف کند.


در هفته ای که گذشت یک خوزستانی رئیس سازمان راگبی شد. سیروس داودی رئیس کمیته راگبی استان خوزستان که سابقه مدیریت خود در رشته راگبی را از زمان فدراسیون راگبی آغاز کرده ، به عنوان رییس سازمان لیگ راگبی کشور انتخاب شد. وی متولد ایذه است.

در هفته ای که گذشت موج تغییرات در صدا و سیمای خوزستان شد گرفت و طی احکامی مهران نصرت پناه بعنوان معاون سیمای صدا و سیمای خوزستان و حسین نوری بعنوان مدیر پژوهش صدا و سیمای خوزستان منصوب شدند.

در هفته ای که گذشت طاهر سالم‌زاده با کسب اکثریت آرای شورای شهر به عنوان شهردار جدید ملاثانی انتخاب شد. همه اعضای شورای شهر برای انتخاب سالم‌زاده به عنوان شهردار جدید اتفاق نظر داشتند. همچنین علی محمد مرعشی در مراسمی به عنوان مدیرعامل جدید شرکت توسعه مسکن خوزستان معرفی شد. در مراسم تودیع و معارفه از خدمات مجیدسعید دریس زاده مدیرعامل پیشین شرکت توسعه مسکن خوزستان که هفت سال این مسوولیت را برعهده داشت تقدیر شد.

در هفته ای که گذشت یک خوزستانی برنده جایزه ویژه برنامه 90 سفر به برزیل و شرکت در جام جهانی شد. این برنده خوش شانس یک اهوازی بود که در حال حاضر در نجف آباد زندگی می کند.

در هفته ای که گذشت خوزستان در آمار بیکاری زنان و مردان رکورد شکست. طبق آخرین گزارش ها از آمار بیکاران ، تعداد مردان بیکار در خوزستان 118630 نفر و زنان بیکار خوزستان 46716 نفر است.

در هفته ای که گذشت نبود پزشک متخصص زنان و زایمان در بیمارستان بقایی اهواز باعث شد یک بانوی باردار که برخلاف پیش بینی قبلی وقت زایمانش فرا رسیده بود به دلیل خون ریزی، جان خود را از دست بدهد. این زائو 32 ساله البته فرزندش را سالم به دنیا آورد، اما خود اسیر مرگ شد.

در هفته ای که گذشت سفیر ژاپن به خوزستان سفر کرد و از جاذبه های میراث فرهنگی این استاد دیدن کرد.

در هفته ای که گذشت عکس نماینده اهواز در صفحه فیسبوک باهنر جنجال آفرین شد. پایگاه خبری بولتن نیوز تصاویری را از حضور محمد رضا باهنر در مراسم جشن نیمه شعبان و تقدیر از مدال آوران تیم ملی پرورش اندام و بدنسازی به نقل از صفحه فیسبوک! این نماینده درج کرد که نکته قابل توجه برای خوزستانی ها حضور یکی از نمایندگان اهواز در این مراسم است.

در هفته ای که گذشت پیرترین زن هفتکل با بیش از 110 سال سن درگذشت.

در هفته ای که گذشت مقتدایی استاندار خوزستان از فلافل فروش های اهوازی تقدیر ویژه ای کرد. استاندار خوزستان در کارگروه اشتغال استان از کارآفرینی فلافل فروش هایی که خیابان لشگر اهواز را به راسته اغذیه فروشی تبدیل کرده اند تقدیر کرد. وی گفت: این افراد از توانایی خود در این راه استفاده کردند و حال برای توسعه بهداشت و آسایش بیشتر به عنوان تشویقی برای آن‌ها مقرر می‌شود که این خیابان مانند خیابان امام خمینی سرپوشیده شود.

در هفته ای که گذشت دو گزینه برای ریاست آموزش و پرورش خوزستان نهایی شد. تقی زاده و علوی دو گزینه نهایی هستند که یکی مورد نظر استاندار است و دیگری مورد توجه وزیر آموزش و پرورش.


در هفته ای که گذشت پس از استعفای نمایندگان خوزستان در مجلس شورای اسلامی ، یکی از اعضای شورای شهر در اقدامی عجیب در گفتگو با رسانه ها عنوان کرد که اعضای شورای شهر هم استعفا می دهند. البته این اقدام عضو شورا با انتقاد دیگر اعضای شورای شهر مواجه شد. برخی اعضا در این زمینه گفتند نباید با طرح این مسئله شورا را به حاشیه کشاند.


در هفته ای که گذشت انتصابات به مناطق نفتخیز جنوب کشیده شد و طی حکمی از سوی مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، مهندس موسوی به عنوان مدیرعامل شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون منصوب شد. همچنین در حکمی دیگر از سوی مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب مهندس حمید راکی به عنوان سرپرست مدیریت مهندسی و ساختمان این شرکت منصوب شد.


در هفته ای که گذشت بانوی تالو‌کار خوزستانی در رقابت‌های انتخابی تیم‌ملی ووشو در بخش تالو موفق به کسب دو نشان طلا شد. زینب معشوری، بانوی تالوکار خوزستانی توانست در فرم‌های جین‌تای‌چی و تای‌چی، دو گردن‌آویز طلا را به خود اختصاص دهد.

یک گزارش ادبی

 

شب شعر کارون در خرمشهر / روایت اهالی فرهنگ و ادبیات از مظلومیت کارون

پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند+ عکس  

در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند

شوشان: در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند. این شب شعر کارون در حالی برگزار شد که چند روز پیش نمایندگان این استان به صورت دسته جمعی استعفای خود را به مجلس تقدیم نموده بودند. یکی از خواسته های این نمایندگان توقف طرح انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران بوده است.


به گزارش شوشان ، پیامدهای زیست محیطی انتقال آب کارون به نگرانی های بسیار در میان ساکنان کرانه های کارون دامن زده است. تاکنون چندین زنجیره ی انسانی در حاشیه ی کارون تشکیل شده است و شهروندان خوزستانی به شیوه های گوناگون مخالفت خود را با طرح انتقال اب کارون به استان های دیگر نشان داده اند.

اهالی فرهنگ و ادبیات نیز در سومین شب شعر از سری شعرخوانی های کارون کوشیدند اضطراب و دلواپسی خود را از مرگ کارون به گوش دیگران برسانند.


از نکات قابل توجه این برنامه شعرخوانی محمد جوروند رئییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر بود. وی در پاسخ به پرسش یکی از شاعران مبنی بر این که چرا مسئولین در چنین تجمع هایی شرکت نمی کنند گفت:" این برنامه ها بدون حضور مسئولین خالص تر و طبیعی تر برگزار می شود ،منتظر حضور آنان نباشید."

احسان اسکندری، دانش آموخته ی محیط زیست ، انتقال آب کارون را به فلات مرکزی ایران راه حل کوتاه مدت برشمرد و پیامدهای زیست محیطی این اتفاق را ناگوار و دامنه دار دانست.

وی افزود: در متون ادبی بسیاری کارون نماد منطقه ی جغرافیایی خاصی در جنوب ایران بوده است. امیدوارم که این رودخانه به سرنوشت دریاچه های پریشان و ارومیه و رودخانه ی زاینده رود گرفتار نشود."

مهدی مرادی با یادآوری این که پیش از این دو شعرخوانی دیگر در شهرهای اهواز و کرج با محوریت کارون و عواقب زیست محیطی مرگ این رودخانه ی بزرگ برگزار شده ، جمع شدن شاعران گرد نام کارون را بهانه ای برای تمرین همبستگی، همصدایی و پی گیری خواسته های مشروع مردم ساکنان کرانه های کارون قلمداد کرد .

وی گفت:"کارون مادرِجلگه ی خوزستان است و روا نیست که از فرزندان خود جدا بماند. دستکاری ِحساب ناشده در طبیعت می تواند به زیان آب، خاک و هوا تمام شود. حرمت رودخانه بایست که حفظ شود و شان ایشان در نظر گرفته شود. کارون سال هاست که به شیوه ای مادرزاد راه خویش می رود و آبادانی به جای می گذارد. کارون، راه بلد است و اکنون نباید که با حدس و گمان گمراه شود و بیهوده از تونل های تاریک سر دربیاورد و به عبث پشت حصار سدها محصور شود. "

جمشید خباری از شاعران خرمشهری پیش از شعرخوانی از آلوده بودن ماهی های صید شده از کارون خبرآورد و نسبت به مصرف این ماهی ها هشدار داد. او گفت که این ماهی ها حامل مواد شیمیایی اند و مصرف آن ها می تواند خطرآفرین باشد.

سعید باجوند نیز بحث کارون را از دو مقوله بررسی نمود: مقوله ی اول خشک شدن کارون و مقوله ی دوم آلودگی شیمیایی آب کارون . باجوند گفت:" آن ها که در پایین دست کارون زندگی می کنند بیش تر در معرض خطر پساب های صنعتی و بیمارستانی هستند." وی اظهار امیدواری کرد که این تجمع ها می تواند جلوی چنین اتفاق هایی را بگیرد.

مسعود ضرغامیان،سعید اسکندری، سمیراچراغپور، احسان اسکندری، محسن نظارت،جمشید خباری،مریم اخزری، کامران عالیان، رقیه ابودوله، مهدی مرادی، حامد ابو معرف، سعید باجوند ،احمد دریس، شادی بختیاری، کبری حیدرزاده، فرشید حاجی زاده،رقیه مفاخری، سیامک میرزاده،روزبه صالحی،نیما مرتضی ایوبی، صدیقه ثامریان،علی رضا آبروشن، منتصر درویشی، کسرا محمد نژاد، حدیث سورانی،نیما حیدری،رامین ظاهری،میلاد آل خمیس، کوروش کوپی، ناصر ندیمی، حسن انوری ، محمد جوروند، فرهنگ دشتی،فرشید حاجی زاده،احمد ناصری زاده،احسان کوشا مهر، فاطمه جمعه شاد،زینب مطور،عباس آلبو غبیش،امید محمدی،سجاد خفایی زاد، افسانه سلطانی از جمله شاعرانی بودند که در این برنامه به شعر خوانی پرداختند.

یک خبر ادبی

 

شب شعر کارون در خرمشهر / روایت اهالی فرهنگ و ادبیات از مظلومیت کارون

پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند+ عکس

در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند

شوشان: در مراسمی که روز جمعه بیست و دوم آذرماه به کوشش انجمن شعر خرمشهر و در تالار فانوس این شهر برگزارشد پنجاه شاعر خوزستانی برای کارون شعر خواندند. این شب شعر کارون در حالی برگزار شد که چند روز پیش نمایندگان این استان به صورت دسته جمعی استعفای خود را به مجلس تقدیم نموده بودند. یکی از خواسته های این نمایندگان توقف طرح انتقال آب کارون به فلات مرکزی ایران بوده است.


به گزارش شوشان ، پیامدهای زیست محیطی انتقال آب کارون به نگرانی های بسیار در میان ساکنان کرانه های کارون دامن زده است. تاکنون چندین زنجیره ی انسانی در حاشیه ی کارون تشکیل شده است و شهروندان خوزستانی به شیوه های گوناگون مخالفت خود را با طرح انتقال اب کارون به استان های دیگر نشان داده اند.

اهالی فرهنگ و ادبیات نیز در سومین شب شعر از سری شعرخوانی های کارون کوشیدند اضطراب و دلواپسی خود را از مرگ کارون به گوش دیگران برسانند.


از نکات قابل توجه این برنامه شعرخوانی محمد جوروند رئییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خرمشهر بود. وی در پاسخ به پرسش یکی از شاعران مبنی بر این که چرا مسئولین در چنین تجمع هایی شرکت نمی کنند گفت:" این برنامه ها بدون حضور مسئولین خالص تر و طبیعی تر برگزار می شود ،منتظر حضور آنان نباشید."

احسان اسکندری، دانش آموخته ی محیط زیست ، انتقال آب کارون را به فلات مرکزی ایران راه حل کوتاه مدت برشمرد و پیامدهای زیست محیطی این اتفاق را ناگوار و دامنه دار دانست.

وی افزود: در متون ادبی بسیاری کارون نماد منطقه ی جغرافیایی خاصی در جنوب ایران بوده است. امیدوارم که این رودخانه به سرنوشت دریاچه های پریشان و ارومیه و رودخانه ی زاینده رود گرفتار نشود."

مهدی مرادی با یادآوری این که پیش از این دو شعرخوانی دیگر در شهرهای اهواز و کرج با محوریت کارون و عواقب زیست محیطی مرگ این رودخانه ی بزرگ برگزار شده ، جمع شدن شاعران گرد نام کارون را بهانه ای برای تمرین همبستگی، همصدایی و پی گیری خواسته های مشروع مردم ساکنان کرانه های کارون قلمداد کرد .

وی گفت:"کارون مادرِجلگه ی خوزستان است و روا نیست که از فرزندان خود جدا بماند. دستکاری ِحساب ناشده در طبیعت می تواند به زیان آب، خاک و هوا تمام شود. حرمت رودخانه بایست که حفظ شود و شان ایشان در نظر گرفته شود. کارون سال هاست که به شیوه ای مادرزاد راه خویش می رود و آبادانی به جای می گذارد. کارون، راه بلد است و اکنون نباید که با حدس و گمان گمراه شود و بیهوده از تونل های تاریک سر دربیاورد و به عبث پشت حصار سدها محصور شود. "

جمشید خباری از شاعران خرمشهری پیش از شعرخوانی از آلوده بودن ماهی های صید شده از کارون خبرآورد و نسبت به مصرف این ماهی ها هشدار داد. او گفت که این ماهی ها حامل مواد شیمیایی اند و مصرف آن ها می تواند خطرآفرین باشد.

سعید باجوند نیز بحث کارون را از دو مقوله بررسی نمود: مقوله ی اول خشک شدن کارون و مقوله ی دوم آلودگی شیمیایی آب کارون . باجوند گفت:" آن ها که در پایین دست کارون زندگی می کنند بیش تر در معرض خطر پساب های صنعتی و بیمارستانی هستند." وی اظهار امیدواری کرد که این تجمع ها می تواند جلوی چنین اتفاق هایی را بگیرد.

مسعود ضرغامیان،سعید اسکندری، سمیراچراغپور، احسان اسکندری، محسن نظارت،جمشید خباری،مریم اخزری، کامران عالیان، رقیه ابودوله، مهدی مرادی، حامد ابو معرف، سعید باجوند ،احمد دریس، شادی بختیاری، کبری حیدرزاده، فرشید حاجی زاده،رقیه مفاخری، سیامک میرزاده،روزبه صالحی،نیما مرتضی ایوبی، صدیقه ثامریان،علی رضا آبروشن، منتصر درویشی، کسرا محمد نژاد، حدیث سورانی،نیما حیدری،رامین ظاهری،میلاد آل خمیس، کوروش کوپی، ناصر ندیمی، حسن انوری ، محمد جوروند، فرهنگ دشتی،فرشید حاجی زاده،احمد ناصری زاده،احسان کوشا مهر، فاطمه جمعه شاد،زینب مطور،عباس آلبو غبیش،امید محمدی،سجاد خفایی زاد، افسانه سلطانی از جمله شاعرانی بودند که در این برنامه به شعر خوانی پرداختند.

گزارش یک مصاحبه

 

گفتگو با نماینده شوش/ انقباضی ترین بودجه دولت برای خوزستان/ اجازه نمی دهیم دشمنان از استعفای نمایندگان سوءاستفاده کنند

آب کارون به بهانه آب آشامیدنی منتقل می شود  

نباید به اسم آب شرب آب کارون را منتقل کنند و در عمل برای کشاورزی استفاده شود.اجازه ندهیم دشمنان از استعفای دسته‌جمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.

شوشان: نماینده شوش در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو باشوشان با اشاره به اینکه اعتراض و استعفای نمایندگان مجلس خوزستان به دلیل بودجه عمرانی سال 93 دولت برای خوزستان بود، گفت: اعتقاد نمایندگان خوزستان بر این است که انقباضی‌ترین بودجه برای خوزستان با این همه ثروت و قابلیت منظور شده است.

سیدراضی نوری‌ با اشاره به اینکه توزیع عادلانه بودجه باید بر اساس آورده و درآمد مناطق کشور باشد، اضافه کرد: این آورده نزدیک به 56 درصد است در حالی که با سیستم انقباضی دولت در بودجه عمرنی 51 درصد در نظر گرفته شده است، این درحالی است که امام راحل به توجه مسئولان به خوزستان به عنوان استانی جنگ زده تاکید داشتند، استانی که 23 هزار شهید تقدیم این نظام و انقلاب کرده است و مردم این استان همواره در خط مقدم دفاع از نظام بوده‌اند.

وی ادامه داد: اعضای هیات دولت در دیداری که اخیرا با رهبر معظم انقلاب داشتند، تاکیدات ایشان بر توجه ویژه به استان‌های محروم از جمله خوزستان را شنیده‌اند، اما با این حال شاهد بودجه انقباضی برای استان‌ها بوده‌ایم.

نماینده شوش در مجلس با بیان اینکه این بودجه‌ها از نظر ردیف و اعتبار انقباضی است، گفت: خوزستان در مسائل زیست‌محیطی، رودخانه کارون و آب آشامیدنی سالم مستلزم توجه جدی است، همچنین بازنگری مجدد در سدهای بالادستی که از علل کم‌آبی استان است ضروری است.

آب کارون به بهانه آب آشامیدنی منتقل می‌شود

نوری با اشاره به اینکه آب کارون را به بهانه آب آشامیدنی منتقل می‌کنند، اما در عمل قرار است برای کشاورزی و مصارف دیگر استفاده شود، اضافه کرد: اعتراضی به انتقال آب آشامیدنی نداریم اما اینکه آب را برای مصارف کشاورزی منتقل می‌کنند در حالی‌که خوزستان تشنه است واقعا صحیح نیست.

وی تصریح کرد: به‌ طور قطع نتیجه انتقال بی‌برنامه آب از استان، افزایش شوری و بی‌کیفیتی آب خواهد بود ضمن اینکه هم‌‌اکنون نیز شاهد خشک شدن تالاب‌ها و تشدید معضل ریزگردها هستیم.

نماینده شوش در مجلس تاکید کرد: در درجه نخست باید آب آشامیدنی سالم خوزستانی‌ها تامین و حق آبه اصلی برای آنها در نظر گرفته شود و سپس آب را منتقل کنند.

نوری ادامه داد: اکنون شاهد هزینه‌های بالا و گزاف انتقال آب به مناطق دیگر هستیم که این کار از نظر اخلاقی و وجدانی قابل قبول نیست و نباید به اسم آب شرب آب کارون را منتقل کنند و در عمل برای کشاورزی استفاده شود.

اجازه ندهیم دشمنان از استعفای دسته‌جمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه بعد از استعفای نمایندگان خوزستان شاهد استعفای دسته جمعی اعضای شورای شهر به حمایت از نمایندگان مجلس نیز بودیم، اضافه کرد: مسئله استعفای نمایندگان مجلس ارتباطی با موضوع‌های دیگر ندارد و نباید اجازه دهیم که دشمنان از استعفای دسته جمعی نمایندگان خوزستان سوءاستفاده کنند.

نماینده شوش در مجلس گفت: اکنون به صورت مسقیم در مجلس پیگیر این موضوع هستیم و با رئیس مجلس جلسه و گفت‌وگو داشتیم و در حال پیگیری و بررسی هستیم. در حال حاضر نیازمند حفظ آرامش در جامعه هستیم و نباید نسنجیده رفتار کنیم و انتظار ما از دولت این است که برای پروژه‌های نیمه‌کاره اعتبارات مناسبی در نظر بگیرند تا شاهد رشد و آبادانی خوزستان باشیم.

اخبار ائمه جمعه و جماعات در خوزستان

 

از استعفای امام جمعه خرمشهر تا انتقاد به سیمای خوزستان

در خطبه های نماز جمعه های خوزستان چه گذشت؟

امام جمعه اهواز گفت: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است و نماد بارز این وحدت وجود نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌ها است.

آیت‌الله جزایری: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است

امام جمعه اهواز گفت: وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مقدس است و نماد بارز این وحدت وجود نهادهای نمایندگی ولی فقیه در دانشگاه‌ها است. آیت‌الله سید محمدعلی موسوی جزایری در آئین معنوی سیاسی نماز جمعه امروز اظهار کرد: نهادهای نمایندگی فقیه در دانشگاه‌ها پل ارتباطی بین حوزه و دانشگاه‌ها هستند.

وی به شهادت دکتر مفتح اشاره کرد و گفت: شهید مفتح از نهادهای حوزه و دانشگاه بود و زمانی که پا به عرصه دانشگاه گذاشت که خطر مادی‌گرایی و فساد وی را تهدید می‌کرد. نماینده ولی فقیه در خوزستان با بیان اینکه فرقه‌های کمونیسم و سوسیالیسم در اوایل انقلاب به ایجاد انحراف در بین جوانان می‌پرداختند، افزود: شهیدان مفتح، مطهری و بهشتی با حضور خود در دانشگاه‌های کشور به روشنگری دانشجویان می‌پرداختند.

وی در ادامه به درگذشت نلسون ماندلا اشاره کرد و گفت: نلسون ماندلا رهبر مقابله با تبعیض‌ نژادی بود و عمر خود را در این راه سپری کرد. آیت‌الله جزایری به دیدار رهبر با نلسون ماندلا اشاره کرد و افزود: ماندلا در دیداری که با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشت، خود را مدیون انقلاب اسلامی ایران دانسته است.

وی به نزدیکی ایام اربعین حسینی اشاره کرد و عنوان کرد: زیارت امام حسین(ع) در ایام اربعین از نشانه‌های مؤمن است که در روایات بسیاری به این موضوع اشاره شده است. امام جمعه اهواز ادامه داد: شور و اشتیاق مردم برای شرکت در اربعین حسینی هر سال بیش از سال گذشته می‌باشد.

نماینده ولی فقیه در خوزستان عنوان کرد:‌ با توجه به مشکلات موجود در مرزها لازم است که هیئت‌هایی از استان در مرزهای شملچه و چزابه مستقر شوند تا از ورود مشکلات جلوگیری کنند. وی در فرازی دیگر از سخنان خود نمازگزاران را به تقوای الهی اشاره کرد و گفت: تقوا به معنای خداترسی است و انسان با تقوا خدا را از تمام اعمال خود ناظر می‌داند و هر عملی را در زندگی خود انجام نمی‌دهد. وی در خطبه اول به تفسیر زیارت عاشورا پرداخت و گفت: خواندن این زیارت بخصوص در ایام محرم و صفر ثواب بسیاری خواهد داشت.




امام جمعه ماهشهر از عملکرد صدا و سیمای خوزستان انتقاد کرد

امام جمعه شهرستان بندر ماهشهر گفت: پوشش خبری اخبار کاروان‌های پیاده کربلا بسیار ضعیف است و صدا و سیمای مرکز خوزستان باید توجه بیشتری به این موضوع کند. حجت‌الاسلام عبدالحسین غبیشاوی ظهر امروز در آیین وحدت‌بخش و دشمن‌شکن نماز جمعه این هفته این شهرستان اظهار داشت: اربعین حسینی ظرفیت بسیار بزرگی است که باید از آن به نحو مناسبی بهره‌گیری شود. وی تصریح کرد: نسیم محرم و صفر باعث می‌شود توطئه‌ها و شبهه‌افکنی‌هایی که دشمنان در طول سال علیه اسلام و تشیع انجام می‌دهند خنثی شود.

خطیب جمعه ماهشهر با اشاره به عبور کاروان‌های پیاده کربلا از شهرهای مرزی، ادامه داد: حسینیه‌ها هیئت‌ها و تکایا باید برنامه مدون و وسیعی برای پذیرایی از این کاروان‌ها داشته باشند.

غبیشاوی به عبور روز گذشته یک کاروان بزرگ پیاده از شهرستان ماهشهر به مقصد کربلای حسینی اشاره کرد و گفت: پوشش خبری اینگونه مراسم‌ها بسیار ضعیف است و صدا و سیمای مرکز خوزستان باید خیلی بیشتر روی این مسائل کار کند.

این مسئول در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه این هفته شهرستان بندر ماهشهر به سالروز شهادت آیت‌الله مفتح اشاره کرد و ابراز داشت: در دوران ستم‌شاهی تلاش بسیاری برای بدبین کردن حوزویان و دانشگاهیان به یکدیگر می‌کردند.

امام جمعه شهرستان بندر ماهشهر افزود: رژیم طاغوت تلاش می‌کرد روحانیت را در چشم قشر تحصیل کرده مترجع نشان دهد و قشر تحصیل کرده را نزد روحانیت لاابالی معرفی کند تا در نهایت بین این دو قشر تعیین کننده فاصله بیندازد.

غبیشاوی خاطرنشان کرد: اما افراد روشنفکر و روشنگری مثل شهید مطهری و شهید مفتح توانستند در کنار همه سختی‌ها پل‌های ارتباطی بسیار مستحکمی بین حوزه و دانشگاه ایجاد کنند. وی با بیان اینکه امروزه نیز نیازمند تقویت وحدت بین حوزه و دانشگاه هستیم، گفت: دانشگاه نباید از معنویت و ارزش‌ها فاصله بگیرد و حوزه نیز باید با دانشگاه عجین و مرتبط باشد.

خطیب جمعه شهرستان بندر ماهشهر تأکید کرد: اگر این دو قدرت دست به دست هم بدهند موجب پیشرفت و بالندگی کشور خواهند بود. این مسئول به بارندگی‌هایی که از شب گذشته آغاز شده اشاره کرد و متذکر شد: باید برای نزول این رحمت الهی شکرگزار خداوند رحمان باشیم چرا که شکر نعمت باعث فزونی نعمت می‌شود. غبیشاوی در پایان اذعان داشت: شهرداری و آبفا باید تدابیری بیاندیشند که این رحمت الهی موجب فشار بر مردم، آب‌گرفتگی معابر و منازل و اذیت شهروندان نشود.


امام جمعه هفتکل: حوزه و دانشگاه دو بال پرواز کشور هستند

امام جمعه هفتکل، حوزه و دانشگاه را دو بال پرواز و تعالی کشور عنوان کرد. حجت‌الاسلام علی خلیلی پیربلوط در خطبه‌های نماز جمعه هفتکل که ظهر امروز در مسجد جامع حضرت حجت (عج) این شهر برگزار شد اظهار کرد: همان طور که پرنده برای پرواز دو بال نیاز دارد برای پیشرفت و تعالی کشور نیز حوزه و دانشگاه مانند دو بال هستند.

وی در ادامه با گرامی داشت یاد و خاطره شهید آیت‌الله مفتح به روز وحدت حوزه و دانشگاه اشاره کرد و افزود: لازم است که دانشگاه‌های ما به سمت علوم غربی نروند. امام جمعه هفتکل تصریح کرد: حوزه و دانشگاه باید در کنار هم باشند تا اهداف بلند نظام اسلامی و آرمان‌های امام امت محقق شود.

به گفته وی، حوزه و دانشگاه باید با هم همکاری کنند تا ثمربخشی بیشتری برای پیشرفت و تعالی جمهوری اسلامی ایران داشته باشند. خلیلی پیربلوط خاطرنشان کرد: شهدای فرهیخته زیادی تلاش کردند که دانشگاه‌های ما به سمت غربی شدن نرود که از جمله آنها می‌توان به شهید مطهری، شهید مفتح و شهید بهشتی اشاره کرد.

وی در ادامه با اشاره به هفته پژوهش و فناوری گفت: ما در دین مبین اسلام اصلا فارغ التحصیل شدن نداریم زیرا پژوهش یکی از نیازهای زندگی بشر است. استاد حوزه علمیه حضرت رسول اکرم (ص) هفتکل متذکر شد: با توجه به پیشرفت‌های به وجود آمده می‌طلبد که هر کس در حوزه کاری خود به مسئله پژوهش اهمیت دهد.

وی به روز بزرگداشت شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد و یاد و خاطره این شهید را گرامی داشت. امام جمعه هفتکل در ادامه با گرامی داشت روز و حمل و نقل این روز را به همه زحمت کشان این عرصه تبریک گفت و از تلاش آنها تقدیر کرد.


خطیب جمعه امیدیه: نقطه ضعف استکبار در مقابل اراده ملت ایران کاملا مشهود است

خطیب جمعه امیدیه با اشاره به صحبت های اخیر رئیس جمهور امریکا گفت: این صحبت‌ها نشان از بی‌ادبی و همچنین ضعف کشورهای مستکبر در برابر اراده ملت ایران است. حجت‌الاسلام مهدی علیزاده در خطبه‌های این هفته نماز جمعه شهرستان در بین نمازگزاران با دعوت مردم به تقوی الهی اظهار کرد: یکی از عواملی که موجبات عذاب الهی را برای فرد به عمل می‌آورد این است که فرد برای رسیدن به اهداف و مناسب خود از راه‌های نامشروع اقدام کند.

وی افزود: نمونه‌های از این قبیل را ما در تمام ادیان همچون دین مبین اسلام شاهد بوده‌ایم، زمانی که معاویه و پسرش یزید می‌خواستند با اعمال خلاف شرع و غیرمشروع به حاکمیت برسند اما هم در این دنیا و هم در آخرت عذاب الهی نصیبشان شد.

خطیب جمعه امیدیه تصریح کرد: عامل دیگر که موجب دور شدن فرد مسلمان از راه حق می‌شود افراط و تفریط در راه دین است، اینکه در رفتار و عقاید خود مسائلی را به وجود آورد و ترسیم کند که مورد قبول خداوند نبوده و جز دوری از راه حق اثر دیگری نداشته باشد.

وی با بیان اینکه امام علی (ع) می‌فرمایند «شجاعترین مردم کسی است که بتواند بر هوای نفس خویش غلبه کند و بتواند خود را وقف اسلام نماید» تصریح کرد: کسی که بتواند نفس خود را کنترل و تربیت کرده و بر خودخواهی و خودبینی خود غلبه کند شجاع‌ترین فرد در میان مردم است.

علیزاده در ادامه خطبه‌های این هفته در خصوص صحبت‌های اخیر رئیس جمهور آمریکا خاطرنشان کرد: این صحبت‌ها نشان از بی‌ادبی و همچنین ضعف کشورهای مستکبر در برابر اراده ملت ایران است. وی اضافه کرد: به دستگاه دیپلماسی کشورمان توصیه می‌کنم ضمن توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری مبنی بر نرمش قهرمانانه، به حیله‌ها و نقشه‌های طرف مقابل توجه کرده و از خواسته‌های بر حق ملت ایران دفاع کنند تا مبادا فریب دشمن را بخورند.

امام جمعه امیدیه همچنین فرارسیدن هفته پژوهش و همچنین هفته وحدت حوزه و دانشگاه را تبریک گفت و یاد و خاطره شهیدان تندگویان و مفتح را گرامی داشت. وی در پایان خطبه دوم، نمازگزاران را به همکاری و مشارکت در ساخت درب‌های حرمین عسکریین دعوت کرد.

خطیب جمعه رامهرمز: آمریکا و ایادی‌اش را ظالم و غارتگر می‌دانیم

امام جمعه رامهرمز گفت: ما آمریکا و ایادیی‌اش را ظالم و غارتگر می‌دانیم، چراکه هیچ گاه به فکر ملت‌ها نبوده‌اند. حجت‌الاسلام سیداسماعیل موسوی ظهر امروز در خطبه‌های نماز جمعه این هفته شهرستان رامهرمز، اظهار داشت: پس از توافق نامه ژنو می‌بینیم که بمباران تبلیغات چندگانه آمریکا و غربی‌ها علیه ایران و حزب‌الله لبنان و دیگر موارد بسیار زیاد شده و جوسازی‌های گسترده‌ای برعلیه کشورمان به کار بسته‌اند.

وی ادامه داد: ما تحت تأثیر جوسازی‌های آنها قرار نخواهیم گرفت و به هیچکس و هیچ قدرتی باج نخواهیم داد، چراکه که مردم ما و شهدای ما دارای آرمان هستند.

خطیب جمعه رامهرمز ادامه داد: ما آمریکا و ایادی‌اش را ظالم، غارتگر و رژیم صهیونیستی را اشغالگر می‌دانیم. وی تأکید کرد: مسئولان مذاکره کننده کشورمان باید حواسشان باشد که فریب بازی‌های استکبار را نخورند زیرا که ملت ایران از حق و حقوق خود عقب نشینی نخواهند کرد.

موسوی با توجه به رفع مشکلات و نیازمندی‌های مردم، اذعان داشت: ائمه جمعه نیازمند به مساعدت و همراهی مسئولان هستند و مسئولان باید نصیحت‌های آنان را بپذیرند حتی اگر این نصیحت‌ها تند باشد. امام جمعه رامهرمز در پایان عنوان کرد: مراجعات مردم نیازمند به دفاتر ائمه جمعه بسیار زیاد است و این امر بر مسئولان واجب است که در رابطه با رفع مشکلات مردم کوشاتر باشند و گرفتاری‌های آنان را با جدیت بیشتری برطرف کنند.


خطیب جمعه لالی : در جهان امروز کشوری پیشرفته تر است که نخبگان بیشتری دارد

نماز جمعه امروز شهرستان لالی به امامت حجت الاسلام و المسلمین سیداحمدی در مسجد جامع شهرستان اقامه شد . در خطبه اول خود همانند هفته های گذشته به بررسی مفاهیم و مباحث اخلاقی و دینی مندرج در فرمایشات حضرت علی علیه السلام خطاب به محمد ابن ابی بکر پرداخت . وی در بخش دیگری از سخنان خود به 25 آذر روز پژوهش اشاره و اظهار داشت : امر پژوهش در دنیای امروزی از اهمیت زیادی برخوردار است به طوری که برخی از کشورهای پیشرفته دنیا امکاناتی مهیا می کنند تا تا بتوانند پژوهشگران و نخبگان کشورهای دیگر را جذب کنند .

امام جمعه لالی در ادامه افزود: در دنیای امروز کشوری پیشرفته تر است که جمعیت نخبگان و پژوهشگران آن بیشتر باشد. وی در تکمیل سخنان خود به فرمایشات مقام معظم رهبری در این خصوص اشاره و خواستار کارهای بیشتر در مراکز آموزشی جهت افزایش توانمندی های پژوهشی در دانش آموزان و دانشجویان شد .

حجت الاسلام و المسلمین سید احمدی در ادامه به 25 آذر و روز تجلیل از شهید تندگویان اشاره و تاکید کرد که این شهید بزرگوار با وجود حضور در وزارت نفت و وزیر نفت بودن ، حضور در بحبوحه جنگ در مناطق عملیاتی و اسیر شدن را انتخاب و در این راه هستی خود را فدای دین و انقلاب کرد . وی در انتهای سخنان خود به نشست مقام معظم رهبری با مسئولان شورای عالی انقلاب فرهنگی اشاره و به بیان نکات مهم و مسائل این جلسه برای نمازگزاران پرداخت .


امام جمعه باغملک: رمز موفقیت ایران ایستادگی است

امام جمعه باغملک، رمز موفقیت ایران در صحنه‌های مختلف را ایستادگی دانست. حجت‌الاسلام سیدعلی هاشمی‌نژاد در خطبه‌های ظهر امروز نماز جمعه باغملک که در مسجد حضرت سیدالشهدا (ع) برگزار شد اظهار داشت: رمز موفقیت جمهوری اسلامی ایران در صحنه‌های مختلف به ویژه در مقابل دشمنان ایستادگی است.

وی در ادامه به مذاکرات مسئولان ایرانی با کشورهای 1+5 اشاره کرد و گفت: توافقی در این گفت‌وگوها صورت گرفت پس از آن برخوردهای نامناسب و خلاف قانونی از سوی کشورهای طرف مذاکره با جمهوری اسلامی ایران انجام شد.

خطیب جمعه باغملک تصریح کرد: مردم ایران می‌دانستند که چنین برخوردهایی صورت می‌گیرد، ولی می‌خواستند به جهانیان بگویند اهل مذاکره هستند به همین دلیل از مسئولان و دیپلمات‌هایی که در مذاکرات حضور داشتند حمایت کردند.

این مسئول در بخش دیگری از خطبه‌های نماز جمعه باغملک با اشاره به کارشکنی‌های آمریکایی‌ها گفت: از همان روز نخستین که توافق صورت گرفت، آمریکا آن را نقض کرد.

به گفته هاشمی‌نژاد، آمریکا جیره‌خوار رژیم صهیونیستی است که جمهوری اسلامی ایران باید در مقابل این زیاده خواهی‌های ایستادگی کند. وی تاکید کرد: آمریکا بداند اگر بخواهد این اقداماتش را تکرار کند ملت ایران با همان راه و روش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) با این کشور برخورد می‌کنند و هیچگاه زیر بار زور نمی‌روند.

امام جمعه باغملک متذکر شد: ملت ایران به دست نشانده‌های استکبار نیز که در داخل کشور قصد اختلاف افکنی و تفرقه را دارند نیز هشدار می‌دهد ما هیچگاه زیر بار ذلت نمی‌رویم.

این مسئول در ادامه با گرامی‌داشت یاد و خاطره شهید مفتح خاطرنشان کرد: اتحاد حقیقی بین حوزه و دانشگاه، مقاصد خوب علمی در حوزه و تزکیه نفس در دانشگاه را منجر می‌شود که این به نفع اسلام است. هاشمی‌نژاد متذکر شد: اگر دانشگاه و حوزه با هم باشند استقلال فرهنگی، سیاسی و علمی کشور از ثمرات بزرگ آن خواهد بود.

وی در پایان اذعان داشت: از آن طرف هم اختلاف بین حوزه و دانشگاه نیز بیشترین آسیب‌ها را به کشور به ویژه جامعه علمی وارد خواهد کرد.


امام جمعه موقت خرمشهر: استعفای امام جمعه خرمشهر روی میز شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است

امام جمعه موقت خرمشهر گفت: استعفای امام جمعه خرمشهر روی میز شورای سیاستگذاری ائمه جمعه است. حجت‌الاسلام جواد عادل‌پور در خطبه نماز جمعه این هفته خرمشهر در مسجد جامع این شهرستان به استعفای امام جمعه خرمشهر اشاره کرد و اظهار داشت: حجت‌الاسلام سیدنبی موسوی طی سه سال خدمت امامت در خرمشهر خدمات ارزنده‌ای را در پیگیری مسائل و مشکلات مردم این شهرستان داشته‌اند.

وی ادامه داد: در حال حاضر استعفای امام جمعه خرمشهر روی میز شورای سیاستگذاری ائمه جمعه قرار گرفته و تاکنون با استعفای وی موافقت نشده است. امام جمعه موقت خرمشهر با بیان اینکه امید است شاهد حضور مجدد حجت‌الاسلام موسوی در این شهرستان باشیم، خاطرنشان کرد: خرمشهری‌ها از استعفای امام جمعه خرمشهر بسیار ناراحت هستند.

عادل‌پور در پایان عنوان کرد: کارشناسان و متخصصان ایرانی در توافقنامه ژنو به این باور رسیده‌اند که آمریکا به دنبال سه هدف راهبردی است که هدف اول آن مهار و متوقف‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای، بازگشت و عقب افتادگی ایران و برچیدن کل برنامه هسته‌ای ایران است.

اخبار روز خوزستان

 

شوشان/ روزنامه نور خوزستان در ستون ویژه های خود نوشت: معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهور، در واکنش به استعفای نمایندگان مجلس در ارتباط با بودجه سال 93 ضمن عجیب خواندن آن گفته است: اینطور نیست که هر نماینده برای حوزه انتخابیه خود، کیسه ای بیاورد و پر کند!
محمد باقر نوبخت از این بابت استعفای نمایندگان را عجیب دانسته که معتقد است خود نمایندگان در جریان امور قرار دارند و اگر نظر خاصی دارند، می توانند اعمال کنند.
وی از اختصاص بخشی از منابع عمرانی بودجه 93 به دو طرح خوزستان خبر داد و خطاب به نمایندگان این استان در مجلس گفته است: دولت 2 طرح بزرگ آبرسانی و طرح حاصلخیزی مزارع را از سهم 35 هزار میلیارد تومان اجرا خواهد کرد که سهم قابل توجهی است. به گفته وی، خارجی ها برای اجرای چنین پروژه هایی در کشور بازدید به عمل آورده اند و تامین پیش پرداخت منابع مالی آنها انجام شده ا ست.
و اما در حالی که نمایندگان استان خوزستان به کاهش اعتبارات استانی در بودجه 93 واکنش نشان داده اند، استاندار فارس از رشد 27 درصدی بودجه سال 93 این استان خبر داده است. به گفته وی یک هزار و 278 میلیارد تومان برای استان فارس در لایحه بودجه سال 93 پیش بینی درآمد شده است که این میزان در مقایسه با بودجه سال جاری، 27 درصد رشد را نشان می دهد. البته وی از کاهش هایی هم که در برخی بخش ها در بودجه برای استان فارس اعمال شده خبر داده است. ضمنا 165 میلیارد تومان اعتبارات استان فارس، از اعتبارات پیش بینی شده برای این استان از محل 2 درصد نفت و گاز است.
ضمنا از نمایندگان انتظار داریم سهم اعتبارات استان در بودجه از محل دو درصد نفت را مشخص کنند تا معلوم شود فرق مردم خوزستان که با مشکلات زیست محیطی ناشی از مسایل نفتی